پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دنیای زیرزمینی


دنیای زیرزمینی

حال این اینتر است كه از اوضاع پریشان فوتبال ایتالیا و رسوایی های آشنایش در جهت بهره بردن از این موقعیت قدم برمی دارد هر چند تاریخ نیز خود شاهدی است صادق از گذشته اینتر اینتری كه آنچنان كه گمان می كنیم پاك, پاك نیست

حال این اینتر است كه از اوضاع پریشان فوتبال ایتالیا و رسوایی های آشنایش در جهت بهره بردن از این موقعیت قدم برمی دارد. هر چند تاریخ نیز خود شاهدی است صادق از گذشته اینتر.... اینتری كه آنچنان كه گمان می كنیم پاك، پاك نیست.

بله! و پیروز این ماجرا نیست كسی چون اینترناسیوناله میلانو... در برهه ای كه یوونتوس، فیورنتینا و لاتزیو به حكم دادگاه قضایی فوتبال ایتالیا به گودال فروبرده شدند و میلان نیز گرچه بالا مانده، اما به سبب كسر امتیازات فراوان فصل پیشش و نیز حذف از لیگ قهرمانان، در تقلاست، این اینتر است كه تسخیرناپذیر مانده!برای تیمی چون اینتر، كه نامش با ناكامی در اسكودتو در سال های اخیر عجین شده، چنین فضایی برای آنها می تواند چیزی بسان یك رویا باشد كه به تنهایی بتازند و ادعا كنند: «این ماییم كه در دو فصل اخیر قهرمان ایتالیا بوده ایم.»

داستان آنها، افسانه ناكامی است. ماجرای همیشه دست خالی ماندن از جام و افتخار... اینترناسیوناله از فصل ۱۹۸۹-۱۹۸۸در كسب اسكودتو ناكام بوده و در سه فصل نیز به گونه ای متوالی به نایب قهرمانی با نگاهی غبطه آلود به قهرمانان كشورشان نگریسته اند. سیاست نقل و انتقالات فوتبالیست ها در این باشگاه، حیرت انگیز و توام با حسی غیرقابل پیش بینی است. بزرگان فوتبال با تبلیغات فراوان كه غرور و تكبر هوادارانشان را نیز در پی داشته به جوزپه مه آتزا می آمدند و سپس با نمایش های ناامیدكننده شان ثابت می كنند كه نمی توانند در لباس آشنای این تیم بدرخشند و آنگاه كه به گذشته ارجاع می شویم به ماسیمو موراتی حق می دهیم كه وقتی آنگونه به رونالدو همیشه حاشیه نشین امتیاز داد و با مصدومیت های سریالی اش ساخت و او نیز به آن خوبی جواب زحمات رئیسش را داد چنان بهت زده و خشمگین به ماجرا بنگرد. مصدومیت مهلك و طاقت فرسای رونالدو سبب شد تا او در فصل ۱۹۹۹-۱۹۹۸ تنها ۷ بازی برای نرآتزوری انجام دهد و فصل بعد را نیز كلاً به میدان نرود. او با تمام سازش هایی كه موراتی با او می كرد، با گستاخانه ترین و سئوال برانگیزترین انتخاب به رئال مادرید هجرت كرد.

دیگر تجارت مایوس كننده و شكست خورده اینتر را می توان دنیس بركمپ دانست. كسی كه سپس در آرسنال به شكوه رسید. آنها در سال ۲۰۰۱ آدریانو را كه یك خرید تازه بود، پس از ۸ بازی و یك گل زده، به فیورنتینا واگذار كردند و در حالی كه او در سال ۲۰۰۴ بازیكن پارما تلقی می شد، ستاره برزیلی را به سن سیرو بازگرداندند. نكات مثبتی هم وجود دارد. خوان سباستین ورون، اما در اینتر زندگی دوباره را تجربه كرد و كریستین ویری آن مقدار گل را به ثمر رساند تا لقب ناكام برازنده اش نشود. بی تردید هیچ كسی به اندازه ماسیمو موراتی از اینكه در این فصل، آنها مدعی تر از هر برهه به اسكودتو چشم دوخته اند از اوضاع رخ داده شادمان نیست. نمی توان او را یك وارث تمام عیار و نمای پدرش خواند.

ماسیو موراتی گرچه این مال و ثروت و این باشگاه را از پدر می بیند اما هیچگاه طریقت و مسیرش را در تیم داری جست وجو نكرد. اینتر در زمان موراتی بزرگ یعنی «آنجلو موراتی» در دهه ۶۰ یك قهرمان تمام سیما بود. قهرمانی در اسكودتو و نیز جام باشگاه های اروپا تنها دستاورد های امپراتوری اش خوانده نمی شدند. در آن سال ها، من و یكی از همكاران و نویسندگان آمریكایی ام به نام «كیت بوتسفورد» با تحقیقات و كنكاش های صورت گرفته از طرف نشریه مان یعنی ساندی تایمز به این نتیجه دست یافتیم كه اینترناسیوناله تحت سلطه و اختیار آنجلو موراتی مشتری دائمی و همیشگی در خریدن داورها و رشوه دادن به آنها در جهت منافع باشگاه بود. شاخص ترین این ترفند ها نیز در دیدار های نیمه نهایی جام باشگاه های اروپا در سال های۱۹۶۴ ۱۹۶۵،و ۱۹۶۶ كه در دور برگشت اش همگی در سن سیرو صورت می گرفت اعمال شد. تحقیقات ما در آن برهه، تنها به اینتر محدود نشد.

بلكه دامنه آن، گریبان یوونتوس را نیز چسبید. در سال ۱۹۷۳یك داور صادق و باوجدان لاتینی به نام فرانسیسكو ماركز لوبو گزارش داد كه یكی از دلال ها و واسطه های رشوه خواری در یوونتوس به نام «دژو سولتی» كه اصلاً مجاری بود و یكی از نزدیكان و كارمندان مدیر اجرایی وقت یووه به نام ایتالو آلودی نام می گرفت، ماموریت داشت تا با لوبو در خصوص تبانی در دیدار مرحله نیمه نهایی جام باشگاه های اروپا در آن سال كه میان بیانكونری و داربی كانتی در «بیسبال گراوند» برگزار می شد وارد مذاكره شود. لوبو دست رد بر سینه سولتی نهاد و مراتب را به اتحادیه داوران كشورش گزارش داد و زبانه آتش چنین رسوایی را به یوفا در زوریخ كشاند، اما حتی به او مجال اینكه با دژو سولتی در خصوص رخدادهای پیش روی روبه رو شود داده نشد. شگفت انگیزتر و كنایه آمیزتر آن بود، كه یوفا، پس از آن از یوونتوس بابت چنین شواهدی كه تبانی در فوتبال را برملا می ساخت، قدردانی كرد و تنها به یك محرومیت بی اهمیت و ناچیز در مورد سولتی واسطه گر تن داد. این تنها، ناچیزترین اتفاقات ممكن بود.

در سال ،۱۹۶۴ در سن سیرو، اینترناسیوناله به مصاف بورسیا دورتموند رفت و در این مسابقه بود كه به لوییس سوارز بزرگ، دستور داده شد تا زانوی هافبك راست آلمانی ها را هدف قرار داده و او را عمیقاً از جریان مسابقه كنار گذارد. اینتر با آن تكل وحشیانه سوارز به ایده آلش دست یافت و از مانعی چون دورتموند گذر كرد و به فینال رسید. در سال ۱۹۶۵ این لیورپول بود كه قربانی دست های آلوده و كثیفی شد كه فوتبال بدان گرفتار بود. وقتی تاریخ را ورق می زنیم و به حال برمی گردیم، باید قدردانی شایسته ای از ماسیمو موراتی به عمل آوریم.

كسی كه نه بسان پدرش و نه مانند اسلاف امروزه اش به «موفقیت به هر قیمت» تن نداده و راه خود را می رود و باشگاهش را اداره می كند. شرم آور نیست كه او در این یك دهه و اندی سال نتایج مایوس كننده ای گرفته است. مهم این است كه او و باشگاهش با صداقت و خط مشی پاك، با فوتبال زندگی می كنند.

برایان گلانویل

نویسنده كتاب افسانه جام جهانی و ستون نویس ساندی تایمز و نشریه ورلدساكر

ترجمه: سهیل نوری پناه