یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ارزشمندی دوست به اخلاق متقیانه


ارزشمندی دوست به اخلاق متقیانه

در بیان ویژگی های دوست مناسب

در ضمن بررسی ویژگیهای یک دوست مناسب برای انسان بدین نتیجه نایل گشتیم که یکی از ویژگیهای کلیدی و بنیادین همانا عقلانیت، علم و حکمت است، اما این ویژگی می‌بایست همراه با ایمان، تقوا و دین‌مداری باشد.امیرالمومنین علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند: «علم و دین پیوسته با یکدیگرند و هر گاه جدای از هم شدند، آتش افروز خواهند بود.» دین‌مداری، اخلاق‌مندی و تقوا‌ محوری، صبغه‌الهی و جهتی خدایی به علمیت و حکمت انسان عطا کرده و این علم را در چارچوب شرع و تقوا در خدمت فرد و دیگر آحاد بشر قرار می‌دهد به نحوی که به واسطه زمینه سازی مناسب جهت تقرب به حضرت حق، این علم، پله و سکوی پرشی می‌گردد، در جهت صعود انسان به سمت حقیقت و حقانیت و کسب سعادت دنیوی و اخروی. حال سوال این است که، تعریف این تقوا محوری، جایگاه تقوا در دین‌مداری اسلامی، ارزش و آثار تقوا و طرق تقویت تقوا چیست؟

تعریف تقوا: تقوا آن حالت مقدس نفسانی و آن امر فطری در آدمی است که تمامی اعمال درونی و برونی انسان را تحت کنترل خود در می‌آورد و با ایجاد هماهنگی، همنوایی و تطابق میان فطرت الهی انسان و خواهش‌هاای درونی انسان با اعمال و کردار خارجی وی، انسان را به منبع تمامی صفات والا و مطلق متصل کرده و حجاب‌های بین جهان مادی و ماورای طبیعی را فرومی‌ریزد.

جایگاه تقوا در اخلاق اسلامی: در فرهنگ دینی و دین‌مداری اسلامی، ارزش بی‌حد و حصری برای تقوا برشمرده شده تا حدی که کمتر موضوعی از موضوعات در حد اهمیت، به پایه آن می‌رسد. این ارزشمندی والا ریشه در عاملیت عظیم و موثریت عمیق تقوا در نیل انسان به هدف راستین خلقت خود یعنی سعادت و رشد و کمال دنیوی و اخروی دارد. در زمینه فضایل معنوی، «تقوا» و «خویشتن داری» موفق به کسب مدال‌های زرین و درخشانی گردیده و گوی سبقت را از دیگر مولفه‌های اخلاقی ربوده است. شریعت اسلام و آموزه‌های نبوی و علوی نیز، تقوا را رکن اساسی و سرسلسله اخلاق انسانی شمرده شده است.

امیرالمومنین(ع) در این‌ خصوص می‌فرمایند: «تقوی رئیس اخلاق است»(بحار۳۰۵ :۷۰.) اسلام ضرورت آراسته شدن به ملکه تقوا را به میزانی ارتقاء داده، و آن را حیاتی خوانده است که پایداری و تداوم ایمان راستین و حقیقی در آدمی را منوط به وجود تقوا و کناره‌گیری از معاصی درونی و برونی دانسته است. چراکه بدون رعایت تقوا، انسان به تدریج آلوده به بسیاری از معاصی شده و پس از لکه‌دار شدن روح انسان بدین معاصی و کدر شدن بیش از پیش آن، قادر به درک معارف حقه الهیه و پایبندی بدانها نبوده و به درجه‌ای از عنان گسیختگی می‌رسد که تمامی یا قسمت عمده‌ای از ایمان خویش را از کف خواهد داد. حضرت امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: «ایمان غیر مبتنی بر تقوا هیچ فایده‌ای ندارد»(شرح غررالحکم۴۱۲ :۶.)

حضرت رسول (ص) در بیان جایگاه رفیع تقوا و توصیه به رعایت آن به جناب ابوذر، این ملکه اخلاقی را در راس همه امور و سرآمد همه کارها معرفی می‌کنند و می‌فرمایند: «علیک بتقوی الله فانه الامر کله.»(بحارالانوار۲۸۹ :۷۰) همچنین تقوا را رزق و روزی می‌دانند که هرکسی از آن بهره مند گردد، خیر دنیا و آخرت نصیبش گشته است : «من رزق فقد رزق خیر الدنیا و الآخره»(همان۲۸۸ :۷۰.) در تمثیلات و تشبیهات حدیثی نیز می‌توان زوایای دقیقی از مسئله تقوا و ارزش آن را جستجو کرد. ساختمان باشکوهی را تصور کنید که با نقشه‌ای دقیق، مصالح فراوان و تلاشی گسترده بنا شده است، اما چون بر سرزمینی با خاک سست و بی‌استحکام قرار گرفته دیری نمی‌پاید که فرو می‌ریزد و نیز زراعتی را درنظر بگیرید که در شوره‌زار کشت شده که چون خاک مناسبی ندارد و آب درست به آن نمی‌رسد به بار نمی‌نشیند، اعمال آدمی نیز چنین‌اند.

بنیان کار خیر اگر بر سرزمین تقوا که محکم‌ترین سرزمین است بنا شود مستحکم‌ترین ساختمان خواهد بود که توفان‌های کبر و ریا، غفلت و هواپرستی و گناه آن را ویران نخواهد کرد. ریشه درخت عمل آدمی اگر در کشتزار تقوا زرع شود هیچ گاه بی‌آب نخواهد شد و بی‌ثمر نخواهد ماند، بلکه سرزمین تقوا سرزمینی با آب فراوان و خاک حاصلخیز است. آنچه گفته شد تفسیر کوتاه حدیثی پرمغز از حضرت امیرالمومنین(ع) است که نقش تقوا را در رشد عمل آدمی ذکر کرده اند: «لا یهلک علی التقوی سنخ اصل ولا یظما علیها زرع قوم»(نهج‌البلاغه، خطبه۱۲.)با توجه به جایگاه اصیل و راستین تقوا در اخلاق و دین‌مداری اسلامی و تاثیر عمیق آن در حفظ و حراست از ایمان الهی، آیا می‌توان دوست شفیق و غمخواری را تصور نمود که از ملکه تقوا و دینداری محروم بوده و در عین حال در جهت خیر دنیا و آخرت آدمی قدم بردارد.

بالطبع با توجه به سقوط اخلاقی و ایمانی چنین شخصی نمی‌توان امید به رفاقتی توام با سعادتمندی و خیر دنیوی و اخروی از رفاقت با وی داشت، بلکه بالعکس باید منتظر گرفتار آمدن بیش از پیش در دام مفاسد اخلاقی و ضعف ایمان در خود نیز بود. در این راستا نمونه‌های فراوانی در میان جوانان و حتی در میان خانواده‌ها قابل مشاهده است. چه بسیار خانواده‌هایی که به واسطه ارتباط ناصحیح با خانواده‌ای بی‌تقوا و بی‌توجه به اصول اخلاقی، مبتلا به مفاسد عظیم و دوری والدین و فرزندان از مبانی دینی و اسلام ناب گشته‌اند.

مهدی امینیان



همچنین مشاهده کنید