۳۰۰ از نگــاهی دیگـــر

فیلم ۳۰۰ محصول سال ۲۰۰۷, اقتباسی از رمان تصویری ۳۰۰, نوشته فرانك میلر است این رمان درباره نبرد ترموپیل می باشد

با آغاز تعطیلات بهاری ماه مارس در آمریكا از نهم مارس، فیلم ۳۰۰ در سینماهای آمریكا و كانادا اكران شد. فیلمی كه دل همه ایرانیان را به درد آورد زیرا تحریف تاریخ به وضوح در این فیلم مشاهده می‌‌شود. ایرانیان در تمام قرون و اعصار به تاریخ خدمت كرده‌اند و در همه جنگ‌‌ها جوانمردانه جنگیده‌اند و تحمل دروغ و وارونگی اسناد تاریخی را ندارند. متاسفانه

هم‌اكنون هالیوود به دستور اربابان خود با ساخت فیلم تاریخی تحریف شده۳۰۰ قصد تحقیر ایرانیان را دارد و تصاویری را روی پرده سینما به نمایش درآورده كه گویی ایرانیان متمدن باستانی، بویی از انسانیت نبرده و همچون حیوانات درنده و وحشی رفتار می‌‌كردند. در این مقاله به نقد و بررسی فیلم ۳۰۰ می‌‌پردازیم. اما باید بدانید این برای اولین بار نیست كه آمریكا با ساخت این‌گونه فیلم‌ها بر علیه كشورهای مختلف دنیا از صنعت‌ هالیوود، استفاده ابزاری می‌‌كند.

فیلم ۳۰۰ محصول سال ۲۰۰۷، اقتباسی از رمان تصویری ۳۰۰، نوشته (فرانك میلر) است. این رمان درباره نبرد ترموپیل می‌‌باشد.

كارگردان این فیلم، (زاك اشنایدر) نام دارد. وی ۴۰ سال بیشتر ندارد و در كارنامه‌اش فیلم قابل توجهی دیده نمی‌‌شود... در ۱۷ اكتبر ۲۰۰۵ فیلم وارد مرحله تولید خود در مونترال شد. دو ماه طول كشید تا نیزه‌ها، سپرها، لباس‌ها و شمشیرهای مورد نیاز ساخته شود، البته از ابزار و وسایل فیلم‌های تروی و الكساندر هم استفاده شد، از سوی دیگر تیم انیمیشن فیلم سرگرم ساختن یك گرگ و ۱۳ اسب دیجیتال شدند. فیلمبرداری فیلم شصت روز طول كشید. بودجه شصت میلیون دلاری فیلم را كمپانی برادران وارنر تامین كردند كه بعدها مشخص شد، دولت آمریكا چنین سرمایه‌ای را در اختیار آنان گذاشته است. جالب اینجاست كه اكثر صحنه‌های این فیلم در داخل استودیو به وسیله تكنیكی به نام backlot digital فیلم‌برداری شد. هفتاد انیماتور در این پروژه همكاری داشتند. گفتنی است لوگوی فیلم كه عدد۳۰۰ نوشته شده به شكلی طراحی شده كه كلمه ( zooباغ‌وحش) را تداعی می‌‌كند.

● داستان فیلم

داستان فیلم جنگ ایران و یونان در میدان جنگ ترموپیل (گردنه معروفی در یونان بین كوه اویته و خلیج مالیك) را به تصویر می‌‌كشد. در آن‌جا پادشاه اسپارتی یعنی لئونیداس ارتش ۳۰۰ نفری خود را علیه ارتش عظیم ایرانیان مجهز كرد تا در مقابل سپاه خشایار شاه، با ارتش ۱۲۰۰۰۰ نفری‌اش ایستادگی كنند، در این‌جا برای افزودن به جذابیت‌های فیلم كارگردان شخصیت ملكه گورگو را به فیلم اضافه كرد. او زنی است كه از شوهرش لئونیداس حمایت می‌‌كند.

در این فیلم سپاه ایران، افرادی معلول و دارای فساد اخلاقی به تصویر كشیده شده‌اند. سربازان ایرانی ماسك‌های فلزی طلایی رنگ بر صورت زده بودند و چشم و دهان آنها در این ماسك‌ها به شكلی است كه ترسناك به نظر می‌‌آیند، سپاه ایران وسایل و امكانات عجیب و غریب دارند. از كرگدن‌های غول‌آسا گرفته تا دیو و حیوانات اسطوره‌ای كه در برابر اسپارت‌ها مقابله می‌‌كنند، در حقیقت در این فیلم ایرانیان مشابه افراد وحشی و موجودات نفرت‌انگیز هستند. كسانی كه جز كشتن چیزی نمی‌‌دانند و از نظر مغزی هم موجوداتی ابله و غول‌آسا هستند. در مقابل ۳۰۰ نفر یونانی خوش‌تیپ و فداكار و جوانمرد هستند و هیكل‌های ورزشكارانه و رفتاری شجاعانه دارند و با هر حركت شمشیر خود، ۱۰۰ ایرانی را از پا در می‌‌آورند. در این فیلم نشان داده می‌‌شود كه شاه پارس، به طلا و جواهرات علاقه‌مند است و تمام صورت و بدن خود را با حلقه‌ها و زیورآلات طلا تزیین كرده است.یونانی‌ها كه همه جنبه‌های مثبت را دارا می‌‌باشند، به زن‌ها احترام می‌‌گذارند. در این فیلم گوژپشتی دروازه‌های شهر را روی لشكر ایران باز می‌‌كند. در این فیلم می‌‌بینیم این ۳۰۰ اسپارتی توانستند جلوی لشكر عظیم خشایار به مدت سه روز مقاومت كنند، اما در نهایت شكست خوردند.گفتنی است بودجه این فیلم از طرف دولت آمریكا تامین شده در حالیكه تمامی فیلم‌های هالیوودی با سرمایه‌های خصوصی ساخته می‌‌شوند نه دولتی...

در نهایت، فیلم به آن‌جا ختم می‌‌شود كه مرد قوزی راه دور زدن محاصره اسپارت‌ها را به شاه ایران نشان می‌‌دهد و این اقدام سرانجام منجر به محاصره اسپارت‌ها و شكست آنها می‌‌شود.

در واقع قصد سازندگان فیلم این است كه ناجوانمردی، نیرنگ و پلیدی ایرانیان را به تصویر بكشند! كه اگر هم ایرانیان پیروز می‌‌شدند با دغل و حیله به این پیروزی دست می‌‌یافتند نه با قدرت سپاهیانشان.

● تحریف تاریخ

داریوش بزرگ بعد از ۳۶ سال سلطنت در سال ۴۸۶ قبل از میلاد درگذشت و جایش را به پسر ۳۵ ساله‌اش خشایار داد. خشایار پسری خوش هیكل، خوش سیما و باسواد بود. مادرش آتوسا، دختر كوروش بود. دوران داریوش و خشایار، دوران آغازین تمدن یونان بود و در آن دوران، نویسندگان یونانی در جستجوی راهی برای ایجاد هویت ویژه برای اقوام یونانی بودند، لذا به نوشتن داستان‌هایی دروغین روی می‌‌آوردند. در سال ۴۸۰ قبل از میلاد، خشایار به یونان لشكر كشید و به ابتكار خود پلی بر روی دریای داردانل ساختند تا نیرو‌های ایرانی از آن عبور كرده و وارد خاك یونان شوند، در ابتدا خشایار با پادشاه كارتاژ صلح كرد اما طوفان سهمگینی وزید و به كشتی‌های ایران خسارت وارد كرد، جنگ میان ایران و یونان در گرفت و یونانیان گریختند و تنها لئونیداس حاكم اسپارت همراه ۳۰۰ اسپارتی بر جای ماندند كه همگی پس از نبرد كشته شدند، سپاه ایران پس از این جنگ آتن را به تصرف درآورد و كاخ آكروپلیس را به تسخیر خود درآورد، اما آكروپلیس و خانه‌های شهر به دستور خشایار سالم ماندند.

● لباس ایرانیان باستان

علی‌رغم لباس‌های عجیب ایرانیان در فیلم ۳۰۰، لباس ایرانیان بسیار چشم‌نواز بود. ایرانیان لباس خود را از پارچه‌های نقش‌دار و گل‌دار با رنگ‌های گیرا و پرشكوه تهیه می‌‌كردند. مردان یك بالاپوش شبیه شنل و یك دامن پرچین می‌‌پوشیدند و یك كمربند چرمی می‌‌بستند، كلاه ایرانی از جنس نمد بود. مگر در زمان جنگ كه كلاه‌های جنگی از جنس آهن و مفرغ بر سر می‌‌گذاشتند. در حالی كه لباس ایرانیان در فیلم ۳۰۰ لباسی ترسناك و شیطانی به تصویر كشیده شده است.