سه شنبه, ۲۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 18 March, 2025
ویتگنشتاین در ایران

توجه به ویتگنشتاین در ایران نسبتاً دیر آغاز شد، ولی در تقریباً ۱۵ سال اخیر شدت فزایندهای داشته است. بخش نخست گزارش حاضر به شرح آغاز این توجه میپردازد و اولین نتایج مطالعه ویتگنشتاین در ایران را معرفی میکند. بخش دوم گزارش به شرح دومین مرحله توجه به ویتگنشتاین در ایران میپردازد. در این بخش ابتدا زمینه دوره متاخر مطالعه ویتگنشتاین در ایران معرفی و تصویری کلی از این دوره- که همچنان ادامه دارد- ارائه میشود، سپس برخی از آثار تالیفی این دوره درباره ویتگنشتاین ذکر میشود، و نهایتاً آثار به فارسی درآمده ویتگنشتاین و برخی از ترجمهها درباره او نام برده میشود. هدف من ارائه یک تصویر کلی روشن و درست است، نه عرضه جزییات. از جمله به همین دلیل از آوردن فهرست منابع در پایان این گزارش کوتاه چشم پوشیدهام.۱
● مرحله اول
ظاهراً توجه به ویتگنشتاین اول بار در ۱۳۵۰ صورت پذیرفت که خلاصهای فارسی از مقدمه دیوید پیرس بر کتابش «لودویگ ویتگنشتاین»- که در آن زمان کتابی جدید بود- منتشر شد. مترجم منوچهر بزرگمهر بود که در دانشگاه تهران تدریس میکرد.۲ او اندکی بعد، در ۱۳۵۱، ترجمهاش را از کتاب یوستوس هارتناک Wittgenstein and Modern Philosophy(London ۱۹۶۵)۵ - در اصل به دانمارکی- منتشر کرد. بزرگمهر ظاهراً به مکتب اصالت تحصل (پوزیتیویسم) تعلق خاطر داشت و احتمالاً ویتگنشتاین اول را مهم تلقی میکرد. این امر منتفی نیست که او آگاهانه و تعمداً خواسته باشد ویتگنشتاین را به فضای فلسفی ایران وارد سازد در مقابل حلقهای که شیفته مارتین هایدگر بودند. در همان سال داریوش آشوری مقالهای منتشر کرد با عنوان «لودویگ ویتگنشتاین: شوریدهسر منطقی» و در آن شرح و وصفی اجمالی اما خوب از زندگی و فلسفه ویتگنشتاین به دست داد. در ۱۳۵۴ شرفالدین خراسانی ترجمهاش از کتاب بوخنسکی ische Philosophie der Gegenwart (Bern ۱۹۴۷) (فلسفه معاصر اروپایی) را منتشر کرد همراه با ضمیمهای به قلم مترجم که عبارت بود از توصیفی از هر دو دوره فکری ویتگنشتاین در ۲۵ صفحه. به نظر میرسد این توصیف اولین متن تالیفی فارسی درباره ویتگنشتاین بر اساس آثار خود فیلسوف باشد، و از این رو باید آن را جدی گرفت. در ۱۳۵۸ اثری قابل توجه از میرشمسالدین ادیب سلطانی- که بعداً تراکتاتوس ویتگنشتاین را هم به فارسی برگرداند- منتشر شد با عنوان «رساله وین» که طبیعتاً به ویتگنشتاین متقدم هم میپرداخت. چند سال بعد، در ۱۳۶۵، هم مقالهای به قلم شاپور اعتماد چاپ شد با عنوان «ویتگنشتاین: منطق، ریاضیات و علوم طبیعی در تراکتاتوس». گذشته از اشاراتی در کتابهای تاریخ فلسفه، ظاهراً اینها همه آن چیزی باشد که تا حدود ۱۳۷۰ به زبان فارسی درباره ویتگنشتاین منتشر شده است.
● مرحله دوم
۱) زمینه
تقریباً ۱۳ سال پس از انقلاب اسلامی و سه سال پس از جنگ طولانی، ایران به آهستگی تجربههای جدیدی را از جمله در حوزههای فرهنگی آغاز میکرد. بهرغم همه مشکلات، دورهای نسبتاً روشن و در حوزههایی حتی درخشان در پیش بود. بحثهای روشنفکری داغتر میشد و مناقشات کلامی- فلسفی شدیدتر. این امر ترجمه و نشر مقالهها و کتابهای بسیاری را نیز به همراه داشت. آثار فلسفی از جایگاه ویژهای برخوردار بود و توجه فزایندهای هم نصیب ویتگنشتاین شد. نهفقط آثاری از خود او منتشر شد، بلکه همه گونه آثاری درباره او به زبان فارسی درآمد؛ از «ویتگنشتاین برای مبتدیان» یا «ویتگنشتاین در نود دقیقه» گرفته تا آثاری با اهمیت بسیار، بعضاً با ترجمههایی ناموفق.
شمار کتابهای فارسی درباره و از خود ویتگنشتاین در حال حاضر بیش از ۴۰ است (اما بیشتر تحقیقات مهم درباره ویتگنشتاین همچنان ترجمهنشده باقی مانده است). حتی در بسیاری از مطبوعات غیرفلسفی میشد درباره ویتگنشتاین مطلبی یافت. شاید بشود از نوعی «تب ویتگنشتاین» هم سخن گفت. آمار نشان میدهد تا سال ۲۰۰۴- عمدتاً در دورهای پنجساله- بیش از ۱۰۰ مقاله درباره ویتگنشتاین، شامل مرور و بررسی کتاب، در مجلهها و روزنامههای مختلف منتشر شد. چندان نیازی نیست که اشاره شود بسیاری از این آثار از حیث فلسفی در مرتبه قابل قبولی نبودند.
چرا چنین توجهی به ویتگنشتاین؟ این پرسش را نمیتوان به آسانی پاسخ داد. شاید بگویند این امر تا حد زیادی اتفاقی بوده است. اما به نظر میرسد دستکم یک چیز مهم باشد و مربوط به جنبه جدی و غیراتفاقی ماجرا. در مناقشههای کلامی فلسفی یادشده،«تجربه دینی» به نحو گستردهای بحث میشد و اهمیت یافته بود و از کثرتگرایی دینی قویاً دفاع میشد- در ایران مثلاً جان هیک را، که به ایران هم سفر کرد، به خوبی میشناسند. پس تعجبی ندارد که تفکر ویتگنشتاین خوب به کار بیاید. به هر حال بخش عمدهای از توجه به ویتگنشتاین در ایران در حوزه فلسفه دین بوده است. مرتبط با مناقشههای کلامی، موضوعات معرفتشناختی هم بسیار مهم شدند، و اینجا نیز نام ویتگنشتاین شنیده میشد. اگرچه برای «روشنفکران دینی» ویتگنشتاین در مناقشههای ذکرشده حرفها برای گفتن داشت، برای برخی از آنان تفکر متاخر او بیاهمیت بود، در حالی که مثلاً کارل پوپر مهم بود.
در مقابل، برخی از مخالفان «روشنفکران دینی»، از جمله پستمدرنها، میتوانستند تفکر ویتگنشتاین را هم به کار گیرند (نمیخواهم خود را درگیر این موضوع نسبتاً پیچیده کنم). به هر حال ویتگنشتاین در این سالها برای ایرانیان با گرایشهای پستمدرنی نیز مهم شد (که این امر قابل فهم است)، و این افراد- چه دیندار چه غیردیندار- در توجه فزاینده به ویتگنشتاین سهیم بودند. آخر در ایران تب پستمدرن هم وجود داشته است، ولی قصد ندارم همه چیز را به عواملی برگردانم که با اختصار بسیار شرح دادم. برای عدهای شخص ویتگنشتاین توجه و علاقهبرانگیز بوده است، و برای عدهای هم صرفاً کار آکادمیک درباره او اهمیت داشته، البته تا حدی مرتبط با مناقشههای ذکرشده.
اما توجه آکادمیک به ویتگنشتاین در ایران تقریباً در ۱۵ سال گذشته عمدتاً مرهون مصطفی ملکیان است. او در درسهای پرشنونده و پرهوادارش درباره ویتگنشتاین هم سخن میگفت، موضوعات جالب برای رسالههای دانشجویی پیشنهاد میکرد و در به انجام رسیدنشان از هیچ کمکی دریغ نمیورزید. بدون تاثیر ملکیان بسیاری از آثار خوب، از جمله درباره ویتگنشتاین، پدید نمیآمد. در این زمینه باید از شخص دیگری هم یاد کرد و او سهراب علوینیاست که حوزه اصلی کار فلسفیاش ویتگنشتاین بوده است، بسیاری از دانشجویان از درسهای او استفاده کردهاند و آثاری درباره ویتگنشتاین به راهنمایی او پدید آمده است. توجه فزاینده به ویتگنشتاین و نقطههای ثقل آن- دینشناسی و معرفتشناسی - خود را به ویژه در رسالههای کارشناسی ارشد و دکترا نشان میدهد.
بر اساس آمار، در دوره چندساله پیش از ۱۳۸۳ حدود ۲۰ رساله دانشجویی درباره ویتگنشتاین در دانشگاههای ایران نوشته شده، و میتوان فرض کرد این رقم اکنون به حدود ۴۰ رسیده باشد. (از میان آنها رسالههایی با موضوع دین و باور دینی نزد ویتگنشتاین جلب توجه میکند.) از رسالههای دکترای فارسی درباره ویتگنشتاین عنوان سه رساله را ذکر میکنم، محض نمونه و بدون هیچ داوری: «ویتگنشتاین و دین»، محمد اکوان (۱۳۸۰: ظاهراً منتشر نشده)، «ویتگنشتاین و عینیت معرفتشناختی»، مینو حجت (۱۳۸۲: چاپ شده: بیدلیلی باور، هرمس ۱۳۸۷)، «متافیزیک و فلسفه زبان ویتگنشتاین و علوم عقلی اسلامی»، حسین واله (۱۳۸۲: منتشر شده). مایلم دو پژوهش منتشرشده دیگر را نیز نام ببرم که به نظر من اهمیت دارند: اولی از سهراب علوینیا: معرفتشناسی ریاضی ویتگنشتاین و کواین (۱۳۸۰) و دومی از علی پایا، از منتقدان ایرانی ویتگنشتاین متاخر: «برخی از پیامدهای تفکر متاخر ویتگنشتاین در علوم اجتماعی» (۱۳۸۱).
۲) ترجمهها
الف) آثار ویتگنشتاین
میان دو مرحله مطالعه ویتگنشتاین، چنان که وصف شد، طی سالهای ۱۳۷۲-۱۳۷۰ دو ترجمه فارسی از رساله منطقی فلسفی یا همان تراکتاتوس در پی هم منتشر شد؛ اولی کار محمود عبادیان بود، دومی کار میرشمسالدین ادیبسلطانی. ترجمه دوم، که به نظر من در فضای فلسفه ایران یک اتفاق بود، بسیار دقیق است، اما با فارسی رایج و نثر معیار فلسفی چندان هماهنگ نیست. (ترجمهای سوم از تراکتاتوس لازم به نظر میرسد.) ولی این فقط یک آغاز یا بهتر است بگوییم یک پایان بود که تقریباً ربطی به آنچه قرار بود در سالهای بعد روی دهد، نداشت. ضمن آنکه مترجمان هم از نسل دیگری بودند. مدتی لازم بود تا توجه به ویتگنشتاین به حد کافی تکامل بیابد و نتایجش را نشان دهد. در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ به ترتیب این ترجمههای فارسی از آثار ویتگنشتاین منتشر شد (در اینجا فقط به ذکر نام آثار و مترجمان اکتفا میکنم و از هرگونه داوری میپرهیزم):
- «خطابهای در باب اخلاق»، م. حسینی (ویراست دوم چاپشده در: درباره اخلاق و دین، هرمس ۱۳۸۸)
- درباره رنگها، ل. گلستان
- در باب یقین، م. حسینی (ویراست دوم به صورت سهزبانه ، هرمس ۱۳۸۷). درباره یقین، م. دیباج
- پژوهشهای فلسفی، ف. فاطمی (نیز ترجمهای منتشر نشده، م. ملکیان)
- درسگفتارهای زیباییشناسی؛ درسها و گفتوگوهایی درباره زیباییشناسی، فروید و باور دینی، ا. مهرگان (نیز ترجمهای از «درسهایی درباره دین»، ب، عباسی در: درباره اخلاق و دین)
- فرهنگ و ارزش، ا. مهرگان
- لودویگ ویتگنشتاین: نامههایی به انگلمان و فون فیکر، ا. مهرگان
- یادداشتهای ۱۹۱۶- ۱۹۱۴، م. دیباج و م. هدایت شاهی
- برگهها، م. حسینی
- کتابهای آبی و قهوهای، ا. قانونی
- کتاب آبی، م. حسینی
ب) آثار درباره ویتگنشتاین: گزیده
برای اینکه تصویری کلی از موضوع این بخش ارائه دهم، از میان آثار ترجمهای درباره ویتگنشتاین عناوین زیر را- به ترتیب تقریبی سال انتشار- میآورم (این آثار که بعضاً ترجمههایی عالیاند، عمدتاً در همان دوره ۱۳۷۸تا ۱۳۸۳ منتشر شدهاند).
- ویتگنشتاین، دیوید پیرس
- ویتگنشتاین: ربط فلسفه او به باور دینی، و. دانلد هادسون
- درآمدی بر تراکتاتوس ویتگنشتاین، هـ .ا. مانس
- مفهوم فلسفه نزد ویتگنشتاین، ک. ت. فن
- زبان، سوسور و ویتگنشتاین، ر. هریس
- ویتگنشتاین و پژوهشهای فلسفی، م. مکگین
- ویتگنشتاین، اخلاق و زیباییشناسی، ب. ر. تیلخمان
- ماهیت بشر از دیدگاه ویتگنشتاین، پ. م. س. هکر
- ویتگنشتاین، پوپر و ماجرای سیخ بخاری، د. ادموند، جی. ایدینو
- خاطراتی درباره لودویگ ویتگنشتاین، ن. ملکم
- ویتگنشتاین: دیدگاهی دینی؟، ن. ملکم (دو ترجمه)
- مسائل ذهن: از دکارت تا ویتگنشتاین، ن. ملکم
- مقدمهای بر تراکتاتوس ویتگنشتاین، جی. ای.ام. انسکم
و از آلمانی:
- گفتنیها- ناگفتنیها: سه مقاله درباره فلسفه
-ویتگنشتاین، و. فسنکول.
- همچنین این دو مقاله مهم:
- «خدا در ویتگنشتاین متقدم»، سیرل بارت
- «دین در آینه ویتگنشتاین»، دی. زد. فیلیپس.
دکتر مالک حسینی
پینوشتها:
۱- مقاله حاضر ترجمهای است- با تغییراتی اندک- از متن (آلمانی) سخنرانی ایرادشده در بیست و نهمین سمپوزیوم بینالمللی ویتگنشتاین که ۶ تا ۱۲ آگوست ۲۰۰۶ در اتریش برگزار شد و متن فارسی آن نیز ۲۰ آذر ۱۳۸۶ در نشست «ویتگنشتاین در ایران» در شهر کتاب مرکزی ارائه شد.
۲- برای گزارشی مختصر و مفید از زندگی و آثار منوچهر بزرگمهر، ر.ک. به: دانشنامه جهان اسلام، جلد ۳، تهران ۱۳۷۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست