شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

توسعه برای تمتع


علت اصلی از هم پاشیدگی خانواده ها در ممالك توسعه یافته و اصطلاحاً پیشرفته چیست

علت اصلی از هم پاشیدگی خانواده ها در ممالك توسعه یافته و اصطلاحاً پیشرفته چیست؟

پیش از ادامهٔ بحث، از آنجا كه ممكن است بعضی هیچ ارتبا طی بین توسعه یافتگی به شیوهٔ غربی و از هم پاشیدگی خانواده ها در غرب پیدا نكنند، یادآور می شویم كه رشد اقتصادی را نباید با توسعه اشتباه كرد، زیرا كه توسعه جریانی چند بعدی است كه در خود تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت كلّ نظام اقتصادی اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساختهای نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و وجهه نظرهای عمومی مردم است، توسعه در بسیاری موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر می گیرد. به عبارت روشن تر، توسعه به معنای سمت گیری كلّ نظامات اقتصادی و اجتماعی (اعم از نظام آموزشی، قانونگذاری، اجرایی . . .) در جهت رشد اقتصادی است. معنای سمت گیری كلّ نظام در جهت رشد اقتصادی این است كه هر برنامه و طرحی كه به رشد اقتصادی منجر نشود باید حذف شود و حتی نظام آموزشی ما نیز باید تابعی از برنامه ریزی توسعهٔ اقتصادی باشد؛ و به عبارتی دیگر، اقتصاد باید زیر بنا و مبنای همهٔ تحولات و برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی ما باشد!

اگر مبنای توسعه را آنچنان كه مذكور افتاد اعتبار كنیم، آنگاه بین روند توسعه و از هم پاشیدگی خانواده ها در مغرب زمین ارتباطی بسیار نزدیك مشهود می شود. با این مفهوم مناسبات بین تولید و مصرف برای پیوندهای خانوادگی نیز تعیین وضعیت خواهد كرد، تا آنجا كه در كتاب “موج سوم” ـ كه در توجیه تمدن غربی نگاشته شده است ـ نیز به تحلیل هایی اینچنین بر می خوریم: لزومی ندارد كه انسان ماركسیست باشد تا با مانیفست كمونیست در این ادعانامهٔ مشهور علیه جامعهٔ جدید هم عقیده باشد در آنجا كه می گوید: “دیگر بین انسان با انسان هیچ رابطه ای بجز منافع شخصی عریان و پرداخت ‘نقدی’ عاری از احساس و عاطفه باقی نمانده است.” روابط شخصی، پیوندهای خانوادگی، عشق، دوستی، علقه های همسایگی و اجتماعی همگی در هجوم بیرحمانهٔ منافع شخصی تجاری رنگ باخته اند یا به تباهی كشیده شده اند.

نویسنده كتاب “موج سوم” در ادامهٔ گفتار فوق اضافه كرده است:

اگرچه ماركس بدرستی این روند ناانسانی شدن پیوندهای بشری را شناسایی كرده است اما در انتساب آن به سرمایه داری راه خطا پیموده است. وی البته در زمانی به نگارش عقاید خود اقدام كرد كه تنها شكل جامعهٔ صنعتی كه می توانست مشاهده كند شكل سرمایه داری آن بود. امروزه بعد از گذشت نیم قرن تجربهٔ جوامع صنعتی مبتنی بر سوسیالیسم یا حداقل سوسیالیسمِ دولتی می دانیم كه حرص و طمع خشونت بار، فساد تجاری و تقلیل روابط انسانی به سطح واژه های سرد و بیروح اقتصادی دیگر فقط منحصر به نظام مبتنی بر سود { سرمایه داری } نیست.

در فصل گذشته گفتیم كه:

اكنون در كشورهای به اصطلاح پیشرفتهٔ مغرب زمین، همان طور كه خانه تبدیل به آپارتمان، آپارتمان به فلات و فلات تبدیل به استودیو می شود، {به موازات آن} فامیل تبدیل به خانوادهٔ بزرگ، خانوادهٔ بزرگ تبدیل به خانوادهٔ ازدواجی و خانوادهٔ ازدواجی تبدیل به افراد می شود ـ

{تا آنجا كه} آی.تی.تی كه یكی از برجسته ترین مظاهر جامعه و اقتصاد پولی است، هیچ مرد یا زن متأهلی را استخدام نمی كند و از بین كارمندانش آنهایی كه می خواهند ازدواج كنند، باید خدمت را ترك گویند، و البته جامعه شناسان و اقتصاددانان این پدیده را تحسین می كنند و آن را از نشانه های توسعه یافتگی می دانند.

مجدداً به سؤال ابتدای بحث باز می گردیم كه: “علت اصلی از هم پاشیدگی خانواده ها در ممالك توسعه یافته و به اصطلاح پیشرفته چیست؟”

ممكن است مثل نویسندهٔ كتاب “موج سوم” این پدیده را ناشی از توسعهٔ صنعتی و غلبهٔ خصوصیات كارخانه ای بر افراد و اجتماعات بشری بدانیم، و در این صورت هر چند گوشه ای از حقیقت بیان شده، ریشه و علت اصلی را مطرح نكرده ایم. در كتاب “موج سوم” آمده است:

اگر ما خانوادهٔ هسته ای را متشكل از یك شوهر شاغل، یك زن خانه دار و دو كودك بدانیم و سؤال كنیم كه چند نفر از آمریكاییان واقعاً هنوز در این نوع خانواده زندگی می كنند، پاسخ حیرت آور است: هفت درصد از كلّ جمعیت ایالت متحد.

نویسندهٔكتاب در تشریح مطلب بالا اضافه می كند:

… باید متذكر شد كه طبق آمارها ما شاهد نوعی افزایش انفجارآمیز تعداد “تك نوازان” (افراد مجرد) هستیم، یعنی افرادی كه به تنهایی و بطور كامل خارج از خانواده زندگی می كنند. بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۸، عدهٔ افراد چهارده تا ۳۴ ساله ای كه تنها زندگی می كردند در ایالات متحد تقریباً سه برابر شد یعنی از ۵/۱ میلیون به ۳/ ۴ میلیون افزایش یافت. امروزه یك پنجم تمامی خانوارها در ایالت متحد از افرادی تشكیل می شود كه بتنهایی زندگی می كنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.