چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

همه چیز درباره «یونگ» و «کافکا»


همه چیز درباره «یونگ» و «کافکا»

مجموعه بزرگان اندیشه و هنر

فروید، «کارل گوستاو یونگ» را شاگردی می‌دانست که می‌توانست در برابر او در مقام شریکی که در آفرینشگری همپایه‌اش بود، رخ نماید و قادر به انتقاد سازنده‌ای باشد که پژوهش مدرن در روح بشری نیازمندش بود. یونگ کیست و چه می‌خواهد؟ خودش می‌گوید: «من پزشکی هستم که با بیماری بشر و زمانه او سروکار دارد و در اندیشه دست یافتن به درمانی است که با واقعیت رنج مطابقت داشته باشد. معاینه‌های روانی مرا بر آن داشت که نمادها و شخصیت‌های تاریخی را از لابه‌لای گردوغبار گورهایشان بیرون کشم. من شاهد آن بوده‌ام که تنها رفع نشانه‌های بیماری از بیمارانم کافی نبوده است... ما آنقدر به آرمان‌ها نیاز نداریم که به اندکی خردورزی، درون‌نگری و نگرش دینی و با قید احتیاط به تجربه‌های برخاسته از ناخودآگاهی. من به عمد می‌گویم «دینی» زیرا برایم چنین می‌نماید که این تجربه‌ها یاری‌مان می‌دهند تا زندگی، سالم‌تر و زیباتر یا کامل‌تر و پرمعناتر شود. برای شخص یا افرادی که به آنان عشق می‌ورزیم بسنده است که چنین اعتراف کنند: این لطفی الهی بود.»

یونگ این سخنان را در کهنسالی در مصاحبه‌ای با نشریه «ولت ووخه» درباره خود ادا کرد. او همزمان پاسخی به این پرسش پنهان و آشکار داد که کارل گوستاو یونگ مدافع عرفان سده‌های میانه‌ای است یا کارشناس امور شرق یا مصلح مذهبی در عصر جدید. چنین پرسشی دور از ذهن نیست؛ زیرا این پزشک روح، کار خود را به طبابت مستقیم محدود نکرده بلکه به اطراف و اکناف نیز نگاهی داشته است تا شواهد تجربه‌های روحانی – مذهبی را بیازماید. او همچنین روایات حکیمانه و روش‌های عملی آسیایی و نیز گنوسیسم (غنوسیه) صدر مسیحیت یا کیمیاگری پایان دوران سده‌های میانه را نیز در نظر داشته است. کارل گوستاو یونگ براساس مشاهدات شخصی خود دانش می‌اندوزد. تجربه‌های شخصی حاصل نگرش درونی است که درک صحیح مجموعه آثار پزشکی -روان‌درمانی بسیار گسترده یونگ را ممکن می‌کند. یونگ درباره رویاها و تخیلاتش چنین می‌گوید: «آنها همزمان مصالح اصلی کار علمی مرا تشکیل می‌دهند؛ و همچون بازالتی آتشین و جاری بوده‌اند که از آنها سنگی تراش‌خورده حاصل می‌شود. همه کارهای من، همه آنچه زاییده جان من است، برآمده از تخیلات آغازین من است.»به تازگی انتشارات «کتاب پارسه» مجموعه‌ای را با عنوان «بزرگان اندیشه و هنر» به سرپرستی دکتر سعید فیروزآبادی ترجمه و وارد بازار کتاب کرده است که اولین کتاب آن «کارل گوستاو یونگ» نوشته «گرهارد ور» ترجمه «پریسا رضایی» و «رضا نجفی» است. هر یک از کتاب‌های این مجموعه، برآیندی از تحقیقات یک پژوهشگر درباره یکی از شخصیت‌های برجسته اندیشه و هنر جهان است که می‌تواند منبع و راهنمایی مناسب برای شناخت آنها باشد. این کتاب‌ها ترجمه‌ای است از مجموعه معتبری که توسط محققان و آکادمیسین‌های غربی در انتشارات روولت آلمان تهیه شده است. در این کتاب ۲۲۴ صفحه‌ای، آرا و نظرات یونگ را درباره روان‌شناسی، دین، انواع خلق‌وخوهای روانی، یوگا، کیمیاگری، خواب و رویا، خود و دیگری، درونگرایی و برون‌گرایی، فلسفه و عرفان شرقی و... دنبال می‌کنیم و با تجربیات و زندگی شخصی او که منشا بسیاری از تفکرات و نظریاتش بوده آشنا می‌شویم. دیدگاه یونگ درباره حقوق زنان، اختلافاتش با فروید و نامه‌هایی که این دو روان‌شناس به یکدیگر می‌نوشتند، از دیگر مضامین مطرح شده در این کتاب است.

کتاب دیگر این مجموعه «فرانتس کافکا» نام دارد. داستان‌ها و اندیشه‌های کافکا از جهات مختلف قابل بررسی است و این کتاب نیز به قلم یک کافکاشناس آلمانی نوشته شده است. در این اثر می‌خوانیم که کافکا چگونه با سوسیالیسم آشنا شد؟ چرا به «نیچه» علاقه‌مند شد و از او تاثیر گرفت؟ دیدگاهش درباره مذهب و مدرنیته چه بود؟ استبداد و اختناق سیاسی چه تاثیری بر او برجا گذاشت؟ «گرگور زامزا» و سایر شخصیت‌های داستانی او چگونه خلق شدند؟... در این کتاب گام به گام با کافکا پیش می‌رویم و نحوه شکل‌گیری اندیشه و ادبیات او را از نظر می‌گذرانیم. متوجه می‌شویم که داستان‌های عجیب «مسخ»، «قصر» و «محاکمه» چگونه خلق شدند و چرا تا این اندازه در دنیا و به‌خصوص در ایران تاثیر گذاشته‌اند. کافکا مردی دنیادیده و اهل مسافرت نبود. زندگی‌اش عاری از تلاطم‌های مداومی بود که زندگینامه‌های نویسندگان قرن بیستم آکنده از آنهاست. در زندگی او خبری از مسافرت‌های طولانی، تجربیات فراوان تحصیلی یا مراوده و دیدارهای مهم با همکاران نیست. کافکا حتی از میان معاصران برجسته اتریشی‌اش تنها شمار اندکی را می‌شناخت. اگرچه با آثارشان آشنایی داشت ولی اهل مشارکت در بحث‌های ادبی نبود و در نهایت در نقش شنونده‌ای کم‌حرف و ساکت در گفت‌وگوها شرکت می‌کرد؛ زندگی‌ای با ماهیت شهرستانی یا به عبارتی محلی داشت ولی آنچه از او برجا مانده، جهانی و فرازمانی است.

کتاب «فرانتس کافکا» نوشته «کلاوس واگنباخ» ترجمه «محمد همتی» از مجموعه «بزرگان اندیشه و هنر» انتشارات کتاب پارسه در ۲۰۰ صفحه منتشر شده است. برخی عناوین فصل‌های کتاب عبارت‌اند از: آوازه دیرهنگام، تاجرزاده‌ای سردرگم در پراگ، در مدارس دولتی امپراتوری مجارستان چه می‌آموختند؟ دانشگاه و اجتماع و زبان در شهری از امپراتوری دانوب، زندگی یا ادبیات؟‌، برهنه‌ای در جمع پوشیدگان. به گفته «سعید فیروزآبادی» این مجموعه قرار است با انتشار کتاب‌های گابریل گارسیا مارکز، آندره ژید، فئودور داستایوفسکی، مهاتما گاندی، لئو تولستوی، آرتور شوپنهاور، مارتین هایدگر و جیمز جویس ادامه پیدا کند. این آثار از مجموعه تک‌نگاری‌های موسوم به rororo انتشارات «روولت» آلمان انتخاب شده و توسط مترجمان آلمانی‌زبان کشورمان برگردانده می‌شود.