چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

نظریه پردازی بومی یا غربی


نظریه پردازی بومی یا غربی

نگاهی به نظام آموزشی و نقش آن در بسط نظریه پردازی بومی

از جمله نیازهای اساسی جامعه علمی و دانشگاهی کنونی کشورمان «لزوم تحقق نظریه‌ پردازی» می‌باشد. در جهان کنونی با توجه به تهاجم نظریات علمی و فرهنگی غرب به محافل علمی جوامع شرق، لزوم ارزش‌ دهی و توجه بیشتر به نظریات علمی بومی و محلی احساس می‌گردد. نظریاتی که بر محور خوداتکایی علمی و بومی ‌گرایی رویکردهای فنی و انسانی استوار بوده و توانایی حل مسائل و چالش‌ های نوین اجتماع را داراست.

با توجه و تأمل دقیق در شیوه ‌های نظام آموزشی رایج در محافل علمی و به طور کلی سیستم تفکری شایع که بر مبادی و مبانی جزمی اندیشی و پذیرش نظریات آماده است، ضرورت تحقق هر چه تمام‌تر نظریه‌ پردازی آشکارتر می‌گردد. چرا که بسیاری از نظریات مطرح گشته در نظام آموزشی جامعه صورت می‌گیرد و این نظام مبانی و زمینه‌‌‌ ابتدایی و آموزشی نظریات و رویکردهای نوین را فراهم می‌سازد.

متأسفانه نظام آموزشی در حال حاضر، علم ‌آموزان را به سوی مسیری رهنمون می سازد که تنها تحفظ آموزه های ارائه گشته را به عنوان رسالت علمی خود می‌پذیرند. در این نظام که به میزان قابل توجهی از شاخصه های فرایند یادگیری برخوردار بوده و ابتنای ارزش‌ها بر مدرک ‌پروری و نمره محور‌ی است، خلاقیت و استعداد، چندان دارای ارزش و اعتبار تلقی نمی‌گردد.

به عبارت دیگر در این سیستم، فرایند ارتباط حافظه‌ای و نه رهیافت‌ های خلاقانه مطمح نظر است. ملاک ارزش‌یابی و حتی گاهاً بسترهای نخبه پروری نیز با تعاریفی که مبتنی بر ارائه بی‌کم و کاست آموزه‌ های مطروحه است، متمرکز است. به عبارتی دیگر محور ثقل این نظام تفکری بر یادگیری اتکا دارد. باید اذعان داشت این روش بر سه رکن اساسی مبتنی است: در درجه نخست حضور سنگین دانش‌ها و علومی که از قبل آماده است، به صورت ملموسی احساس می‌گردد. مرحله بعدی بر حضور استاد یا معلم متکی است. آخرین گره این فرایند نیز بر علم ‌آموز متمرکز است.

اما روابط و تعاملی که این تثلیث علمی در بطن خود برقرار می‌نماید، بر خلاقیت متکی نیست. به عبارتی دیگر در این رویکرد آموزشی علوم و مباحث توسط معلم و استاد به علم‌ آموز آن هم به روش مکتبخانه‌ای ارائه می‌گردد. در مرحله بعدی از علم آموز تنها انتظار منطقی، ارائه این مفاهیم و مباحث است. در این راستا هر علم آموزی که بتواند این مفاهیم جزمی را با کم ‌ترین نواقص، تغییر و تحول ارائه و بازخوانی نماید، مورد تمجید و تحسین قرار می‌گیرد. در واقع در این سیستم حافظه‌ انسان که یک کیفیت ژنتیکی است و به دلیل تفاوت‌ های فردی قابل کنترل نیست، مورد تحسین و تمجید قرار می‌گیرد.

سوق یافتن نظام آموزشی کنونی به سوی تست ‌زنی از نمودهای بارز نظام بدون خلاقانه و نظریه پردازانه است. گسترش روش های تست ‌زنی در رویکردهای آموزشی نه تنها فرصت خلاقیت و نظریه پردازی را تحدید و مخدوش می‌نماید. بلکه موجب توسعه خمودگی علمی و قلت مفاهیم و غنای مطالب نیز می گردد. در واقع این روش، چارچوب علمی و محتوایی دانسته‌ها و اطلاعات فرد را در نظر نمی‌گیرد.

● ویژگی یک نظریه علمی – بومی

-نظریات مطرح شده باید مبنای علمی و عینی داشته و از داوری‌ها و قضاوت‌ های شخصی به دور باشد. یک نظریه زمانی که مبنای تحقیقاتی و پژوهشی داشته و از روش های علمی و تخصصی استفاده کند، یک نظریه علمی محسوب می‌شود. ابتکار و نظریه پردازی بر ارزش علم آموزی، روش‌ها و شیوه مندی نوین در بیداری انگیزه های علم آموزی و دیدگاه تحلیلی و تفسیری متکی است. مطرح گشتن هر نظریه، به دنبال خود نظریات و رویکردهای تازه‌ای را مطرح خواهد ساخت. چرا که دو خصلت اصلی نظریه پردازی را داراست: علمی بودن و سازگاری با ارزش ‌های فرهنگی و اخلاقی اجتماع.

-این نظریات می‌باید با ارزش‌ها و الگوهای اخلاقی و اعتقادی حاکم بر بطن اجتماع سازگاری داشته و الگوی صرفاً تقلیدی از نمونه‌ های غربی نباشد و بر هم زننده انسجام فرهنگی جامعه نباشد. چرا که هدف از نظریه ‌پردازی علمی و آموزشی، رشد و بهبود عرصه ‌های مختلف جامعه مطابق با معیارها و دغدغه ‌های روز (حفظ ارزش‌ها و آرمان های اجتماع، توسعه فرهنگ و چارچوب اعتقادی جامعه، بومی سازی علوم انسانی و...) است. در نظریه‌ پردازی بومی مسئله اساسی، توجه به چارچوب اخلاقی – اعتقادی و ویژگی ‌های بومی و محلی است. سازگاری با مقتضیات بومی، ملی و مذهبی نظریات نوین می‌تواند جامعه را به استقلال علمی رسانده و تهاجم نظریات و رویکردهای متعارض جوامع غرب را به کشور جلوگیری نماید.

-نظریه‌ های بیان‌ گشته می‌باید با نیازهای علمی و پژوهشی جامعه سازگار بوده و توانایی حل مشکل و مسئله‌ای بحرانی را داشته باشد که نگرش عمومی و افکار سازمانی را به خود مشغول ساخته است. هر جامعه‌ای در مسیر رشد و توسعه خود، نیازها و مسائل تازه‌ای را مطرح می‌سازد که نظریه ‌پردازی نوین باید به آن پاسخ شایسته‌ای بدهد. در واقع هدف از طرح نظریات جدید، قرارگیری اجتماع در مسیر توسعه و حل نیازمندی ‌های نوین جامعه است.

-نظریه پردازی باید بر ارائه مفاهیم روشنگرانه، عملی و تحقق پذیر استوار باشد و جامعه را از لحاظ علمی و بعد فنی و دانشی مستقل از دیگر جوامع سازد. مفاهیمی که بر پایه آن بتوان بر چالش ‌های موجود فائق آمده و راهکار جدیدی را در عرصه تنگناهای غامض اجتماع به منصه ظهور رساند و بتوان بدون توسل به نظریات فلسفی و عملی کشورهای غربی و با تأکید بر الگوهای محلی نظریات و رویکردها، مسائل و چالش‌های جامعه را حل نموده و بر کارایی و انسجام علمی و فرهنگی آن افزود.

-نظریات جدید باید جنبه کاربردی و عملی و تحقق پذیر در جامعه را دارا باشد و از صورت‌ های آرمان ‌گرایانه و غیر عملی به دور باشد. هدف از نظریه‌ پردازی حل مسائل و مشکلات و رفع نیازهای جامعه است، اگر نظریه‌ای غیر قابل عمل و عینی بوده و علی‌رغم داشتن ویژگی‌ های یک نظریه‌ کامل، نتواند صورت کاربردی و عملی به خود بگیرد، فاقد ارزش بوده و نمی‌تواند در بطن نظام علمی جامعه قرار گیرد.

● راهکارها و پیشنهادات

لازمه نظریه ‌پردازی، پژوهش و تحقیق بنیادی و کاربردی در ارتباط با چالش‌ها و بحران‌ های جامعه است. اگر پژوهشی برخاسته از بطن و محتوای ارزش و علمی یک اجتماع باشد، نظریات و رویکردهای نوین را مطرح خواهد ساخت و از آن‌جایی که بسیاری از پژوهش ها و تحقیقات در عرصه‌‌ نظام آموزشی انجام می‌گیرد، باید این نظام بر پژوهش محوری مبتنی باشد و تحقیقات دارای نظریات علمی – بومی در اولویت و حمایت قرار گیرد.

اصلاح و نوسازی نظام آموزشی می‌تواند در ارائه نظریه ‌های نو و ارزش گذاری به این نظریات مهم و اساسی قلمداد گردد. در نظام آموزشی باید به ارائه و بسط نظریات بومی توجه بیشتر شده و زمینه‌های رشد و شکوفایی علمی فراهم گردد. در کتب‌ درسی و آثار دانشگاهی، مطرح گشتن نظریات بومی دانشمندان ایران زمین و اندیشه ‌ورزان معارف اسلامی می‌تواند زمینه‌ های بسط و درونی سازی جامعه را با نظریه ‌پردازی فراهم سازد.

در واقع بسط و گسترش در سیستم آموزشی به جای تأکید و تمرکز بر یادگیری حافظه‌ای می‌تواند اجتماع را در ارائه نظریات بومی تشویق سازد. نظام مبتنی بر نظریه پردازی بر ابتکار محوری مبتنی است و لازمه این ابتکار، فراهم سازی زمینه‌ها و آثار بومی و تشویق نظریه ‌پردازان جوان است. چرا که یادگیری حافظه‌ای، سپردن اطلاعات و یافته‌ های علمی به حافظه و ذهن بوده که یادآور نوعی پردازش داده‌ها و اطلاعات در سیستم یارانه می‌باشد که فاقد خلاقیت و ابتکار عملی و ارائه نظریات و رویکردهای علمی نوین است.

به نظر می‌رسد که تفکر خلاقانه و جسارت ابتکار عمل می‌بایست به صورت یک ارزش در جامعه معرفی گشته و در مراتب بعدی ضمن ارائه شیوه‌ های

خلاقیت پروری به پرورش و تعالی «نظریه پرداز» برای اجتماع مبادرت ورزید.

البته باید خاطر نشان نمود که ابتکار به معنای ارائه هر اندیشه مشوش و بی‌پایه و اساس و مخالف با آموزش های جزمی و رسمی نیست. گاهاً دیده می شود که نظریه پردازی و ابتکار با ارائه مفاهیم سرگردان کننده، ابتر و مبهم مترادف گشته و هر اندازه که مخاطب را با اعوجاج ذهنی و تشویش تفکری روبه روتر سازد، مورد پسند و تحسین قرار می‌گیرد. یک نظریه در عین اینکه از مفاهیم و الفاظ ساده‌ علمی تشکیل یافته می‌تواند بالاترین و عمیق ترین محتوا و معنا را در بطن خود جای داده و توانایی ارائه بهترین راهکارها و یافته‌ها را جهت حل گرهی از مشکلات جامعه را داشته باشد.

در رساله ‌ها و پایان ‌نامه‌ های دانشگاهی، به نظریات و اندیشه‌ هایی که ویژگی یک نظریه‌ علمی – بومی را داراست، اهمیت داده و سعی در عملی و عینی نمودن آن در بطن جامعه نموده و تحقیقات و رساله ‌هایی که نظریات نوین و مطابق با نیازمندی‌ های علمی و پژوهشی جامعه است، در اولویت قرار دارد. بخصوص حمایت از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در طول نگارش و تدوین پایان ‌نامه می‌تواند دغدغه‌ های روزمره و عادی را از ذهن آنها دور نموده و بر محتوای علمی و اغنای مفهومی پایان ‌نامه افزود.

● نتیجه‌گیری

یک نظریه پردازی علمی از آرای سطحی و غیرمتفکرانه به دور بوده و با ارزش‌ های نوین و معرفت شناسانه در هم تنیده می شود که تعمیم ‌پذیری و چاره اندیشی، ارمغان نورسیده و مبارک آن قلمداد می گردد. تقویت بنیان های معرفت گرایانه و حقیقت محور از اهداف غایی نظریه ‌پردازی تلقی می‌گردد.

تلاش در جهت تضمین بخشی از سعادت و رستگاری انسان، ماحصل اندیشه های خلاقانه و نظریه پردازانه است. با توجه به اینکه آرمان و غایت جامعه ما، (بر خلاف جوامع غربی که فقط در اندیشه‌ نیکبختی دنیوی و مادی هستند) سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی است، نظریات نوین نیز باید چنین خصلتی داشته باشند.

لیلا نعمتی