پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مهندس رشته الکترونیک


مهندس رشته الکترونیک

آسافا پاول

او زمانی لقب مرد باد را داشت. وقتی سال ۲۰۰۴ و در ماه ژوئن در رقابت های قهرمانی جامائیکا زمان ۹۱/۹ در ۱۰۰ متر را از خود به جا گذاشت، کسی فکرش را هم نمی کرد که او روزی رقیب موریس گرین امریکایی شود.

اما به چند ماه هم نکشید. آسافا پاول درست یک ماه بعد در لندن با ثبت همان رکورد ۹۱/۹، گرین را شکست داد. نبرد ماه آگوست هم در زوریخ به نفع پاول تمام شد؛ ۹۳/۹ در مقابل رکورد ۹۴/۹ گرین. اوج کار آسافا سال ۲۰۰۵ بود که صد متر را در ۷۷/۹ ثانیه طی کرد تا رکورددار جهان شود. او سال ۲۰۰۶، دو بار این زمان را تکرار کرد و به عنوان بهترین دونده سال انتخاب شد.

با این حال باز هم در مسابقات جهانی ناکام ماند و بعد از تایسون گی و درک اتکینز قرار گرفت و حتی نتوانست به رکورد خودش نزدیک شود. او مسابقات جهانی سال ۲۰۰۵ را هم به خاطر مصدومیت از دست داده بود و می خواست سال ۲۰۰۷ آن را جبران کند.

او مسابقات جهانی اوزاکا ژاپن را هم با ثبت رکوردی بد از دست داد اما دو هفته بعد از این مسابقات در گرندپری ریه تی ایتالیا رکورد ۷۴/۹ ثانیه را ثبت کرد و رکورد خودش را هم شکست. خودش درباره این رکوردشکنی و درست بعد از پایان مسابقات گفت؛ «در اوزاکا عصبی بودم. خیلی به خود مسابقه فکر می کردم و امیدوار بودم به مقام برسم.

از سوی دیگر من در ریه تی خیلی راحت بودم. رکوردی که در ریه تی به دست آوردم، نشان می دهد می توانم ۶۸/۹ ثانیه بدوم.» اما مشکل اصلی همان استرس همیشگی پاول است. او هرگز در رقابت های قهرمانی جهان (مثل سال ۲۰۰۳ که در اکثر مسیر پیشتاز بود و در نهایت سوم شد) و المپیک (مثل مقام پنجمی اش در آتن ۲۰۰۴) موفق نبوده است.

این در حالی است که او دیگر لقب «مرد باد» را هم ندارد. یوسین بولت دیگر دونده جامائیکایی ۶۰۰ متر روز ۳۱ ماه مه امسال با زدن رکورد ۷۲/۹، رکورد آسافا پاول را دو ثانیه بهبود بخشید. حالا شاید همان استرس همیشگی یک بار دیگر سراغ پاول بیاید؛ استرسی که ریشه در زندگی خصوصی اش دارد.

او فرزند دو کشیش است؛ مادر سیلین پاول و پدر ویلیام پاول که کشیش های مشترک کلیسایی کاتولیک در «لینستاد» جامائیکا هستند.

او هرگز در مراسم رقص و دیگر برنامه ها شرکت نکرده اما اینها عوامل استرس آسافا که خود کاتولیکی مذهبی به شمار می آید، نیستند. مایکل یکی از برادرهای آسافا در نیویورک در یکی از تاکسی های آن به قتل رسید و وون، دیگر برادرش هم در گرجستان داخل یک زمین فوتبال درگذشت. پاول پدر هم یک بار در جریان جلوگیری از یک دزدی به داخل آرواره اش شلیک شده است.

با تمام این اوصاف استرس نباید چیز عجیبی برای آسافا باشد، گرچه او اعتقاد دارد خدا همواره کمکش کرده است. رد پیشنهاد دانشگاه های امریکایی و باقی ماندن در جامائیکا و زندگی در کنار پدر و مادرش و تحصیل در رشته الکترونیک، او را تبدیل به رب النوع جامائیکایی ها کرده است.