پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
اتفاق
بهروی یکدیگر بخندیم. به همسر، همسایه و فرزندان خود. مهم نیست به چه کسی این تبسم را هدیه میدهید. نکته مهم انرژی نهفتهای است که در لبخند زدن وجود دارد و سبب رشد و تکامل انسانها میشود.
آنها یک زن و شوهر معمولی بودند، مثل صدها نفر دیگر و در خانهای کوچک زندگی میکردند. اما مثل بسیاری از زوجهای دیگر، عشق و علاقهشان به فراموشی سپرده شده بود و فقط در کنار یکدیگر بودند. نه اثری از نگاههای عاشقانه و نه ردی از تلاش برای شکستن حصارهای بیگانگی در بین آنها بهچشم میخورد. آنچه بود فقط تلاش برای رفع نیازهای زندگی روزانه و رسیدگی به بچهها بود. خیلی وقت بود یکدیگر را فراموش کرده بودند. نقطه مشترک آنها با بسیاری از زوجهای دیگر، بهدنبال متهم گشتن و پیدا کردن مقصر و سرزنش او بود. اکثر صحبتهای آنها بر پایه امور بیارزش بود، تا اینکه روزی اتفاقی غیرعادی برای آنها رخ داد.
مرد: هر وقت کشوی لباسهایم را باز میکنم، پر از لباسهای اتو کشیده و مرتب است. جورابهای تمیز، پیراهنهائی که بوی تمیزی میدهند. سالهاست که من از درک این مسئله غافل هستم. اما امروز دلم میخواهد از بابت این لطفت تشکر کنم.
زن با تعجب به همسرش نگاه کرد و گفت: چیزی از من میخواهی؟
مرد: نه، فقط خواستم بدانی که قلب من از بابت اینهمه زحمت تو مملو از سپاس و قدردانی است.
این حرکت آنقدر تعجبآور و غیرقابل پیشبینی بود که زن آنرا به حساب اتفاقی ناشی از یک هیجان زودگذر گذاشت و آنرا خیلی زود فراموش کرد. چند روز گذشت و شبیه این حرکت بهگونهای دیگر تکرار شد. زن نتوانست جلوی کنجکاوی خود را بگیرد و از مرد پرسید: ”تو همیشه از نحوه انجام دادن کارهای من شکایت داشتی. دلیل این کارت چیه؟“
ـ فقط خواستم بدانی که این تلاش و زحمت تو را تقدیر و درک میکنم و این مسئله برای من بسیار مهم است.
زن با خود فکر کرد حتماً چیزی شده است. چند روز گذشت. حالا دیگر هر روز یک رفتار عجیب از مرد سر میزد. یک شب پس از خوردن شام باز اتفاق دیگری رخ داد. مرد رو به همسرش کرد و گفت: ”عزیزم از بابت غذای خوشمزهای که درست کردهای متشکرم. پانزده سال است که از نعمت در کنار تو بودن بهرهمند هستم. در این مدت بیش از چهارده هزار بار غذا برای من و بچهها درست کردی.“
هر روز که میگذشت صحبتهای جدیدی بر زبان مرد جاری میشد.
ـ چه بوی خوشی از خانه میآید. بوی تمیزی! همه جا برق میزند. حتماً خیلی خسته شدی، معلوم است خیلی زحمت کشیدهایت.
ـ عزیزم از کنار تو بودن و روزهای زندگیام را در کنار تو و بچهها سپری کردن خیلی خوشحال هستم. با شما دنیا برای من رنگ و بوی دیگری دارد. اصلاً با شما زندگی من معنا و مفهوم پیدا میکند.
در ابتدا تمام این مکالمات باورنکردنی و مسخره بهنظر میرسید. حرفهائی که سالها بود به زبان نیامده بود، حالا زینتبخش خانه آنها شده بود. چند روز دیگر گذشت. حالا رفتار مرد خانه با بچهها نیز عوض شده بود.
ـ دخترم این لباس چقدر به تو میآید. چه نمرات خوبی در کارنامهات دیده میشود. تو باعث افتخار من و مادرت هستی.
سرانجام وضعیت بهجائی رسید که دختر به مادرش گفت: ”مادر من فکر میکنم پدر دچار نوعی بیماری روحی شده است. آیا برای او اتفاقی افتاده است؟“
شب و روز میگذشت. حالا دیگر همسر و بچههای مرد خانه به خصوصیات و نقاط مثبت مرد علاقهمند شده بودند. از شنیدن حرفهای او لذت میبردند و علاقه خاصی به بودن در کنار او و تلاش برای داشتن لحظاتی شاد پیدا کرده بودند. اندک اندک آنها نیز از محبتهای پدر تشکر کردند. اعتماد بهنفس در چشمان، افکار و اعمال تک تک اعضاء خانواده بهچشم میخورد و از همه مهمتر هر کس متوجه جایگاه عظیم خود در دل دیگری شده بود.
نوع روابط مرد و زن نیز عوض شده بود. دیگر بهچشم سابق به هم نگاه نمیکردند. تا اینکه یک روز صبح اتفاقی رخ داد که مرد را شگفتزده کرد. خانم خانه از او به خاطر تلاشهای پایانناپذیرش برای خوشبختی، رفاه و آسایش افراد خانواده، تشکر کرد. مثبتاندیشی در بند بند وجود او نیز ریشه دوانده بود.
ـ همسرم دوست دارم برای زحمات بیدریغت تشکر کنم. یادم نمیآید تا بهحال از تو تشکر کرده باشم.
مرد هیچگاه علت تغییر رفتار خود را آشکار نکرد. اما از روزی که کلمات سرد و خشک، جای خود را به واژههای دلانگیز داد و نگاههای پرمحبت، جایگزین نگاههای بیروح شد، ابرهای تیره از آسمان مه گرفته زندگی آنها کنار رفت و روزهای آفتابی شروع شد. زن و مرد دیگر مثل خیلی از انسانها معمولی نبودند. همه چیز عوض شده بود. نکات منفی جای خود را به مهربانی، قدرشناسی و محبت داده بود. واژههائی که شاید امروزه برای خیلی از انسانهای معمولی نامأنوس است.
مترجم: بهاره حاجیلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست