چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

اسلام ستیزی, جریانی سازمان یافته در غرب


اسلام ستیزی, جریانی سازمان یافته در غرب

اسلام ستیزی به رهبری آمریکا و غرب, به جریانی سازمان یافته برای مقابله با موج نیرومند بیداری اسلامی تبدیل شده است

اگرچه اسلام‌ستیزی در دنیای غرب جریانی سابقه‌دار است، اما توهین به مقدسات اسلامی و جریحه‌دار کردن احساسات مسلمانان پس از حادثه‏ یازده سپتامبر و آغاز عملیات گسترده در جهان به رهبری آمریکا و غرب، ابعاد گسترده‏ای یافته و به نظر می‌رسد در حال حاضر به جریانی سازمان یافته از سوی محافل صهیونیستی برای مقابله با موج بیداری اسلامی مبدل شده است.

در حال حاضر غربی‌ها با این شیوه تلاش می‌کنند در رسانه‌های خود، دین اسلام را به عنوان عامل افراط‌گرایی معرفی کنند و در تمام کارزارهایی که مسلمانان درگیر آن هستند مقصر اصلی را پیروان اسلام نشان دهند.

چنین رویکردی سبب شده حمله به مقدسات دینی مانند قرآن، پیامبر و تعالیم اسلامی در سال‌های گذشته به‌کرات میان برخی فیلمسازان، نویسندگان، ‌نظامیان و سیاستمداران و حتی کشیش‌های غربی دیده شود.

شاید یکی از معروف‌ترین این اقدامات که البته قبل از یازده سپتامبر انجام شد، تحریر کتاب آیات شیطانی از سوی سلمان رشدی بود. در این کتاب، رشدی با سیاه‌نمایی نسبت به پیامبر (ص)خشم جهان اسلام را برانگیخت. ۴۰ روز پس از انتشار این کتاب ابتدا کشور هند و سپس پاکستان فروش آن را ممنوع اعلام کرد و حتی مسلمانان شهر برادفورد انگلستان طی تظاهراتی، اقدام به سوزاندن نسخه‏های کتاب آیات شیطانی کردند، اما دقیقا در بیست‌وپنجم بهمن ۱۳۶۷ انتشار فتوایی از سوی حضرت امام خمینی(ره) دنیا را تکان داد.

امام خمینی(ره)‌ با اعلام حکم ارتداد رشدی، وی را به اعدام محکوم کردند و از مسلمانان خواستند مولف این کتاب و ناشران مطلع از محتوای آن را در هر نقطه که یافتند اعدام کنند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمانان توهین کند و هرکس در این راه کشته شود، شهید است.

اگرچه با اعلام این حکم تا حدی تعرضات به جهان اسلام فروکش کرد، اما جهان باز هم شاهد ظهور نویسندگانی چون تسلیمه نسرین مراکشی بود که به پیامبر(ص) توهین کردند.

● ۱۱ سپتامبر، تشدید حرمت شکنی

وقوع حادثه یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ (۲۱ شهریور ۱۳۸۰) روند توهین به مقدسات اسلامی را در جهان غرب تشدید کرد. اواخر شهریور ۱۳۸۴، درست چهار سال پس از حادثه یازدهم سپتامبر، ۱۲ کاریکاتوریست روزنامه دانمارکی یولندز پوستن با انتشار کاریکاتورهایی ، حرمت پیامبر(ص) را شکستند. برخی دیگر از روزنامه‌های دانمارکی نیز با تجدید چاپ این کاریکاتورها به همدستی با این روزنامه اقدام کردند. در پی این اقدام موجی از اعتراضات گسترده مسلمانان، سراسر جهان را فراگرفت و آنها علاوه بر حمله به سفارتخانه‌های دانمارک و به آتش کشیدن پرچم این کشور در برخی پایتخت‌های اسلامی، از مصرف کالاهای دانمارکی خودداری و بسیاری از علما و مراجع در جهان اسلام، استفاده از این کالاها را تحریم کردند.

اما حساسیت بالای مسلمانان به این رفتارهای غیر انسانی غربی موجب نشد تا سال ۱۳۸۷ (۲۰۰۸) خیرت ویلدرس، نماینده راستگرای پارلمان هلند که به داشتن نظرات ضد اسلامی شهرت داشت رویکرد اسلام‌ستیزانه خود را به مرحله اجرا در نیاورد. وی با ساخت فیلم جنجالی «فتنه» تلاش کرد با آوردن آیاتی از قرآن و نشان دادن سخنرانی‌ اسلامگرایان افراطی و ترکیب آن با حملات ۱۱ سپتامبر، دین اسلام را دینی خشونت‌آمیز معرفی کند.

این فیلم نیز با موجی از محکومیت جهانی مواجه شد و حتی اعتراضات اتحادیه اروپا، دولتمردان هلندی و اعضای پارلمان این کشور را نیز برانگیخت.

با این حال این پایان ماجرا نبود، شدت تبلیغات علیه اسلام در آمریکا موجب شد، تری جونز، کشیش افراط‌گرای آمریکایی مارس ۲۰۱۱ به بهانه گرفتن انتقام از مسلمانان به مناسبت سالروز ۱۱ سپتامبر به سوزاندن نسخه‌هایی از قرآن اقدام کند. پس از این اقدام نیز اسفند ۱۳۹۰ اهانت به قرآن و سوزاندن آن از سوی نظامیان آمریکایی در پایگاه نظامی بگرام در افغانستان موجب شد موجی از خشم و اعتراض سراسر افغانستان و به دنبال آن جهان اسلام را فرا گیرد. در نتیجه این اقدام، مسلمانان افغان به مقر سازمان ملل متحد در افغانستان حمله‌ور و ۱۲ نفر از ماموران سازمان ملل متحد کشته شدند. این اعتراضات به حدی بود که مقامات آمریکایی، اهانت نظامیان به اسلام را سهوی توصیف کردند و وعده دادند عاملان این اقدام محاکمه شوند.

اما دوباره یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ (۳۰ آوریل ۲۰۱۲) با این‌که وزارت دفاع آمریکا به دلیل نگرانی از عواقب وخیم قرآن‌سوزی، تری جونز را تحت فشار گذاشته بود، وی مجدد با سوزاندن نسخه‌ای از قرآن خشم مسلمانان را برانگیخت. در آن زمان ایران تاکید کرد در تلافی این اقدام تری جونز، دولت آمریکا باید از جهان اسلام عذرخواهی کند.

با گسترش روند تحولات بیداری اسلامی و تنها چند ماه پس از این واقعه بود که موج دیگری از روند اسلام‌ستیزی از سوی غرب آغاز شد و بیست‌ویکم شهریور امسال، همزمان با سالگرد یازدهم سپتامبر، بخش‌هایی از یک فیلم موهن در شبکه یوتیوب منتشر شد که موجی از خشم و نفرت را نسبت به عوامل سازنده این فیلم و دولت‌های حامی آن در غرب برانگیخت. موج این اعتراضات به حدی بود که سبب حمله به سفارتخانه و کنسولگری آمریکا در مصر، لیبی و یمن شد و در پی آن، چهار دیپلمات از جمله سفیر آمریکا در بنغازی لیبی کشته شدند. پرچم آمریکا در کشورهای مسلمان جهان به آتش کشیده شد و این اقدام از سوی مقامات و شخصیت‌های جهانی محکوم شد. حتی هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا نیز این اقدام را منزجرکننده خواند، اما تصریح کرد دولت آمریکا نمی‌تواند کسی را به دلیل بیان احساساتش محکوم کند.

به فاصله هشت روز پس از این اقدام و در حالی که جهان اسلام هنوز از ماجرای فیلم موهن آمریکایی ملتهب بود مجله فرانسوی شارلی هبدو به انتشار چند کاریکاتور بسیار توهین‌آمیز به ساحت پیامبر اکرم‌(ص) اقدام کرد که موج اعتراض‌ها به این کاریکاتورها همچنان ادامه دارد.

● جریانی سازمان یافته

اگرچه در سال‌های اخیر رشد فزاینده جمعیت مسلمانان در جوامع غربی و قدرت یابی این اقلیت رو به رشد باعث نگرانی گروه‌های اکثریت در جوامع غربی شده اما به نظر می‌رسد پس از حادثه یازدهم سپتامبر و ظهور جریان بیداری اسلامی در خاورمیانه، نگرانی‌ها در غرب از این سطح عبور کرده و برنامه‌ای سازمان یافته با هدایت صهیونیسم علیه اسلام و مسلمانان فعالیت می‌کند.

حسن لاسجردی، کارشناس مسائل بین‌الملل درباره رشد این برنامه به «جام‌جم» می‌گوید: موضوع اسلام هراسی با توجه به حوادث و اقداماتی که در این باره رخ داده است یک عقبه تئوریک دارد که از چند جایگاه منبعث می‌شود. نکته اول تضاد بین اسلام و غرب است که از سوی اندیشمندانی مانند ساموئل هانتینگتون مطرح شد و فضای ذهنی غرب را در چالش میان تمدن‌ها به عنوان یک مبنا مورد توجه قرار داد.

وی نکته دوم را تضاد دیدگاه‌های بین غرب و کشورهای غیرغربی دانست و افزود: در آنجا که مباحثی چون محور شرارت مطرح می‌شود مشخص است فضای ذهنی غرب تلاش می‌کند بتواند این چالش را با مدیریت خود سامان دهی کند.

همچنین حسین رویوران، کارشناس مسائل بین‌الملل نیز اسلام‌ستیزی را نتیجه طبیعی رفتار غرب می‌داند و در این باره به «جام‌جم» می‌گوید: اوایل دهه ۹۰ و زمانی که بلوک شرق از هم پاشید، همه کشورهای شرق اروپا الگوی غربی را انتخاب کردند و در همین زمان بود که فرانسیس فوکویاما کتاب پایان تاریخ را با این تصور که دنیا به سمت الگوی غربی در حال حرکت است، نوشت. اما بعد از مدتی غربی‌ها متوجه شدند جهان اسلام وضع متفاوتی دارد و به دلیل توانمندی فرهنگی از غرب تمکین نمی‌کند. در این زمان بود که غرب موضوع جنگ تمدن‌ها را توسط ساموئل هانتینگتون مطرح و بر ضرورت مهار تمدن اسلامی برای گسترش سلطه غرب تاکید کرد. از آن زمان، اسلام‌ستیزی به عنوان یک برنامه رسمی در جهان غرب قرار گرفت و حتی جورج بوش از جنگ عراق به عنوان یک جنگ صلیبی نام برد.

علاوه بر مسائل مطرح از سوی دو کارشناس همچنین به نظر می‌رسد چالش‌هایی که امروز جهان غرب با آن مواجه است یکی از دلایل بروز جریان اسلام‌ستیزی به شمار می‌رود. بروز بحران مالی و اجتماعی موجب شده غرب برای فرافکنی، یک رقیب را جستجو کند تا با بزرگنمایی این رقیب فضای برهم ریخته جامعه غربی را کنترل کند.

● نقش جریان صهیونیست

اما در این میان جریان صهیونیست به عنوان یک نیروی شتاب‌دهنده در فضای اسلام هراسی مشغول به فعالیت است و به عنوان بخشی از تفکر غالب در جهان غرب با این جریان همراهی می‌کند.

حسن لاسجردی با اشاره به این‌که صهیونیست‌ها با دارا بودن پتانسیل‌ها و استعدادهایی بسیار در دنیای غرب می‌توانند در سطح کلان نگاه خود را القا کنند، در این باره به «جام‌جم» می‌گوید: اقتدار مالی صهیونیست‌ها در جهان غرب و دست بالای این گروه در فضای رسانه‌ای و نوع نگاه و ارتباطی که این جریان با دولتمردان غربی دارد سبب می‌شود تفکر صهیونیستی با تفکرات کلی غرب در یک همپوشانی کامل قرار گیرد.

حسین رویوران نیز در این باره می‌گوید: اسلامگرایی نوع ایرانی که با پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آمد و موفق شد جبهه مقاومتی در خاورمیانه ایجاد کند در تقابل با منافع صهیونیسم است و اسلامگرایی سنی هم که بیشتر با جریان اخوان‌المسلمین و بیداری اسلامی تعریف می‌شود نگرانی‌های جدی در اسرائیل به وجود آورده است. لذا با توجه به این دو موضوع، اسرائیل بالاترین بهره‌برداری را از روند اسلام‌ستیزی می‌کند و با ایجاد تضاد بین دشمنان اسرائیل و غرب توجه آنها را از این رژیم بازمی‌دارد.

لاسجردی با اشاره به این نکته می‌افزاید: جریان صهیونیسم در ملاحظات سیاسی خودش تلاش می‌کند در سایه حرکت کرده و در فضای فعلی اسلام هراسی استعدادهای خود را در خدمت جهان لیبرالیسم قرار دهد. به این ترتیب تشنج میان اسلام و غرب افزایش یافته و در این فضا امتیازات مورد نظر خود را کسب می‌کند.

● واکنش امت اسلامی

در این میان همزمان با ایجاد این موج توهین به مقدسات اسلامی، این سوال پیش می‌آید که واکنش مسلمانان به این حرکت چگونه باید باشد؟ و چه روشی می‌تواند حق مسلمانان را در این زمینه اعاده کند؟ حسین رویوران اعتراض اسلامگرایان به این امر را یک اعتراض بحق، جدی و قابل ستایش می‌داند و در این باره می‌گوید: با این اعتراضات هماهنگ جهان اسلام طلبکارانه وارد جریان شد و توانست این پرسش را در سطح افکار عمومی مطرح کند که چرا غرب مدعی حقوق بشر به خود اجازه داده نسبت به اسلام و اعتقادات یک و نیم میلیارد جمعیت جهان این‌گونه بی‌حرمتی کند؟ با این حال رویوران خشونت‌های افراطی را در این زمینه یک آسیب می‌داند و در این باره می‌افزاید: چنین رویکردی جامعه اسلامی را در مقابل غرب بدهکار کرد. همچنین با توجه به این‌که جریان غرب از موضوع اسلام هراسی به عنوان یک پادزهر در مقابل تاثیرگذاری تفکرات اسلامی و کاهش پیشروی آن در غرب استفاده می‌کند، لازم است خط‌مشی مسلمانان در برخورد با این جریان صریح و روشن باشد.

حسن لاسجردی اسلام هراسی را به عنوان مشی غرب برای برهم زدن وحدت و همگرایی مسلمانان می‌داند و تاکید می‌کند امت اسلامی باید در خصوص اسلام هراسی یک نگاه صریح و بی‌پیرایه داشته باشد و در این فضا به شکل واحد کل و یکدست وارد شود.

به نظر این کارشناس مسائل بین‌الملل، تشتت و چند صدایی در این زمینه یک آفت است و اگر امت اسلامی بخواهد در این موضوع به توفیق دست یابد، حتما باید اقداماتی را انجام دهد که بتواند از حیثیت و هویت امت اسلامی دفاع کند.

کتایون مافی