شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
دموکراسی برپایه احزاب , نه روشنفکران
![دموکراسی برپایه احزاب , نه روشنفکران](/web/imgs/16/119/bejqx1.jpeg)
در تحلیل طبقاتی تاریخ و جامعه، حقایقی جلب توجه می کند و در عین حال مسائلی نادیده انگاشته می شود. نکته برجسته این نگاه در ردیابی خصلت صف بندی نیروهای اجتماعی در کنار یا مقابل هم است و همچنین نادیده انگاشتن تفاوت هایی که اقشار یک طبقه با یکدیگر دارند ویژگی دیگر آن است که این نوع غفلت بس قابل تامل است. نگاه طبقاتی نوعی تفسیر ذهنی - تئوریک از شناخت جامعه است که بیشتر جذابیت آن مبتنی بر واقعیت اروپای قرن نوزدهم و بیستم و در پیدایش طبقه بورژوازی شهری در قرن هجدهم و پیدایش طبقه کارگر در قرن نوزدهم است. متعاقب این ظهور، ایده و اندیشه هایی به این طبقه جلوه داد، در حالی که طبقات اقتصادی - اجتماعی بدون تئوری، نظریه و ایدئولوژی نمی توانند وجود واقعی داشته باشند، چون بروز یک طبقه به عوامل درونی و بیرونی نیازمند است. به عبارتی ساختن تئوری بدون عینیت ممکن نیست اما باوراندن عینیت و شکل متعین دادن به این عینیت بدون تئوری عملی نیست. طبقه بورژوا در برابر اشرافیت و طبقه کارگر در برابر سرمایه دار در نتیجه پذیرش این طبقات در تعریفی تئوریک از نحوه زیستن بوده که در بستر صف بندی طبقاتی در جوامع غربی رخ داده است. با رنسانس انحصار اشرافیت شکسته شد و اصلاح دینی سیطره کلیسا و ملت واحد مسیحی را در غرب درهم شکست. عصر روشنگری بر تمایزات فکری صحه گذاشت و در نتیجه صورت بندی های جدیدی را که در جامعه شکل گرفته بود، توجیه کرد. سرمایه داری با تولید و صنعت و استثمار عجین شد، در نتیجه چند عامل دوران ساز در غرب جای عوامل قبلی را گرفت. دولت ملی در برابر امپراتوری، سرمایه داری در برابر اشرافیت، شهر در برابر روستا، صف بندی اجتماعی- صنفی در برابر صف بندی مسیحی و غیرمسیحی و مرجعیت روشنفکران و دانشگاه با مرجعیت کلیسا در برابر یکدیگر جلوه گر شدند. در جوامع غربی اقشار مردم با شاخص مزیت تولید مادی و فناوری به صف بندی اقتصادی- سیاسی در برابر هم کشیده شدند. بنگاه های تولیدی براساس روابط غیرخانوادگی شکل گرفت و مهمترین تلاش در تولید جلوه گر شد.خصلت تولیدگری استثماری در انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا با یکدیگر متفاوت بود، اما شاخص اصلی پیشرفت و ترقی براساس تولید و به دست آوردن مواد اولیه و تبدیل آن بود. نتیجه این تولیدگری رقابت سرمایه داری با اشرافیت و هم رقابت اقشار سرمایه داری با هم بود. اما صف بندی جوامع غربی براساس صنف - طبقه با ویژگی ملی، صف بندی های مذهبی و غیره را در درجه دوم قرار داد. به این ترتیب صف بندی تولیدی براساس کارکرد اقتصادی، شکل گیری طبقات اقتصادی - اجتماعی را توجیه کرد. به خصوص سرمایه داری در برابر اقشار متنوع اشرافی و بعد در برابر اقشار متنوعی از طبقه متوسط و کارگران قرار گرفت. در فرآیندی خواسته و ناخواسته منافع اقشار سرمایه داری و تجار در مقابل اقشار و اصناف کارگری قرار گرفت. اما این صف بندی طبقاتی توانست اصناف مدنی را تحت تاثیر قرار دهد، اما برتر از هویت رابطه ملت - دولت نرفت. ادعا این است که صف بندی طبقاتی در غرب تا حدودی در عرصه تئوری جلوه گر شد و روشنفکران طبقه متوسط طراحان صف بندی طبقه کارگر در برابر سرمایه داری مبارزه طبقاتی در غرب در مواقعی عمده شده اما هیچ گاه در یک پروسه طولانی اولین عامل تعیین کننده نبوده است. روند پیشرفت اصناف که در بستر شهرهای مدرن در قرن گذشته در غرب شکل گرفت به گونه ای بود که در آغاز اصناف بورژوازی در رقابت و تعامل با یکدیگر و همچنین با دولت مطلقه و اشرافیت قرار داشتند و از صف بندی اصناف در برابر یکدیگر، سیر اتحاد طبقاتی بر محور منافع اقتصادی - اجتماعی مشترک محقق شد. اما با تغییر سازمان تولید سرمایه داری در غرب شکل مبارزه طبقاتی تحلیل رفت و در فرآیند پیچیده جنگ فقر و غنا، شرق و غرب و صف بندی های دیگر صف بندی طبقاتی به هم ریخت. تجربه غرب نشان از پروسه ای می دهد که در نتیجه تعامل شرایط عینی و ذهنی صف بندی صنفی با ماهیت اقتصادی به سوی صف بندی طبقاتی- اقتصادی رفته، اما این صف بندی طبقاتی به مرور زمان به عنوان یکی از واقعیت های اجتماعی در جوامع غربی دارای فراز و نشیب از اصلی ترین تضاد تا تضاد ثانوی است. همچنین نگاه طبقاتی به عنوان معیاری از دنیای مدرن، که دنیای قدیم را نیز با ملاک های طبقاتی - اقتصادی بررسی می کند، موجب دستاوردهایی در شناخت تاریخ بشر بوده اگرچه همین نگاه باعث توجه به اموری و غفلت از واقعیت های تاریخی دیگر گشت. توجه به این ویژگی که هر نگاه و بینشی به عواملی توجه می کند و عوامل دیگر را نادیده می گیرد این فراست و هوشیاری را به آدمی می دهد که هر نگاه موفق در تبیین وقایع، نسبتی با شرایط عینی و هم رابطه ای با تصورات پژوهشگر در دسته بندی نوع موضوعات دارد، همین بخش دوم قضیه است که آغشته به پیش فرض هایی است که باید محدودیت های آن را مورد توجه قرار داد و از تسری و مطلق کردن یک بینش به عنوان تنها بینش درست در تحلیل پدیده ها پرهیز کرد. تبیین مناسبات جامعه براساس صف بندی طبقاتی براساس تولید که ویژگی نظام سرمایه داری در دوران جدید است و هم صف بندی طبقاتی براساس استثمار طبقاتی که نگاه سوسیالیسم اروپایی است در قرن بیستم دچار تحولات و تغییرات جدی شده که می تواند برای تجربه اندوزی از طره به طره شدن شرایط و تحولات و هم در تئوری ها بسیار جالب توجه باشد. در اواسط قرن نوزدهم طبقه کارگر استثمار شده و طبقه متوسط در حال تحلیل رفتن، ایدئولوژی طبقاتی را در غرب توجیه می کرد. اما در دهه های بعد با وجود رفرم های مثبت در جوامع غربی، صف بندی طبقاتی دچار تغییرات جدی شد. دیدگاه طرفدار تحلیل طبقاتی در غرب در تحلیل پدیده ها از درک تفاوت موقعیت و منافع شغلی در میان کارگران و هم سرمایه داران دچار غفلت شد. به طوری که تمایزات مزبور در عمل دیده نشد و به مرور زمان نشان داده شد که ساده سازی تئوریک از وحدت طبقه بورژوا که البته در شرایط بحرانی به سمت چنین وحدتی می رود در عرصه عمل گاه به جنگ درونی طبقه کشیده می شود به طوری که عواملی چون منافع صنف بر منافع طبقه می چربد مانند رقابت سرمایه داری با خصیصه مالی با سرمایه داری با خصیصه خدماتی _ تجارتی آن. یا عاملی چون منافع ملی به رقابت سرمایه داران با یکدیگر تبدیل می شود که قابل تبیین و تحویل به مبارزه طبقاتی نیست، بلکه به مبارزه صنفی مبدل می شود که نوعی مبارزه درون طبقاتی است. یا اینکه نظام سرمایه داری با پذیرش مواردی از اصول سوسیالیستی، در میان طبقه کارگر در غرب اختلاف منافع ایجاد کرده و تشکلات صنفی این طبقه براساس منافع خود عمل می کنند و از وحدت رویه یک طبقه علیه طبقه دیگر پیروی نمی کنند به طوری که در سطوح مختلف قدرت سیاسی - اقتصادی در جوامع غربی رقابت های صنفی درون طبقاتی گاه پیوندهای قشری از طبقه کارگر را با اقشاری از طبقه متوسط و یا اقشاری از طبقه سرمایه دار باعث می شود. چنین تحولاتی در دوره ای که جوامع از رفاه نسبی و آزادی در سطح معقول برخوردار است بیشتر بروز می کند ولی در شرایطی که صف بندی در جامعه قطبی شده بحث مرگ و ماندگاری است اتحاد طبقاتی مهم می شود اما در مجموع حتی در شرایط بحرانی یک ایده غیرطبقاتی مانند فاشیست می تواند میان طبقات مختلف اتحاد عمل ایجاد کند. پس به اختصار می توان گفت که بینش مدرن طبقاتی متعلق به مقطعی از تاریخ جوامع غربی است که فرزند شرایط عینی و ذهنی آن جوامع است. نگاه طبقاتی با مقوله کلی جنگ فقیر و غنی و جدال درویشان با توانگران در طول تاریخ همسویی دارد اما نحوه تبیین و خواست آن متفاوت است، به عنوان نمونه فرق است میان عدالت طلبی مسیحی و اسلامی با نبرد طبقاتی کارگران علیه سرمایه داران، با توجه به نحوه و شکل گیری این نبرد.
شکل گیری طبقات اقتصادی - اجتماعی با اولویت اقتصاد به خاطر شکل گیری جوامع غربی براساس رابطه نیروی کار با سرمایه بوده که در نتیجه عامل اقتصاد بر طبقه نقش مسلط یافته است. مفهوم طبقه تا حدی انتزاعی است و جنگ طبقاتی نیاز به ایدئولوژی و شرایط مناسب دارد. در حالی که ویژگی شهروندی طبقه متوسط همراه با نگاه صنفی _ مدنی، رفتار طبقه متوسط و حتی طبقات دیگر را بهتر توضیح می دهد، چرا که منافع صنفی - مدنی و ویژگی شهرنشینی طبقه متوسط در ساخت کلان خود بر رفتار اقتصادی - طبقاتی آن می چربد. نگاه صنفی - حزبی به جای رویکرد صنف حزبی در جوامع غرب، حاصل تجربه ای است که احزاب سوسیالیست و یا کمونیست و احزاب لیبرال قصد آن داشتند که قیم مآبانه بر تشکیلات صنفی و مدنی رهبری داشته باشند، اما به مرور زمان رابطه اصناف با احزاب حامی مستقل، مرتبط، مقید و مشروط شد. در حالی که بنیان شهرنشینی جدید براساس حقوق شهروندی، منافع صنفی و آنگاه طبقاتی و ملی بوده است و تحول از صنف -شهروندی به صنف طبقاتی در مواقع خاص در جوامع غربی صورت گرفته که محصول اوج گیری سرمایه داری وحشی در نیمه دوم قرن نوزدهم یا بروز بحران های اقتصادی در جوامع غربی است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست