جمعه, ۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 21 February, 2025
نقش دخالت دولت در تحول اقتصادی

هنگامیکه از خواب میخیزیم، میبینیم که در اطراف ما اشیای قرار دارد از تخت خواب و وسایل تشناب تا آشپزخانه، از نل آب خانه، برق و گاز تا رادیو، تلویزیون و یخچال، کمپیوتر و لباسهای گوناگون و غیره، که هرکدام از این وسایل ضروریات متفاوت مارا رفع می نماید. هنگامی به بیرون سر می زنیم در نزدیکترین فاصله به انبوهی کالاهای بر میخوریم که برای رفع نیازهای گوناگون بر روی هربینندهً باز است. (۱) البته با تفاوت اینکه اشیای داخل خانه مربوط به اعضای خانواده و بترتیب مورد استفاده شان است اما دربازار این کالا ها برای استفاده و مصرف مستقیم، هنگامی آماده است، تا کسی پول آنرا پرداخته و آنرا از آن خود نماید.
روزانه در زندکی فعال جوامع متعدد معاصرامروزی همه روزه به ابعداد واحجام سرسام آوری کالاها ومحصولات تولید وآماده میگردندوهم بمصرف می رسند وهرکدام از کالاها، یکی از نیاز های بشر را رفع نموده وباز تولید میگردد. جامعه معاصر امروزی علاوه برنیازهای کالائی وتولید آن، (مثل مواد خوراکی، پوشاکی ومسکن وسایر وسایل رهایشی) نیاز های خدماتی را نیزبین خود تبادله می کنند. مثل خدمات صحی، تعلیم وتربیه، خدمات راه ها ومیدانها، بانکها وبیمه ها وغیره. تولید تنوع وسیع فرآورده های مصرفی وخدماتی که نیاز های متنوع انسانها را بر آورده میسازد، تنها غرض مصرف مستقیم نه، بلکه اکثرا برای بازار تولید میگردد (هر فرآورده که هدف تولید آن بازاراست وبقیمت معینی در بازارعرضه میگردد "کالا " نامیده می شود ودرتبادله ساده فرآورده ها "محصولاتی " اند برای رفع یکی از نیاز ها) وازطریق تبادله محصولات وکالاها، انسانها وجوامع متعدی باهم رابطه میگیرند وکالاها وخدمات خودرا تبادله مینمایند، که در حقیقت نتائیج کاریا محصول کار خودرا تبادله می کنند.
جای یا مکانی که این تلاقی تبادله در آن بوجود می آید " بازار " نامیده می شود، بازار در تبادله ساده روستائی ودهاتی مکانی است که دریکی از روزهای هفته ویا درطول هفته باز است ودهقانان وصنعتکاران محصولات تولیدشده خودرا غرض تبادله ورفع نیاز های خود از تولیدات دیگران، به این بازارمی آورند وعرضه میکنند (وهم عدهً برای خدمات ببازارمی آیند تا خدمات خودرا به دیگران عرضه دارند.
این داد وگرفت که آنرا " تبادله " میگویند، در حالی صورت میگیرد که عرضه کننده محصول، مقدم از هر چیز کالای خودرا غرض تبادله وفروش با کالای دیگری از نوع دیگرمی خواهد معاوضه نمایند. اینجاست که دراین مکان (بازار) تنها کالا ها تبادله نمیگردند، بلکه علاوه بر تلاقی کالا ها، انسانها که صاحبان حقیقی یا مجازی کالا ها اند در بازار باهم روبرو میگردند که یکی بحیث فروشنده ودیگری بحیث خریداربه این مکان برای هدفی معینی دور هم جمع گردیده اند، تا معامله تبادله (خرید وفروش) را به انجام رسانند ونیاز های خودرا از نوع کالاهای متفاوتی مرفوع دارند.
اشیای که غرض فروش یا تبادله به بازار می آورند در اصطلاح اقتصادی آنرا کالا مینامند، مثل گندم، پیاز، گوسفند، بیل، داس، پطلون وکرتی وغیره. اینجا منظور از توضیح اصطلاحات اقتصادی مثل بازار، کالا، عرضه، تقاضا، تبادله، پول، ارزش، قیمت وغیره هدف نیست، زیرا خواننده محترم قسما ازاین مفاهیم برداشتهای معینی غرض فهم آن در ذهن دارند، غرض فهم ساده مفاهیم از توضیحات وتعریفات اضافی آ ن صرفنظر گردیده است. برمیگردیم بموضوع اصلی : بازار مکانی که در آن تنها در آن انواع کالا ها (اشیا) تبادله یا خرید وفروش نمیگردند، بلکه انسانها بحیث مالکین این کالا ها باهم تلاقی میگردند ودراین تلاقی ارزشهای را غرض تبادله انواع کالا ها بین خود بطور اتوماتیک، طبیعی وساده مساوی میسازند وکالا قابلیت تبادله می یابد بطورمثال ۵ کیلوگندم = ۱ متر تکه. اقتصاد دانان کلاسیک توضیح میدارند که جوهر اساسی که دردرون کالاها وجود دارد که آنرا قابل تبادله در برابر همدیگر می سازد، این جوهر مشترک نه پول است، نه تقاضا وعرضه وسایرعوامل تاثیرات کمی وجانبی را بر این تبادله دارند، قابلیت تعین ارزش تبادله کالا ها قبل از همه به جوهر مشترکی برمیگردد که درهمه کالا ها نهفته است که عبارت است ازمقدار کار انسانی است. ارزش کار وخدمات به اساس صرف انرژی وتوان فکری وخبرگی ومهارت، تعلیم وتربیه به اساس معیار زمان سنجش میگردد، کار مشترک نهفته در هر کالائی جوهر تبادله وارزش مصرفی کالاها را میسازد. خریدار وفروشنده هردو به بازار می آیند، اولی میخواهد کالای را بخرد ودومی کالای خودرا می فروشد، یا هردو میخواهند دریک تبادله ساده کالای خودرا تعویض کنند.
بعداز یک چانه زنی کوتاه هردو به تبادله توافق می نمایند یعنی در مثال بالا ۵ کیلوگندم = ۱ متر تکه. یا برسر قیمت هردو توافق میکنند وکالا درمعیارپولی ارزش خودرا با کالای دیگر مساوی می سازد. به این ترتیب جامعه ای امروزی در داد وستد نه تنها ساده، بلکه خیلی پیچیده ای مانند تار عنکبوت در گیر است. پول که بحیث وسیله ساده تبادله ظهور کرد، امروز تسلط خدایگونگی وبت وارگی خودرا بر انسانها تامین نموده است وانسان را که آفریننده ای تمام نعمات وکالا ها است در خدمتش ذلیل ساخته است. وعدهً محدودی از طریق بدست داشتن پول تسلط برانسانها وسرنوشت بشریت را بدست گرفته اند. درعرضه خدمات نوع کار ومهارت کار وهم زمان کاردر نظر است،که در برابر آن مقداری معینی پول یا کالای دیگری معادل ساخته می شود. تمامی این روابط بین تولید کنندگان (عرضه کنندگان) ومصرف کنندگان (تقاضا کنندگان) در حالی بوجود می آید که هردو طرف کالای را ببازارآورده وبه معرض تبادله قرار میدهند. (هیچکسی کالای را بطور رایگان ببازار نمی آورد). در حقیقت ارزشهای رادربرابرهم قرار میدهند وآنر بمعیار پولی وزمان کارومهارت تولید کنندگان ارزش تبادله می نهند که باپول تبادله میگردد که معادله اول تبادله ساده کالا = کالا وحالت دوم آن « کالا = پول » است. در این تبادله کالاها، اصطلاحات ذیل معرف مفاهیم معین این تبادله اند که مفاهیم اقتصادی بدان گفته می شود که عبارت از تولیدکنندگان ومصرف کنندگان یا دارندگان کالاها ونیاز مندان آن است.
اصطلاحات اقتصادی عرضه وتقاضا، پول وقیمت، بازار وتبادله یا خرید وفروش از همین جاناشی می شود وتکامل می یابد. بعدا به این مفاهیم بطور مختصرتحت عنوان تراکم سرمایه وبازاروبوجود آمدن طبقه متوسط بورژوازی خواهیم پرداخت. یکی ازاشکالی دیگری سازماندهی روابط انسانها دروجود دولت است، که بوجود آمدن دولت پدیده ازلی نبوده درزمانی معینی دولت ها ظهور وتکامل یافته اند. دولت علاوه برمناسبات اقتصادی انسانها سایر اشکال متنوع روابط انسانهارا پوشش می کند ونظم میدهد. با بوجود آمدن دولت بحیث ناظم جامعه وتامین کننده صلح ورفاه وترقی بطور کل هم مصرف کننده است وهم خدمات وکالاهای را عرضه میدارد که تمام جامعه از آن مستفید میگردد بطور مثال ارائیه قوانین نظم وآرامش، ایجاد نیروهای امنیتی وصلح وهم مسایل تعلیم وتربیه وصحت اتباع وترقی وسطح رفاه اجتماعی نیز بدولت تکیه می نماید. همانگونه هنگامی که بکار روز مره می پردازیم، بیشتر از کالاهای که در بازارویاخانه در برابرما قرار دارند، کالاهای خدمات اجتماعی نظم عامه دولتی در برابر ما گسترده است که بطور اجباریا دواطلبانه از آن بهره میگیریم ودربرابرآن تمام جامعه به انجام وظایفی ومکلفیت های خدماتی ومادی وفرهنگی درچوکات نظام قانونی ـ حقوقی، اجتماعی ـ اقتصادی مکلف گردیده است، بدان باید پرداخته شود مثل انواع مالیات وتکس هاوبیمه های اجتماعی، مجاز ها وممانعت های اجتماعی وصدها گونه پرداخت های متنوع بدولت همه روزه مارا رنج میدهد.
یعنی در جوار طبیعت وانسان، موجودی هستی یافته که از یکطرف نظم اجتماعی را سازمان میدهد واز طرف دیگردستآوردهای بشر را برطبیعت گسترده واستفاده از آنرا برای همه سهل تر ومساعدترساخته، یعنی رابطه انسانهارا با طبیعت سازمان میدهد وطبیعت رابطور مساعد وآگاهانه در خدمت تمامی جامعه قرار داده واستفاده موثرومفید را سازماندهی می نماید. استفاده از جنگلات، آبها، زمین وهواوزیر زمین وفضا رابطور مثمر ومفید بسود همه وآینده بشریت قرار میدهد. غرض فهم اینکه مداخله دولت در اقتصاد یا بهتر است گفته شود که : سهم دولت درتنظیم اقتصاد میتواند مفید باشد یاخیر؟ یا سرنوشت زندکی جامعه ومردم به اصطلاح بدست کور بازار، که درحقیقت با ظهور سرمایه داری وشعار لبرالی تجارت وآزادی آن بزرگ ترین دستآورد های تجاری صنعتی وتحولات اجتماعی را نصیب بشریت نمود وبار سنگین استثمار واستعمار سرمایه داری را بر دوش توده های وسیع کشور های سرمایه داری وکشور های مستعمره ونیمه مستعمره هرچه بیشر سنگین تر ساخته است. سوال اینکه :
ـ غرض درک مسئله مداخله دولت در تنظیم اقتصاد یک کشورنه تنها مداخله، بلکه بحیث یکی از عمده ترین وظایف دولت «تنظیم امور اقتصادی، ترقی ورفاه اجتماعی » را متضمن است یاخیر؟ آیا نیاز است برای توضیح بیشتر مسایل فوق بمفاهیم طبیعت، انسان ودولت شویم ؟ یا با نادیده گرفتن دولت ودولت بورژوازی، سرمایه داری وآزادی بازار، تجارت وانسان ومناسبات انسانها وتساوی حقوق ـ آزادی ودموکراسی، رفاه وترقی اجتماعی وغیره را بحیث وظایف اجرائیوی وتاخیر ناپذیرمعاصر دولت ها می توان درجامعه ای معینی صرفنظر کرد؟
یا مطلوبه نیاز های امروزی را مثل آزادی ـ ترقی ورفاه اجتماعی وغیره را کی تامین ونظارت نماید.؟ بالاخره آیا می توان از نقش دولت در مسایل توسعه اقتصادی، وضع واجرای قوانین وتامین عدالت اجتماعی چشم پوشید ؟ مفاهیم دولت دموکراتیک ودموکراسی خود بحیث مفهوم ومقولهً اجتماعی ـ سیاسی به انسانهای داخل نظم اجتماعی (بمفهوم مردم، دولت و سرزمین . . .) بحیث وسیله یاری رسان است تا بمدد این شیوه بتوان سهم مردم را در انتخاب دولت وازاین طریق مشارکت مردم رادر تنظیم امورجامعه ودولت (ازنظم اجتماعی گرفته تا مسئله امنیت وجنگ ودفاع در برابر تجاوز خارجی وبخصوص مسئله ترقی ورفاه اجتماعی تا تنظیم امور اقتصادی وغیره) توسعه وتحکیم کرد. نیاز است بعضی مفاهیم بصورت ابتدائی وموجزء ارائه وتوضیح گردند تا توانسته باشیم بقدر فهم وتوان این مقال در توضیح « نقش دولت غرض بازسازی، ترقی ورفاه اجتماعی» که آیا کار ساز است یاخیر ؟ آیا تجارب کشورهای پیشرفته با اتکا بدولت های مستحکم ومضبوط متکی نه بودند ؟
دولت های استعماری وامروز دولتهای سرمایه داری که ازمیراثهای گذشته بهره مند هستند چرا برای کشورهای در حال توسعه وکشور های فقیر بازار آزاد وتجارت آزاد وعدم مداخله دولت در امور اقتصادی را توصیه مینمایند ؟ آیا با سیاست های بازارآزاد، دولت امروزی افغانستان وشرکای بین المللی آن با تمام وعده ها وادعا ها ی ومصارف هنگفت ملیارد ها دالری راه بمنزل مقصود میبرد ؟ یا تحت نام اقتصاد بازار آزاد، همه هستی کشور را به تالان وچورچپاول گذاشته اند ؟ وسوالهای دیگری که از لحاظ تجارب تاریخی ونقش دولت هادر سازمان دهی اقتصاد وتوده های ملیونی واستفاده ازامکانات داخلی وجهانی بدون در نظر نگرفتن دولتها ممکنست یا خیر؟ وسوالهای ومسائلی بی شماری را باید جواب یابی کرد وبه بحث گذاشت که این بزعم نویسنده این سطورکوششی است باتمام کمبود ها ونا رسائیها بطور ابتدائی. امید است که خوانندگان منت گذارند ونظریات وانتقادات وبحثهای رادراین راستا به پیش کشند. انسان ـ طبیعت و دولت
از ابتدای پیدایش بشر برروی کره خاکی برای ادامه حیات دارای نیازهای بوده و آنرا از مراحل ابتدائی بحیث خانواده، قوم و قبیله . . . تا جوامع امروزی برروی طبیعت گسترده وخشن بدست آورده و بمدارج عالی امروزی رسانده است. انسان بحیث موجودی اجتماعی همواره در معرض خطراتی درگستردهً خشن ولجام گسستهً طبیعت وحیوانات درنده، نیاز به تعاون ومبارزه داشته است. و هم برای زیست بهترواستفاده از طبیعت درحال مهاجرت وکوچ به سرزمینهای مساعدتردارای اقلیم گوارا، شرایط مساعد آب وهوا درتلاش وتکاپوبود. مهاجرت ها وکوچ ها بطورگله ئی یا گروهی وهم بعضا باعث نزاعها وزورـ ـ آزمائیهای محدودشده وهم عکس آن باعث تعاون وهمکاری وبعدها تبادله نیزبه اثر این کوچها بعمل آمده است.
تماسهای جدید باعث مراودات وتبادلات فرآورده هاومحصولات بیشتروآمیزش های جدید گردیده، باعث تعاون بیشتر وپیدایش رمزها وکلمات وزبان گردید، زبان بحیث کلید گشایش وانتقال تجربه وآزمایش دستآوردهای بشربرطبیعت و تامیم شناخت وانتقال تجارب ودستآوردها ی جدید مثل استفاده از آتش وآهن، نگهداری حیوانات وزراعت که بطور همواره با این کوچها با انسانها همراه بوده نقشی موثری در فرآورده های شان ونیاز های شان داشته است. امروز دانشمندان باستانشناسی وفسیل شناسی به اثرآزمایشها وحفریات غرض شناخت فسیلها وادوات بازماندهً اززندگی ملیونهاسال قبل انسانها بما خبر میدهد، وبه اثبات می رساند که انسان اولیه خلاف نظریهً قبلی که " شکارچی وگوشت خوار" تصورشده بود، به اعتقاد امروز، گذشتهً زیست انسانها (به اثرآزمایشها ی باستان شناسی وفسیل شناسی تکامل یافته) روشن شده است که انسانهای اولیه خودش طعمه وشکارطبیعت ناگوار وحیوانات درنده بوده اند. " شکار بودن " و" طعمه بودن " انسان بدوی را قادر ساخت که غرض رفع خطربه تعاون وهمکاری روی آورد. این تعاون وهمکاریست که به انسانهای اولیه کمک می نماید، تا دربرابر دشمن مشترک خود (طبیعت وحیوانات درنده) باهم متحد وداخل همکاری وتعاون گردند ورمزها وکلمات مشترکی زبانی را مورد استفاده قرار دهند. ایجادتعاون بحیث عامل اساسی اجتماع افراد وجامعه عمل کرده، بتدریج طی ملیونها سال شکل گرفته است.
شکل گیری جامعه اولیه را که به اثر تصاند وتعاون وهمکاری ایجاد گردیده، عامل تقسیم کاروباعث ازیاد فرآورده های محصولات اجتماعات اولیه میدانند. تبادله به اثرمستقیم محصولات اضافی انسانها واجتماعات اولیه بوجود آمد، که باعث تصاند وتبادل تجارب وبوجود آمدن کلمات وزبان مشترک شده است.. منظور از توضیحات بالا آنست که بطور بسیار مختصر وموجز بوجود آمدن اجتماعات اولیه وتبادله فرآورده های معیشتی بین افراد واجتماعات بدوی که باعث تکامل سطح تعاون، همکاری وتکامل جوامع بشری شده ودر ارتقای آن تاثیرمستقیم داشته است ومعرف تاریخی جامعه امروزی است. تبادله که یکی از اشکال همکاری بین انسانها واجتماعات اولیه وبدوی است، که بصورت های جنس باجنس یا جنس دربرابر کار یا اجرای خدمت وپاداش که بعدا بیک کالای معین مثلا پوست ارتقا نموده است که این نوع تبادله تا امروز دربین اکثرقبایل چه درافریقا وآسیا وامریکای وسطی وجنوبی وحتی دنیای متمدن هنوزهم بین مردمان وجوامع متعدد مطرح وحتی مروج است. ظهور «دولت » وهم « بازار » که خود مظهر از تکامل اجتماعات اولیه بیک جامعه دارای نظام وآغازتمدن بشری است که « ژان ژاک روسو» آنرا بمثابهً « قرادادی اجتماعی » ازدرون خود جامعه بطوررضایتکارانه وآزاد بوجود آمده ومی تواند فسخ گردد.
برمبانی این قرار داد، اکثریت جامعه بتولید محصولات وفرآورده ها میپردازندوبقول « آدم سمیت » «ثروت » می آفرینند، وبخشی ازاین ثروت را در اختیار دولت قرارداده، تا دستگاه عریض وطویل دولتی را غرض ایجاد « نظم » و« جنگ » وهم تامین « نظم اقتصاد » تامین نمایند. روسو معتقداست همانطوریکه این قرارداد بوجود آمده وقابل اجرا دانسته می شود بهمان ترتیب میتواند فسخ گردد (۲). امابه نظریه مروج دولت دموکراسی ودولت اکثریت مردم (۳) که درآن زمام دولت بدست نخبه گانی بقول ماکیاولی، هابز ومنتسکیوتحت عنوان ارستوکراسی مورد بحث قرارداده اند، اداره میگردد، که « حکومت بهترین » را معنی است ونزد افلاطون مرادف به « حکومت خردمندان ودادگران » یا «اشراف سالاری » را مفهوم است. بااین همه درطول تاریخ، قدرت سیاسی، بویژه در غرب، به چنگ خداوندان بزرگ ثروت یا توانگران افتاده است ودر امارات وخلافت ها ی اسلامی وشاهان وجمهورهای که حکومات توانگرانست، بدست اشراف اداره گردید ه وتاریخ جهان بخصوص تاریخ کشورما افغانستان از این نخبه گان خودکامه، مستبد ووحشی مملوبوده است. درفرهنگ سیاسی امروز کمتر واژه یامفهومی مصطلح ترـ ودرعین حال ـ گیچ کننده تر از واژه دموکراسی بکار برده می شود، بخصوص در کشور ومطبوعات امروزی ما خبرگان کشوری میخواهند، انبوه مسائل عقب مانی تاریخی، جنگ وبنیاد گرائی، زرع تریاک، چور، چپاول وفساد اداری وفقر گسترده مردم وغیره را تحت نام دموکراسی ساده ساخته حل شده اعلان دارند ودموکراسی را به اذهان عامه طوری توجیهی مینمایند که گویا یک «عطیهً امریکائی» است وبس.
نه اینکه برتاکید مبارزات وقیامهای متعدد تاریخی توده ها از قیامهای بردگان برای آزادی، قیامها وشورشهای توده های دهقانی دردوران فئودالیزم وبا ظهور سرمایه داری که طبقه کارگر منسجم وسازمان یافته بحیث طبقهً ئیکه آگاهی سیاسی بدرون آن راه یافته وسازمانها واتحایه ها وسازمان سیاسی بین المللی را دراروپا وسراسرجهان غرض صعود بر قدرت سیاسی وسرنگونی سرمایه داری وساختمان سوسیالیزم را مطرح ساختند متکی است. فهم تاریخی نظام دموکراتیک که بطور مستقیم بر پا فشاری ومبارزات وقیامها وشورشهای توده های وسیع زحمتکشان در طول تاریخ بسته است. نتائیج ودستآورد های آن بطور مستقیم به طبقه کارگر جهانی وشرکت توده ها وبخصوص طبقه کارگرکه این خواستهای اشتراک وسهم گیری واداره مستقیم دولت هرچه بیشتروبرازنده در سرلوحه ً مبارزه آگاهانه سیاسی برای تصرف دولت مطرح ساخت واز آنهم فراتررفته دولت کارگران واعمار سوسیالیزم را مطرح ساختند. قیام های بردگان برضد برده داران، دهقانان علیه فئودالها، اشراف وکارگران علیه بورژوازی، قانونمندی تاریخی تکامل واشکال مطرح دولت ها وتوده هارا شکل وسازمان داده، هم بطور ساده نمیتوان نظام دموکراسی را تنها برشالودهً اعلامیه ها ورسایل وهدایات وفضایل نخبه گان بطور انتزاعی ومجرد مهر اجرائیوی وتاریخی زد واینکه گفته می شود دموکراسی نظام اکثریت مردم ومراجعه به آرای همگانی مردم میگردد، این مراجعه به آرای همگانی ناشی از خواست وتعمیل ارادهً بالقوه وبالفعل زحمتکشان است برای تعین سرنوشت خود بدست خود. وتازه این نظرکه ناکامی در رسیدن بیک آرمان سبب فروپاشی یک جامعه خواهد شد، که نظریه پردازان نبود دموکراسی میگویند وجامعه را در مجموع وروشنفکران وسیاسیون جوان را بخصوص ازدست زدن به تحولات می ترسانند (۴) تا استعمار بتواندبر اذهان مسلط گردد وجامعه از نفس بیافتد وروشنفکران ونسلی از جوانان سیاسی کشور آرمانهای خودرا در پای استعمارگران نفله سازند، واز اینروست که ایده آلیسم آنهاعمدا از یک توضیح تاریخی قابل اعتماد فاصله میگیرد. افزون براین نکته، نظریه پردازان دموکراسی، تاریخ واقعی لیبرال دموکراسی و دموکراسی سوسیالیستی را نادیده می گیرند. مفهوم و ارزش گذاری دموکراسی در گذر زمان تغییر یافته است، و نه کاپیتالیسم نه لیبرالیسم می توانند ادعا انحصاری نسبت به آن داشته باشند. تا نیمه دوم قرن نوزدهم، دموکراسی به معنای حکومت طبقات فرودست یا ستمکشان بود، و تقریبا تمام متفکران سیاسی از ارسطو تا بنیان گذاران ایالات متحده امریکا مخالف دموکراسی بمفهوم «حکومت فرودستان » بودند. از همه مهمتر، لیبرالیسم به گزینش ورقابت ارزش می نهد - گزینش و رقابت بین احزاب در عرصه سیاسی و بین کالاها در بازار. دموکراسی به تدریج به ایالات متحده و دیگر جمهوری های لیبرال آمد و پس از آن نه همچون حکومت به وسیله طبقات فرادست آن گونه که گفته شد، بلکه به صورت شرکت طبقات فرو دست در انتخابات، مانند گسترش حق رای نخست به مردان بدون دارایی، وسپس به بردگان سابق، زنان ونوجوانان نیزدر قوانین این دولت ها راه یافت. از نظر تاریخی، سوسیالیسم نسبت به دموکراسی داعیه ای نیرومندتر از لیبرالیسم دموکراتیک دارد.
در حالی که لیبرالیسم تنها بتدریج دموکراسی را به عنوان یک ارزش پذیرفت، سوسیالیسم از همان آغاز مفهوم کلاسیک آن، حکومت طبقات فرو دست را در بر گرفت. مارکس در مانیفست کمونیست در ۱۸۴۸ گفت: «نخستین گام در انقلاب طبقه کارگر، فرارویی پرولتاریا به جایگاه طبقه حاکم، به منظور پیروزی در پیکار برای دموکراسی است.» در حالی که لیبرال دموکراسی گزینش (انتخاب) را تحسین می کرد، دموکراسی سوسیالیستی برابری، به مفهوم لغو ارجحیت، تسلط، و استثمار طبقه سرمایه دار را ارزش می نهاد، درست همان گونه که لیبرالیسم اشکال دموکراسی را تجربه می کرد، سوسیالیسم مکانیسم های دموکراتیک را متحول می ساخت. « لنین» استدلال می کرد که کارگران به طور خلق الساعه و خود به خود اندیشه سوسیالیستی و سازمان های انقلابی را به وجود نمی آورند، در نتیجه حزب پیشاهنگ می باید انقلاب سوسیالیستی را رهبری کند. اما، حکومت حزب پیشاهنگ همان حکومت به وسیله کارگران و دهقانان نیست. درگذر زمان، سوسیالیسم ناچار بود راه های افزایش مشارکت و کنترل به وسیله کارگران و دهقانان، از جمله گسترش عضویت در حزب کمونیست و توسعه شوراها، اتحادیه ها و دیگر سازمان های توده ای را متحول سازد.
آنانیکه نظریه بوجود آمدن دولت رابه اثر قراردادی اجتماعی بین افراد جامعه ونخبه گان ارج قایل اند. معتقداند ؛ " درچنین وضعیتی بین قدرت طلبان وانسان کوشا توافقی صورت پذیرفت مبنی براین که درمقابل سهمی از محصول،قدرت طلبان از جان ومال انسان تولید کننده حفاظت نمایند. بدین ترتیب اولین دولتهای جهان متولد شدند وتمدن بشر آغاز گردید. " (۵). زمین نیزبوسیله ای تبدیل شده بودکه به ازیاد این فرآورده ها کمک می کرد. با ازدیاد اینهمه محصولات انسانها بخوبی میدانستندکه بهترین راه تامین نیازهای بیشتر شان یکی هم دادوستدتوام با رضایت متقابل است.
جامعه همخون وبسته ابتدائی وابسته بیک مادر(مادرسالار) که در داخل خودبه تقسیم کاروتبادله نیازنداشت به تدریج به اثر آمیزش باسایر خانواده ها (خانواده نه بمفهوم امروزی) واستفاده از زمین مسکن گزین گردید ومنطقه ای یا چراگاه وآبی رااز خود دانسته، باعث ظهور مالکیت جمعی ومشترک میگردد، که ظهور مالکیت جمعی وجابجائی وزراعت، چشم طماع ومتجاوزین وحسودانی را تحریک مینمود که براثرکوچها وجابجا شدنهای اجباری گذر شان به این جمعیت های متوطن شده می افتاد وحالت این نو واردین (بطورفردی یا جمعی) ازدوحالت خالی نبوده. حالت اول اینکه بطوررضایت وتوافق نو واردین را درپهلوی یا بین خود جا میدادند وتعاون وسیعتربوجود می آوردند. در صورت دومی بتصادم وزور وغلبه یکی بردیگری انجام میشد که مقهور ومغلوب بطور حتمی به نیستی میرفت. بدین ترتیب غالبین برای غارتگری خود ومغلوبین برای دفاع خود نیاز به سازماندهی ونظم داشتند، ابتدا ی این نظم بطور طبیعی در وجود خانواده از مادربه ریش سفید وکلان خانواده وهم رئیس بالاخره در وجود نظم بالاتراز رئیس قبیله در مفاهیم دولت های ابتدائی وساده خودرا متمرکز ساختند وتوجیهی برای هجوم وتصرف وهم دفاع می تراشیدند.
تقسیم کارواستفاده ازآتش، آهن وساکن شدن واستفاده از زمین که باعث ازیاد محصولات وزمینه های ایجاد مبادله فرآورده ها را بین انسانهای اولیه پی ریزی کرد وتملک جمعی برزمین، حیوانات ومنابع آب وابزارکار وغیره، باعث بهبودی دروضع دامداری، مالداری وزراعت شده ودر نتیجه فراوانی محصولات را سبب شد. عامل جابجائی ومسکن گزین شدن در سرزمین واحد عامل ایجاد مالکیت وسرزمین مشترک هم خونی وسرزمینی را بین انسانها تقویت کرد. ازهمین جا تجاوز ودفاع از سرزمین وزندگی بین انسانها شکل میگیرد. عده ای متوطن درجغرافیائی، مورد تجاوز عدهً قرار گرفت،. مفاهیم دفاع از سرزمین وهستی، از مفاهیم تصرف،اشغال وتجاوزسرچشمه میگیرد وبه امروز جوامع در اشکال متعدد آن انتقال وتفسیر میگردد. مبادله که درمسیرخویش از مبادله جنس به جنس به مبادله اجناس دربرابریک جنس واحد مثلا پست واشیای دیگر... وبالاخره به صکوک، فلز نوت های کاغذی واوراق بهادار، سهام وغیره تکامل یافته است.
جوامع در نتیجه آشنائی با آتش، آهن واستفاده ازآن وساکن شدن واستفاده اززمین که باعث توسعه ـ روابط پیهم درآمیزش وخیزش جوامع متعدد، در مناطق وسرزمین های جداگانه باعث ایجاد تمدنهای اولیهً گردید. تمدنهای اولیه در مسیر تکامل خویش راه طولانی وپرپیچ وخمهای دشوار نسلهای بشررا طی ملیونها سال مشقات ومحرومیت وزورگوئی پشت سر گذاشته است، که بشر امروزتاهنوز قادر نگردیده از جوامع اولیه اطلاعات وآگاهی هارا تعمیم دهد. آگاهی بشراز طریق حفریات باستانشناسی، آبدات وفسیل های بدست آمده ویا روایات افسانوی اساتیر وپادشاهان وپیغمبران وفرستاده گان پروردگاریکتا وخداوندان متعدد که انسانها به پرستش وترحم آنها نیازواز قهر وغضب آنان خودرا در امان میخواهند، تمام این رسیده هااز گذشته های دور از ۷ هزار تا ۸ هزارسال پیش نمی رود، با آنکه زندگی بشربرروی کرهً خاکی از ده ها ملیون سال بیشتر تخمین زده می شود. آخرین یافته ها وآزمایشهای فسیل شناسی نشان میدهد که قدامت هستی انسانهای که آتش می افروختند واز سنگهای تراشیده بحیث ابزار کارگرفته، بدور اتش می نشتند آخرین یافته های فسیلی واشیا از۴ ــ ۴.۷ ملیون سال قدیم را دربر می گیرد.
نوشته های که تاهنوز خوانده شده اند ورسم الخط های مصر وبین النهرین که خوانده شده اند در حدود به ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد می رسند. به این ترتیب دیده می شود که زندگی بشر، بخصوص اولین مبادله فرآورده هاوامیزشهای اجتماعی ـ اقتصادی در کدام مناطق وبین کیها انجام شده وانسان اولیه ازچه راه های به تمدن امروزی راه یافته بردانش امروزی هنوزنامکشوف است، امابا مشاهدات بر آثاروابدات گذشته تخمین وحدس وگمانهای قرین بواقعیت نشاندهنده آنست که انسان در مسیرتحولات ملیونها سال تکامل بطی که درتماس با طبیعت ومراودات وبقای نسل ودادوبستانهای متعدد بقول معروف " هم خودرا وهم اطراف خودرا تغیر داد " وشناخت. انسان از پدیده های طبیعت وتغیربتولید اشیای مادی غرض رفع حوایج از ابتدائی به ارتقا ئی تولید کالائی برای فروش به بازارکه دیگر این کالا ها تنها برای رفع مصرف انسانها تولید نمی گردند، بلکه برای ابعاد گستردهً بازاروغرض فروش تولید میگردد. تولید کالائی معاصرامروزی تنها رفع احتیاجات وتوزیع ومصرف را درنظر ندارد، بلکه ابعاد این کالا به رونق بازار، ارزش اضافی به سرمایه وهرچه بیشتربازتولید وتراکم سرمایه خدمت می نماید.
● تراکم سرمایه و پیدایش صنعت بورژوازی ـ دولت استعماری
▪ تراکم سرمایه
تراکم سرمایه که به اثرازیاد محصولات وتبادله آن بین انسانها واقوام وجوامع متفاوت ومحصولات گوناگون میسرگردید، تبادله ازمحصولات دامپروری وزراعتی تا صنعتی وغیره را دربر میگیرد. ناگفته پیدا است که در عقب هر محصول وکالا در تبادله نه تنها محصولات وکالاها در برابر هم قرار میگیرند، بلکه انسانها که مالک محصول وکالاها اند عملیه تبادله را جاری می سازند. تبادله یک محصول به محصول دیگریا چندین محصول دربرابر یک محصول وبالاخره دربرابر پول. (پول واحد ارزشی مشابه برای همه کالا ها)
پیدایش پول فزیکی نه تنها امرتبادله کالا ها را سهل ساخت، بلکه مکان واحدی (بازار) را بوجود آورد تا صاحبان کالاهای مختلف دراین مکان باهم غرض تبادله متلاقی می گردند وکالاهای خودرا بطور آزاد (البته کلمه آزاد نسبی است، زیرا هیچگاه خریدار وفروشنده درهیچ بازاری آزاد نیستند) به تقاضا کننده گان یا داواطلبان، کالاها را عرضه میدارند، مقداری از اشیای تولید شده در برابر مقداری از واحد پول مروج هرجامعه یا محصول وکالای دیگری تبادله میگردد. بازار روستائی را درنظربگیرید که زارع محلی کچالو وپیاز خودرا در برابر محصولی معینی تبادله می نماید وبا آن احتیاج خود وخانواده خودرا از محصولات ازنوع دیگر مثل شکر، چای وکفش وغیره رفع می نماید.
در یک بازار روستائی که مولدین خود مستقیما داخل تبادله میگردند، تبادله بیشتر مستقیم است اما زمانیکه پول یعنی وسیله جدید تبادله بمیان می آید تا تبادله را سهل سازد دیگر نیاز نیست تا دارنده محصول در پی جستجوی کالا ی مورد نیازش وتعین ارزشی ومقداری تبادله اش با صاحبان محصولات دیگر چانه زنی نماید. موجودیت پول وبازاراین مشکل را حل می سازد، تولید کننده کالا، کالارا با مقداری معینی ازپول تبادله وبا همین پول از نوع دیگری کالا در مثال بالا، شکر وچای تهیه می نماید، به این ترتیب بازار وپول تبادله را سرعت می بخشد. کالاها بمصرف می رسند وازبین می روند وزایل می شوند اما پول در روند تبادله ازبین نمی رود، از خریدار به فروشنده وبهمین ترتیب از فروشنده اولی به خریدار دومی وفروشنده سومی الی اخیر در تحول است ودرهر بارکالای را با آن می توان خرید، که فرمول سادهء آن کالا ـ پول ـ کالا است، پول درتبادله محصولات متفاوت رول میانجی را بازی وتبادله را سهل ساخت، زیرا کالاهای متفاوت ارزش تبادلوی خودرا به واحد پولی معینی مساوی ساختند. اینجا دیگر صاحبان محصول مجبور نیستند محصول خودرا دربرابر محصولی دیگری ارزش بندی وتبادله نمایند،بلکه آنرا با پول تبادله نموده وپول ارزش تبادله کالا را درخود حمل میکند ومیتواند بطور ساده ذخیره ونگهداری گردد.
به این ترتیب وظیفه پول علاوه به معیار یا مقیاس تبادله، وسیله ذخیره نیزمی باشد. تبادله که باعث پیدایش افرادی جدیدی بنام تاجر (سودا گر) وربا خوارگردید که بطور ابتدائی این افراد محصولات راغرض بدست آوردن سود با قبول خطروریسک ازراه ها ی پر خطر، بجاهای دور دست انتقال داده بفر وش می رساندند، که بتدریج باعث تراکم ثروت از طریق سود، بشکل زمین، تعمیر،معادن وجواهرات ـ زیورات وپول می شود، که معادله آن : پول ـ کالا ـ پول است که در هر برگشت خود مقداری از پول بیشتر را به سوداگر یا تاجر ببار می آورد که باعث تراکم ثروت ودر نتیجه باعث تراکم سرمایه بدست طبقهء معینی که آنرا سرمایه دار گویند میگردد. اینجا صاحبان پول (ربا خواران وتاجران) فعالیتی کاملا متفاوت با فعالیت دهقان کوچک یا صنعتگر دارد، وی با مقداری کالائی ببازار می آید، دیگر تنها برای خرید نمی فروشد، بلکه برای فروش می خرد. برعکس صنعتگر یا روستائی (در مثال اولی) می فروشد تا کالاهائی متفاوت با آنچه خود تولید کرده بودخریداری کند (کالا ـ پول ـ کالا)، اینجا هدف بر آوردن نیاز ها است از محصولات متفاوت دیگر. در صورتیکه صاحبان پول عمل «خرید برای فروش» را صرف غرض رفع نیاز های خویش انجام نمی دهد، بلکه برای تاجر صاحب پول (بانکدار) «خرید برای فروش » تنها زمانی مفهوم پیدا میکند که فروش کالای خریده شده هنگام ورود ببازارمبلغی بیشتر ببار بیآورد. هدف ربا خوار وتاجربرای افزایش ارزش پول، توسط «ارزش افزوده شده » وتحصیل ثروت بحیث هدف قرار دارد. انگلس درضمیمه ای برسرمایه جلد سوم به تفصیل به پیدایش سرمایه وسرمایه داری وتصرف ارزش اضافی می پردازد ومی نویسد :
ـ " همین جریان مبادله میان محصولات دهقان واجناس صنعتگران شهری هم بخوبی صدق میکند. در ابتدا این معامله پایاپای مستقیما صورت میگیرد، یعنی بدون وساطت تاجر ودر روزهای بازار شهر، موقعی که دهقان می فروشد ودر همان حال خرید میکند. در اینجا هم، همچنین، نه تنها دهقان شرایط کار صنعتگر را می داند، بلکه این هم با شرایط کار دهقان به همان خوبی آشنا است. زیرا صنعتگر خود هنوز یک نیمه دهقان است ؛ اونه تنها یک باغچه سبزی ومیوه دارد، بلکه خیلی از اوقات صاحب یک تکه کوچک زمین، یادو گاو، خوک، مرغ وخروس هم هست. بنابراین، مردم در قرون وسطی می توانستند با دقت قابل ملاحظه ای بر هزینه های تولیدی یکدیگر برای مواد خام، مواد کمکی، وزمان کارـ حد اقل در حدوداجناس مورد مصرف روزانه عموم، نظارت نمایند. " (۶)
وهم چنان می افزاید : " مهمترین وقطعی ترین پیشرفت دراین زمینه، تبدیل کالای پول به پول فلزی بود، که درهرصورت نتیجه آن عبارت ازاین بود که تعین ارزش به وسیله زمان کار دیگر بهیچوجه در سطح مبادله کالا قابل مشاهده نبود. از نقطه نظر عملی، پول معیاربی چون وچرای ارزش شد، هر چقدر گوناگونی کالاهای که به عرصه تجارت قدم می نهادبیشتر گشت، هر چقدراین کالاها از کشور های دوردست ترمی آمد. زمان کار لازم برای تولید آنهاکمتر می توانست کنترول گردد. " (همانجا ص.۱۳۷.) بقول انگلس در جامعه ساکن بود، دهقان بحیث مالک آزاد وصنعت گر شهری، مشتریان، بازار، مهارت فنی بصورت میراثی ادامه می یافت. در چنین جامعه ای ؛ " سپس تاجر به این دنیا وارد شد که می بایستی با او انقلاب آن اغاز گردد. اما نه به عنوان یک انقلابی با وجدان، بلکه برعکس، بامایه گذاشتن از گوشت واستخوان همین مردم. تاجر قرون اوسطی به هیچوجه یک فردگرا نبود ؛ او در اصل عضوی از جامعه ومانند تمام هم عصران خود بود ". (همانجا ص. ۱۳۸).
تبادله که باعث پیدایش پول گردید، مبادله هرچه سریعتربه نقاط دوردست تروپر خطرتروبا قبول ریسک توسعه یافت وافرادی جدیدی به قول «انگلس» به این دنیا وارد شدند که تجار یا (سودا گر) بودند. این سوداگران توانستند مبادله را از مرزهای یک جامعه بسته وتک محصولی بیک جامعه باز، دارای بازار که در آن پول وسیله تعین ارزش ومبادله کالاها است ارتقا دهند. (جامعه بسته مثل خانواده، قوم وعشیره وغیره را شامل میگردد که تبادله در آن جنس در برابر جنس، که ارزش زمان کارهمدیگر را مبادله کنندگان این نوع جامعه بخوبی میدانند درجامعه امروزی این نوع تبادله هنوز هم اکثرا رواج داشته وتبادله بطورمستقیم و جنس در برابر جنس مبادله میگردد. رواج روز های بازار هفته که دهقانان محصولات خودرا به مشتریان عرضه میدارند در اکثر کشور ها هنوز هم نشانه تبادله قرون اوسطی است، زیرا دهقان مستقیما محصول خودرا با قیمت پولی مناسب که به اثر چانه زنی به ارزش محصول مبادله می کند. (ارزش کارمتوسط)). به این ترتیب با پیدایش پول، تمرکز ثروت وذخیره وانتقال آن سهولت بیشتر یافت وتبادله را غرض سود آوری بیشتر بیشتر بکار گرفتند.
سرور منگل
(۱) ــ منظور اینجا از زندگی شهری وبازار است که امروز فراگیرترین پدیده اجتماعی زمان ما است (۲) ــ ازطریق آرای مردم در دولت دموکراتیک از دولت سلب اعتماد شده، دولت خلع ید میگردد یا به اصول قهر که توده ها متوصل به قیام عمومی می شوند ودولت را به قهر سرنگون می نمایند. (۳) ــ منظور از دموکراسی کشورهای غربی است که در جریان جنگ سرد با دموکراسیهای مردمی یا توده ئی یا خلقی سخت در معنادت وجدل قرار داشتند. دموکراسی غربی بر استدلال « آزادی » و « حاکمیت اکثریت » استوار است. (۴) ــ مثلا در ایران بعداز انقلاب اسلامی که رژیم ترور واختناق جایگزین رژیم رضاشاهی شد، در بین مردم معمول شده بود که میگفتند : " مرگ برما ! که میگفتیم مرگ بر شاه ". وهم چنان در افغانستان به اثر مداخلات مستقیم وصریح امپریالیستی وایجاد، تمویل وتجهیز وتربیه خرابکاران وترویستان اسلامی علیه انقلاب ثوررابسیج نمودند وتا انرا با توطئه ای از درون برانداختند ودولت جهادی چور وچپاول را بر سرنوشت مردم مسلط ساختند. این دولت اسلامی جهادی به چور وچپاول هستی جامعه پرداخت وبدستورباداران امپریالیستی اش انحلال دولت ونیروهای امنیتی ودفاعی بطور انتقام جویانه به انحلال سوق دادند. با انحلال دولت چور وچپاول ووضع نا فرجام کشور بحالت تجزیه وجنگهای تنظیمی در آمد، تا به اصطلاح دل طالبان را بدرد آورد تا در طی زمانی کوتاه برکشور قبضه کردند ورژیم طالبانی را بکمک حامیان پاکستانی، سعودی وامریکائی برسرنوشت کشور حاکم ساختند. خرابکاران وتروریستان اسلامی علیه انقلاب ثور، تا ودولت جهادی به چور وچپاول هستی جامعه وانحلال دولت ونیروهای امنیتی ودفاعی که درنتیجه زمینه طالبان وخود آقایان امپریالیست بحیث مدعیان دموکراسی وبازسازی صد ها آفت دیگری باخود بکشور آوردند واز جامعه با تعمیم جنگهای مداوم وطولانی، توان تحرک را گرفتند، ودرروشنفکران وسیاسیون جوان انزجارودوری ازایده های ترقیخواهانه راتقویت وروح مبارزه جوئی را خفه ساختند بقولی که : " مارگزیده از ریسمان دراز می ترسد ". (۵) ــ رینچر دولت در آئینه واقعیت.ص.۱۱. (۶) ــ ف. انگلس. ضمیمهً برسرمایه جلد سوم نشر کارگری سوسیالیستی ص. ۱۳۶ ــ ۱۳۵ــ راه توده. (۷) ــ ف. انگلس. " " " ص. ۱۳۷ " " ". (۸) ــ ف. انگلس. " " " ص. ۱۳۸ " " ". (۹) ــ انقلاب صنعتی عنوان بعدی است. (۱۰) ــ تاریخ مختصر افغانستان.ص.۳ عبدالحی حبیبی. (۱۱) ــ فرهنگ فارسی دکتر محمد معین.ج.۱.ص.۱۴۴. (۱۲) ــ غلام محمد غبار. افغانستان در مسیر تاریخ. ص.۴۴۶. (۱۳) ــ " " " " ". ص. ۴۵۲. (۱۴) ــ " " " " " ص.۴۲۹. و دپشتنوتاریخ جلددوم.ص. ۶۸. (۱۵) ــ " " " " " ص.۴۴۴. (۱۶) ــ " " " " " ص.۴۴۵. (۱۷) ــ " " " " " ص.۴۴۶. (۱۸) ــ نقل ازکتاب افغامستان در مسیر تاریخ. ص. ۴۳۸.
پاورقیها :
(۱) ــ از بی بی سی اپریل ۲۰۰۷.
(۲) ــ غرض بیشتر معلو مات مراجعه گردد به قسمت دو م.امپریالیزم.
(۳) ــافغانستان درمسیر تاریخ. غلام محمد غبار. ص.۴۳۸.تحت عنو ان «استعمار انگلیس در هندو ستان»
(۴) ــ برای معلو مات بیشتر مراجعه به ص. این نو شته بخش او ل استعمار انگلیس در هندو ستان.
(۵) ــ «لاشخو رها» اصطلاحی بین المللی است، که برای مو سسات مالی و بانکی بکار برده می شود، که با ذرایع گو ناگو ن ازطریق بازارهای مالی و بو رس بازی به سرقت ـ دزدی و کلاه برداری دارائیهای نقده کشور های جهان سو م را می ربایند.
(۶) ــ دراصطلاحات اقتصادی مرو ج کشورما افغانستان اصطلاح «متصدی» و «متشبث» بیشتر معمو ل بوده تا «کار آفرین» اما کار آمد معنی دار و متداول امروز آن «کار آفرین» است که جمع آن «کارآفرینان می شود»، دراین نو شته از هرسه اصطلاح مشابه بطو ر جداگانه بمعنی و احد استفاده شده است. یعنی کسی که سرکایه گذاری از سرمایه خصوصی میکند و رشتهً از تولید یا توزیع را بعهده میگیرد مفخو م است. که با اصطلاح منیجر و کارگذار و مدیر و غیره همآهنگ و مطابق نیست.
(۷) ــ البته مفهوم توسعه بیشتر مربو ط بکشور های به اصطلاح جهان سوم میگردد، کشور های صنعتی (گروه ۷) و کشور های اقمار آن شامل این تصنیف نمی گردند.
(۸) ــ رو ی سخن بیشتر متمرکز است به ساخارها و از بحث دولت طبقاتی که به نوع قدرتمند به درو ن این ساختار های دولت و جامعه پیو ند می خورد، بطور ضمنی مطرح است.
(۹) ــ «افغانستان در مسیرتاریخ».غلام محمد عبار.ص.۳۵۶.
(۱۰) ــ برای معلومات بیشتر مراجعه به تاریخ، «افغانستان در مسیر تاریخ» غلام محمد غبار تحت عنوان انگلیس در هند از ص. (۴۸۱ ــ ۴۱۵).
(۱۱) ـــ افغانستان در مسیر تاریخ غلام محمد غبار. ص ۴۸۱ ــ ۴۱۴، فصل دوازدهم تحت عنو ان «انگلیس در هند».
(۱۲) ــ غرض معلومات بیشتر، با مراجعه به بخش دو م و سوم ممکنست مفید و اقع گردد.
(۱۳) ــ «جهانی کردن فقر و فلاکت». مجموعه ای مقالات. گرد آورنده و مترجم ؛ داکتر احمد سیف.چاپ نقش جهان. نشرآگاه سال ۲۰۰۱. نقل از ص. ۱۶ ــ ۱۴. تحت عنو ان «دهه ای گمشده سرمایه داری».
(۱۴) ــ نقل از مصاحبه و لادمیر پوتین صدراعظم روسیه با خبرنگار تیلویزیون دولتی المان «ا. آر. دی». سایت «اصالت». غرض دسترسی کامل به مصاحبه، مراجعه به سیاست «اصالت».
(۱۵) ــ افغانستان در پنج قرن اخیر» مولف محمد صدیق فرهنگ.ص. ۶۸۷.۱۹۶۸
(۱۶) ــ «افغانستان در پنجاه سال اخیر» ناشر مو سسه طبع کتب.
(۱۷) ــ نوت : ناگفته پیدااست که بنا به سهل انگاری مسئو لان سالنامه ها و نو یسندگان به اصطلاح متو ن تاریخی در ارائه ارقام اشتباهات زیادی را مرتکب شده اند بطو رمثال : اگر ارقام داده شده ای عو اید و مصارف داخلی وزارت مالیه و سالنامه را با داده های کتاب افغانستان درپنج قرن اخیر نو شته آقای محمد صدیق فرهنگ مقایسه کنیم، آن یکی برای خو شنو دی مقامات یا هرانگیزه ای دیگری و دو می بغرض استدلالهای تاریخی این ارقام را و ارو نه ساخته اندو از آن برای استدلال های خود، تصرف را رو ا داشته اند که درحقیقتناجایز است. هر محقق و تحلیلگر را بمشکلات و گمراهی دچار می سازد. بطو ر نمو نه سهم زراعت در پلان پنجساله او ل انکشاف اقتصادی فرهنگ سهم آنرا ۵۰%درمقام او ل سرمایه گذاری و انمو ده است که بقو ل و ی ناکام و سرمایه ها بدستو رات صدراعظم محمد داو د خان و وزیر مالیه در جریان اجرای پلان تغیر مسیرداده نتائیج ببار نیآو رد. خلاف این حرف در گزارش پلانی وزارت پلان زراعت درمقام سو م بعداز مخابرات، مو اصلات و بخش صنایع امو ر جیو لو جی قرار گرفته است که سهم آن درپلان او ل ۱،۳ ملیارد افغانی از جمله مجمو ع سرمایه گذاری پلان او ل ۱۰،۶ملیارد اقغانی که به ۸،۲%می رسد. وزرات مالیه در کتاب افغانستان در پنجاه سال اخیر نشریه مو سسه طبع کتب سال ۱۳۴۷ مطبعه کابل به ارقامی دیگری متو سل شده است. که سطح نازلتررانشان میدهد.
(۱۸) ــ بامراجعه به عنو ان انو اع «الزامات دخالت دولت»، دخالت دولت نه تنها مفرو ض، بلکه عملی و لازمی سرمایه گذاری خصوصی دانسته می شود.
(۱۹) ــ برای معلو مات بیشتر مراجعه گردد به بخش های دو م و سو م نو شته تحت عنو انهای سرمایداری، امپریالیزم، لبرالیزم، نئو لبرالیزم و سو سیالیزم.
(۲۰) - ۱۴۰ wolf ,markets or govermments, p
(۲۱) ــ همانجا « و لف » «بازار و دولت».
(۱) ــ بحث جامعه مراجعه به قسمت اول.
(۲) ــ مراجعه به تاریخ مختصرافغانستان نگارش عبدالحی حبیبی ص.۷ ــ ۱۷
(۳) ـ تاریخ مختصرافغانستان. نگارش علامه عبد الحی حبیبی. ص.۶۷
(۴) ــ همانجا. علامه حبیبی.ص.۶۷ ــ ۸۰
(۵) ــ قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو. از متن انگلیسی.ص.۳۹ ــ ۴۰.
(۶) ــ روزالوکزامبورگ، انقلاب روسیه. ص.۲۰. نشر کارگری. ویب سایت راه توده.
(۷) ــ نقداز برنامه گوتا. کارل مارکس. بند الف "بنیاد آزاد دولت". ص. ۳۲ نشر کارگری ویب سایت راه توده. مترجم رازی.
(۸) ــ « در باره اقدامات برای مقابله با اختلال اقتصادی » سند مصوب کمیته مرکزی سوسیال دموکراسی روسیه. ۲۴ می ۱۹۱۷. از انتشارات سازمان چریکهای فدائی خلق ایران. ویب سایت را ه توده.
(۹) ــ «اقتصاد وسیاست در عصر دکتاتوری پرولتاریا».و.ای. لینن.سال انتشار ۷ نوامبر ۱۹۱۹. کلیات چاچ چارم روسی. جلد ۳۰ ص. ۹۶ ــ ۸۷ نشر کارگری سوسیالیستی. ویب سایت راه توده.
(۱۰) ــ «جعلیات وحقایق» اثر لیگاچف. عضوپولیت بیوروی حزب کمونیست اتحادشوروی. تحت عنوان : "دوران ما دوران گذاربسوسیالیسم است."
(۱۱) ــ «فرار از تاریخ» اثردومه نیکولوسوردو. فصل پنجم.ص.چارم. ترجمه.م. حجری ازنشرات راه توده. ویب سایت راه توده.
(۱۲) ــ «خیانت به سوسیالیسم» اثر « روجر کیران وتوماس کنی» قسمت ۱۸ ام تحت عنوان «فروپاشی اتحادشوروی استقبال از مرگ با خود کشی» ترجمه محمد علی عموئی. از نشرات راه توده. سایت راه توده.
(۱۳) ــ همانجا بخش ۱۶ «خیانت به سوسیالیسم».
(۱۴) ــ «فرار از تاریخ» اثر «دومه نیکو لوسوردو»، ترجمه م. حجری.فصل ششم «جمهوری خلق چین وارزیابی تاریخی سوسیالیسم». نشرات راه توده. ویب سایت راه توده.
(۱۵) ــ همانجا «فرار از تاریخ».
(۱۶) ــ اقتباس از کتاب «خیانت به سوسیالیسم» بخش پنجم.تحت عنوان «شلیک به سوسیالیسم از سنگر اقتصاد سایه».
(۱۷) ــ از نوشته فیدل کاسترو ۲۵ ماه می ۲۰۰۸ ویب سایت «اصالت».
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست