دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

فاصله میان کودکی و بزرگسالی


فاصله میان کودکی و بزرگسالی

نگاهی به نمایش ”تصمیم تصمیم” نوشته و کارگردانی ”مهدی فرشیدی سپهر”

به نظر می رسد نمایش "تصمیم تصمیم"که برای گروه سنی ۱۰سال به بالا طراحی شده، تلاش کرده است استانداردهای تازه ای را برای این رده از نمایش ها تدارک ببیند. بیراهه نرفته ایم اگر بگوییم این اتفاق کم و بیش افتاده است. این نمایش از ویژگی هایی برخوردار است که قامت آن را در مقایسه با همگنانش بلندتر می کند.

داستان و تکنیک های اجرا پیچیده تر از نمونه های معمول است و برای جلوه های بصری نمایش، کمی بیشتر انرژی گذاشته شده است. با این وصف خرسندیم از اینکه برای مخاطب این رده سنی، که عموما مخاطب فراموش شده ای است، دستمایه خوبی، چه به لحاظ داستان و چه شکل اجرا، فراهم آمده و نمایش توانسته فاصله میان کودکی و بزرگسالی را با ترفندی پر کند.

● درباره روایت

نمایش "تصمیم تصمیم" مشتمل بر دو داستان و یک پیش درآمد است. دو داستان، که تحت عنوان یک افسانه خراسانی و یک افسانه تهرانی روایت می شوند، دو فضای کاملا متفاوت دارند و دو دنیای متفاوت را ترسیم می کنند. اولی در واقع یک افسانه است که در دوران کهن می گذرد و دومی یک قصه رئال که در روزگار امروز جریان دارد. بند اتصال این دو داستان دو دختر بچه اند که هریک تصمیم مهمی در زندگیشان می گیرند .به شکل ظریفی محور هر دو تصمیم یک رخداد عاشقانه است.

در داستان اول، که حکایت دختر بچه ای است که در آشیانه سیمرغ بزرگ می شود، موضوع تقدیر و بحث سرنوشت به چالش کشیده می شود و گرچه اسباب داستان طوری چیده شده که تقدیر، عنان اختیار را از بشر بگیرد، ولی سرانجام اراده انسانی پیروز می شود. در داستان دوم نیز، که داستان زندگی دختربچه ای در تهران امروز است، مسئله انتخاب و جستجو مطرح می شود. موضوعی که هم بحث اراده بشری را پررنگ می کند و هم به موضوعات داستان های کهن نزدیک است. در خیلی از داستان های کهن شخصیت اصلی برای یافتن حقیقت یا معشوقی ناپیدا دست به جستجویی طولانی می زند و از این مجرا به شناخت دوباره ای از جهان می رسد و نوعی مکاشفه یا طی طریق می کند. دختر بچه داستان دوم هم در جستجوی دیدار معلمش در شهر پرسه ای طولانی می زند و تجربیات تازه ای کسب می کند. مقصود از این مقایسه این است که اتفاقا داستان اول، که در فضای روزگار کهن می گذرد، نتیجه داستان امروزین است و در داستان دوم نیز، که در روزگار معاصر طی می شود، نوعی هنجار ریشه دار و قدیمی ترسیم شده است و این ارتباط جذابیت این دو داستان و در کنار هم قرار گرفتن آن ها را بیشتر می کند. تسلسل این دو داستان به طور ضمنی حاکی از دغدغه کشف و شهود و میل به گریز، از آنچه تقدیر نامیده می شود، نیز هست.

● درباره اجرا

به عنوان یک بزرگسال نمی توانم مطمئن باشم که آیا این اجرا برای کودکان نیز همانقدر جذاب است که برای من بوده، ولی قدر مسلم این است که نمایش مخاطب خودش را دست کم نگرفته است. اجرای نمایش به گونه ای است که احتمالا مخاطب تعریف شده اش برخی از جزئیات را در نیابد، ولی نمایش بی اعتنا به این موضوع (همانطور که انتظار می رود) راه خود را رفته است.

در ساخت و پرداخت این نمایش به جای دکور از پروجکشن استفاده شده و ویدئوهایی که از طریق پروجکشن نمایش داده می شوند با ایده های جذابی همراه اند. ایده های سینمایی خوبی وجود دارد و ویدئوها به صورت انیمیشن/ زنده ساخته شده که در نوع خود برای این دست نمایش ها کم نظیر و قابل تامل است. این تصاویر در فضاسازی برای نمایش موفق عمل کرده اند و به خوبی با اتفاق های روی صحنه ترکیب شده اند. در داستان اول از نقاشی های مینیاتور استفاده فانتزیک خوبی شده است. سیمرغ پرنده افسانه ای در ترکیبی از تصاویر انیمیشن و زنده تبلور یافته است و زنان و مردان برش هایی از نقاشی های مینیاتوری اند. دیدن بازیگر نقش تقدیرنویس، با همان لباس های مینیاتوری روی صحنه، برای بچه ها جذاب و دیدنی است.

در داستان دوم تصاویری از یک آپارتمان پخش می شود که محل زندگی دختر بچه ای به نام بلوط و مادرش در شهرک اکباتان است. تصاویر پس زمینه در کنار چند میز و صندلی روی صحنه، فضای یک خانه کوچک را تداعی کرده و برخی بازی های تصویری دیگر این شکل را کامل می کنند.

در مجموع فضاسازی صحنه، که ترکیبی از همین ویدئوها، اجرای صحنه ای، دکور مختصر صحنه و نحوه روایت راوی اند، نمایشی جذاب و قابل اعتنا را ارائه کرده است.

● درباره پیش پرده

پیش پرده نمایش معمولا می تواند نوعی آماده سازی برای شروع نمایش باشد. توضیح، خرده داستان، اجرای موزون یا همسرایی، حتی قطعات طنز استندآپ کمدی، در تجربیات مکرر به عنوان پیش پرده برای نمایش های بسیاری در سراسر جهان به کار گرفته می شوند. البته این کار امروزه چندان مرسوم نیست، ولی در نمایش های کودک، از آنجا که پای مقاصد آموزشی، یادآوری و مسائل تربیتی و فرهنگی در میان است، اتفاقا پیش پرده کارکرد خوبی دارد. در پیش پرده این نمایش مخاطب کودک یا نوجوان در فرصتی مختصر به یکی دو موضوع مهم توجه و سپس دیدن نمایش را آغاز می کند. بازیگر پیش پرده در این اجرای کوچک مستقل، علاوه بر اشاره ای به تنوع فرهنگ ها در ایران زمین، با بهره گیری از حرکات موزون و پوشش مناطق مختلف، اشاره ای گذرا به بزرگان و پیشکسوتان عرصه تئاتر کودک نیز دارد و از آنان قدردانی می کند. همه این ها در قالب اجرایی آهنگین و شسته رفته به مذاق مخاطب نوجوانش خوش می آید.

در پایان باید گفت ترکیب گروه بازیگران از نقاط قوت نمایش است. بازی مهدی فرشیدی سپهر، که علاوه برکارگردانی چندین نقش را هم خودش بازی کرده، بازی دیدنی و متناسبی برای این نوع نمایش است. همچنین بازیگر نوجوان نمایش نیز خوش درخشیده است.

فرشته حبیبی