پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
لحظه ای با چشمان تاریک
امروز صبح وقتی داشتم از یک چهارراه شلوغ رد می شدم تا خودم را سریع تر به محل کارم برسانم، بی اختیار نگاهم متوجه جوان نابینایی شد که او هم می کوشید تا به سلامت از آن مسیر عبور کند.
چشم هایم را بستم و فقط برای یک لحظه خودم را جای او گذاشتم، فوراً این احساس به سراغم آمد که ای کاش کسی از روی ترحم دستم را نگیرد و هنگام کمک به من طوری به زمین و زمان فخر نفروشد که انگار در حال انجام دادن کار خاص و متفاوتی است.
دلم می خواست فرد کمک کننده برای رضایت خداوند و نه از روی خودنمایی دستم را بگیرد و مرا ناتوان و علیل تلقی نکند. دلم می خواست به همه بگویم که چه بسا من دنیا را زیباتر از بقیه می بینم.
این که خداوند سایر حواسم را بسیار قویتر از افراد بینا قرار داده است و این که طبیعت، خانواده، دوستان، شهر و خدا همه و همه کس و همه چیز در ذهن من شناسه ای دارند و قابل تفکیک اند.
شاید اگر لحظه های بسته ماندن چشم هایم ادامه می یافت و بیشتر می شد، سرانجام فریاد می زدم که من هم می خواهم یک زندگی عادی را تجربه کنم. درس بخوانم، کار کنم، تشکیل خانواده بدهم و فرقی با سایرین نداشته باشم.
کافی است شما هم فقط برای یک لحظه چشمانتان را ببندید و این دنیای شلوغ را از زاویه دید آن جوان نابینا احساس کنید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست