یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

باید همیشه آماده بود


باید همیشه آماده بود

پرسش و پاسخی کوتاه درباره وقوع زلزله های اخیر در ایران

در روزهای گذشته چند زلزله در مناطق مختلف ایران روی داد. با توجه به فاصله زمانی کوتاه بین این زلزله‌ها و همچنین واقع‌شدن کشور ما در منطقه‌ای زلزله‌خیز و همچنین خاطرات تلخ هموطنان از زلزله‌های بزرگ گذشته، نگرانی‌ها و پرسش‌های بسیاری برای هم‌میهنان پیش آورد. آنچه در ادامه می‌آید پاسخ به تعدادی از سوالاتی است که این روزها زیاد پرسیده می‌شوند.

۱- علت زلزله چیست؟

ورقه (plate) زمین‌ساختی (tectonic) ایران بین ورقه‌های زمین‌ساختی اوراسیا و عربی قرار گرفته است. حرکت ورقه زمین‌ساختی عربی از جنوب، به ورقه زمین‌ساختی ایران فشار می‌آورد و از آنجا که صفحه زمین‌ساختی ایران در شمال به ورقه پایدار توران محدود است؛ یعنی نمی‌تواند بیشتر به سوی شمال جابه‌جا شود (تا پیشرفت ورقه عربی به‌سوی شمال و شمال شرق را مستهلک کند)، به ناچار خودش به‌صورت چین‌خوردگی و گسلش، دچار تغییر شکل می‌شود. خوشبختانه ۹۰‌درصد از تغییر شکل، غیرلرزه‌ای است و فقط ۱۰‌درصد آن لرزه‌ای است. این لرزش ناگهانی و آزادشدن انرژی جمع‌شده در یک محل از طریق گسل‌ها، به زلزله منجر می‌شود.

۲- چرا در ایران بیش از عربستان زلزله می‌آید؟

مناطقی مانند عربستان و ورقه عربی، عمدتا به لحاظ زمین‌شناختی در وضعیت پایدار هستند؛ بنابراین در چنین مناطقی با وجود تغییرشکل کمی که رخ می‌دهد، زلزله‌های کمی هم می‌آید؛ ولی در ایران با توجه به پاسخ سوال اول این‌گونه نیست. ضمنا همه‌جای ایران هم به یک میزان زلزله نمی‌آید. در منطقه جنوب ایران، مثلا در شهر بندرعباس، بیش از هر جای دیگر ایران زلزله‌ می‌آید و در شهر آبادان کمتر از هر جای دیگری و این به موقعیت این شهرها در نزدیکی یا دوری از مناطق و گسل‌های فعال در پوسته ایران بستگی دارد.

۳- چرا مراکز مختلف، زلزله‌ها را متفاوت گزارش می‌کنند؟

موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در گزارش‌های اولیه، بزرگای زمین‌لرزه ۱۶ آوریل ۲۰۱۳ را ۵/۷ اعلام کرد و این بزرگا در بعضی رسانه‌های داخلی، به‌عنوان گزارش رسمی اعلام شد و دیگر اصلاح هم نشد (درحالی‌که تمام مراکز لرزه‌نگاری از جمله پژوهشگاه زلزله و سازمان USGS بزرگا را به ۷/۷ یا ۸/۷ اصلاح کردند)، همچنین بزرگای زمین‌لرزه ۱۸ آوریل ۲۰۱۳ «تسوج» در آذربایجان شرقی، در رسانه‌های داخلی به نقل از موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ۲/۵ اعلام شد، این در حالی بود که مراکز دیگر زلزله‌شناسی داخلی و بین‌المللی، بزرگا را ۷/۴یا ۸/۴ گزارش کرده بودند. این نکته مهمی است که نیازمند توجه است. یادآوری می‌شود که تمام مراکز لرزه‌نگاری بین‌المللی، اطلاعات اولیه زمین‌لرزه‌ها را منتشر می‌کنند و سپس این اطلاعات (بزرگا یا ژرفا یا هردو) را دو بار یا حتی سه بار تصحیح و مجددا اعلام می‌کنند، به‌ویژه برای زلزله‌های شدید با بزرگای ۶ به بالا. بزرگای زمین‌لرزه سراوان و به‌ویژه ژرفای آن سه‌بار اصلاح شد و بزرگا و ژرفای زمین‌لرزه تسوج دوبار تصحیح شد. بنابراین در بسیاری از مواقع، مشکل در اعلام رخداد زلزله‌ها است؛ ولی محاسبه اندازه زمین‌لرزه‌ها مانند هر اندازه‌گیری فیزیکی دیگری دارای خطاست. هرچه تعداد ایستگاه‌ها بیشتر و نرم‌افزارهای محاسبه روزآمدتر باشند، امکان اندازه‌گیری دقیق‌تر و سریع‌تر وجود دارد و هرچه تعداد کمتر باشد (یا ایستگاه‌ها از هم دورتر باشند)، خطاهای اندازه‌گیری بیشتر است.

۴- چرا زلزله ۲۷ فروردین‌ماه سیستان کم‌تلفات بود؟

در ساعت ۱۵:۱۴سه‌شنبه ۲۷‌فروردین زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ۷/۷ در نزدیکی «سراوان» و «خاش» در استان سیستان و بلوچستان روی داد. (۵۶ سال بعد از آخرین زمین‌لرزه با بزرگای بیش از ۵/۷ در ایران – البرز - و ۱۶ سال بعد از آخرین زمین‌لرزه با بزرگای ۰/۷ در شرق ایران) که در لحظات اول بیم آن می‌رفت که فاجعه‌ای در کشور پدید آمده باشد و یکی از گسل‌های جنوب‌شرقی ایران در این ناحیه نزدیک به مرز (با روند شمال غرب- جنوب شرق) مسبب رویداد باشد؛ زیرا در ابتدا، ژرفای این زلزله حدود ۱۵‌کیلومتر اعلام شد؛ ولی بعد از آنکه معلوم شد خوشبختانه زلزله‌ای ژرف و در منطقه‌ای تقریبا خالی از سکنه در ایران رخ داده است (لرزه اصلی ۶۳‌کیلومتر و پس‌لرزه‌ها همگی بین ۶۰ تا ۸۰‌کیلومتر) و با محاسبه سازوکار زمین‌لرزه (که کششی بود) و مشاهده روند تقریبا شرقی-غربی گسلش مسبب، مشخص شد که زمین‌لرزه مربوط به پهنه فرورانش مکران است و در ۳۷۰‌کیلومتری شمال ساحل مکران رخ داده است. زلزله در ایران یک کشته (خانمی که ظاهرا برای چیدن گیاهان صحرایی با خانواده به کوهستان‌های سراوان رفته بود و در اثر لغزش‌سنگ در هنگام زلزله کشته شد) و در پاکستان ۴۰‌کشته به‌جا گذاشت. احساس‌شدن این زلزله از دهلی‌نو و اسلام‌آباد و کابل تا کویت، دوحه، منامه، دوبی و شیراز و کیش و بوشهر، پرسش‌ها و نگرانی‌های مختلفی را برانگیخت و البته دلیل تمام این گستردگی محدوده، ژرفای زیاد کانون زمین‌لرزه بود. نکته مهم آنکه بیش از ۱۰۰‌میلیون انسان در جنوب غرب آسیا، این زلزله را احساس کردند. از سوی دیگر این زلزله هم دلیل دیگری شد بر اینکه کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس بر خطر لرزه‌خیزی در جنوب ایران و همچنین به‌دلیل احتمال سونامی (شبیه سونامی پس از زلزله ۱۱‌مارس ۲۰۱۱ ژاپن) و آسیب به نیروگاه بوشهر، ابراز نگرانی کنند که البته به دلایل مختلف، ازجمله عدم شباهت منطقه حاشیه اقیانوس آرام به حاشیه دریای عمان و خلیج‌فارس از نظر زمین‌شناختی و همچنین ریخت و ژرفای کف خلیج‌فارس این نوع تشبیه بی‌وجه به‌نظر می‌رسد؛ ولی بازنگری در مطالعات ریسک و ملاحظات ایمنی در کل ناحیه خلیج‌فارس و دریای عمان با مشارکت همه کشورهای حاشیه این دریاها الزامی است.

۵- آیا احتمال وقوع زلزله در دیگر استان‌های کشورمان به واسطه زلزله‌های اخیر، بیشتر شده است یا نه؟

در مناطقی که زلزله رخ داده است، همچنان امکان وقوع پس‌لرزه وجود دارد؛ به‌طوری‌که پس از وقوع زلزله‌ای با بزرگای هفت، تا حدود یک سال و زلزله‌های با بزرگای شش‌‌ریشتر، تا حدود شش‌ماه، انتظار رخ دادن پس‌لرزه وجود دارد و به‌همین‌ترتیب هرچه بزرگای زلزله کمتر باشد، پس‌لرزه‌های بعدی در دوره زمانی کوتاه‌تری رخ می‌دهد.

۶- آیا در نقاطی که نزدیک به کانون زلزله نبوده‌اند (برای مثال پایتخت) هم امکان زلزله وجود دارد؟

مناطق دیگر به گسل‌هایی که به‌تازگی در آنها انرژی آزاد شده، ربطی ندارند و بنابراین زلزله‌های اخیر امکان وقوع زلزله در آنها (گسل‌های دیگر) را تغییر خاص، قابل ذکر و قابل مشاهده‌ای نداده است؛ اما مردم سراسر ایران باید همیشه آماده باشند، چون کشورمان بیش از ۱۰۰‌گسل لرزه‌خیز (شناخته‌شده) دارد که هرکدام ممکن است دچار جنبش جدیدی شوند و بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ما در کنار این شهرها واقع‌اند و بنابراین احتمال وقوع زلزله در هر نقطه از کشور که روی گسلی لرزه‌خیز واقع شده، وجود دارد.

۷- آیا زلزله‌های اخیر به هارپ ربطی دارد؟

در مورد «هارپ» باید گفت «هارپ» فناوری جدیدی است که در آمریکای شمالی از آن استفاده می‌کنند؛ ولی اینکه بتوان با این فناوری زلزله‌های مهمی مانند زلزله بوشهر در ۹ آرویل ۲۰۱۳ یا زلزله «سراوان» در ۱۶ آوریل ۲۰۱۳ را ایجاد کرد، غیرممکن است؛ چون مثلا زلزله «سراوان» در ژرفای ۶۳‌کیلومتری رخ داده است و هیچ بشری در هیچ‌جا نتوانسته پدیده‌ای طبیعی در این ژرفا را تحریک کند یا بر آن اثر بگذارد. اثر بشر از طریق «هارپ» یا فناوری‌های دیگر معمولا بر پدیده‌هایی است که در سطح زمین یا نزدیک آن رخ می‌دهند و بنابراین اغراق در این مساله به شبه‌علم و طرح مسایل غیرعلمی و باورهای غیرواقع‌بینانه می‌انجامد. ضمنا امروزه پدیده‌ای مانند زلزله‌ها، از نظر اندازه و مکانیسم توسط ده‌ها، صد و گاه هزاران ایستگاه لرزه‌نگاری در جهان ثبت و رصد می‌شوند و این‌طور نیست که کسی بتواند با نظریه‌های خیالی آنها را توضیح دهد. این زلزله‌ها قابل بررسی و مطالعه و توضیح و تشریح دقیق هستند و نباید نه در مورد زلزله‌ها و نه در هیچ پدیده دیگری در جهان واقع، به دنبال خیال و شبه‌علم برای تشریح آنها برویم. وقتی داده و اندازه‌گیری و رصد علمی امکان‌پذیر است، چرا باید به دنبال شبه‌علم و نشریه‌های خیالی باشیم؟

۸- آیا زلزله‌های اخیر با انفجارهای هسته‌ای یا هر منبع غیرطبیعی دیگر مرتبط‌اند؟

زلزله‌های اخیر همگی تکتونیکی (ناشی از جنبش در گسل‌های فعال) هستند و جنبش در آنها به انفجارهای هسته‌ای ربطی ندارد. ضمنا انفجارها (هسته‌ای و غیر از آن) چه در ایران و چه در نقاط مختلف جهان، از زلزله‌های طبیعی قابل تفکیک هستند و هرگاه انفجاری در دنیا رخ دهد، ده‌ها و گاه صدها ایستگاه آنها را ثبت می‌کنند و نگاشت آنها مشخصات و ویژگی‌های خاص انفجارات را دارند که با زلزله‌های طبیعی کاملا متفاوتند. بنابراین عملا در کل کره زمین، امکان پنهان‌کاری برای هیچ کشور وجود ندارد، حتی اگر تمام ایستگاه‌های لرزه‌ای آن کشور در هنگام انفجار خاموش شده باشند.

۹- آیا ممکن است زلزله مهمی در مناطق پایدار رخ دهد؟

معمولا نه، ولی اگر تغییرشکل (deformation) در آن ناحیه وجود داشته باشد (حتی اگر میزان آن کم باشد)، بازگشت زمین‌لرزه‌ها در آن (با تغییر شکل کم) بسیار طولانی‌مدت خواهد بود و مثلا اگر انتظار بازگشت یک زمین‌لرزه با بزرگای بیش از ۷ در ناحیه جنوب البرز هر ۳۰۰سال یک‌بار باشد، در چنان مناطقی ممکن است هر ۲۰هزار سال یک‌بار، انتظار چنین اتفاقی بتوان داشت؛ بنابراین احتمال وقوعش خیلی‌خیلی کم است. به‌هرحال اگر منطقه‌ای اساسا پایدار باشد، مانند مناطقی از آفریقای جنوبی یا شمال سیبری و...، درآن‌صورت باید گفت که به‌دلیل ناچیزبودن میزان تغییر شکل در پوسته آن منطقه، رخداد زلزله در آن نواحی منتفی است که البته در فلات ایران ما چنین منطقه‌ای نداریم.

۱۰- چرا با وجودی که در ناحیه برخورد ورقه عربی به ورقه ایران رشته‌کوه فعال و لرزه‌زای زاگرس شکل گرفته، در نواحی دیگر ایران مانند ناحیه آذربایجان، تهران و مشهد هم چین‌خوردگی و رشته‌کوه‌های بلند و هم زلزله‌های مهم داریم؟

دلیلش آن است که تغییرشکل فقط در لبه برخورد دو ورقه رخ نمی‌دهد و در محل‌های دیگر در فلات ایران هم چنین تغییرشکلی وجود دارد. توجه کنید که ورقه ایران خود از تکه‌های مختلفی تشکیل شده و چین‌خوردگی و گسلش در محل‌های دیگر این ورقه برای مستهلک‌کردن تغییرشکل تحمیل‌شده، وجود دارد. در مجموع، این شرایط نشان می‌دهد که انتظار رخداد زمین‌لرزه در جاهای دیگر این فلات فعال و لرزه‌زا وجود دارد.

مهدی زارع. دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله

عکس: آیدین رهبر