جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انسان شناسی(13):زمینه های مطالعاتی خاص انسان شناسی-مطالعه ی انسان شناسانه ی دین



      انسان شناسی(13):زمینه های مطالعاتی خاص انسان شناسی-مطالعه ی انسان شناسانه ی دین
گیلیان فیلی هارنیک ترجمه ی زهره دودانگه

انسان شناسی دین مطالعه ی مقایسه ای ادیان در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و مادیِ آن هاست.
اصطلاح انگلیسی دین (religion) هیچ معادل دقیقی در بیشتر زبان های دیگر ندارد. برای مثال مراسم تدفین بیشتر به عنوان رسم و سنت خونده می شود و از دیگر راه های انجام کارها کاملا متمایز نشده است. انسان های اندیشمند اولیه (برای مثال نئاندرتال ها در کراپینا ]که اکنون در کرواسی قرار دارد.[) دفن مردگان خود را  حداقل از 130000 سال پیش آغاز کردند. تا به کجا؟ و چگونه و چرا چنین مراسمی در طول زمان تغییر می یابد؟  این مراسم ممکن است چه چیزهایی را با جمیع مراسم تدفین در میان مردم جهانِ امروز –که پنداشته می شود توسط مفاهیم متنوعی از مرگ و زندگی همراه هستند- اشتراک داشته باشد؛ برای مثال عمل مومیایی در مصر باستان و بولیویِ قرن نوزدهم ممکن است چه چیزی را با یکدیگر و نیز با شیوه مومیایی قرن بیست و یکمی در امریکای شمالی به اشتراک داشته باشند؟ چگونه این مراسم با تدفین ثانویه مانند نبش قبر و تدفین دوباره ی جسد و یا استخوان های آن- چنانکه در ماداگاسکار یا سیبری انجام می شود- و یا آیین های مذهبی سوزاندن اجساد -چنانکه در ژاپن، هند و یا فرانسه صورت می پذیرد- ارتباط دارد؟ در مقابل مستندات انسان شناسان درباره ی طیف وسیعی از رسوم انسانی در گذشته و حال، وجود "دین" به عنوان یک سیستم منسجم و منفرد از مراسم، ارزش ها و یا باورها را زیر سوال می برد.  مطالعه ی دین در انسان شناسی به در نظر گرفتن تمامی این مسائل از جمله شیوه تجزیه و تحلیل خاص انسان شناسان نیاز دارد.
پژوهشگران مذهبی در سراسر جهان از مدت های پیش آنچه را که فیلسوف و روانشناس امریکایی ویلیام جیمز (1902) "انواع تجارب مذهبی" (1) نامید، به رسمیت شناختند. از میانه ی قرن نوزدهم یکی از نخستین و مهمترین کمک های انسان شناسان گسترش مطالعه ی متغیر هایی فراتر از آموزه های رسمی و آداب عبادت موسسات نهادینه شده ی مذهبی بود، بدین منظور که ]سایر[ آیین های مذهبی مرتبط را نیز در برگیرد؛ صرف نظر از اینکه آنها کی، کجا و با چه کسی این مراسم را انجام داده و یا اینکه آن را جشن می گرفتند، توقیف می کردند و یا بی ارزش می انگاشتند. به تعبیر ادوارد اوانس پریچارد انسان شناس انگلیسی (نظریه های مذهب اولیه [1965]) انسان شناسی دین مطالعه در این باره است که "چگونه باورها و شیوه های مذهبی در هر جامعه ای  بر ذهن، احساسات، زندگی ها و رابطه دوسویه ی اعضای آن تاثیر می گذارد... دین همان چیزی است که دین میکند." با وجود این که ادوارد برنت تیلور در اثر کلاسیک خود "فرهنگ ابتدایی (1871)" (Primitive Culture) فعالیت های گسترده ای از اروپاییان را مستند نمود، بیشتر انسان شناسان در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم بر مردمِ به اصطلاح ابتدایی -که خارج از اروپا و امریکای شمالی می زیستند- تمرکز کردند، یعنی جایی که دین -در حالی که به طور فزاینده ای به عنوان علت رفتار ها تعریف شده -شکل تاریخی اولیه ای از رفتار بودکه تا پیش از آن به علم مجال می داد. پژوهش بعدی اثبات کرده است که  این فرضیات اشتباه هستند. همچنان که انسان شناسی تا جایی گسترش یافته است که مطالعه ی تمام انسان ها را به طور برابر در می برگیرد و رشته انسان شناسی در سراسر جهان آزموده می شود، انسان شناسان به مقابله با تعصبات تنگ نظرانه خود ادامه می دهند.
اکنون این پرسش مطرح می شود که  دین در یک دیدگاه مقایسه ای چیست؟ نظریه مشهور تیلور "تعریف حداقلی از دین، باور به موجودات روحانی" (2) ریشه های مطالعات انسان شناسانه درباره دین در قرن نوزدهم  را -که درباره دین و علم به عنوان مفاهیم جایگزینی از واقعیت بحث میکند- آشکار می سازد. تصور واقعی از دین به عنوان امری مجزا از سایر اعمال انسان بیشتر به جدایی تاریخی کلیسا و دولت باز میگردد که امری جهانی محسوب نمی شده و منحصر به  اروپا و آمریکای شمالی بوده است. با این حال تعریف تیلور سبب تلاش های مداوم انسان شناسان برای دستیابی به  یک واژه ی خنثی تر به منظور خروج از اصطلاحاتی چون جان، روح، اعتقاد، گناه، خدا، کشیش و غیره (در آلمانی die Seele و در فرانسه  l'âme و ...)  به زبان های بومی دیگر و نیز به روابط دوسویه ی چند زبانه و چند حسی-که در آن ها ادراک های مختلف و در حال رقابت از پدیده ی مورد بحث ارائه و مورد مناظره قرار می گیرند-می شود.
انسان شناسان برخلاف برآوردهای پیشین خود، به افزایش نقش دین در زندگی عمومی در سراسر دنیا معترف هستند. تشریفات مذهبی-فعالیت هایی که به صورت اجتماعی تجویز شده و گمان بر این بود که  نشانه ای از رفتار مذهبی هستند- اکنون به عنوان شکل دهنده ی روابط انسانی در بسیاری از زمینه های اجتماعی شناخته می شوند. بنابراین ممکن است کارهای پژوهشگرانی چون آرنولد وان جنپ (Arnold van Gennep)، ویکتور ترنر(Victor Turner)، کارولین هامفری(Caroline Humphrey) و جیمز لیدلاو (James Laidlaw) درباره آداب تایید و تشریفاتی نمودن به طور بسیار گسترده تری به کار آید. هم اکنون انسان شناسان دین را در قالب اصطلاحات غیر قطعی و مبهم تر توصیف می کنند، و بر شباهت های خانوادگی نسبت به سایر هویت های طبقاتی بیشتر تاکید می نمایند. آن ها اغلب بر عوالم، قدرت ها، نیروها،  نمایندگی ها و یا موجوداتی که آن چه را انسان محسوب می شود و یا مصداق انسان دارد به مبارزه می طلبند، تمرکز کرده و  بر تخیل و گمانه زنی تاکید می کنند. دیدگاه تیلور نسبت به مذهب با وجود اینکه به عنوان یک سبک تعریف و درک (و مقایسه ی ضمنی آن با علم) تا به امروز باقی مانده است، بدون شک به علت سوالات زود هنگام تر درباره ی خیال و حقیقت غایی و نیز مسائل اخلاقی که به همراه آن هاست، همچنان مورد مباحثه و مناظره است.
فرضیه تحلیلی پایه ای پژوهش های انسان شناسانه درباره دین- که در کارهای کلاسیک پژوهشگران قرن نوزدهمی مانند کارل مارکس، امیل دورکیم و ماکس وبر درباره دین بیان شده- این است که حالات انسان اعم از درک، شرح، حس و ارتباط  به سادگی از آناتومی انسان به دست نمی آید و از الگوهای محرک خارجی نتیجه می شود. این حالات از اشکال اجتماعی مانند تقسیم کار، الگوهای سلسله مراتب سیاسی یا مساوات، روابط جنسیتی و مانند آن نیز ریشه می گیرند. بنابراین، فارغ از هر آنچه که واقعیت غایی رنج و یا مرگ انسان است، انسان شناسان استدلال می کنند که بینش یا عمل اخلاقی از کوشش انسان ها برای درک حقیقت بی واسطه ی  نهفته در الگوهای متغیر، مبهم، متناقض و متضادِ روابطی که در آن دخیل هستند و نظم بزرگتر-یعنی جهان-که ارتباطات در آن نهادینه شده است، به دست می آید. در نتیجه انسان شناسی دین مستلزم یک رویکرد جامع -شامل توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی، مادی، تاریخی و فرگشتی (تکاملی) از تجربه دینی- است. ممکن است تاکید اولیه و مداوم انسان شناسان بر واقعیت اجتماعی دین به لحاظ تاریخی از دغدغه های بلند مدت نتیجه شده باشد، به ویژه برای وارثان ادیان ابراهیمیِ کتاب مقدس و قرآن به دلیل تجسم الهی در اشکال انسانی (یا قابل فهم مانند انسان) مانند طریقه های وحی. مطالعات انسان شناسان درباره پدیده هایی چون الهیات،تجسد (incarnation)، حضور ذاتی خداوند در مخلوق (immanence or embodiment)، استعلا، قربانی، دعا، موعظه، نبوت، اسطوره ، ممنوعیت یا تابو، مالکیت، فال، پاگشایی (initiation)، گناه و واژگونی،تبلیغ مذهبی، تغییر کیش و رازوارگی همچنان سهم عمده ای در مطالعات تطبیقی دین دارند. در آغاز قرن بیست و یکم موضوعات اصلی و مقدم پژوهش های انسان شناسانه ی دین شامل انگاشت اخلاقی، شناخت،  ذهنیت، سکولاریزاسیون، روابط در حال تغییر کلیسا و دولت، دین و علم، کثرت گرایی مذهبی، مهاجرت و زیارت، دین و بوم شناسی، اخلاق، و عدالت اجتماعی است.
پانوشت:
1-    the varieties of religious experience
2-    minimum definition of Religion, the belief in Spiritual Beings
Gillian Feeley-Harnik
مقاله به صورت زیر ارجاع داده شود:
•    MLA Style:   "anthropology." Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite.  Chicago: Encyclopædia Britannica, 2010.
•    APA Style:   anthropology. (2010). Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite.  Chicago: Encyclopædia Britannica.