چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
رضا
● رضایت از قضاء
راضی بودن از قضای الهی عبارت است از : اعتراض نکردن و خشمگین نشدن از آنچه پیش میآید.
خدای تعالی در مقام مدح کسانی که به قضای الهی راضی و خشنودند میفرماید:
خداوند از آنان راضی است، و ایشان از خدا راضیند.
(رَضِیَاللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ) (سورهٔ بینه، آیهٔ ۸)
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
اصل طاعت خدا صبر، و رضایت به خوشایند و ناخوشایند است. هر بندهای در مکروه و محبوب و خوشایند و ناخوشایند از خدا راضی باشد، همهٔ آنها برای او خیر خواهد بود.
(رَأْسُ طٰاعَهِٔ اللهِ الصَّبْرُ و الرِّضٰا فیمٰا احَبَّ الْعَبْدُ او کَرِهَ. ولٰا یَرْضیٰ عَبْدٌ عَنِ اللهِ فیمٰا اَحَبَّ اَوْ کَرِهَ اِلّٰا کٰانَ خیرْاً له فیما اَحَبَّ اَوْ کَرِه)
و فرمود:
داناترین مردم به خدا، راضیترین آنها به قضای اوست.
(اِنَّ اَعْلَمَ النّٰاسِ باللهِ اَرْضٰاهُمْ یِقَضٰاءِ اللهِ)
و امام کاظم (علیهالسلام) فرمود:
کسی که خدا را خوب شناخته باشد سزاوار است که او را در روزی دادنش کُند نشمارد، و در قضائش (حکمش) متّهم نسازد.
(ینبغی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللهِ اَنْ لا یَسْتَبْطِئَهُ فی رِزْقِهِ وَلٰا یَتَّهِمَهُ فی قَضٰائِهِ )
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خداوند عزوجل میفرماید:
بندهٔ مؤمنم را به هر سوی بگردانم خیرش را در همان قرار میدهم. پس به قضای من راضی باشد، و بر بلای من صبر کند، و نعمتهایم را شکر گذارد، تا - ای محمد! - او را در زمره صدیقین ثبت کنم.
(عَبْدِیَ الْمُؤْمِنُ لٰا اَصْرِفُهُ فی شَیْءٍ الّٰا جَعَلْتُ لَهُ خَیْراً فَلْیرْضَ بِقَضٰائی وَلْیَصْبِرْ عَلیٰ بَلٰائی وَلْیَشْکُرْ نَعْمٰائی اَکْتُبْهُ - یا محمدُ - مِنَ الصِّدِّیقیِنَ عِنْدی)
و فرمود: از جمله چیزهایی که به موسی (علیهالسلام) وحی شد این است: چیزی نیافریدم که از بندهٔ مؤمنم محبوبترم باشد، و از او دور کنم آنچه برای او بداست، و او را عافیت دهم چنان که برایش خیر است. من به صلاح بندهام آگاهترم پس بر بلایم صبر کند، و بر نعمتهایم شکر گزارد، و به قضایم راضی باشد، اگر به رضای من عمل کند، و امرم را امتثال نماید او را در زمره صدیقین مینویسم. و میفرماید: تعجب میکنم از مسلمان که خدا چیزی برایش مقدر نمیکند مگر برایش خیر باشد.
اگر با قیچی تکه تکهاش کنند برایش خیر است، و اگر مغرب و مشرق عالم را مالک شود برایش خیر است.
(عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لٰا یَقْضِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ لهُ قضاءٌ اِلّٰا کٰان خَیْراً لَهُ وَاِن قُرِضَ بِالْمَقٰاریض کٰانَ خَیْراً لَهُ وَ اِنْ مَلِکَ مَشٰارِقَ الاَرْضِ وَ مَغٰارِبَهٰا کٰان خَیْراً لَهُ )
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید:
سزاوارترین مخلوقات به تسلیم در مقابل قضای الهی، کسی است که خدای عزوجل را شناخته باشد. قضای الهی در هر صورت محقق میشود، اما کسی که به آن راضی است اجری بزرگ میگیرد، در حالی که خدا اجر بندهٔ ناراضی را از بین میبرد.
(اَحَقُّ خَلْقِ اللهِ اَنْ یَسْلِمَ لِمٰا قَضیَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ عَرِفَ الله عزوجل. وَ مَنْ رَضِیَ بالْقَضٰاءِ اَتیٰ عَلَیْهِ الْقَضٰاءُ و عَظَّمَ اللهُ اَجْرَهُ وَ مَنْ سَخِطَ الْقَضٰاءَ مَضیٰ عَلَیْهِ الْقَضٰاء فَاَحْبَطَ اللهُ اَجْرَهُ)
امام سجاد (علیهالسلام) میفرماید:
زهد ده درجه دارد، بالاترین درجه زهد، پائینترین درجه پرهیزگاری است؛ و بالاترین درجه پرهیزگاری پائینترین درجهٔ یقین است؛ و بالاترین درجه یقین پائینترین درجه رضاست.
(الزُّهْدُ عَشَرهُٔ اَجْزاءٍ اَعْلٰا دَرَجَهِٔ الزُّهْدِ اَدْنیٰ دَرَجَهِٔ الْوَرَعِ وَاَعْلٰا دَرَجَهِٔ الْوَرَعِ اَدْنیٰ دَرَجَهِٔ الْیَقِینِ وَ اَعْلٰا دَرَجَهِٔ الْیَقِینِ اَدْنیٰ دَرَجَهِٔ الرَّضٰا)
در روایت است که نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) از گروهی از اصحاب خود پرسید شما کیستید؟
گفتند: ما گروه مؤمنانیم.
فرمود: علامت ایمان شما چیست؟
گفتند: به هنگام بلا صبر میکنیم، و به هنگام گشادگی و نعمت شکر میگزاریم، و به قضای او راضی هستیم.
حضرت فرمود: به پروردگار کعبه شما مؤمنانید.
و در روایت دیگری است که به آنها فرمود: عالمان حکیمی هستید که از شدت بینش نزدیک است به درجهٔ انبیاء برسید.
● چگونگی رضا
▪اشکال: ممکن است کسی در مقابل انواع بلاء صبر کند ولی تصور نمیشود کسی راضی به ابتلاء و گرفتاری و تحمل ناملایمات باشد.
▪جواب: رضا فرع محبت است اگر محبت حاصل شود رضا خودبخود بدست میآید.
توضیح مطلب اینکه رضا دارای دو مرتبه است.
▪مرتبه عالی.
▪مرتبه پست.
● مرتبه عالی
مرتبهٔ عالی رضا آن است که انسان به حدی برسد که احساس درد و رنج نکند تا وقتی که مسأله دردناکی پیش آمد دردش را احساس نکند. جراحت بر او وارد شود و او رنجش را نیابد.
این مرتبه از معانی عالم معنی است، و شاهد و نظیرش در عالم ماده، حال مردان جنگجویی است که در حال خوف یا غضب جراحات هولناک میبینند، ولی تا خونش را نبینند نه جراحت را احساس میکنند نه دردس را .
همینطور کسی که با عجله در پی کاری یا رفع حاجتی در حرکت است، گاهی خار به پایش میخلد، ولی چون قلبش مشغول است احساس درد نمیکند، چون وقتی قلب مشغول و غرقهٔ در چیزی شد غیر آن را درک نمیکند.
عاشق نیز اصابت درد را احساس نمیکند - خصوصاً اگر درد از جانب محبوب باشد - چون محبّت تمام وجودش را فرا گرفته است.
● مرتبهٔ پست
مرتبه پست رضا آن است که درد احساس میشود، ولی با توجه به ثوابی که خداوند در مقابل آن آماده کرده، عقل انسان نه تنها راضی، بلکه مایل و خواستار آن است، اگرچه طبعش آن را نمیپسندد.
نظیر این مرتبه در عالم ماده کسی است که از جراح تقاضا میکند رگ بدنش را سوراخ کند، یا از حجّام میخواهد برایش حجامت کند، یا از طبیب تقاضای داروی تلخ مینماید. این شخص درد حجامت و رگ زدن را احساس میکند ولی به آن راضی است، و منّت دکتر را نیز به گردن میگیرد، چون میداند تندرستی را در پی دارد.
در حکایت است که زنی پایش لغزید، و ناخنش شکست، و خون از آن جاری شد. با این حال، او شروع به خندیدن کرد.
به او گفتند: آیا ناخنت درد نگرفت؟
گفت: لذت پاداش درد را از یادم بُرد.
و در روایت است که اهل مصر در زمان یوسف (علیهالسلام) هرگاه گرسنه میشدند به صورت او نگاه میکردند، جمال یوسف رنج گرسنگی را از یادشان میبرد.
و بالاتر از این قرآن عظیم میفرماید: زنان اشراف مصر چنان به جمال یوسف (علیهالسلام) مشغول شده بودند، که دستهای خویش را بریدند ولی احساس نکردند.
ممکن است کسی بگوید: اگر هر چه در عالم رخ میدهد قضای الهی است و باید به آن راضی بود، پس دعا کردن و مخالفت با منکرات با مقام رضا منافات دارند و باید از این دو، اجتناب کرد.
جواب این سؤال این است که دعا را رضا هیچ مغایرتی ندارد زیرا دعا یک عبادت است که خداوند تعالی تشریع نموده، و کسی را که دعا نکند مستکبر شمرده و او را مستحق عذاب دانسته است.
و فرموده:
اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ اِنَّ الَّذین یَسْتَکْبِروُن عَنْ عِبْادَتی سَیَدْخُلُون جَهَنَّمَ دٰاخِرِینَ
(پروردگار شما فرموده است: - مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم و آنان را از عبادت من تکبر و سرکشی میکنند با ذلت و خواری به جهنم وارد میشوند. - سورهٔ غافر، آیهٔ ۶۰ - نکتهٔ جالب در این آیه کریمه اینکه دعا را عبادت نامیده است.)
همینطور ما موظفیم با معاصی مخالفت کنیم، و آنها را نپسندیم.
در روایت است که: هرکس منکری را ببیند و به آن راضی باشد مثل این است که آنرا انجام داده.
و در روایت دیگری است:
اگر کسی در مشرق کشته شود، و دیگری در مغرب به قتل او راضی باشد، در قتل او شریک است.
(لَوْ اَنَّ عَبْداً قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ وَ رَضِیَ بِقَتْلِهِ آخَرُ بِالْمَغْرِب کٰانَ شَریِکَاً فی قَتْلِهِ )
● فایدهٔ رضا
فایدهٔ مقام رضا در دنیا فراغت قلب برای عبادت و راحتی از هموم، و در آخرت رضایت خدا و نجات از غضب اوست.
در روایت است که خدای تعالی فرموده:
هرکس به قضای من راضی نیست و بر بلای من صبر نمیکند پس پروردگار دیگری بیابد.
(مَنْ لَمْ یَرْضَ بِقَضٰائی و لَمْ یَصْبِرْ عَلیٰ بَلٰائی فَلْیَطْلُبْ رَبّاً سِوٰائی)
● راه تحصیل رضا
راه رسیدن به مقام رضا، این است که انسان بداند هرچه را خدای سبحان برای بندهاش مقدر کند برای او خیر است، اگر چه بنده از سرّ و حکمت آن آگاه نباشد. و بداند که غم و غصه هیچ تأثیری در قضای الهی نداشته، و آن را تغییر نمیدهد. آنچه مقدر شده میشود، و آنچه مقدر نشده نخواهد شد.
و شاعر چه زیبا سروده است:
آنچه نمیشود هرگز با حیله و نقشه نخواهد شد و آنچه باید بشود حتماً خواهد شد
(مٰالٰا یَکُونُ فَلٰا یَکُونُ بِحِیلَهٍٔ اَبَداً وَ مٰا هُوَ کٰائنٌ سَیَکُونُ )
و بداند که حسرت خوردن بر گذشته، و فکر و نقشه کشیدن برای آینده، برکت را از وقت انسان میگیرند بدون اینکه فایدهای در بر داشته باشند.
و تنها پیامدهای تلخ نارضایی از قضای الهی برای انسان باقی میماند. پس به جای آنکه عمر خویش را در حسرت گذشته و فکر آینده تباه کند، بهتر است چون عاشقی که در رسیدن به معشوق، و مانند حریصی که در رسیدن به مطلوب احساس رنج و خستگی نمیکند، در محبت از خود بیخود، و از احساس رنج و درد فارغ شود. و چون مریضی که درد حجامت، و تاجری که رنج سفر را تحمل میکند، آگاهی از عظمت پاداش کارها را بر او آسان نماید. و امرش را به خدا واگذارد که اِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ (همانا خداوند به حال بندگان بیناست. - سورهٔ آلعمران، آیهٔ ۱۵)
رضا ترک اعتراض و ناخشنودی باطنی و ظاهری در گفتار و کردار است، و این صفت از ثمرات محبّت و لوازم آن است، زیرا مُحب هر چه را که از محبوب وی صادر شود نیکو میشمارد؛ و نزد صاحب مرتبهٔ رضا فقر و غنا، و رنج و راحت، و بقاء و فنا، و غزت و ذلّت، و تندرستی و بیماری، و مرگ و زندگانی یکسان است، و یکی را بر دیگری ترجیح نمیدهد، و هیچکدام بر دل او گران نیست، زیرا همه را صادر از خدای سبحان میداند، و دوستی او در دلش استوار شده به گونهای که افعال او را دوست دارد، و خواست او را بر خواهش خود ترجیح میدهد، و به آنچه از او میرسد راضی است.
روایت است که: سنّ یکی از صاحبان مرتبهٔ رضا به هفتاد رسید، و در این مدّت نگفت که کاش فلان چیز چنین نبود و فلان چیز چنان بود. و به یکی از ایشان گفتند: از آثار رضا در خویش چه یافتی؟ گفت: در من بوئی از رضا نیست، و با وجود این اگر خدا مرا پُلی سازد بر جهنّم، و همهٔ خلایق از آن بگذرند و به بهشت در آیند، و سپس مرا به دوزخ افکند، و جهنّم را از من پّر کند، این حکم او را دوست دارم، و به قسمت او خشنودم، و هرگز به خاطرم نمیگذرد که چرا چنین است و کاش چنین نبود، چرا بهرهٔ من این شد و نصیب دیگران آن.
صاحب مرتبهٔ رضا همواره در آرامش و راحت و سرور و بهجت است، زیرا هر چیزی را به چشم رضا مینگرد، و در هر چیز به نور رحمت الهی و سرّ حکمت ازلی نظر میکند، گوئی هر چیزی بر وفق مراد و خواهش او روی میدهد، و فایدهٔ رضا در دنیا آسایش خاطر برای عبادت و راحت از غم و اندوه است، و در آخرت رضوان خدا و نجات از خشم اوست.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست