پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دستیار قطبی آلترناتیو قطبی


دستیار قطبی آلترناتیو قطبی

بالاخره سرمربی شد

▪ استیلی: میثاقیان را برگردانید!

حمید استیلی درخصوص مذاکراتش با باشگاه ابومسلم گفت: صحبتهای خوبی با مدیرعامل باشگاه داشتیم ولی هنوز قراردادی امضا نشده که البته طی یکی دو روز آینده همه چیز قطعی خواهد شد.

وی همچنین درخصوص برکنار شدن میثاقیان نیز اظهار کرد: من از مسؤولان باشگاه خواستم تا در صورت امکان میثاقیان را حفظ کنند، زیرا وی برای این تیم زحمات زیادی کشیده است و دلم می خواهد او را باز هم در کسوت مربیگری ابومسلم ببینم.

۱) استقلال در فاصله زمانی چهارسال، دو مدل رفتاری کاملاً متفاوت را روی نیمکت فنی اش تجربه کرد. سه سال اول، امیر قلعه نویی با جاه طلبی هایی که گاهی حتی بین او و هواداران استقلال هم فاصله می انداخت و در سال چهارم صمد مرفاوی با ۱۸۰ درجه تفاوت که ادبیات و عکسالعمل هایش پس از شکست و پیروزی متضاد نبود !قلعه نویی برای چنگ زدن به هدف از هر تقلا و شیوه ای ابا نداشت. کنار خط می ایستاد و فریاد می کشید، پرچم می زد، اخراج می شد و گاهی لب خوانی توصیه هایش، احساس ناخوشایندی را به بیننده القا می کرد. او می خواست پیروز شود و با تکیه بر همین ویژگی سرنوشت مسابقات بسیاری را در دقایق پایانی رقم زد. دستیار اول سرمربی استقلال که بعدها خودش سرمربی شد، هیچکدام از این ویژگی ها را از او به ارث نبرده بود و شاید همین احترام بیشتری را در مخاطب برمی انگیخت اما خونسردی و حاشیه گریزی بیش از حدش به مرور شور و روحیه جنگندگی را در استقلال کشت و خود او را هم به سرعت به جایگاه دستیاری بازگرداند.

و حالا چندسالی است که در پرسپولیس با پدیده های مشابه و در عین حال متفاوت با این جریان مواجهیم. مشابه از آن جهت که حمید استیلی طاقت دستیار بودن و کنار آمدن با لقب «مرد شماره دو» را ندارد مثل قلعه نویی و برخلاف مرفاوی و متفاوت از این حیث که او نه مثل قلعه نویی برونگرا و تهاجمی است و نه به شیوه مرفاوی آرام و بیتفاوت. استیلی دقیقاً در نقطه وسط این دو قرار می گیرد و این همان فاکتوری است که احتمال محقق شدن آرزوهای او را محتمل جلوه می دهد.

۲) حمید استیلی نمی خواست دستیار باشد. از همان روزی که علی پروین گفت: «حمید می تونه روی نیمکت کنار خودم بشینه» سرمربیگری پرسپولیس را هدف گرفته بود. خنده حاکی از شرم، تن صدای همیشه پایین و سر اغلب پایین او، باور این نظریه را دشوار می کرد اما وقتی روی دیگر استیلی که هر از گاهی برملا می شد را هم نباید فراموش کنیم. همان که در شهرآورد سال ۷۹ ناگهان توپ را رها کرد به سمت محمد نوازی رفت و آن صحنه را رقم زد. دستیار پروین، دستیار دنیزلی و دستیار قطبی دیگر نمی خواست دستیار باشد و مقصر شاید آن کسانی بودند که دستیار اول یک تیم لیگ برتری را در سطح یک کارگر مانع چین ساده تنزل دادند.

آزادی، اولدترافورد نبود که سکونشین هایش در پس هر پیروزی نگاهی هم به صندلی کنار سرمربی بیندازند و توانایی های دستیار اول را تحسین کنند. استیلی خوب می دانست که فضای فوتبال ایران با فضای فوتبالی که «کارلوس کرش» را از دستیاری فرگوسن به سرمربیگری رئال مادرید و پرتغال می رساند، متفاوت است !او پرویز مظلومی را می دید که تازه در ششمین دهه زندگی اش شانس «نفر اول» شدن را به دست آورده، چون عمری کنار دست منصور پورحیدری نشسته و کسی باور نمی کرد بتواند روی صندلی شماره یک هم جلوس کند.

حمید استیلی کم کم از پوسته همیشگی اش بیرون آمد و با دنیزلی و قطبی سرشاخ شد. شاید احساسش این بود که دقیقه ۹۰ نزدیک است و باید حقش را از حلقوم فوتبال بیرون بکشد. پس مثل آن شهرآورد معروف توپ را رها کرد و به اولین مانع پیش رو یورش برد.

۳) حمید استیلی حالا سرمربی ابومسلم خراسان است. ایراد اصلی کار او همین بود که می خواست از پرسپولیس شروع کند. جایی که فرصتها به غایت محدود است و خبرها به شدت اندکند. استیلی از شروع لیگ هشتم آلترناتیو اصلی نیمکت پرسپولیس محسوب می شود. هر موفقیت ابومسلم و هر ناکامی پرسپولیس نقش او را در قهرمانی سال قبل پررنگ تر جلوه می دهد و شاید روزی برسد که پرسپولیس برای خروج از بحران سراغ سرمربی «خودی» ابومسلم را بگیرد.

امیر قلعه نویی در استقلال اهواز چهره شد و بعد به استقلال آمد، ناصر حجازی در بانک تجارت، ماشین سازی و محمدان بنگلادش درخشید و بعد روی نیمکت آبی نشست و حالا حمید استیلی و پرویز مظلومی هم همین راه را می روند. صمد مرفاوی اما سوخت، چون از استقلال آغاز کرد و در استقلال هم تمام شد.

پرسپولیس یک هفته پس از رویارویی با استقلال در هفته نهم، در مشهد به مصاف ابومسلم می رود. اگر استیلی این جنگ را ببرد کار تمام است و او دیر یا زود سرمربی پرسپولیس خواهد شد.

امیر وفایی