دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

روانی پور و داستان نویسی


روانی پور و داستان نویسی

منیرو روانی پور از سال ۱۳۶۰ داستان نویسی را به طور جدی شروع كرده است, هرچند اولین كتابش به نام «كنیزو» در سال ۱۳۶۷ منتشر شد

منیرو روانی پور از سال ۱۳۶۰ داستان نویسی را به طور جدی شروع كرده است، هرچند اولین كتابش به نام «كنیزو» در سال ۱۳۶۷ منتشر شد. در پایان دهه شصت با انتشار سه كتاب «اهل غرق»، «دل فولاد»، «سنگ های شیطان» خود را به عنوان نویسنده ای پركار مطرح می كند و مجموعه «سیریا، سیریا» (۱۳۷۲)، «كولی كنار آتش» (۱۳۷۸)، «زن فرودگاه فرانكفورت» (۱۳۸۰) و «نازلی» (۱۳۸۱) از آثار بعدی او هستند.

دغدغه ها و درونمایه های هم راستا، استفاده از عناصر ویژه داستانی، طبیعت حاكم بر فضای داستان ها و نقش برجسته زن ها، از همان كتاب اول به عنوان مهر خاص نویسنده، تا كتاب های سال های اخیر او را همراهی كرده اند. هرچند پا به پای تحولات نویسنده و تغییراتی كه در زندگی اش ایجاد شده است، شخصیت ها و درونمایه های داستان هایش تحول می پذیرد اما تحولشان براساس هسته ابتدایی وجودشان و سمت و سوی خاصی كه دارد و بیشتر به روند رشد طبیعی موجودی زنده می ماند، مثل بزرگ شدن مریم، راوی داستان دوم «كنیزو» (شب بلند) در داستان های «كولی كنار آتش» «دل فولاد» و...

برای بررسی سیر داستان نویسی روانی پور، نه داستان مجموعه «كنیزو»، دسته بندی خوبی را به ما پیشنهاد می كنند و می توانند ملاك این بررسی قرار گیرند تا كلیتی از این روند، به صورت شاخه های مختلف تنه ای واحد، قابل دست یابی شود.

الف) سه داستان اول این مجموعه با نام های «كنیزو»، «شب بلند»، «آبی ها» با عناصر تكرار شونده مهمی مثل دریا، افسانه های مربوط به آن، طلسم ها، پریان دریایی، ماهیگیران و زنان بومی، در رمان «اهل غرق» كامل می شوند و در بعضی داستان های مجموعه «سیریا، سیریا» از زاویه دیگری و با نگاهی متفاوت، ادامه پیدا می كنند. مثلاً در داستان «دی یعقوب» نگاه نویسنده به اعتقادات عجیب بومی ها انتقادی است در حالی كه در رمان «اهل غرق» نگاه پذیرنده و طبیعی تری به ماجرا دارد. شاید روانی پور در فاصله سال های ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ از فاصله دورتر و شهری تری به منظر قبلی چشم دوخته و جنبه جادویی جفره برایش كمی رنگ باخته است. سایر داستان های دریایی «سیریا، سیریا» هم با وجود وهم انگیزی فضاهایشان، آدم های متفاوت تری را نسبت به «كنیزو» و «اهل غرق» به خواننده معرفی می كنند. آدم هایی كه برخلاف دو كتاب پیشین، دغدغه های مادی و روزمره برای ادامه زندگی ندارند و از روانشناسی پیچیده تری برخوردارند.

ب) داستان چهارم از مجموعه «كنیزو» با نام «طاووس های زرد» با معرفی طبیعتی دور از دریا و بیابانی سخت و خشن در داستان «سنگ های شیطان» ادامه می یابد. در «طاووس های زرد» فانوس به خاطر دل بستن به مردی غریبه، به دست مردان آبادی كشته می شود. در «سنگ های شیطان»، مریم بعد از برگشتن از شهر با نگاه بدبینانه مردم آبادی مواجه است. اما دید انتقادی داستان دوم با وجود كم اهمیت تر بودن اتفاق، سرراست تر است. حضور مریم كه بعدها نقش زن روشنفكر داستان های روانی پور را به عهده دارد با این نگاه انتقادی به شدت مربوط است. این نگاهی است كه نویسنده به مریم داده است و تا آخر داستان با اوست. اولین بار این نوع نگاه را در داستان «شب بلند» می بینیم كه باز هم مریم، راوی آن است.

ج) مكان داستان های پنجم و ششم مجموعه «كنیزو» با نام های «دریا در تاكستان ها» و «مانا، مانای مهربان» شهر است، شهری دور از دریا. عناصر داستان های اول، مثل خاطره دوری در این داستان ها حضور دارند. حس نوستالژیك حاكم بر فضای این داستان ها به خاطر دوری راوی از اصل خویش، تا داستان های مجموعه «زن فرودگاه فرانكفورت» ادامه پیدا می كند.

د) اولین بار در داستان «پرشنگ» هفتمین داستان «كنیزو»، سرو كله زن نویسنده و راوی، پیدا می شود، زن نویسنده ای با دغدغه های مربوط به نوشتن و محیط و آدم های اطرافش. این زن در رمان «اهل غرق» همان مریم است كه باید سرگذشت مه جمال را برای آینده نقل كند. در رمان «دل فولاد» با نام افسانه سربلند حضور قاطع و پررنگی دارد و در داستان های «زن فرودگاه فرانكفورت» و «نازلی» به شكل متكامل و نهایی خود نزدیك شده است.

ه) فضای متفاوت و فانتزی داستان «مشنگ» با زاویه دیدی معطوف به ذهن زنی مرده، هرچند یادآور زن روشنفكر داستان قبلی مجموعه است اما به خاطر فضاسازی متفاوت و اشاره به نقش مزاحم هایی كه با عبارت «خواهران چندگانه» معرفی می شوند، با داستان «روایتی دیگر» از مجموعه «سنگ های شیطان» پیوند محكم تری برقرار می كند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.