چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
درباره انقلاب گل رز
در چند هفته اخیر تنش ها در امور داخلی و خارجی گرجستان به شدت افزایش یافته است. میخائیل ساآکاشویلی رئیس جمهور گرجستان در این کشور پانزده روز وضعیت فوق العاده اعلام کرده است. فعالیت تمامی شبکههای تلویزیونی مستقل و ایستگاه های رادیویی به غیر از تلویزیون عمومی کشور، در طول ۱۵ روز وضعیت فوقالعاده متوقف شده است و این رسانهها حق انتشار هیچگونه اخباری را ندارند. دراین چند روزه پلیس گرجستان به شدت با مخالفان برخورد کرده است به طوری که روزنامه «نیزاویسیمایا گازیه تا» نوشت دولت گرجستان به برخورد ملایم با اعتراضات گسترده مخالفان که تقریبا یک هفته ادامه داشت، خاتمه داد و بالاخره با گاز اشک آور، باتوم و ماشینهای آبپاش بهشدت به سرکوب دهها هزار تظاهرکننده در روبروی ساختمان پارلمان این کشور در مرکز شهر تفلیس پرداخت.
وضعیت تفلیس به شدت بحرانی است و تبعات این بحران نه تنها در داخل این کشور بلکه در تمامی کشورهای مشترک المنافع ، آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین در کشورهایی همچون اوکراین و صربستان و مونتهنگرو که چندی پیش درآنها انقلاب های مخملی به وقوع پیوسته است می تواند تاثیر گذار باشد.پیشامدهای تفلیس از منظرهای مختلفی قابل بررسی است.
۱) پس از انقلاب رز در گرجستان سریال تیرگی در روابط مسکو- تفلیس شتابی روز افزون بر خود گرفت.روسیه که از دیرباز بر سر منطقه آبخازی با گرجستان اختلاف داشت پس از اقدام ساآکاشولی رئیس جمهور این کشورمبنی بر اخراج نیروهای حافظ صلح روسی از این منطقه خواستار قطع مناسبات سیاسی بین دو کشور شد.در این امر ابتدا تفلیس دست به کار شد و سه تن از دیپلمات های روسی را به اتهام جاسوسی و سرنگونی دولت گرجستان بازداشت و آنها را از خاک خود اخراج نمود . کاخ کرملین نیز در جواب به این اقدام دولت گرجستان سه تن از مقامات سیاسی ارشد سفارت گرجستان را به اتهام جاسوسی دستگیر و آنها را روانه تفلیس کرد.پس از آن میخائیل ساآکاشویلی در اظهارات خود تنش های موجود در گرجستان را متاثر از دخالت های سیاسی مسکو دانست.این در حالی بود که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به شدت دخالت مسکو در امور داخلی گرجستان را رد کرد .البته چنین جبهه گیری هایی از سوی مقامات گرجی در مقابل روسها قابل تامل است.باید دانست که اسفاده از چنین الفاظی توسط سران تفلیس جز در راستای فرافکنی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت بروز این گونه نارآمی ها نمی تواند باشد.در ضمن باید به این نکته نیزبذل توجه داشت که بهره برداری از این راهبرد چیزی بیش از یک تقلید صرف و ناشیانه از پروسه های سیاسی- امنیتی دستگاه های اطلاعاتی کاخ سفید نیست که به صورتی مستمر در حال اجرا است. مقامات گرجستان در تازه ترین اظهار نظر خود با متهم کردن دوباره مسکو، مدعی شدهاند روسیه با هدف تحریک مناقشات داخلی در گرجستان، نیرو و تسلیحات نظامی به منطقه آبخازی وارد کرده است. این در حالی است که وزارت دفاع فدراسیون روسیه این اطلاعات را تکذیب کرده است. مقامات محلی آبخازی نیز ورود تجهیزات و نظامیان روسی به خاک این منطقه خودخوانده را تکذیب کرده اند.مسکو شرایط بدی را در این پارادایم سپری می کند.از یک سو روسیه باید مانع از برباد رفتن منافع خود در گرجستان شود و از سوی دیگر از طرف جامعه جهانی به دخالت در امور گرجستان متهم نشود.بنابراین سران روس استراتژی خود را مبتنی بر استفاده از فشار جامعه جهانی بنا کردند که اجرای این سیاست ملازم با هوچیگری در مورد رخدادهای تفلیس می باشد. رئیس دومای روسیه در تازه ترین اظهارنظر خود بر بحرانی بودن وضعیت تفلیس اشاره کرد و بیان داشت روسیه در قبال تحولات کشورهای همسایه بی تفاوت نیست و هشدار می دهد که بحران گرجستان، می تواند عاملی برای شروع خونریزی در این کشور باشد.
۲) هنگامی که ادوارد شوارد نادزه رئیس جمهور اسبق گرجستان دچار چالش ها و معضلاتی مشابه آنچه اکنون در داخل این کشور در جریان است شده بود غرب و علی الخصوص آمریکا به پشتیبانی از مخالفین پرداخت و از هیچ کمکی نسبت به آنها دریغ نکرد تا آنجایی که رئیس جمهور منتخب مردم را از مسند حکومت عزل و توانست حکومتی دلپسند خود در این دیار مسقر کند.اما امروز جوامع غربی چشم خود را بر تحولات تفلیس بسته اند و هیچ گونه واکنشی نسبت به آن نشان نمی دهند.حتی رسانه های گروهی نیز حق انتشار اخبار را در مورد تحولات تفلیس ندارند.این امر از وجود دست هایی پنهان درآن سوی پرده حکایت دارد. انقلاب های مخملی که درچند دهه اخیر تعداد آنها به اوج خود رسیده است نمودی از دکترین سرنگونی حکومت هاست که به کمک نهاد های خود فروخته به غرب و با رهبری دستگاه های اطلاعاتی آنها در لفافه انحطاط استبداد و روی کار آوردن حکومت ها دموکراتیک انجام می شود.از جمله این انقلاب ها می توان به تحرکات مخالفان در صربستان و مونتهنگرو که موجب سقوط میلوسویچ شد ،در اکراین (انقلاب نارنجی)که موجبات سقوط ویکتور یانوکویچ را فراهم آورد و در قرقیزستان (انقلاب لاله) که موجب فرار عسکر آقایف شد، اشاره کرد.انقلاب رز در گرجستان را نیز می توان در زمره همین انقلاب ها دانست.ایالات متحده توانست با هجمه رسانه ای عقاید و نظرات نهاد های اجتماعی گرجستان را از شرق به غرب منحرف سازد و انقلابی خودساخته را در این کشور پیاده و در این بین با کمک احزاب متمایل به غرب دست نشانده و تربیت شده خود را( ساآکاشولی مدرک حقوق خود را از دانشگاه کلمبیای آمریکا و دکترای علوم قضائی را از دانشگاه جرج واشنگتن دریافت کرده است) بر گرجستان،این منطقه حساس و ژئوپولیتیک حاکم کند.پس از آن تمام تلاش واشنگتن در جهت حفظ تفلیس گمارده شد.گرجستان به عنوان یکی از پیشروان انقلاب های مخملی و نمایه ای برای جهانیان باید ماهیت خود را حفظ می کرد تا بتواند توجیه وکارآمدی این انقلاب ها را به عرصه ظهور بگذارد. قراردادهای تجاری و میلیون ها دلار کمک به اقتصاد این کشور گواهی بر این مدعا است .سفر اخیرمتیو برایز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا را نیز می توان در همین راستا قلمداد کرد.برایز در سفری که به تازگی به تفلیس داشت بیان کرد که آمریکا خواهان هرچه سریعتر ختم شدن غائله گرجستان است و از دولت این کشور می خواهد تا هرچه سریعتر وضعیت فوق العاده در این کشور را لغو کند که البته این سیاست راهبردی است در راستای حفظ موقعیت ساآکاشولی و احزاب غرب گرایی همچون دموکرات ها و جنبش ملی .
۳) در این برهه از زمان نقش مردم و نهادهای اجتماعی از اهمیت شایانی برخودار است.احزاب گرجستان که اهم آنها عبارتند از: حزب راست جدید و حزب صنعت،جنبش ملی و دموکرات ها در این بازی بزرگ می توانند نقش بسزایی را ایفا کنند.البته اکثر احزاب مخالف با نظام حاکم، خرده احزابی هستند که زیر چتر مخالف متحد قرار گرفته اند و توانسته اند سیل عظیمی از مردم را به خیابان ها گسیل کنند.اما این احزاب باید با درک اقتضائات پیرامون نقش خود را در این بازی حساس پر رنگ تر کنند و مانع از انقلاب رنگی دیگری در کرجستان گردند.دسیسه ها و اقدامات کاخ سفید بیانگر این است که آمریکا متوجه مهره سوخته خود شده است.تغییر زمان انتخابات ریاست جمهوری از پنج سال به چهار سال و برگزاری انتخابات پیش از موعد ریاست جمهوری در پنجم ژانویه سال ۲۰۰۸ گواهی صادق بر این مدعی است. کاخ سفید قصد دارد با آرام کردن تنش ها در مقطعی کوتاه کشور را برای پذیرش نوع جدیدی از حکومت آمریکایی آماده کند.بنابراین تمام احزاب و ارگان های اجتماعی در داخل گرجستان نباید تن به انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری بدهند و بر خواسته اولیه خود که انتخابات پیش از موعد پارلمانی بود پافشاری کنند.در صورتی که مخالفان این عقب نشینی دولت گرجستان را به مثابه برگ برنده ای برای خود تفسیر کنند در واقع مغلوب سیاست شکست برای پیروزی ساآکاشولی و همپیمانانش شده اند زیرا اصلاحات ساختاری هرگز با تغییر عروسک های خیمه شب بازی انجام نمی شود بلکه این تغییرات باید در زیر ساخت های بنیه نظام حکومتی گرجستان اعمال شود.
در نهایت باید گفت تطورات گرجستان می تواند نقش بسزایی در فراسوی آسیای میانه و قفقاز ایفا کند.درصورتی که جامعه گرجستان متوجه واقعیات پیرامون باشد و در راستای قطع ایادی بیگانگان از کشور خویش قدم گمارد می توان آتیه روشن برای این منطقه حساس ترسیم کرد.با شکست انقلاب مخملی رز در گرجستان آماج این واقعه هیمنه پوشالی این انقلاب ها رادر سایر کشور ها از هم می توشاند و دسیسه های استثمارگران کهنه و نو را در استیلای منابع و امتیازات ملت ها در هم می شکند که به حتم این فرض در آینده ای نهچندان دور به حقیقت می پیوندد و ما باید به انتظار حوادثی ناگوار برای سران انقلاب های مخملی باشیم.
محمد اسکندری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست