پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

نگاهی به نقش روحانیت مبارز در تاریخ معاصر ایران


نگاهی به نقش روحانیت مبارز در تاریخ معاصر ایران

گرچه در جهان سیاسی انقلاب های بزرگ مانند انقلاب فرانسه , انقلاب آمریكا و انقلاب روسیه شكل گرفته است, اما انقلاب اسلامی ایران دارای ویژگی منحصر به فرد یعنی نقش مذهب و روحانیت در پیروزی آن بود این مقاله نگاهی دارد به نقش روحانیت مبارز در تاریخ معاصر ایران

تاریخ معاصر ایران گویای تجربه‌های تازه‌ای است كه بازتاب آن را می توان در دگرگونی‌های فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی این جامعه مشاهده نمود. از این دو تحلیل نقش آفرینی عالمان شیعی در چنین بستری، فقط همپای درك دگرگونی‌های جامعه ایران امكان پذیر خواهد بود.

در حقیقت كامیابی عالمان شیعه در جایگاه سنتی خود همواره نیاز به برآورده شدن دو شرط در ارتباط با ساختار درونی و روابط بیرونی نهاد روحانیت داشته است. نخستین شرط به درون مجموعه آنها و میزان هماهنگی علمای هر دوره‌ برای جریان‌های سیاسی موجود در راستای هدفمند ساختن و تأثیرنهادن بر این جریان‌های مربوط می‌شود.

و نكته كه باید بدان توجه داشت این است كه در تاریخ معاصر ایران مهمترین پیروزی‌های عالمان شیعی فقط در مقاطعی بوده است كه به هماهنگی‌های یاد شده و بست یافته‌اند.

در این میان جایگاه تشیع و مرجعیت در پیروزی بی‌مانندترین انقلاب جهان معاصر یعنی انقلاب اسلامی ایران برای هیچ‌كس حتی دشمنان، قابل انكار نیست . گرچه در جهان سیاسی انقلاب‌های بزرگ مانند انقلاب فرانسه‌، انقلاب آمریكا و انقلاب روسیه شكل گرفته است، اما انقلاب اسلامی ایران دارای ویژگی منحصر به فرد یعنی نقش مذهب و روحانیت در پیروزی آن بود. بسیاری از نویسندگان می‌پندارند آموزه‌های شیعه توسط عالمان معاصر یا روشنفكران مذهبی به استخدام انقلاب در آمد و آنان با قرائتی انقلابی، مذهب را ابزاری ظلم ستیز قرار دادند و انقلاب را با این مفاهیم نوین به پیروزی رساندند. بی‌شك این تفسیر و تجلیل بر مبنای برداشتی غلط از تشیع است هر كس عادلانه به تاریخ، مفاهیم نمادها و متون شیعه بنگرد خواهد فهمید كه شیعه و قیام، همیشه هم طراز یكدیگر بوده‌اند و شیعه هیچگاه آرمان خود را برای انقلاب رها نكرده است. امامت یكی از اصول مذهب تشیع است اعتقاد شیعه به امام عادل و معصوم در درون خود یك اصل انقلابی را می‌پروراند و آن اصل، اعتقاد به نامشروع بودن همه حكومت‌های غیرمعصوم در زمان معصوم و غاصبانه بودن همه حكومت‌های غیرمأذون در دوران غیبت است.

این اصل بالقوه عنصری انقلابی است كه در صورت فعلیت می‌تواند حكومت‌های نامشروع را سرنگون و حكومت مطلوب را جایگزین كند. مجموعه‌ آموزه‌های شیعی مانند عدالت‌، اختیار و مسئولیت انسان ، شهادت و انتظار و حتی محافظه‌كارترین آموزه‌ها یعنی تقیه، جنبه آرمانی و انقلابی دارد. شیعه ، عدالت را از صفت خداوند دانسته و جزء اصول مذهب خود قرار داد تا موضعی انقلابی در مقابل كسانی قرار بگیرد كه مشروعیت حكومت ظالم را به خداوند نسبت دهد.

شیعه، شهادت را اوج پرواز انسان و بالاترین خوبی‌ها دانست و امام سوم را به عنوان آموزگار این مفهوم ظلم برانداز معرفی كرد. و این كه امامان شیعه همگی با سلاح یا سم به شهادت رسیدند نشانگر سازش ناپذیری آنان در مقابل حكومت‌ها و دستگیرشدن‌های متعدد و زندانی شدن آنها دلیل فعال بودن آنها برای حكومت آرمانی تشیع است.

انتظار در تشیع، نه بعد از غیبت بلكه بعد از شهادت امام حسین (ع) به عنوان مظهر آمادگی برای قیام براندازانه بر ضد نظام ظالم قرار گرفت. بنابراین مسأله غیبت امام دوازدهم برای شیعیان امری غیرمنتظره نبود و آمادگی برای آن از قبل بوجود آمده بود. شیعه ، علت اساسی غیبت مهدی را حاكمیت ظلم می‌داند كه خداوند آخرین امام را برای برقراری عدالت جهانی حفظ كرده است تا روز موعد فرا رسد و بدین جهت او را بقیهٔالله می‌داند. با این تفكر ،‌شیعه هیچ گاه در زندگی سیاسی خود مأنوس و سرخورده نمی‌شود و همیشه به امید پیروزی حق بر باطل ، خود را در برابر حاكمیت باطل و نابودی آن آماده می‌بیند و همین نقش در طول تاریخ توأم با سختی‌اش به او نشاط و شور داده است. در اول قرن دهم واقعه‌ای بسیار مهم در تاریخ ایران رخ داد كه نقطه عطفی در تاریخ تشیع محسوب می‌شد. این واقعه ظهور حكومت صفویان بود.

سلسله صفویان از سال ۹۰۷ تا ۱۱۴۸ قمری یعنی ۲۴۱ سال در ایران حومت كردند. دوره صفویه دوره تجلی و قدرت تشیع است. در این دوره روحانیت وارد متن زندگی سیاسی و ا جتماع یمردم شد و به جایگاهی رفیع در امور اجتماعی نایل آمد. مدارس طلبگی شیعه ازدیاد یافت و رونق گرفت و صدها طلبه، عالم ، مجتهد ،‌ فیلسوف ، محدث و واعظ تربیت شدند از این دوره به بعد روحانیت با همه فراز و نشیب‌ها به عنوان ملجاء و پناهگاه مظلومان و ناظران بر مناسب دولتی جایگاه یافتند.

قرن ۱۹، قرن تكامل سلطه و تكون امپریالیسم بود. ایران گرچه رسما مستعمره هیچ كشوری نبوده است، اما به دلیل موقعیت استراتژیكش همیشه مورد توجه استعمارگران روس و انگلیس بود. علی‌الخصوص چشم طمع روسیه تزاری به ایران برای رسیدن به آب‌های گرم خلیج فارس بود.

در پی جنگ‌های ایران و روس درمرحله اول كه به سال ۱۲۱۸ قمری شروع و در سال ۱۲۲۸ قمری با شكست ایران منجر به قرارداد گلستان شد. بزرگان ولت قاجار كه تا آن زمان دست نیاز به سوی دولتین انگلیس و فرانسه دراز كرده بودند به یكباره ناامید شده و به این نتیه رسیدند كه لازم است كه رفع تجاوزات روسیه را در سرحدات گرجستان و تفلیس به علمای اسالم اعلام داردند و همین نگرش بود كه آنان (علماء) را بر آن داشت كه با تشویق اهالی و ساكنین مسلمان بلاد و سرزمین‌های ایران بر علیه تجاوز روسیه بشورانند و امور جهاد را صادر نمایند و جمیع علماء اسلام در نجف به اجتماع حكم جهاد را صاد رنمودند. و در تاریخ به رساله جهادیه مشهور گردید. هر چند جنگ بین سپاهیان ایارن و روس در گرفت و به سرعت با پیروزی سپاهیان مسلمان به پیش رفت و در عرض كمتر از یك ماه «تمامی شهرهای شیروان، شاهی ، طالش ، گنجه ، همگی دوباره به تصرف نیروهای شاه ایران در آمدند».۱ اما با كمال تأسف شاه حریص و زدپرست ایران « از دادن پول برای تجهیز خودداری نمود. ارتش ایران منحل گردید. روس‌ها از نیروهای امدادی كه به آن‌ها می‌رسید منتهای استفاده را می‌نمودند۲ و در نهایت جنگ مغلوبه شد و شكست ایرانیان آغاز شد. و حكومتگران قاجار نتوانستند از این فرصت به دست آمده و بسیج ملی استفاده كنند و این شكست حیت موجب بیماری آیت‌الله سید محمد مجاهد شد و «در تبریز ، مریض و در عرض راه به جوار رحمت الهی پیوست»۳ و سرانجام جنگی كه با سرمایه‌گذاری علمای رفت تا حیثیت از دست رفته ایران را باز گرداند با غفلتی نابخشودنی بار دیگر منجر به قرارداد نكبت بار تركمانچای شد.

و اما از دیگر افتخارات نهضت روحانیت در مقابل اهداف شوم استعمارگران در تاریخ معاصر ایران در عصر قاجاریه در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه ، مخالفت صریح مجتهد عظیم‌الشأن زمانه میرزای شیرازی بزرگ در تحریم استفاده و خرید و فروش توتون و تنباكو بود. این تحریم چنان تأثیری در جامعه ایران گذارد. كه چشم حریص دولتمردان انگلیس را به قدرت و نفوذ كلام و پیام یك عالم شیعی در جامعه ایران باز كرد. و از همین واقعه بودكه استعمارگر انگلیس به زعم تمام مورخین تاریخ معاصر ایران ، مخالفی را در مقابل خود می‌دیدند كه نفوذ كلام و تأثیر پیام بزرگان سیاحان و سفرنامه‌نویسان اروپایی كه در عهد صفوی به جهانگردی در ایران پرداختند به این موضوع اذعان داشته‌اند كه ازدیاد مدارس علمیه و اشتیاق پادشاهان صفوی به جذب علماء و مراجع شیعه در مركز قدرت و حمایت و پشتیبانی از ایشان از خصیصه‌های سیاسی و مذهبی سلاطین صفوی بوده است.

ناورنیه در این باره می‌نویسد:

«عده كثیری طلاب را در آنجا از موقوفات مدرسه با خرج كم نگهداری می‌نمایند»

گرچه روحانیت به دلیل ریشه‌های تاریخی و قدمت زمانی خود و نگرش مردم شیعی نسبت به عالمان دینی ، همیشه دارای اعتبار اجتماعی بوده است. اما در زمانی كه روحانیت جزئی ا زنظام حاكم قرار گرفت آگاهی روحانیت به رسالت تاریخی خود و پذیرش مردم در چنین زمانی بسیار مهم جلوه می‌كند. بعد از سقوط صفویه و به قدرت رسیدن نادر وی در همان روزهای اول سلطنت خود ضرب و شست خود را به روحانیت نشان داد . نادرشاه هنگام تغییر سلطنت از صفویان به افشاریان ، در شورای بزرگ دشت مغان با اظهار مخالفت میرزا ابوالحسن ملاباشی روبرو شد. نادر دستور داد همان جا در حضور مدم میرزا ابوالحسن را به شهادت برسانند. نادر شاه با همه تلاشی كه برای تضعیف روحانیت انجام داد، اما به خاطر ساختار اجتماعی و سیاسی ایران راهی برای رهایی از روحانیت و قطع بر كامل آنها نیافت.

نه سیاست غیرشیعی نادرشاه توانست از نهادینه شدن تشیع در ایران ممانعت كند و نه سیاست محدود كردن روحانیت توانست از نفوذ اجتماعی روحانیت جلوگیری كند، روحانیت شیعه با بسط استقلال ، گسترش حوزه‌های دینی ، تحول عمیق علمی و با تكیه بر مردم و ایجاد رابطه با آنها در اسرع وقت ، كاستی‌های سابق را ترمیم و انسجام و وحدت خود را تقویت كرد.

دكترین عالمان شیعه از دوران غیبت تا صفویان ،‌مبارزه برای حفظ مركزیت تشیع و تكاپو برای بقا بوده است بعد از صفویان شیعه به عنوان یك ملت با امتی مجتمع در مرزهای جغرافیایی یك كشور شكل گرفت و دیگر شیعه به عنوان یك اقلیت شكننده در مقابل اكثریت قدرتمند قرار نداشت، بلكه خود دارای كشور ، حكومت ، قدرت و نظام است. عالمان شیعی بر مبنای قاعده فقهی ،«نفی سبیل » در مقابل سلطه‌گران خارجی موضعگیری كردند.

و این كوله مشروعه‌خواهان بر سر آرمان خویش استیاد و به شهادت رسید و دامان به اصطلاح آزادیخواهان مدعی را تا ابد خونین كرد و چه زیبا گفته است جلال آل‌احمد:

«من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون بیرقی می‌دانم كه به علامنت ا ستیلای غرب‌زدگی پس از دویست سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد و اكنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی از خود بیگانه‌ایم‌، در لباس ، خانه و خوراك و ادب و مطبوعات و خطرناك‌تر از همه در فرهنگمان فرنگی مآب می‌پروریم و فرنگی‌مآب راه حل هر مشكلی را می‌جوییم»۴

به هر صورت عصاره مشروطیت چیزی نزدیك دو دهه دیگر در استبدادی دیگر متبلور شد. و خطری دیگر در كمین تشیع نشست اما در ظاهری امیدبخش بروز كرد، ظهور رضا خان فردی كه در مدتی كوتاه ارزش‌های دینی مردم ایران را كمرگ و ارزش‌های غربی را جایگزین آن كرد و روحانیت شیعه را به شدت منزوی و تا چندین سال از كارآیی انداخت نمادهایی شیعه مانند عاشورا را از جامعه حذف و رقص و آواز و كارناوال شادی را جایگزین كرد.

رضا شاه كه در ابتدای كار چنان به رفتار مذهبی تظاهر می‌كرد كه امید بسیاری از متدینین و علما را به خود جلب كرده بود طرفداری رضا خان از مذهب و تظاهر وی به سنت‌های شیعی ، فتنه وهابیون در سرزمین حجاز بر ضد ارزش‌ها و نمادهای شیعی و فشار انگلیس و ملك فیصل به شیعیان و علمای عراق ، سه عامل مهمی بود كه عموم روحانیت ظهور وی را به فال نیك گرفته و از این رویداد ابراز خشنودی كردند.

اما همین كه پایه‌های قدرت او مستحكم شد چنان در مقابل ارزش‌ها و نهادهای دنی به ستیز برخاست كه در تاریخ اسلام كم سابقه باشد.

سیاستی را كه رضا شاه از ابتدای حكومت در پی آن بود، سیاست اصلاح‌گرایانه بود. اصلاحات وی بر سه پایه ناسیونالیسم تجدد و تمركز شكل یافته بود و نتیجه قطعی آن اسلام‌زدایی و درگیری با روحانیت بود.

پژوهشگر: مجید نجف‌پور

پاورقی

۱ـ میرزا محمدصادق وقایع‌نگار ـ تاریج جنگ‌های ایران و روس ، به كوشش حسین آذر، تصحیح امیرهوشنگ آذر چاپ اول ۱۳۶۹ ، صفحه ۲۳۵

۲ـ‌ سرپرستی سایكس ، تاریخ ایران ـ ترجمه محمدتقی فخر راعی گیلانی ـ دنیای كتاب ۱۳۷۰ صفحه ۴۶۰

۳ـ لسان الملك ، محمدتقی ، ناسخ التواریخ ـ به كوشش جمشید كیانفر تهران ، اساطیر ۱۳۷۷ ، صفحه ۳۷۳

۴ـ زال پانیست تاورنیه ، سفرنامه تاورنیه ، ترجمه ابوتراب نوری به كوشش حمید شیدایی ۱۳۳۶ صفحه ۵۹۱

۵ـ جلال آل‌احمد ، غرب زدگی ، چاپ رواق ۱۳۵۶ صفحه ۷۸

۶ـ ر.ك. رضا گلسرخی ، مقاله فداییان اسلام آغازگر جنبش مصلحانه در ایران ـ روزنامه اطلاعات ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸ ، صفحه ۴

۷ـ جعفر مهدی‌نیا : زندگی سیاسی رزم‌آرا به تهران ، نشر نی ۱۳۶۳ ، صفحه ۳۹۱

۸ـ ر. ك . پرواند آبراهامیان ، ایران بین دو انقلاب ، ترجمه احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی ، چاپ اول تهران ، نشر نی ۱۳۷۷ ، صفحه ۵۹۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.