جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روانشناسی اجتماعی


روانشناسی اجتماعی

روانشانسی اجتماعی معاصر نه تنها بسیاری از مباحث و موضوعات مربوط گذشته را به بوته آزمایش تجربی گذاشته و مزایای تیره و مبهم آنها را روشن و آشكار كرده است,بلكه مسائل و مطالب متعدد و متنوع دیگر را هم ناشی از پیچیدگی زندگی اجتماعی كنونی است,با تلاش های مجدانه پویندگان این راه ,مورد كاوش و پژوهش قرار داده است

در تمام طول تاریخ آدمی اشتیاق وافری به جهنم و شناخت رفتار اجتماعی خویش را داشته است، با این وجود كمتر از یك قرن است كه روش های علمی و تجربی در تجزیه و تحلیل مناسبات بین اضداد و نظام های اجتماعی معمول و متداول گشته اند.بدین سان روانشناسی اجتماعی از جهت محتوا، بسیار كهن و سالمند و از لحاظ روش نسبتاً پویا و جوان است.

روانشانسی اجتماعی معاصر نه تنها بسیاری از مباحث و موضوعات مربوط گذشته را به بوته آزمایش تجربی گذاشته و مزایای تیره و مبهم آنها را روشن و آشكار كرده است،بلكه مسائل و مطالب متعدد و متنوع دیگر را هم ناشی از پیچیدگی زندگی اجتماعی كنونی است،با تلاش های مجدانه پویندگان این راه ،مورد كاوش و پژوهش قرار داده است.افزون بر آن روانشناسان اجتماعی سعی بلیغ مبذول داشته اند ، تا مشكلات اجتماعی را تجزیه و تحلیل كرده و برای رفع آنها راه حل های مناسب بیابند. در نتیجه مجموعه بزرگ و ارزنده ای از دانش و معرفت در خصوص رفتار اجتماعی انسان فراهم آمده است.با جزئی استثنائات ،روانشانسان اجتماعی رشته خود را كوششی می دانند ،برای فهم و تبیین این مطلب كه افكار،احساسات یا رفتار افراد چگونه تحت تاثیر حضور واقعی >تصوری یا تلویحی دیگران قرار می گیرد.

به بیان ساده تر روانشناسی اجتماعی ،اثرات حضور دیگران را بر رفتار فرد یا رفتار خود را تحت تاثیر گروه مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد.روشن است كه تاثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل بین خود با دیگران است ،بنا بر این به یك تعریف دیگر روان شناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعه تعامل انسانها شناخته می شود .

روان شناسی ، خود علمی جوان است و روانشناسی اجتماعی از آن هم جوانتر و مدتها پس از آغاز روانشناسی علمی ،روانشناسی اجتماعی به عنوان بخشی از جامعه شناسی شناخته می شد و هنوز هم در بعضی از دانشگاهها علم روانشناسی اجتماعی بصورت درسی در ردیف درسهای جامعه شناسی عرضه می شود علاوه بر این روانشناسی اجتماعی بصورت درسی در ردیف درسهای جامعه شناسی عرضه می شود.علاوه بر این روانشناسی اجتماعی آمیختگیهایی با علوم دیگری چون مردم شناسی داشته است .در سالهای اخیر صاحبنظران كوشیده اند تا تمایزهای آشكار و تكنیك های روشنی بین روانشناسی اجتماعی با جامعه شناسی، مردم شناسی و روانشناسی عمومی قایل شده و آن را تا حد ممكن از این آمیختگیها رها سازند.گفته شده است كه جامعه شناسی اساساً به گروه ها نظر دارد و روانشاسی اجتماعی به افراد میان گروهها توجه دارد .اما از آنجاییكه گروهها مركب از افراد هستند ،آمیختگی این دو حوزه تا حدود زیادی ،اجتناب ناپذیر خواهد بود.با وجود این همان گونه كه اشاره شد علم جامعه شناسی به عوامل اجتماعی رفتار گروهی معطوف است ،حال آنكه روانشناسی اجتماعی به اثرات گروه بر روی فرد توجه خاص دارد .

اگر به گفته ربد (۱۹۹۵) مردم شناسی را مطالعه نوع انسان تعریف كنیم ،كه باستانشناسی،زبانشناسی،روانشناسی ،جامعه شناسی و مقدار كمی زیست شناسی ،كالبد شناسی و ژنتیك را شامل می شود. در آن صورت جدا كردن روانشناسی اجتماعی از مردم شناسی ،بسیار دشوار می شود،چراكه بخش عمده ای از شواهد و مدارك مربوط به اثر گروهها ،بر رفتار فردی از مردم شناسی اقتباس می شود. روانشناسان اجتماعی برای تبیین و تحلیل یك رفتار خاص به كرات از مدارك جمع آوری شده از قبایل ابتدایی و جوامع دورافتاده و سادهٔ نقاط مختلف جهان استفاده می كنند .شاید بتوان وجه تفاوت این دو رشته دانش بشری را در آن دانست ،كه روانشناسی اجتماعی علمی تر از مردم شناسی است ،چراكه در آن از روش علمی و تحقیقات كنترل شده آزمایشگاهی ،بیشتر استفاده می شود ،حال آنكه مردم شناسی بیشتر جنبه توصیفی دارد .

میترا نیک آمال