چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

نهضت نور آگین فرهنگی


نهضت نور آگین فرهنگی

به مناسبت ۲۵ شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق ع

امروز در آسمان عصمت و طهارت ستاره‌ای به افول می‌نشیند و ششمین شمع روشنی بخش امامت و ولایت به خاموشی می‌گراید و عالم خلقت را در سوگ خود وا می نهد. در این هجران جانسوز وحرمان جگرسوز، دل شیفتگانش داغدار است و مرهم این دلهای سوخته، رهنمودهای روح بخش اوست که هنوز جامعه انسانی را به سوی رستگاری فرا می‌خواند وراهنمای گمگشتگان تاریکخانه دنیا و ره گم کردگان بیراهه های عالم خاک می‌شود. اکنون به اختصار مروری بر زندگی آن امام همام خواهیم داشت ونکاتی در همین رابطه در ذیل یاد‌آور خواهیم شد؛ یکم) امام جعفر صادق(ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول سال ۸۰ هجری، معروف به سال قحطی، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید وکلینی، ولادت آن حضرت در سال ۸۳ هجری اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح‌تر می‌داند وابن خشاب نیز در این باره می‌گوید: چنان که ذراع برای ما نقل کرده روایت نخست سال ۸۰ هجری صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزی از ماه شوال و بنا به نوشته مولف جنات الخلود در ۲۵ شوال و به روایتی نیمه ماه رجب سال ۱۴۸ هجری روی داده است . با این حساب می‌توان عمر آن حضرت را ۶۵ یا ۶۸ سال گفت که از این مقدار ۱۲ سال و چند روزی و یا ۱۵ سال با جدش امام زین العابدین( ع) معاصر بوده و ۱۹ سال با پدرش و ۳۴ سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت وامامت آن حضرت به شمار می‌آید ونیز بقیه مدتی است که سلطنت هشام بن عبد الملک و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید بن عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.

دوم) پدر ارجمندشان امام باقر(ع) ومادرش ام فروه است. مادر امام جعفر صادق(ع) بانویی بسیار پرهیزگار و با ایمان بود. او که از باتقواترین زنان زمان خود به شمار می‌رفت، از نسل محمد بن ابی بکر از صحابه و یاران وفادار علی بن ابی طالب(ع) بود. امام جعفر صادق(ع) ایشان را بانویی مومن و نیکوکار برشمرده وهمواره از ایشان با صفاتی نیکو و برگزیده یاد می‌کردند . آغوش این مادر دانا و با تقوا دامانی پاک و پرمهر بود که سعادت پرورش این نور مبارک را در دوران کودکی به دست آورده بود. رحمت خدا (ص)بر آن دامان پاک و بر فرزند برگزیده‌اش.

سوم) او را جعفر نامگذاری کرده‌اند و دراین نامگذاری از سخن رسول خدا در بیش از هفتاد سال قبل از او الهام گرفته‌اند . از رسول خدا در مورد نام و لقب او سخنها و روایاتی است . از جمله این سخن است که فرمود: خداوند از صلب امام باقر(ع) فرزندی پدید می آورد که کلمه حق و زبان صدق و راستین اسلام است. وهم از وی نقل شده است که فرموده: آن کس که دوست می‌دارد خدا را ملاقات کند در حالی‌که کتاب عمل او در دست راست اوباشد باید جعفر بن محمد الصادق(ع) را دوست بدارد.

برخی ازاسناد، گزینش نام او را به پیامبر(ص) نسبت می‌دهند و نشان می‌دهند که ایشان نام او را جعفر صادق (ع) گذارد.

چهارم) در دنیای عرب رسم بود که صفت برجسته‌ای از فرد را مشخص کرده ، او را بدان صفت بخوانند وچنین صفت را لقب می‌گفتند. این اسم در بسیاری از جوامع گذشته و حال سابقه داشته و تقریبا در بسیاری از نقاط در بسیاری از نقاط جهان امروز نیز ساری وجاری است. برای امام ششم ما القاب متعدد و متنوعی است که هر کدام به نحوی ونوعی صفت و حقیقتی را از او نشان می‌دهند. معروفترین لقب او صادق است به معنی راستین و راستگو که درمورد علت این نامگذاری نظراتی را عرضه می داریم.

از دیگر القاب اوعبارتند از:

فاضل( دارای فضیلت و برتری از جهات مختلف) . کامل( و اوکسی است که ازعیبها منزه ودور و برکنار است) . منجی( نجات بخش و رستگار کننده ، عامل رستگاری و نجات). کلمه الحق( سخن حق، به دور از آلودگی، منزه از خبائث ظاهر و باطن و ...) لسان الصدق( زبان راست و راستگو در سخن، گویای راستی و ....).

پنجم) دردوران قبل از امامت حضرت شاهد فعالیتهای پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفادار و با بصیرت بود.

امام باقر(ع) در مناسبتهای مختلف به امامت وولایت فرزندش جعفر صادق(ع) تصریح فرموده و شیعیان را پس ازخودش به پیروی از او فرا می‌خواند. لذا احادیث زیادی مبنی برنص امامت حضرت صادق نقل شده است.

در آغازامامت حضرت افرادی از شیعیان وحتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راههای گوناگونی کوشیدند آنها را به قبول راه صحیح وادار سازند و دراین زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند. دوران امام جعفر صادق(ع) در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار(ع) ، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود.

این دو سلسله مدتها درحال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال ۱۲۹ هجری وارد مرحله مسلحانه وعملیات نظامی گردید. این کشمکش‌ها و مشکلات سبب شد که توجه بنی امیه وبنی عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد، از این رو این دوران دوران آرامش نسبی امام صادق(ع) و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می‌رفت.

ششم) همان طور که گفته شد امام بین دو دوره عباسی و اموی و دوران گذاراز امویان به عباسیان می‌زیست . ایشان از میان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود:

۱) هشام بن عبد الملک ( ۱۰۵-۱۲۵ هـ. ق)

۲) ولید بن یزید بن عبد الملک ( ۱۲۵- ۱۲۶).

۳) یزید بن ولید بن عبد الملک ( ۱۲۶)،

۴) ابراهیم بن ولید بن عبد الملک (۷۰ روز از سال ۱۲۶).

۵) مروان بن محمد ( ۱۲۶-۱۳۲).

و از خلفای عباسی نیز معاصر بود با :

۱) عبد الله بن محمد مشهور به سفاح (۱۳۲- ۱۳۷) ۲- ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی(۱۳۷- ۱۵۸).

نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از جریانات وامور سیاسی دور نگه داشت بلکه همواره از فرصتهای مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیئت حاکمه بهره می‌برد و بدین منظور نمایندگی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می‌فرستاد.

عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت دردلهای مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می‌کردند و حتی شعارشان الرضا فی آل محمد بود . آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم درمیان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در نظرعباسیان امام صادق(ع) بود.

هفتم)عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق ومذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا (ص) دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حکام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلا بزرگی در جامعه آن روز که تشنه هرگونه علم ودانش ومعرفت بود، به چشم می‌خورد. امام صادق(ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی ونیاز شدید جامعه دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت وحوزه وسیع علمی ودانشگاه بزرگی به وجود آورد ودر رشته‌های مختلف عقلی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی ، ابان بن تغلب ، هشام بن سالم، مومن طاق ، جابرن حیان و .... تعدادشاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته‌اند.

هشتم) بیشترین حجم روایات، احادیثی است که از امام صادق(ع) نقل شده است ، اهمیت معارف منقول از جعفر بن محمد(ع) به میزانی است که شیعه به ایشان منسوب شده است: شیعه جعفری. کمتر مسئله دینی ( اعم ازاعتقادی، اخلاقی و فقهی) بدون رجوع به قول امام صادق(ع) قابل حل است. کثرت روایات منقول از امام صادق(ع) به دو دلیل است: یکی اینکه از دیگر ائمه عمر بیشتری نصیب ایشان شد وایشان با شصت و پنج سال عمر شیخ الائمه محسوب می‌شود( ۱۴۸- ۸۳)، و دیگری که به مراتب مهمتر از اولی است، شرایط زمانی خاص حیات امام صادق (ع) است.

دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امویان، انتقال قدرت از امویان به عباسیان و آغاز خلافت عباسیان است. امام با حسن استفاده از این فطرت و ضعف قدرت سیاسی به بسط واشاعه معارف دینی همت گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمین اسلامی و مواجهه اسلام وتشیع با افکار، ادیان، مذاهب و عقاید گوناگون اقتصادی، جهادی و فرهنگی داشت وامام صادق(ع) به بهترین وجهی به تبیین ، تقویت و تعمیق هویت مذهبی تشیع پرداخت. از عصر جعفری است که شیعه در عرصه‌های گوناگون کلام، اخلاق ، فقه، تفسیرو... صاحب هویت مستقل می‌شود. عظمت علمی امام صادق(ع) درحدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک، خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او می‌یابند. مناظرات عالمانه او با ارباب دیگر ادیان و عقاید، نشانی از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهمیت این جهاد فرهنگی امام صادق( ع) کمتر از قیام خونین سید الشهدا (ع) نیست.

نهم) غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا باز نوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منسوب است وقطعی الصدور نیست.

۱) از آثار مکتوب امام صادق(ع) رساله به عبد الله نجاشی( غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته‌اند همین اثر است.

۲) رساله‌ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام

۳) کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) وکتابت مفضل بن عمر جعفی است.

۴) کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در

خدا شناسی و اثبات صانع است وتماما در بحارالانوار مندرج است

۵) مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق(ع) است و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی، صاحب وسایل ( حر عاملی) و صاحب ریاض العلماء صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده‌اند

۶) رساله‌ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی دراول روضه کافی به سندش ازاسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.

۷) رساله‌ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است

۸) بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی ازامام (ع) نقل کرده است

۹) کلمات القصار که بعدها به آن نثر الدرر نام داده‌اند که تماما در تحف العقول آمده است

۱۰) چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم(ع)،سفیان ثوری، عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.

دهم)امام جعفر صادق(ع) از سوی منصور دوانیقی بسیار مورد اذیت و آزار قرار گرفت. روزی منصور به حاکم مدینه دستور داد تا خانه امام را به آتش بکشد. آتش از خانه آن حضرت زبانه می‌کشید . امام میان آتش قدم می‌زدند و می‌فرمودند: انا بن ابراهیم خلیل الله : من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم.

یکی از شیعیان می‌گوید: یک روز بعد از آن واقعه به منزل حضرت رفتم ، دیدم حضرت اشک از دیده مبارکش جاریست. عرض کردم چرا دلگیرید؟ فرمود: وقتی که روز قبل آتش از درخانه‌ام زبانه می‌کشید با اینکه من درکنار خانواده‌ام بودم آنان از ترس آتش به این سو وآن سو می دویدند، به یاد اهل بیت امام حسین(ع) افتادم که در روز عاشورا دشمن به خیمه آنها هجوم آورد در حالی که فریاد می‌زدند خانه ظالمان را بسوزانید.( ماء ساه الحسین ،ص ۱۵۲).

یازدهم) آن حضرت در لحظه مرگ وصایایی چند می نماید که برخی در امر امامت، برخی در زمینه مسائل خانوادگی و بخشی در مورد عامه است.

به فرزندان خود گفت: "فلا تموتن الا وانتم مسلمون " بکوشید که جز مسلمان نمیرید.

به خویشان خود فرمود: " ان شفاعتنا لاتنال مستخفا بالصلاه" شفاعت ما به کسی که نماز را کوچک بشمارد نمی‌رسد.

به خانواده خود وصیت کرد که پس ازمرگش تا چند سال در موسم حج در منا برای اومراسم عزاداری برپا کنند.

دستور داد برای خویشان وکسان هدیه‌ای بفرستند، حتی هفتاد دینار برای حسن افطس از خویشان او. و حسن افطس همان کسی است که با خنجر به امام حمله کرده بود ومی‌فرمود می‌خواهد آیه قرآن را در مورد صله رحم اجرا کند.

درباره امامت پس از خود امام کاظم(ع) را برای چندمین بار منصوب کرد که او در آن هنگام بر اساس سندی بیست سال داشت.

بخشی از سفارشهای او درباره غسل و کفن و قبر خود بود که احکام اسلامی در این زمینه وجود دارد. و بالاخره بخشی از وصیت راجع به مردم بود که رئوس آن دعوت به وقار و آرامش، حفظ زبان، پرهیز از دروغ و تهمت و دشمنی، دوری از تجاوز کاری، پرهیز از حسادت وترک معاصی و....بود.

دوازدهم) پس از به قدرت رسیدن عباسیان، همان‌طور که آن حضرت پیش بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام نیز از این فشارها مستثنی نبود. این دوران یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت برخلاف دوران اولیه امامتشان، دوره سختی‌ها و انزوای دوباره آن حضرت و عدم حرکت تشیع بود. منصور شیعیان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود. سرانجام کار به جایی رسید که باتمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق(ع) را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند.

حضرت صادق(ع) در ماه شوال سال یکصد وچهل وهشت به سبب انگورزهر آلوده که منصور به آن حضرت خورانیده بود ، وفات کرد و به شهادت رسید. در وقت شهادت از سن مبارکش ۶۵ سال گذشته بود ودرکتابهای معتبر معین نکرده‌اند که کدام روز از شوال بوده است ولی صاحب کتاب جنات الخلود که محقق ماهری است، ۲۵ آن ماه را گفته وبه قولی دوشنبه نیمه رجب بوده است. آن حضرت در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جد خودش مدفون گردید.

جان کلام: امام صادق(ع) در ظلمت بحرانها و آشوبها،دنیای شیعه را به فروغ تعالیم خویش روشنی بخشید و حقیقت اسلام را از آلایش انحرافها و گزند فریبکاران حفظ کرد . او آن قدر فقه و دانش اهل بیت را گسترش داد وزمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعی را فراهم کرد که شیعه به عنوان مذهب جعفری شهرت یافت. عصر امام صادق(ع) از پرتلاطم ترین دورانهای تاریخ اسلام است. در این زمان از یک طرف اغتشاشها و انقلابهای پی در پی گروههای مختلف رخ می‌داد. از طرف دیگر این دوران ، عصر برخورد مکتبها و ایدئولوژیها وعصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود که از برخورد امت اسلام با مردم کشورهای فتح شده ونیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج، به وجود آمده بود . در چنین شرایطی، چنانچه هوشیاری و درایت امام صادق (ع) نبود ، تعلیمات حیات بخش اسلام دچار خدشه شده و به دین ضربه‌های جدی وارد می‌شد. امام صادق(ع) مبارزی خستگی ناپذیر در میدان فکر وعمل بود. وی قیام خود را در لباس تدریس وتاسیس مکتب و انسان سازی انجام داد.

اسدالله افشار



همچنین مشاهده کنید