یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سوابق تاریخی فرش در اصفهان


سوابق تاریخی فرش در اصفهان

اصفهان قبل از صفوی هر چند هم فراز و نشیب های تاریخ قالیبافی داشته باشد اتفاق چندان مهم و قابل ذکری را شاهد نبوده است آنچه که مسلم است شکل گیری حرفه ای قالیبافی را در اصفهان, از عصر شاه عباسی بایستی دنبال کرد

اصفهان قبل از صفوی هر چند هم فراز و نشیب های تاریخ قالیبافی داشته باشد اتفاق چندان مهم و قابل ذکری را شاهد نبوده است. آنچه که مسلم است شکل گیری حرفه ای قالیبافی را در اصفهان، از عصر شاه عباسی بایستی دنبال کرد.

هنر دوستی شاهان صفوی و ارج و منزلتی که این سلسله برای هنرمندان قایل بودند و خصلت پسندیده ای که هر چیز را در حد کمالش می خواستند، انگیزه هایی بود تا با توسل به آن بهترین هنرمندان از هر صنف و طبقه ای، در کارگاههای شاهی گرد آیند و آثار ارزنده ای را به وجود آورند که هنوز، بعد از طی قرون متمادی چشم و عقل را یارای باور آن نیست.

قالی های ارزشمند این دوره چه در اصفهان بافته شده و چه در شهرهای اطراف آن نشان دهنده توجه ویژه به هنر قالیبافی آن عصر می باشند.

کارگاههای قالی بافی دربار صفوی متصل به کاخ سلطنتی در جنوب عالی قاپو بین میدان شاه و چهل ستون، با استفاده از بهترین مواد اولیه همواره زیر نظر شخص شاه عباس بزرگ به کار می پرداختند. این اهتمام ویژه شاه صفوی موجب شد تا اصفهان آنروزگار سهم بزرگی را دربافت شاهکارهای برجای مانده در موزه های مختلف جهان را عهده دار گردد.

حتی برخی از آنها نظیر قالیهای پلونز به سفارش پادشاه لهستان برای عروسی ولیعهد او بافته شد. این قالیهای ابریشمی، آراسته به تارهای طلا و نقره است و شاید از محصولات کارگاههای درباری اصفهان در پایان قرن دهم و آغاز قرن یازدهم هجری می باشد. این نام را از آن رو بر این قالیها نهاده اند که زمانی منسوب به لهستان بوده است.

تزیینات این قالیها آمیزه ای از دیگر نقش و نگارهای قالیهای ایرانی و رنگهای آن بسیار زیباست. در بیشتر این قالیها همه زمینه یک رنگ نیست بلکه دار قالی دارای زمینه ای رنگارنگ است و مهمترین رنگهای بکار رفته در قالیهای لهستانی زرد روشن و پسته ای و نارنجی، آبی فیروزه ای و گلگون است. این قالیها دارای رنگهای رقیق و زمینه نقره ای یا طلایی اند که با ذوق غربی سازگاری دارد که هر چند در ایران ساخته می شدند، اما برای پیشکش به شاهان و فرمانروایان غربی بودند.

دکتر تقی بهرامی در مجموعه فرهنگ روستایی که در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی به طبع رسانیده سابقه وضعیت قالی بافی اصفهان را بدین گونه توصیف می نماید.

قالی بافی اصفهان در زمان صفویه اهمیت فوق العاده داشته و مخصوصاً بازار قالیهای ابریشمی رواج داشته و اهالی به بافتن آنها همت گماشته قالیهای نفیسی از خود به یادگار گذاشته اند. امروزه اغلب قالیهای گرانبهای قدیمی ایران که در موزه های لندن و پاریس و سایر نقاط اروپا و امریکا دیده می شود قالیهای بافت اصفهان است ... در دوره صفویه تمام اطاقها و تالارهای اصفهان مانند هفت دست، آئینه خانه، نکمدان، چهل ستون و غرفات مسجد شاه از قالیهای ابریشمی مفروش بوده که امروزه هر تکه آن در یکی از نقاط اروپا و آمریکا نزد ثروتمندان و موزه داران است.

این قالیها با بهترین و ثابت ترین رنگهای طبیعی رنگ آمیزی و از روی بهترین نقشه های استادان آن زمان بافته شده است. پس از انقراض صفویه بتدریج این صنعت و سایر صنایع از اهمیت افتاد و درصد سال اخیر بکلی رو به نیستی گذاشت و قالی بافی تقریباً فراموش گشت چنانکه در اواخر زمان ناصر الدین شاه قاجار به هیچ وجه کارخانه قالی بافی در اصفهان وجود نداشت و فقط دارهای مختصری در بعضی دهات یافت می شد تا آنکه ظل السلطان (فرزند ناصر الدین شاه وحکمران اصفهان و ایالات جنوبی ایران) زنی از کردستان گرفته به اصفهان آورد و آن زن چون قالی بافی می دانست شاهزاده مایل شد چند دستگاه قالی برایش تهیه نماید برای این کار استاد عبدالرحیم را که از این فن سررشته داشت استخدام نمود استاد مزبور چند دستگاه برای حکمران برپا کرد ولی وقوع پاره ای پیش آمدهای ناگوار در منزل حکمران سبب شد که برپا داشتن قالی را به فال بد گرفته و دستگاههای تازه شروع شده را به استاد مزبور ببخشد.

استاد عبدالرحیم دستگاههای قالی را در محل مخصوصی قرار داده کارش را ادامه داد تا آنکه ظل السلطان خبردار شده روزی به کارخانه قالی رفت.

قالی ها نزدیک به اتمام بود. امر داد که بالای قالیها عبارت کارخانه ظل السلطان بافته شود و بدین طرز رفتار شد. چند عدد از قالیها به روسیه حمل شد و جلب نظر دربار روسیه را نمود و حضور استاد قالی ها برای بافت دو قالی در نمایشگاه آن کشور را خواستار شدند. حکمران استاد عبدالرحیم را برای روسها استخدام نموده و با مأمور مخصوص سفارت به روسیه فرستاد.

پس از اندک مدتی دستگاهها به نمایشگاه پاریس انتقال داده شد و استاد مزبور در آن شهر می زیست تا نمایشگاه خاتمه یافت.

سپس به ایران بازگشت و به کارهای خویش ادامه داد. در این موقع میرزا ابوالقاسم نقاش و پسرش میرزا علی محمد نقاش نیزشروع بکار نموده به سهم خود خدماتی در احیاء قالی بافی اصفهان نمودند... با وجود تحرک اندکی که در قالی بافی اصفهان با شرح اوصاف فوق پیش آمده بود معهذا در پایان عمر قاجاریه قالی بافی هنوز رواج چندانی در این شهر نداشت چنانکه تعداد دستگاههای قالی بافی در آن زمان رقمی در حدود دویست عدد بود ولی بعدها با پیشرفت این حرفه دراصفهان و توابع آن تعداد این دستگاهها به ۲۵۰۰ در سال ۱۳۱۵ و ۶۰۰۰ دستگاه در سال ۱۳۲۸ بالغ گردید.

بهنگام جنگ جهانی دوم به صنعت و تجارت فرش اصفهان تا حدودی لطمه وارد آمد. و در اثر فقدان بازارهای جهانی تجارت این کالا محدود شد و از طرفی تعدادی از سوداگران و بافندگان سودجو نیز با گران شدن مواد اولیه قالی مانند پشم و رنگ در کار خود تقلباتی کردند که در نتیجه به تجارت و شهرت فرش اصفهان که روزگاری سرآمد قالی های ایرانی بود آسیب وارد شد.

سیسیل ادواردز نویسنده کتاب قالی ایران که بعد از جنگ جهانی دوم (۱۳۲۸ – ۱۳۲۵)، از اصفهان دیدن کرده است، از فرش اصفهان در مقایسه با فرش مناطق دیگر نظیر کرمان، قم و تبریز با اهمیت کمتری یاد می کند.

●ساختار

دار مورد استفاده در اصفهان و توابع، دار عمودی است. وجود چوب دیگری به نام پله پیچ که از میان نخهای چله پائینی عبور می کند و به وسیله سیمهای فلزی به زیر دار متصل می شود از امتیازات این دار است. درمراحل نهایی بافت و پایین کشی قالی و زمانی که به واسطه کوتاهی چله ها، عمل گره زدن چله های بالایی به سردار میسر نیست، با انتقال چوب پله پیچ به بالا و عبور چله های بالایی از میان آن و اتصال این چوب به سردار به کمک سیمهای فلزی بافت قالی ادامه می یابد. این عمل برای بافنده این امکان را فراهم میسازد تا بدون تغییر مکان به بافت بقیه قالی ادامه دهد.

شله بافی یا گلیم بافی بخش پایین قالی معمولاً ۳ تا ۵ رج است، و در چله کشی، هر ۱۰۰چله که فاصله ای برابر ۱۰ تا ۱۴ سانتی متر را در برمی گیرد، شیرازه میشود.

در بافت بخشهای ساده، معمولاً از گره جفتی استفاده میشود و قسمتهای ظریف با گره تکی پر می شود. برخی بافندگان در بافت قسمتهای ظریف نقشه، از خامه های ظریفتری استفاده می کنند و خامه ضخیم تر را در بافت زمینه ساده و بخشهای یکنواخت به کار می برند. در نتیجه بخشهایی که با پرز خامه ظریفتر بافته شده، به پایین زدگی دچار می شود.

تار وپود فرشهای اصفهان از پنبه و گاه از پشم است، تار و پود قالیهای ابریشمی اصفهان از ابریشم می باشند. قالیهای زر بفت اصفهان یادآور قالیچه های پولونز که تار و پودشان از نخهای گرانبهاست می باشد.

از نظر کیفیت قالیهای اصفهان از بهترین قالیهای ایران به شمار می آیند و پر دوام هستند و جنبه تزئینی دارند. نمونه های نفیس و گرانبها سرمایه خوبی بحساب می آیند خصوصاً قطعات قدیمی و آنتیک که امروزه هنوز در بازار یافت می شوند.

پشم های مورد مصرف در قالی بافی اصفهان بیشتر از استانهای کرمان و کرمانشاهان و منابع خارجی مانند استرالیا تأمین می شود. در اصفهان مانند سایر نقاط بافندگی فارس زبان (کاشان- کرمان- نائین- قم- یزد و نواحی شرقی و خراسان) عمل گره زنی را با دست و بدون استفاده از قلاب بر روی چله هایی که تا حدودی شل بوده و مانند چله های ترکی فشار کششی شدید نیستند انجام می دهند....

●ویژگیهای عمده فرش اصفهان عبارتند از:

۱.داشتن گل و برگهای شکیل و اصیل ختایی که بصورت درشت و پر برگ دیده می شود.

۲.عدم استفاده از ۴/۱ ترنج در لچکها

۳.تقلید از کاشیکاریهای بناهای دوره صفویه اصفهان (مسجد امام و شیخ لطف الله)

۴.استفاده از قندیل به جای سر ترنج در بیشتر فرشها

۵.استفاده از رنگهای سنتی مثل لاکی و سرمه ای در زمینه و حاشیه

۶.عدم استفاده از سایه روشن در اغلب کارها (به جز در کارهای اخیر)

۷.استفاده از طرح ظل السلطان در بعضی از فرشها با تنوع رنگی بیشتر

۸.داشتن اندازه های کوچک و متوسط (اخیراً اندازه بزرگ نیز متداول شده است)

۹.متأثر از مینیاتور، خاتم و سایر صنایع دستی ایران

●طرح های رایج

زمانی که شاه عباس صفوی، اصفهان را به عنوان پایتخت ایران برگزید، این شهر، عروس شهرهای ایران بود و هنوز مدت زیادی از نفوذ و دلبستگی های شاهان صفوی به هنر غربی نمی گذشت که، طرح و رنگ قالی ایران در حوزه تأثیر و تحول هنر غربی قرار گرفت.

احوال آن روزگار و دلبستگی شاهان صفوی بویژه شاه عباس کبیر، طراحان و نقاشان بسیاری را به حوزه هنر غرب نزدیک گرداند و این آغازی شد تا نه تنها بخشی از آثار معماری ما مزین به رنگ ها و نقاشیهای فرنگی گردد، بلکه آینده طرح و نقش در فرش ایران نیز بگونه ای با آن گره خورد. از آنجائیکه اولین روابط بازرگانی و حتی سیاسی ایران با ممالک دیگر به ویژه اروپا، از زمان پادشاهی خاندان آق قویونلو (نیمه دوم سده نهم هجری) پدید آمده بسیاری معتقدند که نفوذ مایه های فرنگی در هنر ایرانی بویژه نقاشی و هر آنچه که می توانست، است.

رواج تصویرگری و چهره نمایی در پارچه ها و فرش ایران دستاورد چنین تحولاتی بود که از اوایل دوره قاجار شتاب و حضور پر رنگ تری یافت .

قالی اصفهان در این زمان از یگانه قالیهای شهری باف ایرانی است که حفظ سنتهای طراحی اصیل ایرانی در آن بیش از سایر مناطق دیده می شود و شاید بتوان آن را سنتی ترین قالی پیشرو در این زمان دانست که ضمن حفظ کیفیت، کمتر مورد تعرض و هجوم نقش مایه های غریب قرار گرفته است.

با این منظور در دوران صفوی نقوش اسلیمی و شاه عباسی بیشترین نگاره های مورد توجه هنرمندان فرش بوده اند ... هر چند که اسلوب گل فرنگ و تصویر سازی، پراکنده و متفرق (اما سنجیده تر) در فرش اصفهان دیده می شود، اما چنین روندی نتوانسته است همچون سایر فرشها، ساختار و بنیاد آن را تحت الشعاع قرار دهد.

در واقع رویکرد شاهان صفوی به نقاشی و شیوه های اروپایی در قالی اصفهان اثری بر جای نگذاشت، و شهری که خود دروازه ای گردید برای ورود آثار و شیوه های غربی، فرش خود را با مبانی مستحکم و اصیل فرش ایرانی محفوظ داشت.

آشنبرنر، اریک، قالیها و قالیچه ها ی ایران، گروه مترجمین، فرهنگسرا، تهران،۱۳۷۲

حشمتی رضوی، فضل الله، فرش ایران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، ۱۳۸۰

زکی ، محمد حسن، ترجمه محمد ابراهیم اقلیدی، صدای معاصر، تهران، ۱۳۷۷

صور اسرافیل ، شیرین، طراحان بزرگ فرش، سیری در مراحل طراحی فرش، سروش، تهران،۱۳۷۱

محمد زاده، جعفر، مبانی رنگ در نقشه فرش (۲)، کتاب درسی آموزشهای فنی و حرفه ای، مؤسسه فرهنگی هنری شقایق روستا، تهران، ۱۳۷۸

نصیری، محمد جواد، سیری در هنر قالیبافی ایران، انتشارات مؤلف، تهران، ۱۳۷۴

هانگلدین، آرمن، قالیهای ایرانی، ترجمه اصغر کریمی، فرهنگسرا، تهران، ۱۳۷۵

هنر قالیبافی ایران، مؤسسه اتکا، شرکت افست، تهران، ۱۳۷۵

یساولی، جواد، مقدمه ای بر شناخت قالی ایران، فرهنگسرا، تهران، ۱۳۷۵

نشریه قالی ایران ، شماره ۴۱-۱۳۸۰


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید