دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یارانه ها و توهم ثروتمندی


یارانه ها و توهم ثروتمندی

پروژه هدفمندکردن یارانه ها به روزهای اجرا شدنش بر طبق وعده های دولتمردان نزدیک می شود طی ماه های گذشته بحث بر سرچگونگی واریز یارانه نقدی به حساب های مردم و امکان برداشت آن از حساب هایشان, بسیار بوده است

پروژه هدفمندکردن یارانه ها به روزهای اجرا شدنش-بر طبق وعده های دولتمردان- نزدیک می شود. طی ماه های گذشته بحث بر سرچگونگی واریز یارانه نقدی به حساب های مردم و امکان برداشت آن از حساب هایشان، بسیار بوده است. هر چند برخی کارشناسان بر این اعتقادند که با کاهش قیمت های نفت و همچنین جدی تری شدن موضوع تحریم های بین المللی، امکان عملی شدن این طرح در موعد مقرر بسیار پایین می باشد، اما به هر رو این روزها پرسش اساسی عمده مردم این است که مبلغی که به عنوان یارانه نقدی قرار است پرداخت شود، چقدر می باشد؟ طی چند هفته اخیر در سه استان شمالی کشور که مردم قبض های برق را به خاطر مصرف زیاد کولرهای گازی بیش از فصول دیگر سال و حتی ایام مشابه در سال پیش دریافت کرده اند این نگرانی ایجاد شده که آیا قرار است ۵۰ هزار تومان به قبض برق آنها اضافه و ۱۷ هزار تومان یارانه نقدی بگیرند که برای خانواری سه نفره تنها کفاف افزایش هزینه های برق مصرفی را می دهد و نان و دارو و اقلا م کوپنی را نمی پوشاند؟ آیا قرار است به یک خانوار سه نفری ۵۰ هزار تومان بدهند و به جای آن بابت ۱۰۰ لیتر بنزین ماهانه که حالا ۱۰ هزار تومان می دهند، ۴۰ هزار تومان بپردازند؟

بر طبق بررسی ها، اگر در حال حاضر بنگاه های تولید و صنعتی ما با ۳۰ درصد ظرفیت سرپا هستند بدین جهت است که حداقل در اقلا م مختلف انرژی ناگزیر از تحمل هزینه های بالا نیستند در حالی که با حذف یارانه ها این تولید هم برای آنها صرف نمی کند و کارگرانی که با تورم روبرو شده اند نیز دستمزدهای بالا تر طلب می کنند و هر دو مزیت پیش گفته زایل و ضایع می شود وحتی اگر بتوانند با اصلا ح توزیع یارانه «زیرابروی» این اقتصاد آشفته و نابه سامان را درست کنند عملا با تورم ۶۰ درصدی و کاهش سرمایه گذاری ناشی از تقلیل پس انداز اقشار متوسط و پردرآمد نرخ بیکاری افزایش می یابد که به معنی آن است که «چشم » آن را کور کرده اند! در ژاپن در کتاب های درسی می نویسند ما کشور کوچک و فقیری هستیم و باید کار و تولید کنیم تا به رفاه و توسعه پیدا کنیم. در ایران اما از کودکی آموزش می بینیم که کشور ما ثروتمند و صاحب معادن و ذخایر فراوان است و نفت خام و پهناوری سرزمینی که بیشتر آن کویر و محروم از آب و غیر قابل زراعت است می بالیم، با این نگاه همه در پی سهم خود از این میراث نیاکانمان هستیم و مدام چرتکه می اندازیم که چقدر به هرکسی می رسد. به لحاظ فرهنگی نیز یاد گرفته ایم که «دولت آن است که بی خون دل آید به کنار» و «خون دل» همان کار و تلا ش است، با خودمان هم زمزمه می کنیم که «روزگار است آن که گه عزت دهد گه خوار دارد.» و موفقیت دیگران و ناکامی خودمان را به حساب روزگار و زمانه می گذاریم. با این فضا و در این زمانه معلوم است که بحث یارانه گل می اندازد. هر چه باشد رایگان است. البته خیال می کنیم رایگان است. این صغرا و کبراها اما برای این است که یک محاسبه ساده داشته باشیم.

ایران ما ۷۰ میلیون نفر جمعیت دارد و روزی ۲ میلیون بشکه نفت خام صادر می کند. اگر سال را ۳۵۰ روز در نظر بگیریم یعنی سالا نه ۷۰۰ میلیون بشکه نفت خام صادر می کنیم. بدین ترتیب دولت اگر دو میلیون کارمند و یک میلیون نظامی حقوق بگیر و بدهی و تعهد و پروژه های عمرانی نداشته باشد و بخواهد تمام و صددرصد این پول را بین تمام ایرانیان تقسیم کند سهم هر ایرانی در سال فقط ۱۰ بشکه نفت است، چشم بندی نیست. یعنی اگر کل پول نفت عینا و مستقیما توزیع شود سهم هر ایرانی در سال فقط ۷۰۰ دلا ر است یعنی ۷۰۰ هزار تومان که اگر به ۱۲ ماه تقسیم شود کمتر از ۶۰ هزار تومان خواهد شد. این ۶۰ هزار تومان در حالی است که دولت یک ریال هزینه نداشه باشد، یک ریال حقوق نپردازد و یک ریال سرمایه گذاری نکند و معلوم است که هیچ دولتی در هیچ زمانی نمی تواند تمام درآمد خود را بین مردم توزیع کند، در این صورت پول نیروگاه، ورزشگاه و دانشگاه و فرودگاه صدتا«گاه» دیگر که در واقع همان زیرساخت های یک جامعه هستند از کجا و چگونه باید تامین شود؟

با این حساب اگر دولت یک ریال هزینه نداشته باشد سهم هر ایرانی ۶۰ هزار تومان درماه بیشتر نمی شود. پس می توان چند نتیجه گرفت. اولا دولت به همه یارانه نخواهد داد یک عده را تشویق و توصیه کرده است که وضع شما خوب است و متمکن اید پس نگیرید. یک عده را هم تهدید کرده که اگر ثابت شود اطلا عات خلا ف و نادرست داده اید از حساب تان برداشت می کنیم و پس می گیریم. پیش بینی ها حاکی از این است که به مرور از ۷۰ میلیون نفر۷ میلیون نفری می رسد که تحت پوشش نهادهای امدادی و مشخص شده هستند و در بزنگاه های خاص هم احتمالا به کار میآیند و همراه تراند. ثانیا مبلغ مورد نظر در بهترین حالت نمی تواند بیش از ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان باشد و همان برآورد ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان قرین به صحت است. این عدد برای یک خانواده ساکن منطقه محروم که خرج ایاب و ذهاب و شارژ آپارتمان و کرایه خانه و شهریه دانشگاه آزاد و پول رستوران و قبض تلفن ثابت و همراه و اشتراک اینترنت و کتاب و سی دی و آرایشگاه خانم و دختر خانم ها و قسط وام و امثال اینها را ندارد و زندگی ساده و بدوی دارد خیلی هم خوب است. دریافتی حالا ی این خانوارها از نهادهای امدادی به ۴۰ هزار تومان هم نمی رسد و با ۵ سرعائله می توانند ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزارتومان یارانه بگیرند.

نه اتومبیل دارد که نگران بنزین لیتری ۴۰۰ تومان باشد نه کولرگازی که بیم قبض برق، نه مغازه دارد که مالیات بر ارزش افزوده بپردازد نه سواد درست وحسابی که بخواهد کتاب ۱۰ هزار تومانی بخرد. اما قشر متوسط شهری را له می کند! گویا هدف این پروژه هم این است که جامعه هدف خدمات دولتی را از اقشار متوسط و پردرآمد شهری و حتی روستایی به کم درآمدهای شهری و روستایی تغییر کند. عدالت اما همین یارانه برق است که می گیرم تا پول کمتری بپردازیم و اگر حذف شود عدالت خوشه دارشده است. همین بنزین و انرژی ارزان است که مزیت نسبی ماست. مثل فلا ن کشور آمریکایی لا تین که وزارت موز دارد چون تولید موز در آن بالا ست و طبعا مصرف موز هم بالا تر. عدالت این نیست که مردمان گیلا ن و مازندران و گلستان را به خاطر استفاده از کولرهای گازی در محیط رطوبتی نقره داغ و قبض برق چند برابر صادر کنیم تا آقایان در ساختمان های بلند مرتبه اداری پاروی پا بیندازند و در هر اتاق یک اسپیلت روشن باشد. سازمان هدفمندی یارانه ها اما برای دولت چاه نفت نخواهد شد و این تصور که می توانند سالی ۲۰ میلیارد دلا ر از آن برداشت کنند خطاست. چرا که آنچه یارانه بنزین را بدون سود یا با ضرر عرضه می کند و اگر چهار برابر هم شود درآمدی را متوجه سازمان یارانه ها نمی سازد، از سوی دیگر دولت به هر حال قادر به عرضه کنترل نشده و نامحدود بنزین نیست و با بنزین چهارصد تومانی نیز نمی تواند سهمیه بندی را ملغی و منتفی کند. چرا که تقاضا و مصرف بنزین هر روز بیشتر می شود و مبادی و رودی ظرفیت مشخص و محدودی دارد.

همین حالا مردم قبض های برق را پیش چشم گذاشته اند ودر جدول مربوط به یارانه ای که دولت می دهد دقیق شده اند و اگر دریافتی آنان از این مبلغ در صورت حذف کمتر باشد احساس می کنند که خدای ناخواسته کلا هی سر آنها رفته است! انتخاب با ماست. دنبال کار و سرمایه گذاری و کاهش حجم دولت و خصوصی سازی و برون سپاری و اصلا ح مدیریت و بهادادن را به کارشناسان و درآمدهای متنوع از گردشگری و مالیات با رضایت و توسعه صنعتی باشیم یا مدام بگوییم که ما ثروت مندیم و سهم مان را از این خوان نفت به صورت نقد مطالبه کنیم. عجیب است ولی باور کنید که شکل فعلی یارانه ها، عادلا نه تر است زیرا گذشت آن زمانی که اتومبیل فقط زیر پای ثروتمندان بود و حالا بنزین را همه مصرف می کنند. آب و برق را هم که هر که بیشتر مصرف می کند تصاعدی می پردازد. کوپن و کالا برگ را هم که حذف کرده اند چی مانده که باید عادلا نه توزیع شود؟...

نویسنده : مجید سلیمی بروجنی