«آخرالزمان از دیدگاه مکاتب»

نگاه به آینده و موضوع آخرالزمان از جمله مسائل مهم و اساسی عصر ماست نگرش به آینده جهان و کاوش و جستجو پیرامون ویژگی ها و ابعاد مختلف آن ریشه در فطرت بشر دارد که مکاتب آسمانی هر یک به گونه ای به آن پرداختند با عنایت به عمومیت وجود این گرایش در نوع بشر, افکار و گرایشات بشری نیز از این حقیقت غافل نبوده است به گونه ای که مارکسیسم دارای تفکر الحادی در این زمینه به ارائه نظر پرداخته است این نوشتار ضمن اشاره به دیدگاه مکاتب آسمانی, به تبیین تفکرات و نظرات برخی از مکاتب بشری پیرامون آخرالزمان می پردازد

نگاه به آینده و موضوع آخرالزمان از جمله مسائل مهم و اساسی عصر ماست. نگرش به آینده جهان و کاوش و جستجو پیرامون ویژگی‌ها و ابعاد مختلف آن ریشه در فطرت بشر دارد که مکاتب آسمانی هر یک به گونه‌ای به آن پرداختند.

با عنایت به عمومیت وجود این گرایش در نوع بشر، افکار و گرایشات بشری نیز از این حقیقت غافل نبوده است به گونه‌ای که مارکسیسم دارای تفکر الحادی در این زمینه به ارائه نظر پرداخته است.

این نوشتار ضمن اشاره به دیدگاه مکاتب آسمانی، به تبیین تفکرات و نظرات برخی از مکاتب بشری پیرامون آخرالزمان می‌پردازد.

● مقدمه:

نگاه به آینده و سرنوشت جهان و انسان و کاوش و جستجو برای کسب شناخت و آگاهی هر چه بیشتر نسبت به آن از جمله ویژگی‌های انسان است که او را از سایر موجودات جدا می‌نماید.

می‌شود گفت که این خصیصه ذاتی و جزء لاینفک وجودش می‌باشد؛ لذا با وجود اختلاف مکاتب و جوامع گوناگون در جهان‌بینی و جهان‌شناسی و نوع اعتقاد نسبت به مبدأ و معاد، همه‌ی آنها در نگرش به آینده جهان و سرنوشت نهایی جامعه بشری و دید خوش‌بینانه در این زمینه متفق‌القولند.

تمامی انبیاء و مکاتب آسمانی در طول تاریخ بشر همواره به بشریت مژده دادند که جهان پس از طی فراز و نشیب‌های فراوان در عرصه درگیری دو جبهه حق و باطل، عاقبت روزی شاهد پیروزی نهایی جبهه حق و شکست کامل جبهه باطل و تشکیل حکومت واحد عدل در سراسر کره زمین خواهد بود.

البته عده‌ای از انسانها با مشاهده تاریخ سراسر رنج و مرارت اکثریت انسانها در جوامع مختلف و مظلومیت پیروان حق و زیستن در جهانی آکنده از ظلم، قتل، غارت، فساد، فحشاء و ...، و تجربه تلخ قتل عام ده‌ها میلیون طی دو جنگ اول و دوم جهانی در خلال کمتر از دو دهه، دچارسردرگمی و حیرت شده و برخلاف میل درونی و فطری خود، آینده خود و جهان را بسیار تاریک و وحشتناک می‌بینند. (۱)

از این استثناء که بگذریم ملاحظه می‌کنیم که مکاتب و تفکرات بشری هر یک فراخور قلمرو ایدئولوژی و جهان‌بینی خود آرمان‌هایی را برای آینده و مقصد کاروان بشر در دنیا مدنظر دارند هر چند که ایده آلیستی و دست ‌نیافتنی باشد.

قدر مشترک دیدگاه‌های تمامی مکاتب و ادیان الهی در برخورد با این موضوع، پایان یافتن عمر ظلم و ستم، بی‌عدالتی، تبعیض، کفر و شرک و نفاق و خلاصه پیروزی نهایی جبهه حق علیه باطل با ظهور منجی موعود و تشکیل حکومت عدل جهانی است.

▪ آخرالزمان: اصطلاحی است که در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا دیده می‌شود و در ادیان ابراهیمی از اهمیت و برجستگی ویژه‌ای برخوردار است. عقاید مربوط به آخرالزمان بخشی از مجموعه عقایدی است که به پایان این جهان و پیدایش جهان دیگر مربوط می‌شود و ادیان بزرگ درباره آن پیشگویی‌هایی کرده‌اند. این اصطلاح در کتاب‌های حدیث و تفسیر در دو معنی به کار رفته است:

نخست، همه‌ی آن قسمت از زمان که بنابر عقیده مسلمانان دوره نبوت پیامبر اسلام است و از آغاز نبوت پیامبر (ص) تا وقوع قیامت را شامل می‌شود. دوم، فقط آخرین بخش از دوران یاد شده است که در آن مهدی موعود ظهور می‌کند و تحولات عظیمی در عالم واقع می‌شود. (۲)

▪ منجی موعود: مردی از سلاله انبیاء عظام (ع) که در آخرالزمان قیام نموده و بساط ظلم و ستم را برچیده و عدل‌و‌داد را در جهان حاکم می‌گرداند. ادیان مختلف بر قیام و پیروزی نهایی حق بر باطل توسط او، بشارت داده‌اند.

▪ مکاتب آسمانی: مکتب‌هایی که تعالیم آنها ریشه در وحی الهی داشته و از جانب پروردگار و توسط پیامبران بر بشریت ابلاغ شده است.

در این مبحث به آیین‌های یهود، مسیحیت و اسلام اشاره می‌شود.

▪ مکاتب بشری: هر مکتبی که تعالیم و آموزه‌هایش برخاسته از افکار و اندیشه‌های فرد یا افرادی از بشر می‌باشد که توسط صاحبان آن افکار به جامعه عرضه شده است.

در اینجا به مکتب مارکسیسم، لیبرالیسم و صهیونیسم مسیحی پرداخته می‌شود.

▪ لیبرالیسم: مکتبی است که اصالت را به خواست فرد می‌دهد. یعنی هر انسانی از زندگی خودش باید آن‌چنان آزاد باشد که هیچ مانعی سر راه حرکت او وجود نداشته باشد؛ به هر صورت که دلش می‌خواهد حرکت کند، رفتار کند، بیندیشد و کار کند .... (۳)

▪ صهیونیسم مسیحی (مسیحیت صهیونیسم): واژه‌ای است که برای شاخه افراطی پروتستان‌های آمریکایی به کار می‌رود. این گروه به خاطر حمایت از اسرائیل بدین نام مشهور شده‌اند. (۴)

● بخش اول: دیدگاه مکاتب الهی

در تعالیم مکاتب الهی و آسمانی پیوسته آینده‌ای سرشار از امید، پیروزی و نجات بشریت از چنگال مستکبرین و قداره‌بندان و تشکیل جامعه‌ای سراسر صلح و صفا و برادری و اتحاد و ... و حاکمیت عدل الهی بشارت داده شده است.

بنابراین در کتب عهدین، زرتشت و اسلام و در واقع در تعالیم ملل و نحل، انتظار تحقق آن روز درخشان و ظهور منجی آخر‌الزمان و سرانجام تشکیل حکومت صالحان با تاکید و صراحت مطرح شده و امری قطعی و مسلم تلقی می‌گردد.

البته وجود این مطالب با عنایت به تحریف کتب مورد نظر می‌باشد والا در صورت عدم تحریف بی‌شک مطالب و نشانه‌های بیشتر و صریح‌تری پیرامون آخرالزمان در آنها قابل ملاحظه بود.

در تورات آمده است:

«و نهالی از تنه "یسی" (نام پدر حضرت داوود (ع)) بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت. مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد. گرگ با بره سکونت خواهد کرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیرپرواری با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند. در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهد کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد. (۵)

«اگرچه تأخیر نماید برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود... بلکه جمیع امت‌ها را نزد خود جمع می‌کند...» (۶)

در متون مسیحیت نیز مطالبی راجع به آخرالزمان و رجعت مجدد حضرت عیسی (ع) و دعوت به انتظار و آماده‌باش برای اجرای فرامین منجی موعود آمده است.

«کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید.» (۷)

در انجیل متی آمده است: «او پسری خواهد زایید و نام او را عیسی خواهی نهاد؛ زیرا که او امت خویش را از گناهان خواهد رهانید.» (۸)

انجیل مرقس ضمن یادکردن از روز ظهور منجی باعظمت و شکوه، به مشخص نبودن تاریخ ظهور اشاره نموده و پیروان را به آمادگی برای آن عصر دعوت می‌نماید و می‌گوید:

«آن‌گاه پسرانسان را ببینید که با قوت و جلال عظیم برابرها می‌آید،... ولی از آن روز و ساعت، غیر از پدر هیچ‌کس خبر ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس برحذر بوده و بیدار شده، دعا کنید زیرا نمی‌دانید که آن وقت کی می‌شود.» (۹)

در کتب زرتشتی‌ها نیز مباحثی راجع به آخرالزمان، شرایط او و وقایع ظهور و منجی موعود مطرح شده است.

جاماسب در کتاب خود جاماسب‌نامه از زرتشت نقل می‌کند:

«و از فرزندان دختر پیغمبر که «خورشید جهان» و شاه زمان نام دارد کسی پادشاه شود، در دنیا به حکم یزدان، که جانشین آخر آن پیامبر (ص) باشد ... مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ‌سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دین جدّ خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد، و آبادانی کند و زمینی پرداد کند... نشانه‌های شگفت‌انگیزی در آسمان که دال بر ظهور منجی جهان است و فرشتگان از غرب و شرق به فرمان او فرستاده شوند و به همه‌ی دنیا پیام فرستند سرانجام همگی سرتعظیم در برابرش فرود آورند... سوشیانس (نجات دهنده بزرگ) این را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه‌کن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و هم‌گفتار و هم‌کردار گرداند.» (۱۰)

● «آخرالزمان در اسلام»

در میان تعالیم و آموزه‌های مکتب اسلام، شواهد بسیاری وجود دارد که بر آینده‌ای روشن و امیدوارکننده دلالت دارد. آینده‌ای که بساط ظلم و ستم و جنگ و تجاوز و خونریزی برچیده شده و به تشکیل حکومت عدل جهانی توسط منجی موعود منتهی می‌شود.

آیاتی از قرآن به طور صریح بر آخرالزمان دلالت می‌نمایند و برخی نیز با توجه به روایات موجود به تبیین آخرالزمان می‌پردازند.

بعضی از مفسران متأخر مسلمان بر این باورند که آیاتی را که به آینده جوامع انسانی نظر دارند و درباره تشکیل حکومت توحید و عدل بحث می‌کنند،(۱۱)همانند آیات مربوط به استخلاف انسان در زمین، وراثت صالحان، فرمانروایی نیکوکاران و پیروزی حق بر باطل، مستقیماً به موضوع آخرالزمان مربوط می‌شوند. (۱۲)

مصداق منجی آخرالزمان در مکتب اسلام براساس روایات متواتر امام مهدی (ع) است که همه فرق و مذاهب اسلامی بر این موضوع تصریح نموده و آن را از مسلمات می‌دانند و به دلایل عقلی و نقلی بسیاری جهت اثبات آن تمسک می‌جویند. اولین و بزرگترین معرف مهدی (ع) پیامبر اکرم (ص) می‌باشند.

پیامبراکرم می‌فرماید:«لولم یبق من‌الدنیا الا یوم واحد لطول‌ا... ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلاً من ولدی یواطی اسمه اسمی یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً»(۱۳)

«اگر از عمر دنیا یک روز بیشتر باقی نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا این که مردی از فرزندانم که همنام من است، بپاخیزد و زمین را همان‌طور که از ظلم و ستم پر شده است پر از عدل و قسط نماید.»

بنابراین اعتقاد به مهدویت از ضروریات و اصول مسلم اسلام تلقی شده و طبق نقل فریقین از پیامبر اکرم (ص) منکر آن محکوم به کفر یا ارتداد می‌باشد.

«من انکر خروج‌المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد (ص)».

هر کس خروج مهدی (ع) را انکار نماید همانند آن است که به تمام آن چه بر حضرت محمد (ص) نازل شده، کافر شده است. این حدیث از مجموعه‌های حدیثی اهل سنت به کرات نقل شده است. مانند؛ لسان‌المیزان، ج ۵،ص ۱۳۰، از حافظ ابن‌حجرعسقلانی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر، ص ۵۶، از ابن‌حجر شافعی هیثمی، فرائد السمطین حموینی و ... . (۱۴)

از جمله امتیازات اسلام نسبت به سایر ادیان، پرداختن به زوایا و ابعاد مختلف آخرالزمان از جمله مشخصات منجی موعود حضرت بقیه‌ا... اعظم امام زمان اروحنا لتراب مقدمه ‌الفداه می‌باشد. لذا در این دیدگاه مسأله منجی حقیقتی عینی، زنده و دست‌یافتنی و عامل تحرک و نشاط و بیداری و قیام منتظرین علیه ظلم و ستم و فساد و جنایت و زمینه‌سازی ظهور و قیام آن وجود شریف می‌باشد.

● بخش دوم: آخرالزمان از دیدگاه مکاتب بشری

با عنایت به فطری بودن نگاه به آینده و امیدداشتن به آخرالزمان، بدیهی است که این پدیده مختص آیین‌ها و مسلک‌های آسمانی نبوده بلکه در عموم بشر و تعالیم جوامع انسانی و غیر آسمانی نیز جاری و ساری است؛ لذا حتی مکاتب الحادی نیز دارای نوعی نگرش به آخرالزمان بوده و تحلیل و برداشتی متناسب با تفکرات خود ارائه می دهند. در این بخش اشاره‌ای به نگاه آخرالزمانی مکاتب مارکسیسم، لیبرالیسم و صهیونیسم مسیحی می‌شود.

▪ مارکسیسم:

این مکتب بر مبنای تفکر ضد دینی و الحادی پایه‌گذاری شده است به گونه‌ای که مارکس دین را افیون جامعه قلمداد می‌کند. اما در عین حال نسبت به آخرالزمان بی‌تفاوت نیست و طبق نگرشی صددرصد مادی و ماتریالیستی در برداشت از جهان و انسان، ضمن طرح دوران‌های مختلف زندگی بشر (کمون اولیه، برده‌داری، فئودالیسم و ... ) معتقدند سرانجام درگیری میان طبقات جامعه منجر به پیروزی طبقه کارگر شده و بعد از تشکیل حکومت دیکتاتوری پرولتاریا (کارگری) جامعه براساس جبر تاریخ به سمت بهشت سوسیالیست سوق پیدا می‌کند که در واقع همان مدینه فاضله و جامعه آرمانی مارکسیست‌هاست که به زعم آنها خالی از هر گونه تبعیض و بی‌عدالتی، ظلم و ستم و نابرابری بوده و انسانها در یک زندگی اشتراکی برادرانه که دیگر هیچ نوع استثمار و بهره‌کشی و شکاف طبقاتی در آن ملاحظه نمی‌شود بسر می‌برند.

البته این مکتب که در قرون ۱۹ جهت ارائه برنامه برای نجات بشریت پا به عرصه وجود نهاد و با انقلاب ۱۹۱۷ در شوروی به قدرت دست یافت سرانجام بعد از حدود ۷۰ سال فعالیت با فروپاشی ابرقدرت شوروی متزلزل شد.

▪ لیبرالیسم:

ریشه این مکتب به آراء عصر رنسانس در اروپا و اندیشه‌های اندیشمندانی مانند مارتین لوتر و کالوین و ... برمی‌گردد. این مکتب براساس اصولی چون دنیاگرایی، فردگرایی، آزادی‌گرایی مطلق، انفکاک‌ناپذیری سرمایه‌داری و لیبرالیسم و انسان‌محوری استوار است.

طبق این تفکر نظام غربی شیوه دمکراسی را پسندیده و نظام لیبرال- دموکراسی را محقق ساختند. نظام لیبرال-دموکراسی عبارت از یک نظام سیاسی است که در آن مردم، و به عبارت بهتر نمایندگان آنان زمام نظام سیاسی را در دست دارند و عناصر فکری یاد شده نیز در آن نهادینه شده‌اند. (۱۵)

لیبرالیست‌ها علی‌رغم اینکه در دهه‌های قبل معتقد بودند که تاریخ غایتی نداشته و براساس اصول و ضابطه و قانون مشخص حرکت نمی‌کند، اما سرانجام تئوریسین‌های لیبرالیستی خود بحث فرجام تاریخ(۱۶)را و نیز فرهنگ برتر و پیروز پایان تاریخ را در نبرد تمدنها(۱۷)مطرح کردند و آن هم به گونه‌ای که سرانجام پیروزی از آن فرهنگ لیبرال- دموکراسی به سرکردگی آمریکا خواهد بود.

البته بعد از فروپاشی ابر قدرت شرق آمریکای جهانخوار دچار غرور شده و احساس کرد که تنها قدرت بی‌رقیب عرصه جهانی است لذا مثلث شوم و پلید تئوری‌سازان، سیاست‌بازان و تصویر پردازان در قالب طرح‌هایی چون نظم نوین، جهانی‌سازی و ارائه فیلم‌ها و تصاویر به عرصه مقابله با اسلام ناب محمدی (ص) آمدند تا بلکه با تضعیف و نابودی این مکتب در سایه ایجاد جنگ روانی و تلاش‌های همه جانبه به هژمونی و نظام سلطه خود در آخرالزمان لباس تحقق بپوشانند. (۱۸) بنابراین با این خیال خام حرکاتی را نیز با معین کردن محورهای شرارت و ... آغاز کردند که از جمله آنها جنگ خلیج و حمله به کشورهای منطقه و ... بوده و می‌باشد.

▪ صهیونسیم مسیحی:

جریان مسیحی- یهودی و پیروان افراطی مذهب پروتستان که تابع آرای کالوین و لوتر هستند به دلیل مبالغه‌گری در کتاب مقدس به یهودی‌گری معروف شده‌اند که با کشف قاره آمریکا و بعدها سرمایه‌گذاری و سیاست‌گذاری در آن توسط یهودی‌ها به پشتوانه جریان ماسونی کشور انگلیس از اواسط قرن ۱۶ تاکنون گام به گام در سیاست خارجی آمریکا نقش بازی کردند.

موسسات دینی راستگرایان مسیحی از دهه ۸۰م، مردم کشورهای غربی را به ایمان جمعی به وقوع حادثه‌ای بزرگ در سرزمین شام توجه دادند. بر مبنای پیشگویی‌های نوستر آداموس چنین عنوان کردند که میلیونها نظامی از عراق به سوی قدس حرکت می‌کنند اما نیروهای مومن حضرت مسیح راه آنها را سد کرده و همگی در دره‌ای بنام آرماگدون (هرمجدّون) درگیر می‌شوند.

راستگرایان محافظه‌کار آمریکا معتقدند حمایت از اسرائیل براساس دستورات انجیل است که سرانجام آن به جنگ بزرگ «آرماگدون» و سلطنت هزار ساله مسیح منتهی می‌شود. صهیونیست‌ها با نفوذ در مسیحیان و ضمن ائتلاف با راستگرایان مسیحی، از آنها به عنوان ابزاری در خدمت اهداف و منافع اسرائیل استفاده می‌کنند، چرا که رشد و گسترش راستگرایان مسیحی در آمریکا با کمک و ائتلاف لابی صهیونیستی بود و در سایه این فعالیت‌ها، جریان «صهیونیسم مسیحی» در داخل مذهب پروتستان پدیدار شد که در آمریکا تحت عنوان ائتلاف مسیحی شناخته می‌شود.

مهمترین عقاید صهیونیسم مسیحی بر سه محور استوار است: اول: ایمان به بازگشت حضرت مسیح (ع)، و این که این بازگشت مشروط به برپایی دولت اسرائیل است؛ دوم: تشکیل دولت اسرائیل و این که برپایی این دولت محقق نخواهد شد مگر با بازگشت یهودیان به فلسطین؛ سوم این که تنها شریعت خدا تورات است و این باید در فلسطین درباره یهودیان اجرا شود، زیرا آنان ملت برگزیده خدا هستند. فعالیت جریان صهیونیسم مسیحی در سال ۱۹۸۰ (با به قدرت رسیدن رونالدریگان) اوج گرفت و در دهه ۸۰ بود که راستگرایان دینی و سیاسی با هم درآمیختند.

جرج بوش پسر از راستگرایان اصولگرای مذهبی به شمار می‌رود. بنابراین ساختار نظام دولت بوش با سیطره این جریان اداره می‌شود.

جنبش تدبیری که یکی از مهمترین و خطرناکترین جنبش‌های اصولگرای صهیونیسم مسیحی است، معتقد است: خداوند در کتاب مقدس خود به طور واضح خبرهایی را درباره چگونگی تدبیر خود در جهان هستی و سرانجام آن بیان کرده است، همانند برپایی دولت اسرائیل و بازگشت یهودیان به آن، سپس حمله دشمنان خدا به اسرائیل و شعله‌ور شدن جنگ اتمی «آرماگدون» که ویرانی‌های بسیار داشته و میلیونها کشته به جای می‌گذارد، پس از این حوادث حضرت مسیح ظهور می‌کند سپس صلح و آرامش در حکومت حضرت مسیح استقرار می‌یابد.

این جریان افراطی معتقد است ظهور حضرت مسیح (ع) تا زمانی که یهود به طور کامل بر فلسطین تسلط پیدا نکرده و قدس به عنوان پایتخت آنان به شمار نیامده است، به تاخیر خواهد افتاد. البته مقدمه ظهور، جنگ اتمی است که میان اسرائیل و دشمنانش واقع می‌شود و با تلفات بسیار، آخرین جنگ روی زمین خواهد بود. (۱۹)

بنابراین با عنایت به رویکرد کنونی، دولتمردان آمریکا در عرصه فکری و فرهنگی نیز تلاش همه جانبه‌ای برای تزریق فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی به عنوان فرهنگ برتر و مسلط جهان بر پیکره دنیای کنونی آغاز کردند. به ویژه در زمینه ساخت برنامه‌های جذاب تصویری چه در جهت تخریب مهدویت و بعدها نیز ساخت و تولید فیلمهایی در راستای اثباتی و بهره‌برداری از سوژه‌های آخرالزمانی به نفع سیاست‌های خودشان و اقدامات فرهنگی در کشورهای اسلامی و مبارزه صریح و جدی علیه قرآن و اسلام همه در مسیر تحقق اهداف این جریان انجام می‌پذیرد.

● نتیجه‌گیری

با عنایت به مطالب مطرح شده روشن شد که : موضوع آخرالزمان و نگاه به آینده بشریت در این جهان از مباحث جدی عصر ما می‌باشد که ریشه فطری در ملل و نحل و همه انسانها دارد و به این دلیل شدیداً مورد توجه دنیای غرب و استکبار جهانی قرار گرفته است.

در اسلام آخرالزمان به بهترین وجه ترسیم شده است و بر مبنای باورهای منبعث از قرآن و سنت یگانه منجی موعود، حضرت مهدی (ع) از سلاله پاک پیامبر اکرم (ص) می‌باشند که با ظهور و قیام خود به همه‌ی ظلم و ستم‌ها خاتمه داده و حکومت عدل جهانی را تشکیل خواهند داد. مهدویت از مسلمات و ضروریات دین اسلام و مورد اتفاق همه مذاهب و فرق اسلامی است.امروزه دشمنان اسلام و انسانیت خاصه استکبار جهانی با آگاهی کامل نسبت به مهدویت و آموزه‌های حیاتبخش آن، تلاش وسیعی را در جهت مبارزه با این تفکر اصیل اسلامی و قرآنی در پیش گرفته‌اند.

از آنجا که ماهیت مکتب لیبرالیسم کم و بیش بر جهانیان روشن شده است در رویکرد دیگر جریان صهیونیسم مسیحی مساعی مذبوحانه‌ای را درقالب الفاظ و عناوین دینی برگرفته از متون مقدس و پیشگویی‌های مربوط انجام می‌دهند تا بلکه بتوانند با بهره‌برداری از خاستگاه دینی جامعه آمریکا و جهان به اهداف پلید خود دست یابند و زمینه‌های تشکیل حکومت و جامعه مهدوی را به نفع ایجاد حکومت جهانی به سرکردگی آمریکا دگرگون نمایند.

لذا در این راستا با انواع توطئه‌ها اعم از سیاسی، نظامی و فرهنگی و تحریفات(۲۰) و اخیراً به تعبیر مقام معظم رهبری در قالب ناتوی فرهنگی به میدان مبارزه با اسلام و مسلمین آمده‌اند.

در مقابله با این گونه تلاش‌های بی‌وقفه‌ی استکبار، باید اقدامات جدی در جهت معرفی چهره حقیقی آخرالزمان و سیمای تابناک منجی موعود، حضرت بقیه‌ا... الاعظم اروحنا لتراب مقدمه‌ الفداء انجام پذیرد و انحرافات، خرافات، موهومات و همه پیرایه‌های منتسب به این حقیقت متعالی نیز کاملاً نقد و بررسی شده و به امت اسلامی و جهان شناسانده شود.

از جمله افکار متحجر و مقدس مآب مانند انجمن حجتیه که خطرات آن دغدغه‌ی مهم امام راحل رحمه‌ا... علیه بود که در اواخر عمرشان با صراحت آن را متذکر شدند(۲۱) و نیز خلف صالح آن امام همام؛ حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای مدظله‌العالی به کرات خطرها و آسیب‌های آن را گوشزد نمودند.

بی‌تردید در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی می‌طلبد که متصدیان امور فرهنگی و تمامی دوستداران و عاشقان امام عصر (عج) با درک و شناخت کافی نسبت به این قبیل جریانات تفرقه‌افکن جهت روشنگری اهتمام لازم را مبذول دارند، تا مهدویت به عنوان یک استراتژی با جمیع ابعاد فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... در متن زندگی منتظران آن وجود مقدس قرار گیرد.

البته آن چه که در زودتر خنثی‌نمودن مساعی مذبوحانه دشمنان برای «نابودی و تخریب»(۲۲) تفکر اصیل مهدویت و تعجیل در ظهور حضرت مؤثر خواهد بود همین عکس‌العمل مناسب و اداء تکلیف از جانب منتطرین است و الا اصل موهوم بودن و بی‌ثمر بودن توطئه‌های استکبار در نهایت امر و غایت تاریخ روشن است چرا که وعده و بشارت قطعی قرآن عزیز پیروزی مستضعفین و جبهه حق بر باطل است و این نیز بیان قاطع و دلنشینش: «یریدون لیطفئوا نورا... بافواههم و ا... متم نوره و لوکره الکافرون».(۲۳)

ناصر شعبانی‌نژاد

پی‌نوشته‌ها:

‏۱) همانطوری که برخی با مشاهده گسترش روزافزون از سوی دیگر، قتل و جنایت و تبعیض و بی‌عدالتی و فساد و ‏‏... از یک سو و ناتوانی انواع ایسم‌ها و ایست‌ها در نجات بشر از سوی دیگر، دچار سرخوردگی و یأس و بدبینی از ‏همه چیز و همه کس شده و سر از مکاتب نهیلیسم و پوچ‌گرایی درآورده‌اند و چه بسا برای رهایی از جهنم احساس ‏و نگرش سراسر و حشت و یأس به انتحار توسل جستند‏‎.‎

‏۲) دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، ص ۱۳۴‏‎. ‎

‏۳) مجله علمی تخصصی معرفت، ج ۹۰، ص ۲۲، به نقل از مطالب سخنرانی آیت‌ا... مصباح یزدی. ایشان در این ‏سخنرانی پیشنهاد جایگزینی ترجمه «دلخواه‌مداری» به جای «آزادی‌خواهی» را می‌نمایند‎.‎

‏۴) پیشگوییها و آخرالزمان (مجموعه مقالات)، واحد پژوهش تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود، ص ۱۴۹‏‎.‎

‏۵) تورات، اشعیاء نبی، فصل ۱۱، بندهای ۱ تا ۱۰.‏

‏۶) سایت موعود به نقل از کتاب حبقوق نبی، فصل ۲، بندهای ۳-۵.‏

‏۷) سایت موعود به نقل از انجیل لوقا، فصل ۱۲، بندهای ۳۵ و ۳۶.‏

‏۸) مجله علمی و تخصصی معرفت، ش ۹۴، ص ۳۳ به نقل از انجیل متی، باب ۱، بند۲۱.‏

‏۹) سایت موعود، به نقل از انجیل مرقس، باب ۱۳، بندهای ۲۶-۳۳.‏

‏۱۰) سایت موعود، به نقل از جاماسب‌نامه، ص ۱۲۱ و ۱۲۲.‏

‏۱۱) مانند آیات ۵۵ از سوره نور، ۱۰۵ از سوره انبیاء، ۵ از سوره قصص، ۵۶ از سوره مائده.‏

‏۱۲) دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱ ص ۱۳۴ به نقل از تفاسیر: محمد رشید رضا، ۹/۸۰، علامه ‏سید محمد حسین ‏طباطبایی ۱۴/۳۳۰، سید قطب ۵/ ۲-۳۰۰۱.‏

۱۳) این حدیث در متون معتبر فریقین آمده است مانند: مسند امام احمدبن حنبل ۳/۱۷، ۲۷، ۲۸، ‏‏۳۶، ۵۲، ۷۰؛ سنن ‏ابوداود، ج ۲، کتاب المهدی ص ۴۲۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، کتاب‌‌الفتن، باب ‏خروج‌المهدی، ص ۱۳۶۶؛ سنن ترمذی، ج ‏‏۴، کتاب‌الفتن، باب ۵۲، ماجاء فی‌المهدی، ص ۵۰۵؛ ‏نورالابصار، مومن شبلنجی، فصل تتمه فی‌الکلام علی اخبار ‏المهدی، ص ۱۷۰.‏

‏۱۴) ذهنیت مستشرقین و اصالت مهدویت، حسین منتظر، ص ۳۲.‏

‏۱۵) مجله معرفت، ج ۹۰، ص ۲۵، به نقل از محمدتقی مصباح، پاسخ‌های استاد به جوانان ‏پرسشگر، ص ۱۷۴.‏

‏۱۶) نظرات فرانسیس فوکویاما در فرجام تاریخ.‏

‏۱۷‏) نظرات ساموئل هانتینگتون در نبرد تمدن‌ها.‏

۱۸) برداشت از بیانات دکتر شفیعی سروستانی.‏

‏۱۹) اقتباس از مبحث صهیونیسم مسیحی از کتاب پیشگویی‌ها و آخرالزمان.‏

‏۲۰) از جمله تحریفات، تحریف در مسائل آخرالزمان مانند طرح موضوع آرماگدون است که براساس ‏منابع روائی منقول ‏از اهل بیت (ع) مربوط به موضوع درگیری نیروهای سفیانی در قرقیسا و مهدویت ‏است.‏

‏۲۱) پیام امام خمینی رحمه‌ا... علیه در تاریخ ۳/۱۲/۶۷ خطاب به طلاب و حوزه‌های علمیه.‏

‏۲۲) بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت نیمه شعبان سال ۱۳۸۳.‏

۲۳‏) سوره صف، آیه ۸.‏