دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
زندگی های موازی
با توجه به اینکه عصر حاضر، عصر تکنولوژی های برتر و ارتباطات است؛ نحوه ی معرفی و تبلیغات برای هر شرکت، سازمان و یا موسسه ای با گذشته تفاوت دارد. مردم در عصر سرعت و تکنولوژی برای انجام کلیه ی امور زندگی، حتی مسائل روزانه و روزمره شان، راحت ترین و سریع ترین راه را انتخاب می کنند و ترجیح می دهند کمتر هم هزینه کنند.
از طرفی، در جامعه ای مثل جامعه ی ایران که مردم درگیر دغدغه های ذهنی بسیاری هستند و در طول روز هزاران مورد مختلف در فکرشان برای حل و فصل کردن وجود دارد، جای تبلیغات و معرفی خدمات، کمی تنگ و سخت خواهد شد.
پس چه باید کرد که هم دیده شد و هم به اصطلاح « خیلی توی چشم » نبود ؟؟
دنیای مجازی و به طور اهم و اخص، اینستاگرام و تلگرام، این روزها بخش عمده ای از وقت مردم را در طول روز به خود اختصاص داده است و البته که پر است از تبلیغ های رنگارنگ و پر زرق و برقی که با لایک های چندهزارتایی سعی در جذب مخاطب دارند. اما هر شرکت، موسسه و سازمانی نمیتواند این عام ترین نحوه ی معرفی و تبلیغات را برای ارائه ی خدماتش به کار گیرد. چرا که شان ارائه ی خدمات حقوقی و اجتماعی با خدمات مثلا زیبایی و مواردی از این دست تفاوت اساسی دارد.
زندگی در عصر مدرن، انسان ها را بیشتر وابسته کرده و کمتر حس استقلال و خود یاری در آنها وجود دارد؛ این وابستگی در گذشته بیشتر در بستر خانه و خانواده وجود داشت و برطرف میشد؛ اما انسانِ جوامع صنعتی و پیچیده ی امروز، میان تمام هرج و مرج های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که روانش را آزرده و درگیر می کند، در پی حمایت است. نه فقط حمایت مادی که اتفاقا در اکثر مواقع حمایت معنوی موثر تر است. نیاز به اینکه متعلق به جایی باشد، برند و لوگویی داشته باشد؛ به طور مثال؛ اینکه در جامعه ای افراد حتی برای باخت تیم ملی فوتبال در خیابان شادی می کنند، لباس های مزین به نماد و برند خاص می پوشند، گروه های هنری، اجتماعی و سیاسی خاص را دنبال می کنند و درگیر رنگ و نماد می شوند؛ نشان از کمبود حس تعلق و برآورده نشدن نیاز های روحی و معنوی به وابستگی است.
هدف از طرح این موضوع، این است که به این نتیجه برسیم که اگر قرار است تبلیغات و معرفی برای سازمان یا شرکتمان انجام شود، بهتر است جنبه ی حمایتی داشته باشد و حس حامی بودن را در مخاطب ایجاد کند. مردم نیاز دارند احساس وابستگی به سازمان، موسسه و یا شرکتی داشته
باشند. اگر ما در تبلیغات و معرفی خدمات، توانستیم به این نیاز معنوی مخاطبان پاسخ دهیم، تا حدود زیادی موفق بوده ایم. اما کار ما هنوز تمام نشده است ! حفظ مخاطب از جذب
آن مهمتر است ! می توان گفت به اصطلاح، «خدمات پس از فروشی» که شرکت ما به مخاطبانش ارائه می دهد، همان راهکار حفظ مخاطب است و اگر برگردیم به موضوع قبلی، با این کار، حامی مخاطبمان خواهیم بود و یکی از مهمترین نیاز هایش را پاسخ داده ایم. کافیست بداند ما همیشه در کنار او هستیم، قرار است کمکش کنیم تا بهتر زندگی کند و خیالش راحت باشد که هدف ما فقط پر کردن جیبمان نبوده است. اگر به این نقطه رسیدیم، حالا می شود گفت ما بُردیم !!!
زهرا سیف درخشنده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست