جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

گریه در عزاداری


گریه در عزاداری

ابتدا باید به این نكته توجه كرد كه در جهان هستی, بسیاری مطالب از اسرار است و انسان ها از آنها بی خبرند برخی نیز تنها به ظواهر پدیده ها توجه دارند و هیچ گاه نمی اندیشند كه در ورای امر ظاهری, امری مهم تر و عظیم تر نهفته است گریه نیز از جمله همین امور است

● هدف از گریه كردن در مجالس عزاداری چیست؟

ابتدا باید به این نكته توجه كرد كه در جهان هستی، بسیاری مطالب از اسرار است و انسان‏ها از آنها بی‏خبرند. برخی نیز تنها به ظواهر پدیده‏ها توجه دارند و هیچ‏گاه نمی‏اندیشند كه در ورای امر ظاهری، امری مهم‏تر و عظیم‏تر نهفته است. گریه نیز از جمله همین امور است. بسیاری خیال می‏كنند كه گریه صرفاً امری است كه نشان‏دهنده تألم و عواطف آدمی است و برخی نیز كودكانه، گریه را به باد استهزا گرفته، آن را نشانه‏ای از ارتجاع تلقی می‏كنند. عده‏ای دیگر، منتقدانه می‏گویند: گریه جز خمودی، چیز دیگری به ارمغان نمی‏آورد و حال آن كه دنیای امروز، دنیای تحرك و نشاط است و انسان جدید، طالب شادی است؛ نه تشنه آب چشم.

امیدواریم با توضیحی مختصر از ابعاد گوناگون این پدیده، دیدگاه تشیع در خصوص حقیقت و جایگاه گریه مشخص شود.

● انواع گریه‏

گریه انواع و اقسامی دارد كه مهم‏ترین آنها با شرحی مختصر چنین است:

۱) گریه ترس و هراس؛ این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و كودك، با این وسیله، ترس خویش را نمایان می‏كند.

۲) گریه جلب ترحم؛ این گریه بر دو قسم است؛ «طبیعی» كه بسیار مؤثر و برانگیزاننده است؛ مانند گریه كودكی كه پدر و مادر خویش را از دست داده است و «تصنعی» كه شخص در ظاهر به دیگران می‏خواهد بباوراند كه ناراحت و اندوهگین است.

۳) گریه غم و اندوه؛ این گریه، انعكاس ظلمتی است كه فضای درون را فرا گرفته است. جنبه مثبت این نوع گریه، تنها تخلیه درون است و به همین جهت است كه پس از آن، آدمی كمی احساس آرامش می‏كند.

۴) گریه شوق و شادی؛ این نوع گریه، ناشی از رقت قلبی است كه غالباً پس از دوره‏ای از یأس و ناامیدی، درباره موضوعی نمودار می‏گردد.

۵) گریه تقوا و رشد روحانی؛ این نوع گریه، مخصوص انسان‏های الهی است و بیان سوز درون و ابراز عجز و پشیمانی، پریشانی، توبه و عشق به معبود است. این گریه، موجب پالایش روح و زمینه‏ساز قرب به خداوند است. گریه تقوا و پرهیزگاری، همان اشكی است كه اگر از سوز دل، بر گونه‏ها جاری گردد، توجه حضرت حق را به بنده خود جلب كرده، بستر رحم و فضل او را فراهم می‏سازد.

● گریه ارزشی‏

هر چند در خصوص انواع گریه‏های دیگر، منعی وارد نشده است، ولی آن چه كه در آموزه‏های قرآنی و روایی بر آن تأكید شده، همان گریه تقوا و رشد روحانی است. گریه‏ای كه در این سوی پرده، سوز دل و در آن سوی پرده، آرامش، لذت، ابتهاج و كرامت را به دنبال دارد.۱

از دیدگاه قرآن و روایات، این گریه، دارای خصایص ذیل است:

۱) منشأ آن فهم و شعور است؛ گریه رشد روحانی از فهم و شعور سرچشمه می‏گیرد و از روی تقلید و گمان، جاری نمی‏شود.

قرآن می‏فرماید: «ای رسول ما! به امت بگو: شما به این كتاب ایمان بیاورید یا نیاورید (مرا یكسان است)؛ به درستی كه آنان كه پیش از این به مقام علم و دانش رسیدند، هرگاه این آیات برایشان تلاوت شود، همه با كمال خضوع و فروتنی، سر طاعت بر حكم آن فرود آورند و گویند: پروردگار ما، پاك و منزه است؛ البته وعده خدای ما محقق واقع خواهد شد و آنها با چشم گریان سر به خاك عبودیت نهاده، پیوسته بر خوف و ترسشان از خدا می‏افزاید».۲

از این آیات به روشنی استفاده می‏شود كه هر كس از علم، فهم و معرفت بالا بهره‏مند باشد، با شنیدن آیات قرآن، به حقایق پی می‏برد و در این حال در محضر ربوبی، صورت بر خاك می‏نهد و با سوز دل، اشك می‏ریزد؛ به امید آن كه به اشك چشم او نظری و عنایتی شود. بنابراین، آن كه نمی‏فهمد، نه سوزی در دل دارد و نه اشكی در چشم.

۲) گریه، سرمایه جهاد اكبر، در جنگ با دشمن درونی است. اسلحه انسان، آه و گریه است؛ چنان كه حضرت علی علیه‏السلام در دعای شریف كمیل فرموده است: «و سلاحه البكاء». خداوند این اسلحه كارآمد را به همه داده است؛ ولی افسوس كه قدر و منزلت آن را نمی‏شناسیم.

۳) گریه از انعام و تفضلات الهی است؛ خداوند متعال می‏فرماید: «آنان، كسانی از پیامبران بودند كه خداوند برایشان نعمت ارزانی داشت؛ از فرزندان آدم بودند و از كسانی كه همراه نوح بر كشتی سوار كردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از كسانی كه آنان را هدایت نمودیم و برگزیدیم و هرگاه آیات خدای رحمان برایشان خوانده می‏شد، سجده‏كنان و گریان به خاك می‏افتادند».۳

۴) گریه از علائم الهی بودن عبد است. خداوند متعال می‏فرماید: «و چون آیاتی كه به رسول فرستاده شد، بشنوند، از دیدگان آنان اشك جاری می‏شود؛ زیرا حقانیت آن چه بر رسول نازل شده، شناخته، گویند: بارالها! ما به رسول تو محمد و كتابت قرآن ایمان آوردیم؛ ما را در زمره گواهان صدیق او بنویس».۴

۵) باطنش خنده و شادی است؛ گریه ارزشی، از اسرار الهی است كه در این سوی پرده، سوز و آتش است؛ ولی در آن سوی پرده، شادی، ابتهاج، لذت و لقاست.

● گریه ارزشی در روایات‏

منزلت گریه ارزشی كه همان گریه رشد و تقوای روحانی است، از پاره‏ای روایات، روشن می‏شود:

۱) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «نزدیك‏ترین حالت بنده نسبت به پروردگار عزوجل، حالتی است كه او در سجده با گریه است».۵

۲) امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «هیچ قطره‏ای نیست كه نزد خدای عزوجل محبوب‏تر باشد از قطره اشك در ظلمت شب كه از خوف خدا باشد و غیر از جانب او منظوری نباشد».۶

۳) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «اگر اشك چشمی نداشتی برای گریستن، حالت تباكی و حزن و اندوه داشته باش».۷

برخی از روایات در خصوص گریه بر امام حسین علیه‏السلام عبارتند از:

۱) امام معصوم علیه‏السلام فرمود: «هر چشمی در روز قیامت به جهت سختی‏ها، گریان است؛ مگر چشمی كه بر امام حسین علیه‏السلام گریسته باشد؛ این چشم، خندان و بشاش است».۸

۲) امام رضا علیه‏السلام می‏فرماید: «گریه بر امام حسین علیه‏السلام، گناهان بزرگ را محو می‏كند».۹

۳) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «كسی كه به یاد امام حسین علیه‏السلام، به مقدار بال مگسی، اشك از چشمانش جاری شود، ثوابش بر خداوند است و خداوند به كمتر از بهشت برای او راضی نمی‏شود».۱۰

با توجه به آن چه كه در حقیقت گریه رشد روحانی و تقوا و نیز فلسفه عزاداری امام حسین علیه‏السلام مطرح است، می‏توان گفت حكمت گریه بر اباعبدالله علیه‏السلام دو امر مهم و اساسی است كه هر یك به نوبه خود اثر وضعی خاصی بر جای می‏گذارند:

۱) بُعد اخلاقی‏

چنان كه روشن است، گریه ارزشی در فرهنگ شیعی، گریه‏ای است كه موجب تعالی و رشد روح است و سرچشمه آن معرفت است. گریه بر امام حسین علیه‏السلام، یا به جهت یاد كردن غم و اندوه از دست دادن عاشق حقیقی خداوند متعال است كه تجلی‏گاه اوصاف الهی بود و مؤمنان، بوی گل را از گلاب او استشمام می‏كردند و یا به دلیل عقب‏ماندگی روحی و نداشته‏های خود، در مقابل مناقب و فضایل آن بزرگوار و یاران باوفایش می‏باشد. در واقع، گریه بر این است كه حبیب‏بن مظاهر كه بود و چه مقامی داشت و من چه مقامی دارم. اشك ریختن بر علی‏اكبر، ناله بر خود است كه آن جوان رشید چه فضایلی را دارا بود و من تا چه اندازه آن خصلت‏ها را دارم و...

اگر گریه ما از این منشأ دور است، باید بكوشیم اشك و آه خود را به این سمت سوق دهیم تا بر اثر آن، روحمان تعالی یابد. در حقیقت، این گریه، نشان دادن دردی است كه انسان را به حركت و جوشش وامی‏دارد تا خود را به آن درجه از كمالات برسانیم و این چنین اشكی، انسان‏ساز است.

۲) بعد اجتماعی‏

اگر گریه بر اباعبدالله علیه‏السلام، از سر معرفت باشد و منشأ آن نیز بعد اخلاقی این حركت باشد، قطعاً این حزن و اندوه، پس از آن كه موجب تحول درونی انسان می‏گردد، زمینه را برای تحولات اجتماعی فراهم می‏سازد. وقتی گریه بر امام حسین علیه‏السلام، گریه‏ای در جهت تعالی روح شد و موجب گردید كه آدمی در فضایل اخلاقی و فردی خود، تأمل و تجدیدنظر كند، قطعاً این تحول درونی، زمینه را برای ساختن اجتماعی در راستای اهداف متعالی اسلام فراهم خواهد ساخت.

زمانی كه انسان متوجه شد كه حضرت اباعبدالله علیه‏السلام برای چه، چرا و چگونه دست به قیام زد و آن اثر جاودانه را با قلم خون، بر صفحه تاریخ نگاشت، با این معرفت، بر اثر گریه درونش، متحول می‏شود و این تغییر، به جامعه نیز سرایت می‏كند و جلوی فساد و انحراف دین گرفته می‏شود و آزادی، جوانمردی و دینداری، نه تنها در روح فرد تأثیر می‏گذارد، بلكه بر جامعه نیز حكم‏فرما می‏شود.

به بیان دیگر، در واقع گریه بر اباعبدالله علیه‏السلام، با یك واسطه، زمینه را برای حفظ آرمان‏های آن حضرت و پیاده كردن آن فراهم می‏سازد و به همین دلیل، می‏توان گفت كه یكی از حكمت‏های گریه بر امام حسین علیه‏السلام، ساختن جامعه، براساس الگوی ارائه شده از سوی اوست و شاید مقصود از جمله «ان الاسلام بدؤه محمدی و بقائه حسینی؛ همانا اسلام شروعش محمدی و بقایش حسینی است»، همین باشد كه بقای مكتب اسلام - خصوصاً تشیع - وام‏دار گریه بر امام حسین علیه‏السلام است.

۱. اصول كافی، ج ۲، كتاب‏الدعاء، باب البكاء.

۲. اسراء، آیه ۱۰۷ - ۱۰۹.

۳. مریم، آیه ۵۸.

۴. مائده، آیه ۸۳.

۵. اصول كافی، ج ۲، باب البكاء.

۶. همان.

۷. مرآهٔ العقول، ج ۱۲، ص ۵۶.

۸. الخصائص الحسینیه، ص ۱۴۰.

۹. مسند امام رضا، ج ۲، ص ۲۷.

۱۰. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۱.



همچنین مشاهده کنید