چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
کارآفرینی و هدفی متعالی به نام رونق تولید ملی
واژه نا آشنای قدیمی و آشنای جدید به نام کارآفرینی این روزها بیشتر مورد توجه قرار گرفته; همایش های متعدد به همین نام برگزار شده و حتی ریاست محترم جمهوری نیز در پنچمین جشواره ملی کارآفرینان برتر شرکت نمودند. سایر مسئولین مربوطه نیز بیشتر به این موضوع پرداخته تاحدی که برخی، آن را به حق دوای حل بخشی از معضل بیکاری در جامعه دانستند.
لذا شاید هم به همین علت باشد که کارآفرین را حداقل در حد شعار و همایش هم که شده، بسیار ارج نهاده و او را فردی ارزشمند می نامند. اما به علت مشکلاتی که این روزها تولید با آن روبرو بوده، همه این اتفاقات را به فال نیک می گیریم. زیرا به نظر می رسد افزایش تولید و بها دادن واقعی به کارآفرینی به عنوان یک هدف متعالی، تنها راه حل برون رفت از وضعیت رکود تورمی موجود در اقتصاد کشور و راهی صحیح برای به خاطرهها سپردن بیکاری و تورم در جامعه است.
چراکه تجربیات سایر کشورها تاحدودی این موضوع را تایید می نماید.معهذا باتوجه به جزیره ای عمل نمودن دانشگاه ها و بخشهای مختلف اقتصادی بخصوص صنعت و کشاورزی در سال های گذشته درخصوص نوع مدارک مورد نیاز برای بخشهای گوناگون و لذا اشتغال جوانانی که روزی با هزاران امید و آرزو پابه دانشگاه گذاشته، کارآفرینی تبدیل به یک ضرورت شده است. زیرا سالانه هزاران نفر از دانشگاههای کشور فارغ التحصیل می شوند که باتوجه به نوع نگرش و محدودیتهای اکثر دانشگاهها و لذا بها دادن بیشتر به مباحث تئوریک و نظری نسبت به مباحث عملی در مراکز علمی که اکثر آنها را فقط برای کارشناسی تربیت نموده و باعنایت به درصد کم امکان ورود همه آنان به بدنه کارشناسی شرکت ها و سازمان ها به علت ماهیت اقتصاد; بنابراین لازم است دانشجویان بدانند که چگونه باید شخصا یک فعالیت اقتصادی را راه اندازی کنند؟ چگونه آن را گسترش دهند؟ چگونه دست به کارهای خلاق زده و تکنیکهای خلاقیت را در خود به کار ببرند؟
چگونه کار خود را مدیریت کنند؟ چگونه محصول خود را بفروشند؟ چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند؟ و به عبارتی خلاصه تر چگونه یک کارآفرین باشند و کارآفرینی کنند؟ اما یک سوال اساسی می ماند و آن اینکه آیا نبایستی دانشگاهها در زمینه یادگیری کارآفرینی; کمی بیشتر به کمک دانش آموختگان خود بیایند؟ دانش آموختگانی که پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، به دنبال استفاده عملی از مفاهیم تئوریکی خوانده شده در سر کلاس های دانشگاه می گردند؟ اما دریغ از اینکه مباحث خوانده شده در مرحله عمل استفاده نشود.تحولات و دگرگونی نظام اجتماعی اقتصادی عصر حاضر، ریشه در در پیشرفت و تغییرات به وجود آمده در علم و تکنولوژی دارد.
از این رو تضمین حیات و بقای کشورها نیازمند نوآوری، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید می باشد چنین رویدادی میسر نیست مگر توسط افرادی که بتوانند با ایجاد تحول در سازمانها یا تاسیس شرکتهای نو این امر را محقق سازند. از این افراد به عنوان کارآفرین یاد می کنند. کارآفرین پلی بین صنعت و دانشگاه یا به عبارتی پرکننده بین علم و بازار می باشد.
بنابراین کارآفرین کسی است که با معرفی محصولات و خدمات جدید، ایجاد شرکتهای جدید و یا بهره برداری از مواد اولیه جدید وضع اقتصادی موجود را به هم می ریزد. کارآفرین کسی است که به راحتی از کنار مسائل و مشکلاتی اطراف خود نمی گذرد، چون حلال مشکلات هستند. از آنجا که مزیتهای نسبی کشورهای جهان سوم در زمینه مواد خام و کارگران ارزان به دلیل اتوماسیون ارزش خود را از دست داده اند، توسعه فناوری و به تبع آن تولید محصولات و خدمات ابداعی و نوآور، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
این امر مستلزم خلاقیت(یک توانایی فکری است که می تواند به به یک اختراع یا ایده ای بکر در فرد خلاق منجر شود)،نوآوری (فرآیندی است که این اختراع یا ایده را به محصول یا خدمتی که به بازار قابل عرضه است، تبدیل می کند) و کارآفرینی (ویژگی فردی است که با عزمی راسخ با وجود موانع بسیار در رساندن یک محصول به بازار فرایند نوآوری را با موفقیت هدایت می کند) کار آفرین واقعی فردی است که تخصص وی تصمیم گیری عقلایی و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب می باشد. او که شرکتی را به منظور سود و رشد تاسیس نموده و آن را مدیریت کرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده می کند. وی توانایی آن را دارد تا فرصتهای کسب و کار را پیدا کرده و آنها را ارزیابی کند. منابع لازم را جمع آوری و از آنها بهره برداری نموده و سپس عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی کند.
خصوصیات یک کار آفرین را می توان در مواردی چون خود اتکایی، نیاز به انجام دادن کار و به دست آوردن نتیجه، استفاده از بهره وری، تحمل ریسک، نیاز به پیشرفت دائمی، توانایی بالا در کنترل خود داشتن، همواره به هدف نگاه کردن، دارای توانایی تشخیص اولویتها، خوش بینی، شجاعت، قدرت تحمل بالا داشتن، دارای انگیزه داخلی بالا برای انجام کار. در زندگی کارآفرینانه هدف اصلی ارضای حس کنجکاوی، تحقق بخشیدن آرمانها، آزادسازی انرژیهای ذهنی و تبدیل آن به ایدههای عملی و نهایتا خلق ارزشهاست. لذا در این زندگی همه چیز تحت الشعاع آرمان شخص قرار می گیرد تا فرد کارآفرین بتواند به قله آرزوهایش برسد. کارآفرین ایده ای را یافته و آن را تبدیل به فرصتی اقتصادی می کند.
در فضای کسب و کار، فرصت، فکر نویی است که قابلیت تجاری شدن دارد. آگاهی از محیط، بازار و نیازهای مشتری و نگرش کارآفرین او را در یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری می دهد. سپس او یک طرح تجاری می نویسد که در آن مسائلی چون بازار محصول یا خدمت، مسائل حقوقی و قانونی شرکت، تامین سرمایه راه اندازی و رشد، سازماندهی و مدیریت کسب و کار را بررسی می نماید. در واقع کارآفرین مانند یک رهبر ارکستر وظیفه دارد که مهارتها و تواناییهای مختلف را در کنار هم جمع نماید و برنامه ای تدوین شده ارائه دهد. همان طور که صدا باید دلنشین باشد، طرح نهایی کارآفرین نیز باید زیبا باشد. با کارآفرینی است که نیازها شناخته شده و با رفع نیازها، پیشرفت حاصل می شود. کشورهای صنعتی به این دلیل پیشرفته اند که در فناوری اطلاعات پیشتاز بوده اند و توسط آن هم اقتصاد جهان را در اختیار گرفته و هم تبدیل به قدرت شده اند.
کارآفرینی اطلاعات در سطوح مختلف سخت افزار، نرم افزار، اطلاعات و ارتباطات قابل انجام است. در هریک از این سطوح، فرصتهای بسیاری برای کارآفرینی وجود دارد که نیازمند حمایت مرکز سرمایه گذاری و تلاشهای کارآفرینانه است و جالب اینکه کارآفرینی در حوزه اطلاعات، بسیار راحت تر و عملی تر از کارآفرینی در سایر حوزهها می باشد.کارآفرینی فرآیندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و بسیج منابع، مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو نموده که توام با پذیرش ریسک و مخاطره است و منجر به معرفی محصول یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد. به عبارت دیگر فرآیند کارآفرینی همان رویدادهای تسریع دهنده ای است که کارآفرین را مصمم می کند از موقعیتها استفاده نماید. تاسیس بنگاه (به صورت یک شرکت نو پا)، رشد بنگاه (تبدیل شرکت تازه به سازمانی که دارای لرزش اقتصادی است).
این فرآیند دارای سه مرحله مقدماتی، تاسیس و توسعه است: مرحله مقدماتی (شخص ابتدا تصمیم می گیرد و سپس فرصتی را تشخیص می دهد و ایده ای برای استفاده از آن فرصت در ذهن جرقه می زند و بعد آن ایده را بر روی کاغذ آورده و آن را نظم می دهد و به شکل یک طرح شغلی می آورد.)، مرحله تاسیس (در این مرحله شخص شروع به تدارک و سازمان دهی منابع برای شرکت تازه پامی کند و منابع اساسی را مطابق با طرح شغلی یا مقدماتی ترکیب می کند تا بتواند کسب و کار خود را شروع کند.) و مرحله توسعه (شخص در این مرحله کانالهایی را برای ارتباط با بازار کشف می کند و محصول خود را وارد بازار می کند و بعد آنچه در دستور کار بنگاه برای توسعه بنگاه قرار می گیرد عبارتست از تامین سرمایه در گردش، تامین مواد اولیه، ایجاد شبکه ای در بازار و مدیریت منابع انسانی، عملیات و امور اداری) . کارآفرینی فرآیند تولید ثروت برای دیگران و خلق چیزی جدید و با ارزش از طریق پیوند عوامل تولید و همراه با تحمل ریسک های بزرگ مالی و زمانی است.
به این ترتیب کارآفرین ضمن داشتن روحیه استقلال طلبی، با عزم و اراده جدی و پذیرش مسوولیت تصمیم های خود، اقدام به فعالیت خلاق می نماید. علت رشد پایین اقتصادی در بخش خصوصی نه تنها فقدان فرهنگ کارآفرینی است بلکه در هر سه مرحله از ایجاد یک فعالیت کارآفرینی، موانع نهادی و ساختاری بسیاری وجود دارد که باید برای آنها چاره ای اندیشید. لذا انگیزههای موثر در کار آفرینی شامل نیاز به موفقیت، نیاز به کسب درآمد و ثروت، نیاز به داشتن شهرت و مهمتر از همه نیازمند به احساس مفید بودن و استقلال طلبی است. کارآفرینی افراد را قادر می سازد یک فعالیت جدید را شروع کنند یا با قدرت و به طور ناباورانه فعالیت موجود را توسعه دهند. کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است.
رشد و فراگیری این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود اما در کشور ما به اشتباه این مفهوم صرفا با اشتغالزایی (آنهم در حد شعار) مترادف شده و فقط برای حل مشکل اشتغال به سمت کارآفرینی پیش می رویم. بنابراین نوآوری در هر یک از زمینههای ارائه کالای جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید، گشایش بازاری جدید، یافتن منابع جدید، ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت کارآفرینی محسوب می شود.
دو رویکرد متفاوت به کارآفرینی وجود دارد: یکی رویکرد شخصیتی و دیگری رویکرد رفتاری. در رویکرد شخصیتی تمرکز بر کارآفرین و شناسایی ویژگیهای فردی اوست. در واقع این رویکرد تقدم زمانی دارد. چرا که اول کارآفرینان وجود داشتند و بعد کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مستقل به وجود آمد. در رویکرد رفتاری تکیه بر رفتارهای کارآفرین در فرآیند راه اندازی یک کسب و کار است. کارآفرین تنها یک جز» از فرآیند کارآفرینی است. علاوه بر کارآفرینی فردی، در دهههای اخیر دو واژه کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی شرکتی نیز در ادبیات کارآفرینی به میان آمده اند. علت رواج این مفاهیم، هماهنگی با تغییرات محیط اجتماعی و اقتصادی می باشد.
کارآفرین درون سازمانی ممکن است مبتکر یا مخترع باشد; اما همیشه فردی است که می داند چگونه یک ایده را به واقعیتی سودآور تبدیل کند. کارآفرینی شرکتی شامل فعالیتهای رسمی و غیررسمی بوده که با هدف ایجاد کسب و کار جدید، محصول و فرآیندهای جدید و توسعه بازار صورت می گیرد. فعالیتهای کارآفرینانه شرکتی منجر به ایجاد کسب و کاری جدید در درون شرکت مادر می شوند. شاید لازم باشد بدانیم که در شرایط کنونی کشورها قادر نیستند که به تنهایی هر اقدامی در زمینه کارآفرینی را تجربه کنند.
زیرا هزینه آن بالاست و بهتر این است که از تجارب سایر کشورها در این زمینه استفاده شود. چراکه بی شک روند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه یافته بیانگر این واقعیت است که اقتصاد تحت تاثیر کارآفرینی بوده; به گونه ای که کارآفرینان در توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته، نقش محوری داشته و کشورهای توسعه نیافته اهمیت آن را در توسعه اقتصادی نادیده گرفته اند.
نویسنده : عباس محتشمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست