دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

بازدارندگی هوای نفس


بازدارندگی هوای نفس

● پرسش:
چه عواملی موجب می شود انسان به لحاظ اخلاقی در جهت انحطاط و سقوط قرار گرفته و سیر قهقرایی پیدا کند؟
● پاسخ:
علمای اخلاق موانع تکامل و عوامل سقوط انسان ها را در سه سرفصل اصلی …

پرسش:

چه عواملی موجب می شود انسان به لحاظ اخلاقی در جهت انحطاط و سقوط قرار گرفته و سیر قهقرایی پیدا کند؟

پاسخ:

علمای اخلاق موانع تکامل و عوامل سقوط انسان ها را در سه سرفصل اصلی خلاصه کرده اند که عبارتند از: ۱-هوای نفس ۲-دنیا ۳-شیطان. در بخش نخست پاسخ به این سؤال در باب هوای نفس مطرح شد که قرآن کریم مهم ترین عامل سقوط اخلاقی انسان را، پیروی از هوای نفس دانسته و در آیات فراوانی در این باره سخن گفته است. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می گیریم:

معنای نفس

به طور معمول، نفس را در برابر عقل نهاده و سفارش می شود که باید آدمی از عقل خویش پیروی کند و با هوای نفس، یعنی خواست نفس مبارزه نماید. اما نفس را کاربردهای گوناگونی است که تمایز نهادن میان آنها در این بحث ضروری است.

مراتب نفس

قرآن کریم گاهی نفس را مطلق به کار برده می فرماید: علیکم انفسکم (مائده - ۱۰۵) «مراقب خود باشید». گاه نفس را همراه با صفتی خاص (مقید) به کار می برد: مانند نفس مطمئنه (آرامش یافته): یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه (فجر - ۷۲) «ای نفس آرامش یافته به سوی پروردگارت بازگرد، در حالیکه ]از او[ خشنود ]و در نزد او[ مرضی هستی.»

نفس لوامه (ملامت گر): و لااقسم بالنفس اللوامه (قیامه - ۲) «سوگند به نفس ملامتگر». نفس اماره (فرمانده ]به بدی[): ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی (یوسف - ۳۵) «نفس همانا به بدی فرمان می دهد، مگر کسی را که خدا رحم کند.»

از سوی دیگر، در یک اصطلاح فلسفی، نفس به معنای روح به کار رفته است. اما این نفس چیست که از یک سو منشأ بدی ها است و نباید از خواست هایش پیروی کرد و ازسوی دیگر چنان مقام ارجمندی می یابد که «راضی و مرضی به جوار پروردگارش» می رود؟

برخی گفته اند ما دو نفس و دو خود داریم: خود طبیعی؛ خود انسانی یا خدایی. برخی دیگر نیز نفس را دارای مراتب متعدد دانسته اند.

این نظریه ها هر یک در خور تامل و دارای نقاط قوتی است که اینک مجال پرداختن به آن نیست. اما از موارد کاربرد این واژه در قرآن می توان دریافت که در قرآن کریم نفس بر همان معنای لغوی خود باقی است. نفس در لغت به استثنای مواردی که به صورت تاکید به کار می رود؛ مانند: «جاءزید نفسه؛ زید خودش آمد» در دیگر موارد به معنای «شخص» یا «من» است. البته در این کتاب آسمانی، به تناسب مورد، ویژگی هایی به مفهوم نفس افزوده می شود که نفس با توجه به آنها بار ارزشی مثبت یا منفی می یابد. به لحاظ همین معنای عام است که نفس در قرآن درباره خداوند نیز به کار رفته است: » و تعلم ما فی نفسی و لااعلم ما فی نفسک (مائده - ۶۱۱)

«]عیسی(ع) خطاب به خداوند عرض کرد:[ «تو آنچه را در نفس من است می دانی، اما من آنچه در نفس توست، نمی دانم.»

بنابراین نفس به معنای من یا خود است و به حسب ویژگی های موردی و کاربردی، گاهی بد و گاهی خوب است؛ این ویژگی ها از معنای نفس بیرون است.