یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
یک روز زندگی
● جوان دیروزی
زهرا خانم هر روز ساعت ۵ و نیم صبح از خواب بیدار میشود. سحرخیزی زهرا خانم ۵۸ ساله عادتی ۳۰ ساله است. عادت سالهایی که حاج قاسم باید هر روز صبح ساعت ۷ خودش را به سرویس شرکت میرساند و حالا با گذشت ۹ سال از بازنشستگی حاج قاسم و با اینکه خودش دیگر این روزها تا تابش مستقیم نور خورشید سنگر رختخواب را حفظ میکند، ترک نشده است.
به عادت همان روزها، هنوز اولین کار صبحگاهی زهرا خانم روشنکردن سماور است که تنها با تفاوت چند ثانیه تمام روز (قبل از خواب و بعد از بیدارشدن او) آماده خدمت رسانی است.
سالها پیش، این ساعات روز برای زهرا خانم پر از مشغله بود تا در میان قیل و قال بچهها که امروز هر کدام سر خانه و زندگی خودشان هستند، به رتق و فتق امور شوهر و ۶ فرزندش برسد تا همه سر وقت به محل کار و مدرسه و بعدها دانشگاه برسند.
آمادهکردن صبحانه آن همه آدم، مهمترین کار آن ساعات بود و البته به رسیدگی خردهفرمایشهای بچهها از قبیل امضاگرفتن برای مدرسه، نداشتن پیراهن اتوشده، کندهشدن دکمه مانتو چیزهایی مثل این که تا دقیقه نود، بازیگوشی مجال ابراز این خواستهها را نمیداد.
به همه اینها بیفزایید بیدارکردن حاج قاسم را که خود به تنهایی یک پروژه وقتگیر بود که بعد از اعزام هر کدام از بچهها و بازگشت ناموفقشان حامل پیام «باشه بابا جان، تو برو الان میام»، دست آخر کار خود زهرا خانم بود که با تهدید و تطمیع، حاج قاسم را از رختخواب بیرون بکشد تا به عادت همیشه (دستکم هفتهای دو سه مرتبه) از سرویس جا بماند و با تأخیر خودش را به محل کار برساند.
حالا بر عکس آن روزها، این ساعات روز، سکوت مطلق بر خانه حکمفرماست و زهرا خانم چند سالی است این وقت روز را با پیادهروی در پارک محله و البته خرید نان تازه برای صبحانه میگذراند.
پس از صبحانه، رسیدگی به امور منزل آغاز میشود که علاوه بر پختوپز و شستوشو و رفتوروب روزانه، شامل پروژههای کوتاهمدت و بلندمدت دیگری به تناسب موقعیت و فصل هم میشود؛ مثل تهیه انواع ترشی و مربا و لواشک یا تهیه و تدارک بستههای فریزری اعم از لوبیا، باقلا، نخود یا آمادهکردن سبزی تازه و خشک برای غذاهای مختلف و همه اینها هم از مربا و ترشی گرفته تا سبزیجات خشک، پیاز سرخشده و... نه تنها برای تأمین نیاز روزانه و سالانه همان خانه است، بلکه علاوه بر آن بخش عمده نیاز شش خانواده دیگر را که هر کدام از فرزندان تشکیل دادهاند، جوابگوست.
همه این کارها با ظرافت و وسواس و دستورالعمل خاص خودش باید انجام شود. مثلاً خرید سبزیجات آماده بیرون جزو منکرات است یا پاک کردن یک شیشه یا میز به همین سادگیها نیست که با یک دستمال کشیدن ساده سر و ته قضیه هم بیاید، بلکه برای هر کدام دستکم سه دستمال جداگانه لازم است که اولی کثیفیهای عمده را میگیرد، دومی کمی مرطوب است و بخش اصلی نظافت را انجام میدهد و سومی هم برای خشککردن رطوبت و جلوگیری از لکهشدن به کار میرود.
غروبها هم معمولاً یکی دو تا از بچهها یا نوهها به زهرا خانم و حاج قاسم سر میزنند. گاهی این سر زدنها تا ساعات پایانی شب که هر کدام از بچهها همراه با ناهار فردایشان راهی شوند، به درازا میانجامد.
● جوان امروزی
۳۲ ساله هستم. صبحها با زنگ ساعت موبایل بیدار میشوم. بنابه تجربه ساعت موبایل را جوری تنظیم میکنم که دستکم تا سه بار اخطار و هشدار جا برای خواب داشته باشم. البته برنامه اولیه این است جوری بیدار شوم که برای آماده کردن صبحانه و دوش گرفتن و شستن ظرفهای شب و کارهایی از این دست وقت داشته باشم، اما بیخوابی شبانه و قرص خوابی که معمولاً بعد از تحمل چند ساعت بیخوابی نیمههای شب خوردهام، بهانه خوبی است که بعد از هر زنگ ساعت توی ذهنم این کارها را یکی یکی به زمان دیگری موکول کنم.
دست آخر هم با زنگ ساعت همسر بیدار میشوم. ساعت او طوری تنظیم شده که بتوان تا ثانیههای آخر وقت اضافه از موهبت خواب برخوردار بود.برنامه صبحگاهی با رخوت هر چه تمامتر و همخوانی سمفونی غرهای صبحگاهی و لعن و نفرین هر چه کار و پول و اداره است، آغاز میشود. زمانی برای خوردن صبحانه نیست. تنها میشود سریع و با عجله آماده شد و البته پیدا کردن لنگه جوراب و عینک جناب همسر مثل همیشه جزئی از برنامه روزانه قبل از ترک خانه است. در این بین سرکی به کابینت کیک و کلوچههایی که برای این مواقع پیشبینی کردهام هم میکشیم؛ البته به شرط این که جناب همسر به بهانه ضعف و گرسنگیهای وقت و بیوقتش کابینت را تخلیه نکرده باشد.
در بخشی از راه که با همسر هم مسیر هستیم، به مرور و برنامهریزی و تقسیم کار برای پرداخت اقساط بانک و قبضها و چیزهایی از این دست میگذرد.
در اتوبوس تهمانده خواب از سرم میپرد و در ضمن رفتارهای صبحگاهی شهروندان اعصابم را برای یک روز کاری جدید و مواجهه با همکاران در وضع آماده به کار قرار میدهد.
ساعات بعدی روز به کار کردن و جواب پس دادن به مدیر و معاون و منشی و همکار و نگهبان و آبدارچی و... میگذرد.
اگر آخر هفته به فکر نبوده باشم یا امدادهای غیبی مادرجان نرسیده باشد، برنامه و تصمیم هر روز درباره آمادهکردن غذا برای ناهار روز بعد غالباً نافرجام میماند و باید به غذاهای با طعم کاه رستوران اداره ضمن یادآوری خاطرات غذاهای دانشگاه و شایعات مربوط به چمن محوطه و گربههای دانشگاه رضایت بدهم.
اوقاتم بعد از ناهار بیشتر به چرتزدن و ثانیهشماری برای اتمام ساعت کار میگذرد.
در مسیر بازگشت از اداره، در اتوبوس و مترو هم ذهنم مدام درگیر برنامهریزی برای کارهای عقب افتاده و رسیدگی به امور منزل است. مایحتاج روزانه و مواد غذایی لازم برای غذای شب را هم قبل از رسیدن به خانه از فروشگاههای محله تهیه میکنم که البته اغلب به انواع غذاهای آماده و کنسروی ختم میشود.
غروب، خسته و کوفته و فرسوده به منزل میرسم و لباسها را روی مبل و صندلی و گوشهگوشه خانه میاندازم. کاری که از همسرجان یاد گرفتهام و حس دوگانه رهایی و عذاب وجدان را برایم به همراه دارد. یک عذاب وجدان همیشگی که از ابتدای ازدواج به خاطر شلختگی و کثیف بودن خانه و زندگیم همراهم است. تا آمادهشدن چای، همسر هم از راه میرسد و هر دو روی مبل جلوی تلویزیون چرت زنان و غرغرکنان ولو میشویم. رخوت و بیحوصلگی و خستگی طبق معمول مانع انجام کارهای عقب افتاده میشود. شستن ظرفهای از دیشب تلنبارشده، آمادهکردن یک غذای سر دستی، خوردن شام و قدری هم نظافت شخصی نهایت کاری است که از دستم بر میآید. رسیدگی به امور منزل طبق معمول به فرداها و جمعهها و روزهای تعطیل آینده حواله میشود.
وقت خواب درست برعکس همسر جان که قبل از رسیدن سر مبارک به بالش در خواب عمیق فرو میرود، تازه اول فکر و خیال من است درباره کارهای نکرده. نگرانی از خانه به هم ریخته، از پردههای نشسته، یخچال تمیز نشده، از مهمانهای در صف انتظار که مدام وعده تعطیلات بعدی را به آنها میدهم و نگاههای سرزنشآمیز مادر به خانه و زندگیای که برای خودم ساختهام.
سالار کاشانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست