سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مردم نگاری ایستگاه متروی نیروی هوایی



      مردم نگاری ایستگاه متروی نیروی هوایی
ملیحه درگاهی

مقدمه: سیستم حمل‌ونقلی که قانون تأسیس آن در سال 1354 به تصویب مجلس رسیده، مترو است. با توجه به اینکه هر قطار می‌تواند به طور تقریبی 1290 نفر را جابه‌جا نماید و تعداد دفعات سرویس هر قطار نیز در تعداد جابه‌جایی تأثیر بسزایی دارد، در نتیجه خطوط مترو سهم قابل توجهی از جابه‌جایی را در کنار سایر وسائط حمل‌ونقل عمومی به خود اختصاص می‌دهد. بدین ترتیب هدف این است که تراکم مسافر در سطح شهر کاهش یابد و وسایل حمل‌و‌نقل عمومی دیگر نیز با هماهنگی شرکت مترو در قسمت‌های مختلف شهر خدمات بهتری نسبت به جابه‌جایی مسافر ارائه می‌دهد. در واقع مترو برای جابه‌جا کردن شمار زیاد مسافران است و هیچ سیستم حمل‌و‌نقل شهری توانایی رقابت با سیستم مترو را ندارد. به علاوه این جابه‌جایی در مدت زمانی اندک صورت می‌گیرد چنانچه یک سفر 12 کیلومتری با زمان 40 دقیقه با استفاده از اتوبوس به سفری 15 دقیقه‌ای در مترو کاهش می‌یابد. به علاوه استفاده‌کنندگان سایر وسایل نقلیه عمومی دیگر با ازدحام مواجه نیستند و در خیابان‌ها با گره کور ترافیک و معابر شلوغ و پرسر و صدا روبه‌رو نمی‌شوند. همچنین به علت اینکه شبکه مترو از زیر زمین عبور می‌کند، خسارات ناشی از تصادفات با مردم کوچه و خیابان تقریباً به صفر می‌رسد.
کارشناسان اهداف راه‌اندازی مترو در کلانشهر تهران را ایجاد امکان سفرهای درون شهری و ارتباط با حومه تهران، ارائه خدمات قابل اتکا در حمل‌ونقل با کیفیت مطلوب و هزینه‌ ارزان و مناسب و توجه به مسائل زیست محیطی با کاستن از حجم شبکه‌های حمل‌ونقلی آلوده‌کننده عنوان کرده‌اند. همچنین ایجاد هماهنگی مناسب با دیگر سامانه‌های حمل‌ونقل شهری همچون اتوبوس و تاکسی، بهینه‌سازی ترافیک شهری، جلوگیری از توسعه شهری و جذب سرریز جمعیت تهران در شهرک‌های اقماری با ایجاد سیستم‌های حمل‌ونقل سریع و صرفه‌جویی در مصرف بنزین با بهره‌گیری از نیروی برق در جهت حفظ ذخایر نفتی کشور از دیگر اهداف ایجاد مترو است. با این وجود باید عنوان کرد که بویژه طی روزهای پایانی شهریور ماه و با نزدیک شدن به فصل بازگشایی مدارس و دانشگاهها همچنین به طور کلی در ساعات اوج ترافیک ایستگاه‌های مترو نیز دست‌کمی از خیابان‌ها ندارند و به علاوه مسافران، دست‌فروشان بسیاری در ایستگاه‌ها و قطارهای مترو در رفت و آمد هستند و جمعیت قابل ملاحظه‌ای را تشکیل می‌دهند.

محیط پیرامون مترو:
ایستگاه متروی نیرو هوایی در ابتدای خیابان پیروزی و بین خیابان چهارم و پنجم نیرو هوایی واقع شده است. خیابان پیروزی تا پیش از گشایش ایستگاههای خط چهار مترو واقع در این خیابان با ترافیک سنگین بویژه در ساعات اوج ترافیک همراه بود. با احداث مترو و طی چند سال گذشته به میزان محسوسی از شدت ترافیک در این خیابان پر رفت و آمد و طولانی، کاسته شده است. خیابان پنجم نیرو هوایی در سمت چپ ایستگاه متروی نیرو هوایی قرار دارد و بدین ترتیب دسترسی به امکانات این خیابان از جمله خطوط تاکسیرانی، فضاهای خرید و فضای سبز فلکه اول و دوم این خیابان فراهم می آید. در همین بخش همچنین یک خانه دوچرخه و پارکینگ خودرو تعبیه شده است. به علاوه بین خیابان پنجم و سی متری نیرو هوایی ایستگاه اتوبوس و پایانه تاکسیرانی قرار دارد که امکان رفت و آمد به مترو از مناطق مختلف را هرچه بیشتر تسهیل می کند. در سمت راست ورودی ایستگاه، البته با کمی فاصله، یک باجه روزنامه فروشی قرار دارد که طی ساعات مختلف روز توجه رهگذران و مسافرین مترو را به خود جلب می کند. افراد در سنین مختلف و اغلب آقایان در مقابل باجه مکث کوتاهی کرده و نگاهی به تیتر روزنامه ها و مجلات مختلف می اندازند، گاه گداری نیز دست به جیب برده و روزنامه یا مجله ای می خرند. روبروی مترو و آنسوی خیابان دوطرفه پیروزی، خیابان مقداد که دربرگیرنده یک خط تاکسیرانی است، قرار دارد. سمت چپ پیاده رویی سنگفرش شده و عریض را می بینید که دو پاساژ و چندین مغازه ی بزرگ و مرکز خرید را در خود جای داده است. به علاوه دست فروشهایی نیز با انواع و اقسام کالاهای مختلف بساط خود را روی پیاده رو گسترده اند. همچنین مراکز مختلف آموزشی و پزشکی خصوصی نیز در محوطه اطراف مترو قابل مشاهده هستند. در نهایت اینکه مسکونی بودن محله، وجود مراکز خرید و فضاهای آموزشی و پزشکی و همچنین امکان دسترسی به خطوط تاکسیرانی و ایستگاه اتوبوس سبب می شود که شمار بیشتری از افراد به علاوه ی ساکنین محله قصد استفاده از مترو را داشته باشند.

ویژگی های خدماتی و ساختاری متروی نیرو هوایی:
ایستگاه متروی نیروی هوایی دارای 14900 متر مربع زیربنا است. سنگ بنای فضای درونی مترو ترکیبی از رنگهای نسکافه ای و قهوه ای است که آرامش و گرمای خاصی را به این فضا بخشیده است. مترو دارای دو باجه تلفن کارتی، سه بلیط فروشی، دوربین مدار بسته، صندوق اهدا کمکهای مردمی، آب سرد کن، دو دستگاه خودپرداز بانکی، غرفه عطر فروشی، تابلوهای هنری و انواع علائم و تجهیزات دیگری است که از ملزومات همه متروها به شمار می آیند. نمازخانه مترو که دارای دربی شیشه ایست و به لحاظ ساختاری شبیه به سایر بخشهای مترو است، روبروی راه پله های ورودی قرار دارد. این نمازخانه به تازگی تأسیس شده و دو اتاق مجزا برای خانم ها و آقایان را شامل می شود. فرشهایی سبز رنگ و در ابعاد کوچک فضای داخلی این نمازخانه ها که هریک به طور تقریبی 24 متر مربع وسعت دارند را پوشش می دهند. به غیر از قفسه ای برای قرار دادن کتاب قرآن و دعا و مهر و تسبیه، هیچگونه تزئینات یا علائم خاصی که نشان از یک محل مذهبی باشد در نمازخانه دیده نمی شود. به علاوه طی دو مرتبه مراجعه (صبح و بعد ازظهر) به نمازخانه در هر دو بخش آقایان و خانم ها هیچ فردی دیده نشد. به علاوه نمازخانه در این بخش با اتاق های بلیط فروشی و از طریق پله هایی با سایت اداری ایستگاه مرتبط می شود. متأسفانه با وجود اینکه ایستگاه مترو در خرداد 1391 افتتاح شده ولی هنوز اقدامی برای راه اندازی پله های برقی صورت نگرفته و رفت و آمد در راه پله های طویل مترو بویژه برای افراد میانسال و مسن کار بسیار دشواری است.
درگاه ورود به سالن اصلی با نمایی متفاوت و مجزا از فضای داخلی مترو، مزین به آیات قرآنی است و گویی کلام خدا در هر رفت و آمد بدرقه کننده راه مسافران است. به مناسبت های مختلف همچون ایام محرم، دهه فجر، ماه رمضان و ... غرفه دیگری در این سالن دایر می شود که دارای تزئیناتی متمایز و مختص به همان ایام است. ایستگاه نیروی هوایی نیز همچون دیگر ایستگاههای محلی مترو دارای دو خط ریلی رفت و برگشت، دو ردیف صندلی برای خانم ها و یک ردیف طویل تر صندلی برای نشستن آقایان است. صندلی ها در رنگ های سبز و زرد و از جنس پلاستیک سخت هستند.

مشاهدات مرتبط با مسافران مترو:
به هنگام ورود به مترو مسافران در سنین و از اقشار مختلف را می بینید که با عجله از خیابان عبور می کنند تا هر چه سریعتر از طریق قطار مترو به مقصد خود برسند. کنار درب ورودی دختر جوانی مشغول صحبت با گوشی همراه خود بوده و در واقع در انتظار کسی است. پسر و دختر جوانی داخل راهرو گرم صحبت هستند و زن جوانی به همراه فرزند خردسالش مشغول نگاه کردن به تابلوی هنری هستند که بر قاب دیوار حک شده و گویای آداب و سنن کهن ایرانی و نمایشگر مردانی با پوشش و آرایش صورت و موی دوران پهلوانی است. ایستگاه های مترو اگرچه فضایی برای رفت و آمد سریع و شتابان مسافران زیر زمینی اند . اگرچه مسافران وارد ایستگاه می شوند که به سرعت مسیر را پیدا کنند، کارت بلیتشان را روی گیت بگذارند و هر چه سریعتر خود را به پله برسانند تا با اولین قطار راهی مقصد شوند اما در بسیاری از شهرهای جهان، ایستگاه های مترو تنها تونل های زیر زمینی برای انتقال مسافران نیستند بلکه در نوع خود نمایشگاه ها و گاه موزه هایی منحصر به فردند. هرچند مترو به عنوان یک فضای عمومی که هویت بخش، رابطه ساز و تاریخی نیست مد نظر قرار می گیرد  یا بنا بر گفته مارک اوژه چنین فضایی بیشتر از آنکه مکانی برای زایش یک هویت باشند، نامکانی برای از میان بردن هویت ها است، ولی تبدیل مترو به گالری هنری یا موزه تلاش هایی برای زنده نگه داشتن هویت و تاریخ در فضایی است که اغلب روابط در آن برای دوره ای کوتاه مدت شکل می گیرد.
 بر اساس قراردادی که گویی بین خود مسافران تنظیم شده جهت های پایین و بالا رفتن از پله ها به طور نامرئی مشخص شده و مسیر رفت و برگشت را تعیین می کند. در واقع زیر پا گذاشتن این قاعده از جانب مسافران بویژه به هنگام ازدحام در راه پله ها نظم این مسیر را بر هم می زند و به نوعی با واکنش از جانب افراد همراه خواهد بود. این عکس العمل می تواند به صورت یک نگاه و یا تغییر جهتی معنا دار باشد. مسافران توجهی بسیار گذرا نسبت به علائم هشدار دهنده نصب شده در ایستگاه مترو همچون سیگار کشیدن ممنوع، دارند و البته همین نگاههای گذرا به مرور زمان سبب شکل گیری فرهنگی شده که مختص به مترو است. از جمله اینکه افراد مگر در اندک شمار زباله خود را روی سنگفرش مترو نمی اندازند، سیگار نمی کشند، به هنگام خرید یا شارژ بلیط نوبت در صف را رعایت می کنند، یکدیگر را هُل نمی دهند، حتی در مواقع خیلی شلوغ فاصله ای مشخص نسبت به یکدیگر را رعایت می کنند، مزاحم نوامیس مردم نمی شوند و ... . البته در صورت تخطی از هر یک از موارد یاد شده با برخورد از جانب دیگر مسافرین و یا نیروی حفاظتی مترو مواجه خواهند شد. مواردی که ذکر کردم به طور مشخص در ایستگاه نیروی هوایی قابل مشاهده است. این امر در ارتباط با تابلوهای هنری و تبلیغاتی مترو نیز صدق می کند، افراد در اغلب موارد با نگاهی گذرا از کنار این تابلوها عبور می کنند و فقط تصویری کوتاه از طرح، نقش و نوشته ای که می بینند در قاب ذهنی شان حک می شود. در راه پله ها با نارضایتی هایی از جانب برخی مسافران مواجه می شوید که زیر لب غُر و لُند می کنند و نسبت به اینکه چرا هنوز پله برقی ایستگاه راه اندازی نشده شکایت دارند. طبق گفته یکی از دختران جوان نداشتن پله برقی در ایستگاه نیروی هوایی سبب می شود اغلب افراد در سنین بالا با وجود اینکه مقصدشان محله نیروی هوایی است ولی در ایستگاه نبرد پیاده شوند و ادامه مسیر را یا به صورت پیاده و یا با تاکسی طی کنند.
روی صندلی های انتظار برای رسیدن قطار عده ای نشسته اند و به مرور بر تعداد آنها افزوده می شود. برخی روزنامه یا کتاب می خوانند، عده ای مشغول صحبت با گوشی همراه یا ارسال پیامک هستند، تعدادی از دختران جوان نزدیک آیینه ی بزرگی که در ورودی تونل نصب شده می روند و مانتو و شال و آرایش صورتشان را مرتب می کنند. افرادی که تنها هستند به سکوی مقابل و تابلوها و علائم نگاه می کنند و در این حین به موسیقی که از رادیو پیام پخش شده و در فضای داخلی مترو طنین انداز می شود، گوش می سپارند. دو دست فروش بساط خود را روی صندلی ایستگاه گذاشته و مشغول استراحت هستند. نکته جالب توجه این است که دستفروش و مسافران در خارج از فضای قطار به دیدِ فروشنده و خریدار به یکدیگر نگاه نمی کنند و خیلی به ندرت اتفاق می افتد که خرید و فروشی در این محوطه صورت بگیرد. البته دوربین های مدار بسته و مأموران حفاظتی ایستگاه در این نوع ارتباط نقش پررنگی را ایفا می کنند. بساط دست فروش در خارج از فضای داخلی قطار تبدیل به یک کیسه یا کیف دستی بزرگ می شود که گویی کالاها و اقلام خریداری شده ی زیادی را در خود جای داده است.
خانم ها اغلب در سنین جوان هستند ولی در بین آقایان افراد میانسال و مسن نیز دیده می شود. دختران جوان در بیشتر موارد با پوشش مانتو و شال یا مقنعه هستند و آرایشی مختصر، متوسط یا زیاد بر چهره دارند. تیپ هایی که بر اساس عرف غالب جامعه نابهنجار خوانده می شود در این ایستگاه مشاهده نشده است. با توجه به اینکه ایستگاه نیروی هوایی و کلاهدوز در نزدیکی پادگان های نظامی ارتش و سپاه قرار دارد، سربازان زیادی با پوششهای مختلف نظامی در ایستگاه قابل رویت هستند. صندلی های سکوی قطاری که به سمت کلاهدوز می رود تقریبا خالی هستند، فقط مرد جوانی مشغول خواندن روزنامه و حل کردن جدول است. قطارها نیز وقتی به ایستگاه نیروی هوایی و سپس کلاهدوز می رسند مسافرین اندکی را در بر می گیرند و بیشتر مسافرین در ایستگاههای مرکزی و تقاطعی پیاده می شوند. به محض شنیدن صدای قطار مسافران از صندلی خود بلند شده و برای سوار شدن به طرف قطار می روند، قطاری که از کلاهدوز به سمت اکباتان حرکت می کند، در ایستگاه نیروی هوایی تقریبا نیمه پر است.
جایگاه خانم ها و آقایان در ایستگاه و داخل قطار به صورت قراردادی و عرفی کاملا مشخص است و هر فرد به محض ورود به سمت ردیف صندلی های مخصوص خانم ها و یا آقایان می رود. به هر شکل تفکیک جنسیتی چه در ایستگاه و چه در داخل قطار کاملا مشخص و قابل رویت است و تخطی از آن اعتراض مسافرین (اغلب خانم ها) و برخورد مأموران حفاظتی مترو را به همراه دارد. حتی ورود مردی میانسال به همراه همسرش در بخش خانم ها سبب بروز عکس العمل از طرف دو تن از خانم ها شد. در اغلب موارد کودکان و بویژه خردسالان به همراه مادران خود سوار قطار می شوند. گاه افرادی که کنار یکدیگر روی صندلی قطار نشسته و تنها هستند بر سر موضوعی خاص همچون خرید از دستفروش و کیفیت و قیمت کالاهای مختلف و یا شلوغی مترو و مواردی از این قبیل وارد گپ و گفت می شوند و تا بخشی از مسیر را نیز به همراه یکدیگر طی می کنند. اغلب ولی نگاه افراد ناآشنا نسبت به یکدیگر توأم با بی تفاوتی و یا حتی طلبکاری است. وقتی صندلی ها خالی باشند افراد با فاصله ای مشخص نسبت به یکدیگر می نشینند و دستفروشان نیز کمتر در راهروی قطار حرکت می کنند. زمانیکه قطار شلوغ باشد و به عنوان مثال خانم کهنسال یا مادر و فرزند خردسالش صندلی خالی برای نشستن نداشته باشند سایر مسافرین رعایت حال آنها را دارند و کمی جای خالی روی صندلی مترو برای آنها باز می کنند. در صورتیکه هیچ جای خالی وجود نداشته باشد در مواردی خانمها از صندلی خود بلند می شود تا فردی میانسال یا کودک روی صندلی بنشینند.


گفتگو با مسافران:
به هنگام انتظار برای رسیدن قطار با خانمی چادری و خوش برخورد که در حدود 40 سال سن دارد وارد گفتگو می شوم. ساکن منطقه منیریه است و هراز چندگاهی برای دیدن پدر و مادر خود راهی محله پیروزی می شود. می گوید تا حدود یک ماه پیش از تاکسی و اتوبوس برای رفت و آمد به این محله بهره می برده و اطلاعی از وجود ایستگاه مترو در این منطقه نداشته است. در واقع وی توانسته با استفاده از مترو هم در هزینه ی مالی و هم در زمان خود صرفه جویی کند و همچنین از آب و هوای دودآلود و سر و صدای و شلوغی خیابان های تهران نیز در امان بماند. از او در مورد تبلیغات و عکس هایی که در ایستگاهها و داخل قطار مترو نصب شده سؤالاتی را می پرسم و او در جواب عنوان می کند که از طریق این تبلیغات نسبت به برنامه های فرهنگی و تفریحی که شهرداری در بخش های مختلف تهران از جمله پارک چیتگر و برج میلاد برگزار می کند، آگاهی یافته و به همراه فرزندان و اعضای خانواده در چندین برنامه حضور یافته است. بدین ترتیب مشاهده ی پوسترها و پلاکاردهای تبلیغاتی عاملی بوده برای غنی ساختن اوقات فراغت این خانم و اعضای خانواده ایشان. اینطور که بیان می کند چندین بار از دستفروش های مترو خرید کرده و به نظرش اجناس از نظر کیفی و هم از لحاظ قیمت مناسب هستند. او در واقع دیدگاه مثبتی نسبت به حضور دست فروشان در مترو دارد.
پس از خداحافظی با خانم چادری با دختر جوانی در حدود 31 ساله وارد صحبت می شوم. مانتو به تن دارد و با توجه به پوشش مقنعه به نظر می رسد که به دانشگاه و یا محل کار خود می رود. هم اکنون حدود 4 سال است که از مترو استفاده می کند و بسیار از این امر رضایت دارد. به نظر او بهره گیری از مترو سبب صرفه جویی در زمان و هزینه می شود و فضای مترو بویژه در ساعات پایانی روز، به لحاظ امنیتی قابل مقایسه با فضاهای دیگر همچون خیابان، اتوبوس و تاکسی نیست. او دیدگاه چندان مساعدی نسبت به دستفروش های مترو ندارد و تا به حال از آنان خرید نکرده است. به نظر وی اقلام و کالاهایی که دستفروشان در قطارهای مترو به فروش می رسانند اغلب تقلبی است و این موضوع در ارتباط با لوازم آرایشی بهداشتی و خوراکی بسیار خطرناک است. این کالاهای اگر هم تقلبی نباشند از لحاظ کیفی در حد پایینی هستند، در حالیکه به لحاظ قیمت تفاوت چندانی با کالاهایی که در مغازه ها به فروش می رسند ندارند. این خانم جوان همچنین نسبت به حضور دستفروشان آقا که تعداشان هر روز بیشتر می شود بسیار معترض است و می گوید با وجود نارضایتی اغلب خانم ها هیچ اقدامی برای جلوگیری از این امر صورت نگرفته. این دستفروشان گاه با وجود شلوغی فضای داخلی قطار وارد بخش خانم ها می شوند و ایجاد مزاحمت می کنند. به تابلویی که روی دیوارها ی قطار نصب شده و پوستر تبلیغاتی برای اکران یک فیلم سینمایی است اشاره می کنم و از او می پرسم تا به حال به این تابلوها توجه کرده و یا دیدن این پوسترها سبب جذب او به مکان هایی مثل سینما شده است، او نیز در جواب می گوید اصلا به سینما رفتن علاقه ای ندارد و صرفا برای پر کردن اوقات خود در قطار به این تبلیغات نگاه می کند.

malihedargahi@yahoo.com

http://www.anthropology.ir/node/5211