دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تسبیح موجودات در قرآن كریم


تسبیح موجودات در قرآن كریم

در علوم تجربی, موجودات هر شیئی كه لباس هستی و وجود بر تن دارد از دو حال خارج نیست یا زنده است, یاغیر زنده معیار زنده بودن, مشاهده آثار حیات نظیر تنفس, تغذیه و حركت است و هر چه كه فاقد این صفات باشد غیر زنده محسوب می شود

در علوم تجربی، موجودات (هر شیئی كه لباس هستی و وجود بر تن دارد) از دو حال خارج نیست؛ یا زنده است، یاغیر زنده؛ معیار زنده بودن، مشاهده آثار حیات- نظیر: تنفس، تغذیه و حركت- است و هر چه كه فاقد این صفات باشد غیر زنده محسوب می شود. اما در فرهنگ قرآن، ملاك زنده بودن و حیات با آنچه كه دانشمندان علوم تجربی می گویند كاملاً فرق دارد. در قرآن كریم، میزان بهره مندی از خشیت الله، معیار زنده بودن است. قرآن، زنده بودن را به حیات دل منوط می داند و حیات دل را در گرو خشیت الهی معرفی می كند. كلام الهی، حیات را به تندرستی و تنومندی و سلامتی جسم و حركت و تغذیه و تنفس و غیره نمی داند و چنین موجودی- اعم از انسان و یا غیر انسان- در دیدگاه قرآن، زنده نیست. بلكه، قرآن خشیت را علامت حیات قلب و قساوت را ممات آن می داند. مانند این آیه: "الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما نزل من الحق ولا یكونوا كالذین اوتواالكتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم و كثیر منهم فاسقون(۱). آیا وقت آن نرسیده كه گروندگان [ظاهری از باطن بگروند] دل هایشان به یاد خدا خاشع گردد و به آنچه از حق نازل شد، بذل توجه كنند و مانند كسانی كه پیش از این برایشان كتاب آسمانی تورات آمد نباشند سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت [و خداوند را فراموش كردند] و قلبهایشان قساوت پیدا كرد و بسیاری از آنها فاسق و نابكارند".

روشن است كه اگر یاد خداوند در عمق جان قرار گیرد و همچنین در آیاتی كه بر پیامبر(ص) نازل شده است به درستی تدبر شود مایه خشوع می گردد، ولی قرآن گروهی از مومنان را در اینجا سخت ملامت می كند كه چرا در برابر این امور خاشع نمی شوند و چرا همچون بسیاری از امت های پیشین گرفتار غفلت و بی خبری (همان غفلتی كه نتیجه آن قساوت دل و همان قساوتی كه ثمره آن فسق و گناه است!) شده اند؟

این آیه از آیات تكان دهنده قرآن مجید است، قلب و روح انسان را در تسخیر خود قرار می دهد و پرده های غفلت را می درد. در طول تاریخ، افراد بسیار آلوده ای را می بینیم كه با شنیدن آن چنان تكان خوردند كه در یك لحظه با تمام گناهان خود وداع گفتند و حتی بعضاً در صف زاهدان و عابدان قرار گرفتند­(۲). از آن جا كه زنده شدن قلبهای مرده با ذكر الهی و پیدا كردن حیات معنوی در پرتو خشوع و خضوع در مقابل قرآن، شباهت زیادی به زنده شدن زمین های مرده به بركت قطرات حیاتبخش باران دارد در ادامه این آیه می افزاید: "اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها، بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می كند".

"قد بینا لكم الایات لعلكم تعقلون(۳). ما آیات خود را برای شما بیان كردیم شاید اندیشه كنید".

در حقیقت، این آیه هم اشاره ای است به زنده شدن زمین های مرده به وسیله باران و هم زنده شدن دل های مرده به وسیله ذكر الله و قرآن مجید كه از آسمان وحی بر قلب پاك محمد(ص) نازل شده و هر دو شایسته تعمل و تدبر(۴) ( تعقل در آیات خلقت و تدبر در آیات وحی) است.

خداوند متعال خشوع را- كه زاییده خشیت الهی است- در مقابل قساوت قرار می دهد. حیات قلوب- را كه در سایه ذكر الله به دست می آید- خشوع نامیده و ممات دل ها را به خاطر اعراض از یاد و ذكر حق حاصل می شود، قساوت می نامد؛ یعنی قساوت نتیجه اعراض و غفلت و بی خبری از یاد خداست.

دلیل این كه خشوع، زاییده خشیت الهی است، آیه ۲۱ سوره حشر است كه می فرماید. "لو انزلنا هذاالقرآن علی جبل لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیهٔ الله و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم یتفكرون؛ اگر ما این قرآن عظیم الشان را بر كوه نازل می كردیم مشاهده می كردی كه كوه از ترس و خشیت الهی، خاشع و ذلیل و متلاشی می گشت و این امثال را برای مردم بیان می كنیم باشد كه اهل عقل و تفكر باشند". اگر اهل عقل و فكرت باشیم به خوبی متذكر این حقیقت خواهیم شد كه وقتی قرآن و ذكر و یاد حق، بر كوه نازل می شود، حیات پیدا می كند و زنده می شود و از شدت درك و شعور، از این كه نمی تواند ظرفیت تحمل این بار سنگین را داشته باشد، خاشع می شود. یعنی كوه در سایه ذكر خدا، آثار حیات را از خودش نشان می دهد و آن چیزی نیست جز خشوع در برابر قرآن و خداوند متعال (۵).

از نظر قرآن، همه موجوداتی كه به ذكر و یاد خدا مشغولند، زنده اند حتی سنگ و سایر جامداتی كه از نظر علوم تجربی در صف غیر زنده ها قرار می گیرند؛ لذا دل های كافران و فاسقان به خاطر اعراض از یاد خدا، چنان قساوتی پیدا می كنند كه از سنگ هم بدتر و حتی سخت تر می شوند، چرا كه سنگها زنده اند، چون از آنها آب حیات جاری است و برخی از آنها از شدت خشیت الهی، فرو می افتند و خاضعانه پیشانی بر آستان قدس ربوبی می سایند: "ثم قست قلوبكم من بعد ذلك فهی كالحجارهٔ او اشد قسوهٔ و ان من الحجارهٔ لما یتفجر منه الانهار و ان منها لما یشقق فیخرج منه الماء و ان منها لما یهبط من خشیهٔ الله و ما الله بغافل عما تعملون(۶). بعد از این ماجراها و دیدن این گونه آیات و معجزات و عدم تسلیم در برابر آنها، دل های شما سخت شد همچون سنگ یا سخت تر، چرا كه پاره ای از سنگ های می شكافد و از آن نهرها جاری می شود یا لااقل بعضی از آنها شكاف می خورد و قطرات آب از آن تراوش می نماید و گاه پاره ای از آنها (از فراز كوه) از خوف و خشیت خدا فرو می افتد و خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست".این كه خداوند متعال لفظ "و ان منها" (و بعضی از آنها) را آورده، اشاره ای است به این نكته كه جمادات و نباتات و هر صنفی از موجودات- اعم از انسان و غیر انسان- همگی دارای شعورند منتها درجات این شعور متفاوت است و در سایه این شعور، عظمت و ابهت ساحت عظیم الهی را درك می كنند و از شدت خوف و خشیت از هیمنت و جلالت الهی، فرو می غلتند و خاشع می شوند و در برابر قدرت لایزال خالق و پروردگار بی همتایشان به خود می لرزند.(۷)

این هبوط و خشوع درعین حال كه آثار حیات و زنده بودن آنهاست، نشان دهنده شعور و آگاهی آنها نسبت به عظمت رب العالمین است؛ زیرا خشوع و هبوط در برابر یك قدرت برتر در سایه شعور و آگاهی به دست می آید و هر چه این آگاهی و معرفت بیشتر باشد، میزان خشوع نیز فزونی می یابد و در این میان بدترین جنبنده ها، كافرانی هستند كه به خدا ایمان نیاورده و متذكر آیات حق نمی شوند و همچون كر و لال هایی هستند كه تعقل نمی ورزند و بهره ای از شعور و عقل ندارند و یا اگر دارند از آن بهره نمی جویند: "ان شرالدواب عندالله الصم البكم الذین لایعقلون(۸)" و

"ان شرالدواب عندالله الذین كفروا فهم لایومنون(۹)".

با مقایسه این دو آیه و تدبر در آنها، این نكته معلوم می شود كه كافران همان كر و لال هایی هستند كه عقل خود را به كار نمی گیرند؛ بدترین جنبنده های مرده ای كه به خاطر اعراض از ذكر حق و ایمان به آن، حیات قلوب خود را از دست داده و سنگدل شده اند و در صف بدترین موجودات قرار دارند، چرا كه حتی سخت ترین و بی جان ترین اشیاء، نظیر سنگ هم از همان درجه و مقدار شعوری كه بهره مند است، استفاده كرده و قدرت و آیات الهی را دریافته، از عظمت آنها بر خود می لرزد(۱۰) و متلاشی می شود:

"لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیهٔ الله".

تمامی موجودات- اعم از جاندار و بی جان- مراتبی از شعور و آگاهی را دارند. ولی انسان دارای مرتبه ای بالاتر از شعور و فهم است. هر كدام از آنها كه از موهبت شعور و فهم خودش استفاده كرده و عظمت خالق و آیات او را درك كند، خاشعانه و خاضعانه در مقابل ساحت الهی سر فرود می آورد، از خشیت خداوند ترس و خوف پیدا می كند و در زمره زندگان- و نه مردگان و اموات- محسوب می شود.

پی نوشت ها:

۱- سوره حدید/۱۶.

۲- تفسیر منهج الصادقین، ج ۹، ص۱۸۲/ تفسیر اثنی عشری، ج۱۳، ص۲۸.

۳- سوره حدید/۱۷.

۴- كشف الحقائق، ج ۳، ص۵۱۱/ تفسیر عاملی، ج ۸، ص۱۷۹/ تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۳۳۸؛ المیزان، ج ۱۹، ص۱۸۵.

۵- المیزان، ج ۱۹، ص۲۵۴/ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۶/ تقریب القرآن،ج ۲۸، ص ۵۸/ من وحی القرآن، ج ۲۲، ص۱۵۴.

۶- سوره بقره/ ۷۴.

۷- كشف الحقائق، ج۱، ص ۴۷؛ تفسیر گازر، ج ۱، ص۱۰۷؛ مواهب علیه ج ۱، ص ۲۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۹۰/ المیزان، ج۱، ص۲۰۴.

۸- سوره انفال/۲۲.

۹- سوره انفال/۵۵.

۱۰- المیزان، ج ۱۳، ص۱۲۷/ تقریب القرآن، ج ۱۵، ص ۵۰.

۱۱- من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۱۳۷/ المیزان ج ۱۳، ص۱۲۷.

۱۲- سوره ق/۲۲.

۱۳- المیزان، ج۱۹، ص ۱۶۴.

۱۴- سوره الرحمن/۶.

۱۵- سوره نمل/۱۶.

۱۶- سوره احزاب/۴۱- ۴۲.

دكتر محمدرضا آرام

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی/ واحد تهران مركز

مجله گلستان قرآن، ش ۱۷۹.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.