شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

زندگی در حاشیه شعر


زندگی در حاشیه شعر

نگاهی به زندگی مهرداد اوستا به بهانه تولدش

اوستا در دوران جوانی خود قصیده‌ای در حضور استاد بهار می‌خواند و پس از پایان قصیده، ملک الشعرا فی‌البداهه این بیت را می‌خواند: «مگو بهار به‌پایان رسید دور سخن/ به‌جای ناصر خسرو ببین اوستا را.» اوستا اگر هیچ خدمتی به‌شعر پارسی نکرده باشد؛ همین یک خدمت بس است که قصیده سبک خراسانی را از حالت زمخت خود خارج کرده و به‌آن حالت تغزلی بخشید

اوستا از شاعران و مدرسان برجسته هنر و ادبیات زمان معاصر بود، وی را بزرگ‌ترین قصیده سرای معاصر نام نهاده اند. محمدرضا رحمانی معروف به‌اوستا در بهمن ماه ۱۳۰۸ در بروجرد به‌دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در این شهر سپری کرد. در سال ۱۳۲۰ در تهران در یکی از دبیرستان‌های شبانه به‌ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۲۷ موفق شد در رشته ادبی دیپلم بگیرد. از استادان وی می‌توان به‌بدیع الزمان فروزانفر اشاره کرد.

در این سال همزمان با ورود به‌دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران به‌استخدام آموزش و پرورش درآمد و به‌عنوان مسئول سامان دادن به‌کتابخانه‌های موجود و مقالات و کتب ادبی این وزارتخانه و نیز دبیر در چندین دبیرستان تهران به‌فعالیت پرداخت. در سال ۱۳۳۰ با کسب مدرک کارشناسی در رشته معقول و منقول به‌ادامه تحصیل رشته فلسفه در دانشگاه تهران پرداخت.استاد اوستا ضمن تدریس در دانشگاه تهران سفرهای متعددی را به‌کشورهای مختلف انجام داد و آثار و اشعار ارزشمندی از خود بر جای نهاد. مهرداد اوستا در سال‌های ۱۳۳۳ و ۱۳۴۵ دو بار ازدواج کرد که حاصل آن یک پسر و سه دختر بود. مهرداد اوستا شعرهایی در مخالفت با رژیم پهلوی سرود و مدتی را به‌عنوان زندانی سیاسی در زندان گذراند.

سرانجام روز سه شنبه، ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۷۰، در حالی که مشغول تصحیح شعری در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت بود دچار عارضه قلبی شد و درگذشت و پیکر وی در قطعه مشاهیر ادب و هنر ایران در تهران به‌خاک سپرده شد.

او شاعری آشنا به‌ادبیات کهن ایران و جهان بود. برخی کتاب‌های وی به‌دلایل سیاسی ممنوعیت انتشار یافتند و در دهه۵۰ مدتی ممنوع‌القلم بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی بخش عمده سروده‌های اوستا به‌ترسیم و توصیف لحظه‌های شکوهمند مجاهدت‌ها و ایثارگری‌های مردمی و پایداری و حماسه هشت سال دفاع مقدس اختصاص یافت. سبک شعری اوستا منتسب به‌سبک خراسانی است و منتقدان، او را از پیشاهنگان سبک خراسانی نو می‌دانند. جز قصیده که شهرت عمده اوستا بدان است، اشعار فراوانی در قالب‌های گوناگون از او در دست است که گواه عاطفه پویا و ذوق بارور اوست.

اوستا در دوران جوانی خود قصیده‌ای در حضور استاد بهار می‌خواند و پس از پایان قصیده، ملک الشعرا فی‌البداهه این بیت را می‌خواند: «مگو بهار به‌پایان رسید دور سخن/ به‌جای ناصر خسرو بینی اوستاد را.» اوستا اگر هیچ خدمتی به‌شعر پارسی نکرده باشد؛ همین یک خدمت بس است که قصیده سبک خراسانی را از حالت زمخت خود خارج کرده و به‌آن حالت تغزلی بخشید.

● داستان عاشقانه یک شعر

این شعر و تصنیف زیبارا همه ما حداقل یک بار خوانده ، شنیده و در تنهایی هایمان زمزمه کرده ایم. بی‌خود نیست که به‌دل می‌نشیند.این غزل زیبا را از مهرداد اوستا با هم مرور می‌کنیم:

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم

شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم

اگر ز خلق ملامت و گر ز کرده ندامت

کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم

کی ام، شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب

ز چشم ناله شکفتم، به‌روی شکوه دویدم

مرا نصیب غم آمد، به‌شادی همه عالم

چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم

چو شمع خنده نکردی، مگر به‌روز سیاهم

چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم

به‌جز وفا و عنایت، نماند در همه عالم

ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم

نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل

ز دست شکوه گرفتم، به‌دوش ناله کشیدم

جوانی ام به‌سمند شتاب می‌شد و از پی

چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم

به‌روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به‌گردون

گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم

وفا نکردی و کردم، به‌سر نبردی و بردم

ثبات عهد مرا دیدی‌ای فروغ امیدم؟

● اوستا در کلام بزرگان

دکتر عبدالحسین زرین کوب در مقدمه نقد پالیزبانِ استاد اوستا و در هنگامی که اوستا در میانه راه شاعری بود، در مورد شعر او چنین می‏نویسد: «اعتدال بین لفظ و معنا، انتخاب دقیق در بین الفاظ و تعبیرات و مخصوصا سعی در پیدا کردن مضامین تازه، شعر او را رنگی می‏بخشد که در بسیاری از گویندگان نسل جوان، مانند آن را نمی‏توان یافت.»

استاد محمدرضا حکیمی او را اینگونه می‏شناساند: «بیداری اوستا در برابر استعمار و شگردهای آن و موضع‏گیری متعهدانه او در برابر ایادی داخلی استعمار، اعم از فرهنگی و سیاسی، اموری بود بسیار قابل تکریم.»

شادروان منوچهر آتشی درباره اوستا چنین می‏گوید: « اوستا شاعری است که سال‏هاست شعر می‏سراید، آن هم نه با تفنن، زیرا او در حاشیه شعر، زندگی می‌کند. شعر او یادآور شعر خاقانی است، با این تفاوت که شعر اوستا، استخوان‏دارتر و امروزی‏تر است.» علی‌رضا قزوه درباره اوستا چنین می‌گوید:«اوستا، شاعری بود از نسل شهریار و سایه و بزرگان دیگر. از نسل مشفق و دیگرانی که تا هنوز سایه‌شان بر سر ما هست. خودش بود. شبیه خودش. آزادمرد بود و صمیمی و باگذشت. آراسته به‌علوم فراوان قدیم و جدید.»

سید مهدی موسوی‌تبار