چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
جانشینی پیامبر ص انتقال كاریزما
پس از وفات پیامبرصلی الله علیه وآله، جانشینی ایشان مهمترین مسألهی مطرح در جامعهی اسلامی بود. علاوه بر امام علیعلیه السلام - به عنوان چهرهی شاخص اهل بیتعلیهم السلام - گروهها و جریانات فكری دیگری مدعی دستیابی به خلافت بودند. آنان به منظور تحت الشعاع قرار دادن علیعلیه السلام در افكار عمومی، و شكستن انحصار جاذبهی كاریزمایی او، به معرفی و تقویت نهاد كاریزمایی صحابه برای رقابت با اهلبیتعلیهم السلام، در مرجعیت فكری جامعه پرداختند. در بُعد فرهنگی از ابزارهایی چون سیاست منع حدیث، طرح عدالت و صح ت اجتهاد صحابه، جعل حدیث و... بهره گرفتند؛ این جریان طی قرنهای بعدی استمرار یافته، سازماندهی و تقویت شد.در این مقاله این تلاشها در قالب نظریهی روزمرگی كاریزمای ماكس وبر، مورد بررسی قرار میگیرد.
در مدینه، سال ۱۱ قمری، جامعه - پس از قریب ۱۰ سال كه از شكلگیری نخستین نمونهی حكومت اسلامی میگذشت - رویكردی جدید به مسألهی رهبری در رأس ساختار حكومت را تجربه كرد. پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله جریانات فكریِ مختلفی وجود داشتند كه طبعاً راه حلهای مختلفی، برای پر كردن خلأ شخصیت كاریزماتیك پیامبرصلی الله علیه وآله پیشنهاد میكردند. خط فكری اهلبیتعلیهم السلام كه به لحاظ مدیریتی، حول محور علیعلیه السلام میچرخید، در عرصهی تبلیغ و تبیین آرمانهای فكری، قائم به شخصیت فاطمهعلیها السلام و به لحاظ حوزهی حمایت و دفاع اجتماعی، بیش از همه متكی به حمایت بنیهاشم بود، الگوی ولایی را به جای ساختار نبوی پیشنهاد كرده و كاریزمای امام معصومعلیه السلام را مناسبترین گزینه برای جانشینی كاریزمای پیامبرصلی الله علیه وآله دانسته، مدعی ابتناء این جانشینی ب ر نصب الهی بود.۲ در مقابل، جریانات فكری دیگری نیز وجود داشتند كه آهنگ دیگری نواخته و طرح دیگری در میانداختند.۳
گروهی از صحابه، با طرحی هوشمندانه متكی بر روانشناسی و جامعهشناسی آن روز مدینه، از یك سو به سنتهای جاهلیِ فروخفته در سایهی فرهنگ اسلامی دامن زده و با افروختن آتشِ كینههای زیر خاكستر ماندهی سالهای بحران و تنشِ مبارزات دینی پیامبرصلی الله علیه وآله، جاذبهی حقانیت ادعای اهلبیتعلیهم السلام را كمرنگ نمودند و از سوی دیگر با القاء روشی جدید برای مشروعنمایی ساختار نوین رهبری جامعهی اسلامی به سرعت زمام مدیریت افكار عمومی و اهرم قدرت سیاسی را به دست گرفته نهایتاً بر اوضاع مسلط شدند. از آنجا كه بنی تی م به سبب موقعیت كم اهمیتشان در میان تیرههای مطرحِ قریش هرگز در جنگ قدرت و رقابتهای سیاسی موجود میان آنها، شركت نداشتند، امكان سازش بر سر انتخاب ابوبكر به خصوص با توجه به شخصیت ظاهراً آرام و مسالمتجوی او بیش از هر كس دیگری فراهم بود. در مقابل، احتمال ب روز مشكلات و درگیریهای داخلیِ میان قبایل، در حكومت علیعلیه السلام - به خصوص آنان كه زخم خوردهی شمشیر وی بودند - مانع تأیید او از جانب بسیاری از عافیتطلبان میشد. عمر در جملهی معروف خود كه، سزاوار نیست كه خلافت با نبوت، در بنیهاشم جمع گردد،۴ احتمال بروز چنین مخالفتهایی را یادآوری میكند و سركشی قبایل دیگر را در مقابل بنیهاشم پیشبینی مینماید، در حالی كه در احتجاج با انصار، خلافت آنان را موجب طغیان عرب، و خویشاوندی قریش با پیامبرصلی الله علیه وآله را موجب تواضع در مقابل آنها میداند و قرابت بنیه اشم با پیامبرصلی الله علیه وآله را عامل سركشی عرب و مانع دستیابی علیعلیه السلام به خلافت معرفی میكند۵ و بالاخره معلوم نمیشود كه این قرابت، موجب شرافت است یا بهانهی ایجاد انزوای سیاسی.
جریان دیگر، امویان به رهبری فكری ابوسفیان بودند، كه گرچه موقعیت بالفعل جامعه را عرصهی مناسب ظهور و جولان خود نمیدیدند؛ اما به دلیل برخورداری از منابع ثروت و قدرت و ریشه داشتن در عمق باورهای سنتی مردم، به لحاظ شرافت اجتماعیِ جاهلی، همچنان بسیاری از مس لمانان را مرعوب اشرافیت خویش میساختند. اینان با طراحی جریانی دراز مدت با ترفندی هوشمندانه - پیشنهاد یاری به علیعلیه السلام - حكومت نوپا را متوجه خطر احتمالی مخالفت خویش نمودند. گرچه از این راه ظاهراً به همراهی و شراكت در جریان دوم توفیق یافتند؛ اما در واقع زمینههای حذف این جریان و دستیابی كامل خود، به عرصهی حكومت اسلامی، در فاصلهای نه چندان طولانی را فراهم آوردند.
در اینجا نمیتوان از جناح انصار نام نبرد؛ آنان نیز كه در چشم پیامبرصلی الله علیه وآله عزیز و تا آن زمان در جامعهی اسلامی مورد احترام و اعتنا بودند، از خدشهدار شدن موقعیت مطلوب خود در شرایط جدید بیمناك بودند. البته در سقیفه با ارائهی اولین حجت از جان ب مهاجرین حاضر در مجلس، كه با اتكاء به حدیثی نبوی، خلافت را حق قریش میدانستند،۶ از ادعای خویش بر خلافت عقبنشینی كرده،۷ به نفع علیعلیه السلام موضع گرفتند؛ اما رقابتهای داخلی اوس و خزرج باعث تضعیف این موضع، و پیروزی حزب رقیب شد.۸
این مقاله در صدد ارائهی گزارش دقیق تاریخ آن روزگار یا ارزیابی میزان حقانیت هر یك از طرفین این مدعا، در كسب قدرت نیست؛ بلكه در پی تبیین جامعهشناختی جریانی است كه به سرعت شكل گرفت و حتی در دید طراحان آن، ناباورانه۹ به كامیابی دست یافت و ساختاری نوین از هرم قدرت حكومت اسلامی را پایهگذاری نمود، آن چه ما امروز آن را دستگاه خلافت مینامیم.
تأكید بر اولین گامهای شكلگیری دستگاه خلافت اسلامی؛ یعنی نخستین ماههای پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله به آن دلیل است كه، فرایند جایگزینی نظام خلافت خلفاء آن چنان كه مورد قبول اهل سنت بود و در تاریخ، تحقق خارجی یافت، به جای رهبری دینی و دنیایی ائمه معصومعلیهم السلام آنگونه كه شیعه بدان معتقد است و در طول تاریخ نگاهی آرمانی بدان داشته است، ریشه در همین نخستین روزها و ماههای پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله دارد. گرچه تاریخ اسلام شاهد تحولات بسیاری در این الگوی سیاسی، دینی - خلافت - بوده و خلفای متعدد با عملكردهای متفاوت، از سلسلههای مختلفی كه یكی پس از دیگری به قدرت رسیدند ویژگیهای خاص خود را داشته و طبیعتاً با نمونهی اولیهی خلافت اسلامی تفاوت بسیار داشتند؛ اما همهی آنها به رغم وجوه اختلاف و تمایز، ریشه در بستری واحد داشته و از ج ایگاه واحدی نشأت میگرفتند.
كنار زدن كسی كه به اعتقاد شیعه و بر اساس نقلهایی قابل دفاع - پیامبرصلی الله علیه وآله او را جانشینِ منصوب الهی معرفی كرده بود - و سپردن خلافت به دیگری و تغییر ملاكهای استحقاق تصدی امور مسلمین و تحریف باورهای ارزشی حاكم بر جامعهی عصر پیامبرصلی الله عل یه وآله، رویدادی بود كه در اولین روزهای پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله تحقق یافت، و به تدریج ریشه دواند و بارور شد. البته در قالبهای متنوع و ساخت و سازهای متفاوت، در طول تاریخ هر روز شكل نوینی یافت، به علاوه آن چنان كه خواهد آمد در طول قرنهای بع د به عرصهی نظریههای سیاسی راه یافت و در قالبهایی چون نظریه عدالهٔ صحابه و حجیّت اجتهاد، نظریهپردازی شد. شاید واژه خبط در خطبهی شقشقیهی علی بن ابیطالبعلیه السلام، كه ضمن آن به تشریح و توصیف دقیق جریانات سیاسی پس از رسول خداصلی الله علیه وآله میپرد ازد به همین معنا، یعنی آغاز و تولد جریان انحرافی در مسیر رهبری مسلمین، اشاره داشته باشد.
این نكته قابل ذكر است كه، جمعبندی و تبدیل رویدادهای مربوط به آن دوره به ساختاری نظری، و عرضهی آنها به عرصهی اندیشههای اجتماعی - سیاسیِ اسلام و طرح این نظریات در محافل نظریهپردازان این حوزه، به سالها بلكه قرنهای بعد مربوط است، لكن به هر حال نطفهی این نظریههای سیاسی را باید در همان سالهای اولیه جست و جو كرد. به عنوان مثال گرچه تبیین، تدوین و دفاع از نظریهی عدالت صحابه و صحت عمل آنها به قرنها پس از وفات همهی صحابه، مربوط است؛ اما آن چنان كه خواهد آمد نخست، مقدمات اولیهی ظهور و بروز این اندیش ه و امكان اعمال و تحقق خارجی این تفكر، در همان روزهای نخستِ پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله فراهم گردید. بنابراین محدود كردن حوزهی بحث به سالهای نخستِ سامان یافتن خلافت، به معنای عطف نظر از ساخت و ساز نظری ماجرا در دورههای بعد نیست. در مقالهی حاض ر به هر دو بخش جریان پرداخته میشود.
گرچه مراد از واژهی صحابی در ادامهی مقاله - به مناسبت بحث از نظریهی عدالت صحابه - كاملاً مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ اما در اینجا ضروری است منظور از برخی صحابه، كه در فرضیه به آنها اشاره میشود، بیان گردد و آنان كسانی بودند كه در نخستین مبارزهی سیاس ی بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله رقیب و طرف اصلی اهلبیتعلیهم السلام محسوب میشدند. اعضای مركزی این حزب را باید ابوبكر بن ابی قحافه، عمر بن خطاب و ابوعبیدهٔ، سه مدعی نمایندگی از بین مهاجرین، در اجتماع سقیفه دانست. پس از اولین حضور رسمی این تشكل، یعنی ور ود آنان به مسجد، پس از خروج از سقیفه و بیان صریح عمر مبنی بر بیعت وی و برخی از انصار با ابوبكر، چهرههای دیگری نیز با انگیزههای مختلف به این تشكل پیوستند. بر اساس برخی نقلها، عثمان و برخی از بنی زهره اولین كسانی بودند كه با ابوبكر در بدو ورود به مسجد، بیعت كردند.۱۰ كشف ارتباط میان این چند نفر از توالی آنان در دستیابی به قدرت و خلافت، مشكل نیست. ابوبكر عامل كسب وجههی دینی، عمر مغز متفكر و بازوی اجرایی و عثمان صاحب پایگاه اشرافیِ سنتی - وابستگی به قدرت، ثروت و اشرافیت بنیامیه - یكی پس از دیگری بر كرسی خلافت تكیه زدند.
علی بن ابیطالبعلیه السلام با صراحت، دلیل تلاشِ عمر برای تحقق خلافت ابوبكر را گوشزد میكند:
شتر خلافت را بدوش، كه برای تو در آن نصیبی خواهد بود. امروز خلافت را برای او استوار ساز كه فردا آن را به تو خواهد سپرد.۱۱
عثمان نیز بعدها، هنگام ثبت مفاد وصیتنامهی ابوبكر مبنی بر جانشینی عمر، نقش خود را به خوبی ایفا كرد و جایگاه خویش را تثبیت نمود.۱۲ گرچه به نظر میرسد ابوعبیده از زنجیرهی قدرت حذف شده است، اما باید توجه داشت كه وی پیش از مرگ عمر در منطقهی شام از دنیا ر فته بود و عمر نیز بعدها از اینكه او را در كنار خود نداشت تا به جای خویش به خلافت بنشاند ابراز اندوه و افسوس میكرد.۱۳
بر اساس قطعیترین متون تاریخی نمیتوان جایگاه اجتماعی و وجههی دینی اهلبیتعلیهم السلام را در جامعهی آن روز انكار نمود؛ از جمله: سابقهی دینی - سیاسی علیعلیه السلام در طول سالهای مبارزه برای پیروزی اسلام و پایگاه عاطفی او و خانوادهاش نزد پیامبرصلی الله علیه وآله و تلاش پیامبرصلی الله علیه وآله برای معرفی وی به عنوان جانشین خود و تأكید پیامبرصلی الله علیه وآله بر محوریت خشم و رضای فاطمهعلیها السلام بر خشم و رضای خدا و پیامبرش - كه طبعاً خشم و رضای فاطمهعلیها السلام را از انفعال عاطفی یك زن، تا حد آیت و نشانهای دینی - سیاسی، برای انحراف یا اعتدال جامعه ارتقاء میبخشید - امر پنهان و قابل اغماضی نبود.
وضوح مسأله به اندازهای بود كه دقایقی پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله، عباس - چهرهی شاخص بنیهاشم - از علیعلیه السلام خواست بیعت او را بپذیرد تا وصایتش مسجّل شده، جلوی حركتها و ادعاهای مخالفان گرفته شود! وی با تعجب اظهار داشت: مگر در این مسأله، مخالفی نیز وجود دارد؟۱۴
اكنون سؤال اینجاست كه، چگونه و از چه راهی رقبای سیاسی اهلبیتعلیهم السلام توانستند افكار عمومی را از توجه به آنان در رابطه با پذیرش حزب مخالفشان معطوف نمایند؛ و چه چیزی را جایگزین جاذبهای كنند كه میتوانست امتداد شخصیت كاریزمای پیامبرصلی الله علیه و آله و بهترین گزینه برای جانشینی وی شود؟
●ساختار نظری
در تبیین جامعهشناختی موضوع این مقاله، نظریهی سیادت كاریزماتیكِ وبر، و آنچه كه او به عنوان جریان روزمرّگی كاریزما و راهحلهای محتمل برای سامان بخشی به این جریان، از آن یاد میكند؛ مبنای بحث خواهد بود.
وبر در تعریف واژهی كاریزما مینویسد:
واژهی كاریزما برای خصوصیت ویژهی شخصیت یك فرد، كه به خاطر این ویژگی از افراد عادی جدا انگاشته میشود و به عنوان كسی كه صاحب تواناییها یا خصوصیات فوق طبیعی، فوق انسانی، یا حداقل استثنایی باشد، به كار میرود. این ویژگیها بدان گونهاند كه قابل دسترسی بر ای افراد عادی نیستند؛ بلكه منشأ آنها الهی یا منحصر به فرد تلقی میشود، و بر این اساس فرد مورد نظر به عنوان رهبر تلقی میگردد... .۱۵
وبر در موارد متعددی انبیاء را شاخصترین نمونهی كاریزمای اصیل معرفی میكند،۱۶ و انقلابیگری یا سرشتِ حركتآفرینی و تحولزایی را لازمهی دوام و بقای واقعی شخصیت كاریزما میداند؛ اما از آنجا كه این موج انقلابی نمیتواند همواره دوام و استمرار یابد بدیهی اس ت كه خصیصهی كاریزمایی در معرض خطر قرار میگیرد؛ پس برای دستیابی مستمر به منافع ناشی از گرایش عمومی به كاریزما، باید راهی برای تثبیت و دائمی ساختن آن جست. این امر كه به اعتقاد وبر، به خصوص پس از فقدان شخصیت كاریزمای اصلی، برای جانشینان او بسیار حیاتی می نماید، گرچه از یك سو باعث پایداری منافع حاصل از وفاداری عمومی به جریان سیادت كاریزمای اولیه میشود؛ اما از سوی دیگر، به ذات اصلی و جوهرهی اصیل كاریزما، لطمه زده و سرشت آن را به انواع دیگر سیادت، به خصوص سیادت سنتی متمایل میسازد.۱۷
نویسنده:فهیمه فرهمندپور
پینوشتها:
۱. دانشجوی دكتری تاریخ اسلام دانشگاه الزهراءعلیها السلام.
۲. البته نباید همهی طرفداران امام علیعلیه السلام را معتقد به این نظریه دانست و تفاوت انگیزههای طرفداران او را نادیده گرفت. درست است كه برخی چون: سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر، سهل و عثمان پسران حنیف و دیگران را باید نخستین عناصر هستهی تشیع د انست كه به علیعلیه السلام به چشم وصیّ منصوب پیامبرصلی الله علیه وآله مینگریستند؛ اما برخی دیگر چون: زبیر بن عوام با توجه به همان ملاكهای سقیفه، یعنی حُسن سابقه و قرابت با پیامبرصلی الله علیه وآله، علیعلیه السلام را شایستهتر از ابوبكر میدیدند. البته كسانی چون ابوسفیان آنچنان كه خواهد آمد نیز اهدافی صرفاً دنیا گرایانه داشتهاند.هدف چنین كسانی بیشتر اعلام مخالفت با ابوبكر بوده است تا حمایت از شخص علیعلیه السلام، هم چنان كه عكس العمل دستگاه خلافت نیز در برابر این مخالفان یكسان نبوده است.
۳. انگیزهی بیعت كنندگان با ابوبكر نیز همچون انگیزهی هواداران علیعلیه السلام، متفاوت بوده است كه بررسی آن مجال دیگری میطلبد.
۴. ابن اثیر، الكامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۶۳ و ۶۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۹۴ - ۱۰۷، از طبع ۴ جلدی.
۵. طبری، تاریخ الامم و الملوك، ج ۳، ص ۲۲۰؛ ابن قتیبه، الامامهٔ و السیاسهٔ، ج ۱، ص ۲۴ و ۲۵؛ ابن اثیر، همان، ج ۲، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
۶. «الائمهٔ من قریش»؛ مسلم، صحیح، ج ۳، ص ۱۴۵۲ به بعد؛ احمد بن حنبل، مسند، ج ۶، ص ۱۱۹؛ حاكم نیشابوری، مستدرك علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶۱۸؛ آیت ا... صافی در آغاز كتاب ارزشمند خود، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، این روایت را با نقلهای متفاوتِ آن و طرق مختلف ش بر اساس منابع فریقین گزارش كرده است.
۷. البته روشن است كه دعوی خلافت از جانب انصار از ابتدا، چندان جدی نبوده است و الّا به این سرعت از ادعای خود صرفنظر نمیكردند. به نظر میرسد آنها بیشتر به دنبال محكم كردن جای پای خود در حاكمیت آتی جامعه بودهاند تا دستیابی به اصل خلافت.
۸. طبری، همان، ج ۳، ص ۲۲۲ - ۲۳۰؛ ابن قتیبه، همان، ج ۱، ص ۲۳ - ۲۵؛ مفید، الاختصاص، ص ۱۰۱.
۹. عمر بعدها ماجرای خلافت ابوبكر را فلته نامید. طبری، همان ج ۳، ص ۲۰۵. امیرالمؤمنینعلیه السلام در خطبهی ۱۳۶ نهج البلاغه به كنایه از این تعبیر یاد كرده و شاید از این راه، خلافت خود را با این جریان مقایسه میكند.
۱۰. ابن قتیبه، همان، ج ۱، ص ۲۸.
۱۱. همان، ص ۲۹.
۱۲. طبری، همان، ج ۳، ص ۴۲۹.
۱۳. همان، ج ۴، ص ۲۲۷.
۱۴. ابن قتیبه، همان، ص ۲۱.
۱۵. ماكس وبر، اقتصاد و جامعه، ص ۳۹۷.
۱۶. به عنوان نمونه، همان، ص ۴۳۲ و ۴۳۶؛ اما این نكته بسیار مهم است كه به تصریحِ وبر لفظِ كاریزما در نگاه جامعهشناسی، فاقد جایگاه ارزشی است، یعنی شامل انبیاء و مصلحان اجتماعی از سویی و قهرمانان موهوم، نیرنگ بازان و حتی ساحران از سوی دیگر میشود؛ همان، ص ۴۳۱ و ۴۳۲.
۱۷. همان، ص ۴۴۳ - ۴۴۷.
۱۸. همان، ص ۴۰۲ و ۴۰۳.
۱۹. همان، ص ۴۰۳.
۲۰. همان، ص ۴۱۰.
۲۱. همان.
۲۲. همان، ص ۴۰۳ - ۴۰۵.
۲۳. همان، ص ۴۰۳.
۲۴. همان.
۲۵. همان، ص ۴۴۸.
۲۶. همان، ص ۴۰۳.
۲۷. همان، ص ۴۰۴.
۲۸. و یا مانند نمونهی مورد بحث ما، برخی از پیروان او، مصلحت بدانند كه چنین وانمود كنند!
۲۹. ماكس وبر، همان، ص ۴۴۹.
۳۰. خلیفه برای جذب ابوسفیان و كاستن از خطر مخالفتِ احتمالی او، علاوه بر واگذاری مبالغی از صدقات كه نزد وی بود، فرزندانش را به جانب شام گسیل داشت، و زمینهی نفوذ آنان را در مدیریتِ مناطقِ مفتوحه فراهم آورد، كاری كه تأثیر غیر قابل پیش بینی بر چینش مدیریتی و سیاسی آیندهی جهانِ اسلام گذارد.
۳۱. برای مطالعهی بیشتر پیرامون جریانات سقیفه و شكلگیری خلافت ر.ك: طبری، همان، ج ۳، ص ۲۰۱ - ۲۰۶ و ۲۱۸ - ۲۲۳؛ ابن هشام، السیرهٔ النبویّهٔ، ج ۴، ص ۳۰۶ - ۳۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ج ۳، ص ۱۸۱ و ۱۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۸۱ - ۵۹۰؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص ۷۷ - ۸۳؛ ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۵۹ - ۱۶۱؛ ابن قتیبه، همان، ج ۱، ص ۲۲ - ۳۴؛ مفید، الارشاد، ص ۱۰۱؛ ابن اثیر، همان، ج ۲، ص۳۲۶-۳۳۲.
۳۲. طبری، همان، ج ۳، ص ۲۲۱؛ تعبیری را به عمر نسبت میدهد كه به نظر نمیرسد هیچ پایه و اساسی برای اثبات آن، وجود داشته باشد. وی خطاب به ابوبكر میگوید: فانّك افضل المهاجرین! این در حالی است كه این تعبیر با همان نقلهایی كه در همین مراجع در قالب اعترافات خودِ ابوبكر، یا نظرات دیگران وجود دارد، سازگار نیست.
۳۳. البته عمر با گوشزد نمودن خویشاوندی ابوبكر با پیامبرصلی الله علیه وآله تلویحاً خویشاوندی خویش را هم یادآوری میكرد، چون او هم همان نسبت را با پیامبرصلی الله علیه وآله داشت.
۳۴. جهت مطالعه، پیرامون تصمیم پیامبرصلی الله علیه وآله به مكتوب نمودن وصیت، ممانعت برخی از این كار و نسبت هذیان دادن به نبیّ اكرمعلیه السلام ر.ك: طبری، همان، ج ۳، ص ۱۹۲ و ۱۹۳؛ ابن سعد، همان، ج ۲، ص ۲۴۲ - ۲۴۵؛ مسلم، همان، ج ۲، ص ۱۲۵۷ - ۱۲۵۹؛ بخاری، صحیح ، ص ۳۷؛ مفید، همان، ج ۲، ص ۹۸؛ ابن ابی الحدید، همان، ج ۳، ص ۱۱۷ و ۱۱۸، (از طبع ۴ جلدی)؛ همچنین برای توضیح بیشتر: عسگری، عبدا... سبا و اساطیر اخری، ج ۱، ص ۹۵ - ۱۰۰.
۳۵. در مورد این دلیلِ اهل سنّت و سایر امتیازاتی كه آنان در خلافت ابوبكر به آنها استناد جستهاند و پاسخ علمای شیعه به این موراد، ر.ك: هادی عالمزاده، مقاله «ابوبكر»، دائرهٔ المعارف الاسلامی، ج ۵، ص ۲۲۲ - ۲۲۶.
۳۶. به عنوان مثال وقتی از عمر دربارهی جانشینیاش میپرسند، میگوید: اگر كسی را به جانشینی خود، معلوم كنم كسی بهتر از من، چنین كرده است - یعنی ابوبكر - و اگر كسی را به عنوان جانشین معرفی نكنم، پس كسی از من بهتر نیز، چنین كرده است یعنی پیامبرصلی الله علی ه وآله؛ طبری، همان، ج ۴، ص ۲۲۸؛ مسلم، همان، ج ۲، ص ۱۹۳؛ التاج الجامع للاصول، ج ۳، ص ۵۷؛ ابن ابی الحدید، همان، ج ۳، ص ۹۷، ۱۰۵، ۱۱۴ و ۱۱۸. نه تنها به وجود چنین نصوصی تصریح میكند بلكه موارد بسیاری نیز از خلیفهی دوم نقل میكند كه صراحتاً به چنین نصوصی اشار ه نموده است؛ اما صرفاً به دلیل همان اجتهاد شخصی، از عمل به مفاد آنها صرف نظر كرده است.
۳۷. این حدیث، از نقلهای بسیار معروف در منابع شیعه و سنّی است. یكی از محققان معاصر در كتابی با عنوان حق با علی است تمامی اسناد روایی این حدیث را در منابع اهل سنّت با دقت بسیار جمعآوری و گزارش كرده است. مهدی فقیه ایمانی، حق با علی است، ص ۳۷ - ۱۰۹.
۳۸. علامه امینی(ره) در كتابی با عنوان فاطمه زهرا(س)، این حدیث را با تمامی نقلهای مشابهش، در آثار روایی اهل سنّت، بررسی نموده و به بیش از ۶۰ منبعِ روایی عامه كه این نقلها را آوردهاند، اشاره میكند.
۳۹. البته بعدها هم تلاشهای تبلیغی و برنامهریزیهای فرهنگی - سیاسی كه در ادامه، بدانها اشاره خواهد شد، گرچه در عمل و در اذهان تودهی عوام، حزب مخالف اهل بیتعلیه السلام را به پیروزی سیاسی رساند، اما نتوانست جایگاه كم نظیر اهل بیتعلیه السلام را در آثا ر علمی مسلم روایی، تاریخی، تفسیری، و ... انكار یا حتی كمرنگ نماید.
۴۰. دربارهی جیش اسامهٔ و توصیههای پیامبرصلی الله علیه وآله و تعویق حركت سپاه، ر.ك: طبری، همان، ج ۳، ص ۱۸۴ - ۱۸۶؛ مفید، همان، ص ۱۵۹ - ۱۶۲؛ شهرستانی، الملل و النحل، ص ۲۳؛ ابن ابی الحدید، همان، ج ۱، ۱۵۹ - ۱۶۲.
۴۱. طبری، همان، ج ۳، ص ۲۲۳ به بعد؛ ابن اعثم، كتاب الفتوح، ج ۱، ص ۸ به بعد.
۴۲. ابن حجر، الاصابهٔ فی تمییز الصحابهٔ، ص ۹ و ۱۰.
۴۳. همان.
۴۴. به عنوان نمونه اظهار نظر ابن خلدون در تبرئهی معاویه، مروان، و عبدالملك بن مروان قابل تأمل است. ابن خلدون، مقدمهی ابن خلدون، ج ۱، ص ۳۹۳ - ۳۹۶ و ۴۰۳ - ۴۰۴.
۴۵. البته از ابن خلدون بگذریم كه تا عدالت تابعان هم پیش رفته است.
۴۶. ابن حجر، همان، ص ۱۹.
۴۷. احمد حسین یعقوب، نظریهٔ عدالهٔ الصحابهٔ...، ص ۲۰ - ۲۱.
۴۸. روایتی مجعول است كه بسیاری از علماء فریقین به جعلی بودنِ آن تصریح كردهاند. مرحوم علامه سید میر حامد حسین در ضمن بحثی گسترده، ساختگی بودن آن را روشن كرده است ر.ك: خلاصهی عبقات الانوار، ج ۳، ص ۲۲۶ - ۲۷۶؛ همچنین ر.ك: سید علی حسینی میلانی، الامامهٔ فی اهم الكتب الكلامیهٔ و عقیدهٔ الشیعهٔ الامامیهٔ، ص ۴۶۲ - ۵۱۴ كه تمام اسناد و طرق آن را آورده و در پرتو اطلاعات رجالی و حدیثشناسی و بر اساس منابع اهل سنّت، نقد كرده است.
۴۹. در متون روایی اهل سنّت، احادیث متعددی با تعابیر مختلفی وجود دارند كه همگی به نوعی بر مسألهی مصونیت جماعت از خطا یا بیانی نظیر آن، دلالت دارند. به عنوان نمونه ر.ك: التاج الجامع للاصول، ج ۱، ص ۴۷ و ج ۲، ص ۴۴ - ۴۷. این احادیث مستند همهی اصولیینِ اهل سنّت در گشودن باب اجمال و دفاع از حوزه و حریم آن شده است؛ به عنوان مثال غزالی در المستصفا و فخر رازی در المحصّل، به تفصیل به آن پرداختهاند. علامه سید محمد تقی حكیم در كتاب ارزشمند خود الاصول العامهٔ للفقه المقارن، كه با روش تطبیقی، تمامی مباحث اصولی را د نبال كرده است، در باب اجمال به طرح مفصل مجموعهی این احادیث از منابع عامه و دعاوی و دلایل آنها پرداخته و عالمانه به نقد آنها اقدام نموده است.
۵۰. ابن خلدون، همان، ص ۴۱۵ - ۴۱۸.
۵۱. جالب توجه است كه حتی در میان محققان و نویسندگان متأخر و معاصر هم، كسانی هستند كه از توجیه عملكرد معاویه، كوتاهی نمیكنند؛ از جمله میتوان از عباس محمود العقاد مؤلف كتاب معاویهٔ بن ابیسفیان فی المیزان نام برد. وی با وجود آن كه در آغاز كتابش به مسأله ی اهمیّت تاریخ و سوء تأثیر امویان بر آن اشاره كرده است، لزوم مراعات حق الامانت را بر مورخ گوشزد میكند. ص ۵ - ۱۲. و با این كه خود، به بسیاری از اعمال خلافِ معاویه اعتراف مینماید، با این حال به طور جدی در صدد توجیه عملكردِ او بر میآید، ص ۱۱۷ - ۱۳۵.
۵۲. نظریهی لامنس در این زمینه، اجمالاً این نظریه را تأیید میكند. به گفتهی او تصویری كه از شخصیت نخستین جانشین پیامبرصلی الله علیه وآله، در روایات اسلامی ارائه گردیده، بر اثر عوامل گوناگونِ پدید آمده و از وسایل مختلف دینی - سیاسی، خانوادگی و قبیلهای برای گسترش وسیع و سریع آن استفاده شده است. این تصویر كه از طریقِ همین منابع، بر تاریخنگاریِ اسلامی و نیز بر پژوهشهای خاورشناسان، تحمیل شده، به هیچ روی نمایانگر شخصیت واقعی ابوبكر - كه مورد بحث لامنس است و خلفاء اولیه در بحث ما - نیست. وی مینویسد: از ل حاظ اصول اعتقادی، ابوبكر باید مهمترین و كاملترینِ مسلمانان باشد. از اینرو مكتب نیرومند مدینه و نویسندگانی مؤثر از خانوادهی زبیریان در راه درست كردن چنین چهرهای از او، گام نهادند و سرانجام توفیق یافتند، تا نام ابوبكر با فضایل و خصایص همراه گردد. هادی عالمزاده، همان، ج ۵، ص ۲۳۷ و ۲۳۸. صرفنظر از اظهار نظریههای ثانوی و فرعی، این نظریه در ساختار كلی، با آنچه نگارنده در متن مقاله بدان میپردازد هماهنگ است.
۵۳. از همین روایتِ مجعول به خوبی میتوان دریافت كه پیامبرصلی الله علیه وآله هنگامی كه دوات و دفتر خواستند، قصدشان نوشتن چه چیزی بود كه بعضی مانعِ ایشان شدند.
۵۴. ابن ابی الحدید، همان، ج ۱۱، ص ۴۲ - ۵۰.
۵۵. برای دستیابی به مجموعهای از احادیث در فضایل و مناقب خلفای اولیه، كه در بسیاری از موارد با هم در تعارض و خود به خود نافی یكدیگرند، مطالعهی كتاب تاریخ الخلفاء سیوطی، سودمند است. وی در آغاز بحث از دوران خلافت هر یك از خلفاء راشدین - كه البته شامل عل ی بن ابیطالبعلیه السلام هم میشود به ذكر مجموعهی مفصلی از روایات در فضایل و خصایص و مناقب آنها پرداخته است.
۵۶. برای مطالعهی بیشتر به كتابهای كلامی و حدیثی چون عبقات الانوار، الغدیر، احقاق الحق و نظایر آن مراجعه فرمایید.
۵۷. صاحبِ الغدیر در جلد پنجم اثر ارزشمند خود، بابی تحت عنوان سلسلهٔ الوضاعین و الكذابین میگشاید و گزارش مشروحی از جریان وضع حدیث ارائه میدهد و فهرستی مبسوط از اسامی واضعین حدیث حتی در میان متدینین و زهّاد عرضه میكند، ص ۲۰۹ - ۲۹۵.
۵۸. محمد بن عقیل العلوی، النصایح الكافیهٔ لمن یتولی معاویهٔ، ص ۶۰.
۵۹. امینی، همان، ج ۵، ص ۲۹۶ - ۳۹۳، جالب است كه امام صادقعلیه السلام از جمله كسانی است كه به نظر برخی، حدیثش مورد وثوق نمیباشد؛ محمد بن عقیل العلوی، همان، ص ۱۱۸ و ۱۱۹؛ احمد حسین یعقوب، همان، ص ۱۴۷ و ۱۴۸.
۶۰. مانند شافعی، العلوی، همان.
۶۱. همان.
۶۲. نكتهی شیرین اینجاست كه با وجود این همه تلاش برای توجیهِ عملكرد معاویه و امثال او، این حكم، تلویحاً نشان میدهد كه این حضرات، خود به جائر بودن معاویه معترفند و از راه مقایسهی جورِ حكومتهای جائر با ستم معاویه، اطاعت از آنها را تجویز كردهاند.
۶۳. ر.ك: التاج الجامع للاصول، ج ۳، ص ۴۴ - ۴۷.
منابع:
۱- ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۲۰ جلدی (بیجا، دار احیاء الكتب العربیهٔ، ۱۹۶۲ م).
۲- -، شرح نهجالبلاغه، ۴ جلدی (مصر، دارالكتب العربیهٔ الكبری).
۳- ابن اثیر، الكامل فی التاریخ (بیروت، دار صادر، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م).
۴- ابن اعثم، كتاب الفتوح (بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م).
۵- ابن حجر، احمد بن علی، الاصابهٔ فی تمییز الصحابهٔ (قاهره، بینا، ۱۳۵۸ق/۱۹۳۹م).
۶- ابن حنبل، احمد، مسند، به اهتمام ابی عبداللَّه الشیبانی (بیجا، دار احیاءالتراث العربی، ۱۴۱۴ ق/۱۹۹۳م).
۷- ابن خلدون، مقدمه، ترجمهی محمد پروین گنابادی (تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۶).
۸- ابن سعد، الطبقات الكبری (بیروت، دار صادر، بیتا).
۹- ابن قتیبه، الامامهٔ و السیاسهٔ (قم، منشورات شریف رضی، ۱۴۱۳ق).
۱۰- ابن هشام، السیرهٔ النبویهٔ (قاهره، بینا، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م).
۱۱- امینی، فاطمهٔ الزهرا (تهران، امیركبیر، ۱۳۶۳ش).
۱۲- امینی نجفی، عبدالحسین، الغدیر (بیجا، دار الكتب الاسلامیهٔ، ۱۳۷۲ش).
۱۳- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح (قاهره، بین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست