جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

سازوکار اقتصاد در جهان واقعی


سازوکار اقتصاد در جهان واقعی

من هنگامی که ۱۵ سال سن داشتم و در مدرسه ای در انگلستان درس می خواندم رسما با موضوع اقتصاد آشنا و بی درنگ عاشق این رشته علمی شدم

من هنگامی که ۱۵ سال سن داشتم و در مدرسه‌ای در انگلستان درس می‌خواندم رسما با موضوع اقتصاد آشنا و بی درنگ عاشق این رشته علمی شدم.

این موضوعی بود که ابزارهای ارزشمندی برای تفکر درباره انواع مسائل، تدوین و فرمول‌بندی پاسخ‌ها از اصول اولیه و بدیهی، و طرح پرسش‌های جالب اضافی که من نیز مشتاق دانستن بودم، فراهم می‌کرد.

در آن هنگام عشق و علاقه من به علم اقتصاد شکوفا شد و تا امروز ادامه یافته است و من احساس امتیاز ویژه‌ای می‌کنم؛ چون با گذشت زمان، علم اقتصاد حتی مرتبط‌تر و موضوع بحث روزتر شده است. این علم، درک ما از بهزیستی جوامع را آسان‌تر می‌کند؛ این علم بسیاری از تعاملات روزانه بین افراد، شرکت‌ها و دولت‌ها را تبیین می‌کند و یک راهنما برای درک روندهای سیاسی و اجتماعی فراهم می‌کند که جهان را شکل می‌دهند.

به عبارت ساده، علم اقتصاد کلید درک و تحلیل آنچه که احتمالا اتفاق می‌افتد و آنچه باید اتفاق بیفتد، است. در عین حال، موضوع این علم به نحو وحشتناکی بد فهمیده شده و اغلب نادیده گرفته می‌شود.

عده بسیاری از یادگیری علم اقتصاد فرار می‌کنند؛ چون معتقدند بسیار پیچیده، بسیار ریاضی‌وار و بسیار دور از ذهن است. سایرین در منفعت صرف وقت و کوشش برای دانستن موضوعی که منبع لطیفه‌های بی‌پایان، شامل لطایف ریاست جمهوری است تردید می‌کنند (برای مثال رییس‌جمهور هری ترومن گفته بود که من خواهان اقتصاددان یک دست هستم، توجه به این نکته که «همه مشاوران اقتصادی من می‌گویند از یک طرف (دست) این گونه است و از طرف (دست) دیگر این‌گونه می‌شود.») چرا من اینها را به شما می‌گویم؟ چون من به کتابی برخورد کرده‌ام که علم اقتصاد را به نحو عالی دسترس‌پذیر و نیز بسیار جالب و سرگرم‌کننده می‌سازد (بله، اقتصاد هم می‌تواند سرگرم‌کننده باشد!).

همه آن کتاب‌های درسی سنگین و حجیم را فراموش کنید. در عوض کتاب گرگ آی‌پی را بخوانید. این کتاب متن روانی دارد و خواننده را کاملا درگیر مباحث می‌کند. به علاوه این کتاب را شخصی باصلاحیت‌تر از نویسنده آن نمی‌توانست بنویسد و در زمانی بهتر از این هم نمی‌شد به بازار عرضه شود.

نخستین بار که گرگ مورد توجه من و همکاران حرفه‌ای من قرار گرفت، از طریق گزارش‌دهی و تحلیل‌ها در وال‌استریت ژورنال بود. ما همگی مشتاقانه منتظر انتشار ستون‌های وی بودیم که بینش‌های جالبی درباره تحولات اقتصادی و چشم‌انداز سیاستگذاری به ما می‌داد.

مقالات و گزارش‌های گرگ در وال استریت ژورنال و اکنون اکونومیست بر اساس پژوهش‌های دقیق و عمیق است. وی از مجموعه مستحکمی در چارچوب‌های تحلیلی استفاده می‌کند و دسترسی به سیاست‌گذاران و متفکران عالی را بازتاب می‌دهد و این همیشه به موقع و مرتبط با موضوع است. ستون‌های وی، شتاب‌دهنده بحث‌های جالب در کمیته سرمایه‌گذاری پاسیفیک PIMCO بوده است، چون همه ما سعی کرده‌ایم تحولات را بهتر درک کنیم و چشم‌انداز مشترک خود برای اقتصاد و بازارها را با جزئیات شرح دهیم.

گرگ در کتاب عالی خود، ما را به سفر اقتصادی آگاهی‌بخش و برانگیزاننده‌ای می‌برد. ما در این سفر چندین توقف داریم تا در معرض موضوعات اساسی قرار بگیریم (از قبیل محرک‌های رشد اقتصادی و رفاه) و توازن‌های پیچیده ( از قبیل جنگ فرسایشی بین تورم و تورم منفی). ما می‌آموزیم چگونه اقدامات دولت، چه از طریق مسیر آشنای مالیه عمومی و نرخ‌های بهره، یا شبکه پیچیده‌تر تنظیم مقررات و نظارت سالم، بر اقتصاد تاثیر می‌گذارد.

کتاب ترکیب هیجان‌انگیزی از دیدگاه‌ها را به ما عرضه می‌دارد. او با مرور کلی، تحلیل‌هایی در پیش روی ما قرار می‌دهد که شبیه نگاه کردن از درون یک هواپیما در ارتفاع ۱۰ هزار متری به چشم‌اندازی در آسمان بدون ابر است. ما همچنین در معرض بحث‌های خرد دقیق قرار می‌گیریم و آن‌طور که گرگ می‌گوید خودمان را «در داخل کارخانه سوسیس‌سازی» پیدا می‌کنیم.

همان‌طور که انتظار می‌رود، کتاب گرگ شامل بحث‌های روشنگرانه از یکی از موضوعات دلخواه من یعنی طراحی و راه‌اندازی سیاست پولی است. نگاه نادری به دنیای اسرارآمیز فدرال رزرو آمریکا می‌اندازد که صلاحیت‌های فن‌سالاری باید با تیزبینی و شم سیاسی و قضاوت ترکیب شود که این خود توازن ذاتا نامطمئن ریسک‌ها و فرصت‌های آینده را طلب می‌کند.

این کتاب همچنین مثال‌های بی‌شماری به ما ارائه می‌دهد که چگونه همه این تحلیل‌ها برای شرکت‌ها و مردمی به کار می‌رود که با بیشتر ما آشنا هستند. حقیقتا خرده‌ریزها و کادرهای جهان واقع غالبا یادآوری کننده مهمی هستند که چگونه علم اقتصاد هر روز در جهان اطراف ما نقش آفرینی می‌کند.

گرگ کاری بیش از تهیه یک کتاب عالی کرد. او این کار را در زمانی عالی انجام داد. اقتصاد جهان امروز در یک فرآیند چند ساله بازتنظیمی پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ است این پدیده تاریخی انباشته از پویایی‌های ناآشنا است. دائما «فهم رایج» را زیر سوال می‌برد و در مسیری کاملا ناهموار و پردست‌انداز جلو می‌رود.

تعجبی ندارد که در صفحات اول روزنامه‌های اطراف جهان، چهره علم اقتصاد، این‌قدر زیاد برجستگی دارد. در کشورهای صنعتی، گزارش‌های مرتبی درباره سطح و ترکیب غیرمعمول بیکاری، انفجار بدهی و کسری عمومی، نوسان‌پذیری نرخ ارز، احتمال افزایش مالیات‌ها و وضعیت هنوز متزلزل نظام بانکی وجود دارد. در کشورهای صنعتی، گزارش‌های مرتبی درباره سطح و ترکیب غیرمعمول بیکاری، انفجار بدهی و کسری عمومی، نوسان‌پذیری نرخ ارز، احتمال افزایش مالیات‌ها و وضعیت هنوز متزلزل نظام بانکی وجود دارد. در اقتصادهای نوظهور اصلی، مقالات بی‌شماری درباره پایداری مراحل گشایش توسعه، کنترل تورم و حباب دارایی و مقاومت در برابر فشارهای حمایت‌گرایان از خارج پیدا خواهید کرد.

گرگ این مضامین نفسگیر را در کاری گردآوری و تحلیل می‌کند که به همان اندازه کتاب راهنما برای زمانه ما هست که تبیین‌کننده علم اقتصاد هم هست. کتاب درخشان وی به شما کمک خواهد کرد تا آن دسته از نیروهای اقتصادی را شناسایی و درک کنید که جهان امروز را تغییر شکل شگفت‌آوری می‌دهند و تاثیر عمده‌ای بر چشم‌انداز سیاسی و اجتماعی ما دارند. کتاب وی این موضوعات مهم را به سبکی سرگرم کننده و لذت‌بخش در معرض دید شما می‌گذارد. حتی دستیاران ظاهرا قدیمی مثل من، با خواندن جنبه‌های اساسی این موضوع جالب و مرتبط چیزهای زیادی یاد خواهند گرفت. من امیدوارم که شما هم به اندازه من از خواندن این کتاب لذت ببرید. خواندن آن برای همه کسانی که خواهان درک این مساله هستند که جهان امروز چه چیزی برای آنها، برای بچه‌ها و برای نوه‌های‌شان در انبان خود دارد، ضروری است.

* مدیرعامل شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری پاسیفیک و مدیر سرمایه‌گذاری دانشگاه هاروارد

● گرگ آی‌پی

در تابستان سال ۲۰۰۹ روی جلد هفته نامه اکونومیست، تصویر یک کتاب درسی اقتصاد آمده، بود که در حال آب شدن و از بین رفتن دیده می‌شد. در گزارش چنین نوشته شده بود: «از بین تمام حباب‌های اقتصادی که ترکیده است، تعداد اندکی پیدا می‌شود که تماشایی‌تر از وجهه و اعتبار خود علم اقتصاد ترکیده باشد.»

در همان تابستان، پل کروگمن که برنده جایزه نوبل اقتصاد شد، ویرانی اقتصاد جهانی را مرور کرده و اعلام کرد که بیشتر اقتصاد کلان- بررسی اقتصاد در سطحی گسترده- از ۳۰ سال گذشته «در بهترین حالت کاملا بی‌فایده و در بدترین حالت زیان‌بار بوده است.»

برای آن دسته از ما که وظیفه دیده‌بانی و پایش اقتصاد را دهیم، ده سال گذشته میدان آزمونی شده بود تا توانایی خود را نشان دهیم. دقیقا در این چند سال قبل، ما فکر می‌کردیم که همه چیز را حل کرده‌ایم. رشد مداوم اقتصادی و تورم پایین برقرار شده بود و رکودهای نامطبوع، پدیده‌ای مربوط به گذشته بود. کلیت اقتصاد، مثل لوله‌کشی حمام، موضوعی شده بود که مردم درباره آن فکر نمی‌کردند چون که خیلی عالی کار می‌کرد. چه کسی می‌تواند کسانی که بر اقتصاد ما نظارت دارند مثل بانکداران مرکزی را به این خاطر که یک کمی از خودراضی هستندمتهم کند؟

اما اینک بدترین بحران و عمیق‌ترین رکود را از دهه ۱۹۳۰ به بعد شاهد هستیم و آتشبار بی‌سابقه دولت در واکنش به آن به راه افتاد. حالا با صحنه‌های عجیب و غریب اقتصادی روبه‌رو شدیم؛ بانک‌های مرکزی از میان گلوله‌های نرخ بهره به سرنیزه‌های پولی می‌رسند، بحران‌های بدهی، هر دو گروه کشورهای ثروتمند و فقیر را در می‌نوردد، ترس از تورم پا به پای ترس از تورم منفی آمد. لبخندها از چهره‌های کارشناسان محو شده بود. بی‌تفاوتی عموم به اقتصاد جای خود را به توجه مسحورکننده و رودررو شدن با ترس بسیار زیاد داد.

با چنین اقتصاد جهانی پرآشوب و ناآرامی، تبیین‌های روشنی که واقعا چه می‌گذرد حیاتی هستند. در عین حال بیشتر مردم هنوز علم اقتصاد را در لفافه اصطلاحات خاص و آمارهای خشک می‌بینند. کتاب علم اقتصاد در زندگی واقعی، راه حلی برای شما عرضه می‌دارد.

بازگو کردن ماجرای اقتصاد ما، تمام کاری بوده است که من در ۲۰ سال گذشته انجام داده‌ام. من در روزنامه‌های کانادا، سپس در وال استریت ژورنال و اکنون در اکونومیست، بازارها را دنبال کرده ام، با کارگران صحبت کرده‌ام، از کسب و کارها دیدن کردم و این‌که از کار بانکداران مرکزی سر در آورده‌ام. آنگاه من با بیانی ساده و روشن به خوانندگان و شنوندگان توضیح داده‌ام که در اقتصاد چه می‌گذرد و چرا و چگونه بر زندگی آنها تاثیر می‌گذارد. من زمانی که بچه بودم با علم اقتصاد آشنا شدم. مادرم که یک اقتصاددان تجربی بود و اکنون بازنشسته شده است، خوشحال بود که سعی کند آنچه از این علم ملال‌آور می‌داند برای تربیت چهار کودک خود به کار بندد. ما باید تنها کودکان در شهر محل سکونتمان بوده باشیم که مقرری هفتگی‌مان با تورم شاخص‌بندی می‌شد. من دانشکده اقتصاد را انتخاب کردم اگر چه قصد نداشتم درباره اقتصاد چیزی بنویسم. من صرفا می‌خواستم دوباره اقتصاد را ادامه دهم اگر که در روزنامه‌نگاری به موفقیتی دست نیافتم. به محض بیرون آمدن از دانشکده، من به یک روزنامه منتشره در کلان شهر پیوستم و در شیفت شب مشغول شدم که مطالب سیاست محلی، جرم و غیر آن را پوشش می‌دادم و بسیاری از آنها راه به روزنامه پیدا نمی‌کرد. اما بخش بازرگانی فضای زیاد و ساعات معین روزانه داشت به طوری که به آنجا منتقل شدم. به زودی توانستم درباره اقتصاد و بازارها بنویسم و عاشق این کار شدم. من در این فرآیند، شکاف وسیعی بین اقتصادی که در دانشکده به ما یاد می‌دادند و جهان واقعی دیدم. متون درسی درباره اهمیت عرضه پول می‌گویند، اما معلوم می‌شود که بانکدارهای مرکزی آن را نادیده می‌گیرند. پرسش‌های ساده‌ای مثل «بدهی ملی چقدر زیاد شده است؟» پاسخ‌های پیچیده‌ای دارند. من درباره سیاست بودجه‌ای و نه درباره بحران‌های بدهی آموختم.

پس من این کتاب را با این درس‌ها در ذهنم نوشتم. این کتابی برای اقتصاددانان مقطع دکتری نیست بلکه برای شهروندان و سرمایه‌گذاران صحنه اقتصاد است. من مفاهیم اساسی را با مثال‌ها و تمثیل‌هایی از زندگی واقعی توضیح داده‌ام و نیروهای پشت اخبار و رویدادهای دو سال گذشته را نشان داده‌ام. من اصطلاحات متراکم و ناخوشایند را به کناری گذاشته‌ام. اگر جهان آنگونه بود خوب بود! اما البته در جهان اقتصاد به اصطلاحات برخواهید خورد؛ به طوری که من با تهیه بخش «ریزه‌کاری‌های اقتصادی» در بیشتر فصل‌ها، شما را آماده کرده‌ام. منظور از عبارت «ریزه‌کاری‌های اقتصادی» یعنی دل و روده اقتصاد: داده‌ها، مردم، زبان خاص. از این بخش‌ها ترس برتان ندارد؛ آنها مقدمات کامل برای هر کسی هستند که می‌خواهد بازارها و اقتصاد را به تفصیل دنبال کند. سرانجام من همه مطالب هر فصل را در بخش«جمع‌بندی» حسابی خلاصه کرده‌ام اگر که شما هیچ بخشی از فصول کتاب را نخواندید آن را بخوانید: آن بخش سعی دارد تا اساس بحث را در چند جمله کوتاه به شما بگوید.

چیزهای بسیار زیادی در علم اقتصاد وجود دارد که نمی‌توان همه را در یک کتابچه اقتصاد جای داد،پس از تارنمای من به این آدرس دیدن کنیدwww.greip.com که فهرست کاملی از منابع مورد استفاده در این کتاب، پیشنهاداتی برای مطالعه بیشتر، چندین مقاله از خودم و پاسخ‌هایی به پرسش‌ها درباره چیزهایی که در این کتاب بحث می‌شود خواهید یافت. ما در چند سال گذشته زخم‌ها وآسیب‌های اقتصادی زیادی دیده‌ایم، اما علم اقتصاد هنوز ابزارهای اساسی برای درک آنها فراهم می‌کند. این کتاب، آن ابزارها را در اختیار شما می‌گذارد.

بورتون مالکیل، استاد اقتصاد در دانشگاه پرینستون: «سرانجام یک کتاب درباره علم اقتصاد منتشر شد که نه کسل‌کننده و نه مرموز و غیرقابل فهم است و با خواندنش خوابتان نمی‌گیرد. گرگ آی‌پی درکی روشن و سرگرم‌کننده از «علم ملال‌آور» می‌دهد و چگونگی تاثیرگذاری مفاهیم و نهادهای اقتصادی بر زندگی روزمره ما را آشکار می‌سازد. این جواهر کوچک می‌تواند همه ما را به شهروندانی باسواد و فرهیخته تبدیل سازد.»

گرگوری منکیو، استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد: «گرگ آی‌پی یکی از بهترین روزنامه‌نگاران اقتصادی جهان است، کتاب وی به شما چیزهای زیادی درباره نیروهایی خواهد آموخت که به زندگی و معاش همه ما شکل می‌دهند.»

رابرت رایش، استاد سیاست عمومی، دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و وزیر کار سابق آمریکا: «یک روش مناسب برای درک اقتصاد بدون اینکه لازم باشد زحمت زیادی به خود بدهید، خواندن کتاب گرگ است. متنی روشن که به آسانی درک می‌شود. هر آنچه نیاز است بدانید به شما می‌گوید. مشعل درخشان کتاب آی پی، مکان‌هایی را روشن می‌سازد که قبلا با اصطلاحات خاص و فرمول‌های محرمانه درونی‌ها تاریک شده بود.» نوریل روبینی، استاد اقتصاد دانشگاه نیویورک، بنیانگذار موسسه پژوهشی اقتصاد جهانی روبینی: «این کتاب یک مقدمه عالی به مفاهیم اصلی اقتصادی است که به روشنی و اندیشمندانه توضیح داده شده است. خواندن آن برای داشتن سواد اقتصادی از واجبات است.»

پس از هراس مالی و رکود اقتصادی ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، حتما نباید رییس‌جمهور یا مدیرصندوق سرمایه‌گذاری تامینی باشید تا بدانید که «اقتصاد مهم است، ای ابله» [این اشاره به یکی از شعارهای تبلیغاتی بیل کلینتون علیه جورج بوش پدر در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در سال ۱۹۹۲ با توجه به اوضاع اقتصادی نامساعد این کشور در دوره ریاست بوش دارد. م.] در عین حال با اینکه اقتصاد تیتر اول روزنامه‌ها است، اینکه چگونه اقتصاد عمل می‌کند و چه کسی بر آن تاثیر می‌گذارد به صورت یک راز برای بیشتر مردم باقی مانده است. در این کتاب، روزنامه‌نگار گرگ آی‌پی که شهرتی بین‌المللی یافته است؛ چون درک موضوعات پیچیده اقتصادی را آسان ساخته است، وارد صحنه می‌شود تا نشان دهد اقتصاد واقعا چگونه کار می‌کند. موضوعاتی که کتاب پوشش می‌دهد اینها هستند:

- چگونه علم روان‌شناسی و فدرال رزرو چرخه‌های کسب و کار را به حرکت در می‌آورند؟

- چگونه بحران‌های مالی توانایی تبدیل کردن یک رکود به بحران را دارند؟

- اثرات شگفت‌آور نرخ باروری، وکلا و اندیشه‌ها بر رشد اقتصادی.

- آیا همان‌طور که ژاپن در دهه ۱۹۹۰ با دهه‌ای از دست رفته مواجه شد آمریکا هم با چنین دهه‌ای مواجه خواهد شد؟

- علل تورم چیست، چگونه باعث بی‌ثباتی جامعه می‌شود و چرا تورم منفی یا کاهش قیمت‌ها بدتر است؟

- چگونه بدهی دولت برخی اوقات، به پایان یافتن رکود کمک می‌کند اما سایر زمان‌ها فاجعه به بار می‌آورد و چگونه تفاوت این دو را بفهمیم؟

- عارضه‌های بحران‌های مالی چیست و چرا آنها اغلب در سال‌های انتخابات رخ می‌دهند.

- در داخل فدرال رزرو چه می‌گذرد، هنگامی که نرخ بهره صفر است چه کار می‌کند و چرا قدرت چاپ پول فدرال رزرو، آن را آتش‌نشان مالی جهان می‌سازد.

درک اقتصاد آمریکا بدون تشخیص نفوذ روزافزونی که بقیه جهان پیدا کرده است ناممکن خواهد بود. پس در این کتاب به جهانی‌شدن توجه می‌کنیم که چگونه به بحران وام‌های رهنی آمریکا دامن زد، چگونه چین از آن بهره‌برداری کرد تا به رشد بالایی برسد و چگونه آمریکا را ثروتمندتر می‌سازد در عین حال که شکاف بین برندگان و بازندگان را وسیعتر می‌کند.

یک اثر جانبی عمیق‌ترین افت اقتصادی از هنگام بحران بزرگ این است که شور و اشتیاق تازه‌ای بین شهروندان و سرمایه‌گذاران برانگیخت تا اقتصاد را بهتر درک کنند. کتابی که ترجمه آن را از این هفته پنج‌شنبه‌ها در پیش روی خود خواهید داشت یک کتاب راهنمای قابل فهم، سرگرم‌کننده و درگیرکننده ذهن است که به شیوه‌ای شگفت‌آور و با بدجنسی طرز کار اقتصاد را نشان می‌دهد.

گرگ آی پی، دبیر سرویس اقتصادی نشریه اکونومیست در شهر واشنگتن است. او تجربه دو دهه روزنامه‌نگاری اقتصادی و مالی دارد؛ یازده سال در وال استریت ژورنال در نیویورک و واشنگتن و پیش از آن در فایننشیال پست و گلوب اند میل در کانادا قلم می‌زده است. او هر از گاهی در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مختلف شرکت می‌کند. او چندین جایزه را به تنهایی یا مشترکا به خاطر گزارش‌نویسی دریافت کرد و عضو گروه وال استریت ژورنال بود که جایزه پولیتزر ۲۰۰۲ را به خاطر گزارش‌نویسی آنی خبری دریافت کردند. گرگ از دانشگاه کارلتون در اتاوای کانادا در رشته‌های اقتصاد و روزنامه‌نگاری فارغ‌التحصیل شده است.

مترجم: جعفر خیرخواهان

محمد العریان

کتاب از پانزده فصل به شرح زیر تشکیل شده است:

فصل یک: اسرار موفقیت (چگونه مردم، سرمایه و اندیشه‌ها باعث ثروتمندتر شدن کشورها می‌شود.)

فصل دوم: بندبازی اقتصادی (چرخه‌های کسب و کار، رکودها و بحران‌ها!)

فصل سوم: صفحه نمایشگر در حال پرواز (ردیابی و پیش‌بینی چرخه کسب و کار از بلندشدن تا نشستن)

فصل چهارم: دردهای نیروی کار (اشتغال، بیکاری و دستمزدها)

فصل پنجم: آتش و یخ (هشدار: تورم و تورم منفی سم‌هایی برای تندرستی اقتصادی شما هستند)

فصل ششم: این بچه شیطان را رها کنید (بازی جهانی‌شدن همین‌جا است آیا ما برای آن آماده شده‌ایم یا خیر)

فصل هفتم: همه جهان یک دستگاه پرداخت الکترونیکی است (به هم گره زدن بازارهای جهانی)

فصل هشتم: همه مردان رییس‌جمهور (آنها اقتصاد را کنترل نمی‌کنند اما آنها قطعا سعی می‌کنند این کار را بکنند)

فصل نهم: شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت از اینجا شروع می‌شود (قدرت شگفت‌انگیز بانک مرکزی در چاپ پول و نابودکردن پول)

فصل دهم: دود سفید بر فراز شهر واشنگتن (ایجاد سیاست پولی و هنر دقیق نظارت بانک مرکزی)

فصل یازدهم: وقتی جهان نیاز به آتشفشان دارد (آمریکا، آخرین ملجا وام‌گیرنده و مدیر بحران جهانی)

فصل دوازدهم: فیل در اقتصاد (آنچه دولت‌ها می‌دهند و می‌گیرند)

فصل سیزدهم: بدهی خوب، بدهی بد (چگونه استقراض دولت می‌تواند یک اقتصاد را نجات دهد یا نابود کند)

فصل چهاردهم: رابطه عشق و نفرت (نظام مالی دو قطبی- ضرورت رشد اقتصادی اما برخی اوقات هم دیوانه می‌شود)

فصل پانزدهم: گونه‌هایی از بیماری عصبی (ضریب فزاینده، علل مکرر بحران‌های مالی)