پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

خصومت بی پایان آمریکا


خصومت بی پایان آمریکا

آمریکا سال هاست برای مقابله با ایران به صورت رسمی بودجه تعیین می کند

آبان هر سال که فرا می‌رسد خاطرات واقعه ۱۳ آبان و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران زنده شده و از این رو روابط و مناسبات ایران و آمریکا نزد محافل سیاست و خبر بار دیگر ورق می‌خورد و بررسی می‌شود. این موضوع امسال از این رو اهمیت دوچندان یافته که در فصل بیداری اسلامی ملت‌های منطقه آمریکا از یک سو تلاش زیادی برای اعمال فشار و تخریب وجهه الهام‌بخش ایران در منطقه به عمل می‌آورد و از دیگر سو سیاستمداران این کشور به دروغ و نعل وارونه زدن متوسل شده و خود را هوادار گفت‌وگو با ملت ایران معرفی می‌کنند.

دیوار بی‌اعتمادی میان ایران و آمریکا پس از گذشت سالیان متمادی نه‌تنها شکاف بر نداشته بلکه به ضخامت آن نیز افزوده شده است. آمریکا سال‌هاست که سیاست دشمنی خود با ملت‌ایران را حفظ کرده و حاضر نیست حقیقت وجودی نظام جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد. در این میان مقامات این کشور ریاکارانه از سیاست گفت‌وگو با ایران سخن می‌گویند.

این در حالی است که رویکرد و رفتار آمریکا با گذشت ۳۳ سال از انقلاب اسلامی نه‌تنها تغییری نکرده بلکه آنچه در ذهن مردم و مسوولان ایران تداعی می‌شود این است. آمریکا دولتی مداخله‌گر است که جز بدبینی و بی‌اعتباری، سرمایه‌ای در میان ایرانیان برای خود نیندوخته است مروری بر عملکرد این کشور در قبال ملت ایران از گذشته تاکنون دلیل این امر را روشن می‌سازد.

● کودتای ۲۸ مرداد

نقطه آغاز دخالت آشکار آمریکا در ایران به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بازمی‌گردد. بسیاری بر این باورند که این کودتا زمینه‌ساز دخالت‌های بعدی و گسترده آمریکا در مسائل ایران شد.

جرقه اقدام آمریکا و انگلیس علیه مردم ایران در این کودتا پس از آن شکل گرفت که دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت سیاست ملی شدن صنعت نفت را در ایران دنبال کرد و به تصویب مجلس رساند. از این رو منافع نفتی انگلیس در ایران به خطر افتاد.

روزولت در کتاب خود که در دهه ۱۹۷۰ به چاپ رساند محمدرضاشاه پس از بازگشت از تبعید در کاخ مرمر به وی گفت که سلطنتش را به آمریکا و شخص روزولت مدیون است.در اسنادی که توسط سازمان سیا منتشر شد، یک سند «به کلی سری» از سال ۱۹۵۳ وجود دارد که در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا تنظیم شده و حکایت از آن دارد که دولت آمریکا قصد داشته در صورتی که کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق شکست بخورد، در ایران یک جنگ چریکی دامنه‌دار به راه بیندازد.

● همراهی با شاه و تقویت ساواک

اما حضور آمریکا در صحنه سیاست‌های ایران در قبل از انقلاب به این کودتا ختم نشد. آمریکا بعد از این حادثه حمایت از حکومت پهلوی و تشکیل و تقویت ساواک را در برنامه‌های اصلی خود در ایران قرار داد. حکومت آیزنهاور به عنوان بخشی از استراتژی خود مبنی بر تقویت حکومت‌های ضدشوروی، در اواسط دهه ۱۳۴۰ دست به تلاش گسترده‌ای برای آموزش و تجهیز نیروهای شبه‌نظامی، پلیس و سازمان‌های اطلاعاتی در کشورهای دوست آمریکا در جهان سوم، ازجمله در ایران زد. به این ترتیب آمریکا یکی از تشکیل‌دهندگان سازمان بدنام ساواک بود که بسیاری از مبارزان ایرانی را شکنجه کرد و به شهادت رساند.

شکل‌گیری ساواک در سال ۱۳۳۵ توسط اعضای سیا و با طرح و برنامه‌ریزی مستشاران آمریکایی تاسیس شد. به‌منظور سازماندهی و هدایت این سازمان یک سرهنگ ارتش آمریکا که به مدت چند سال در خاورمیانه برای سیا کار کرده بود، تحت‌پوشش وابسته نظامی، به ایران فرستاده شد.

ملاحظات امنیتی آمریکا،واشنگتن را وادار می‌کرد که در سیاست خود در قبال ایران در دوره حکومت شاه، بیش از هر چیز به تقویت نیروهای امنیتی ایران بپردازد و از یک رژیم استبدادی و سرکوبگر حمایت کند.

هنگامی که در تظاهرات ۱۵ خرداد، شاه عده بسیاری از مردم را به خاک و خون کشید، لیندون جانسون رئیس‌جمهوری وقت آمریکا ضمن حمایت از انقلاب سفید شاه از سرکوب مردم در تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حمایت کرد و بر این عقیده بود که شاه باید با خشونت بیشتری مخالفانش را سرکوب می‌کرد. پس از جانسون و با روی کار آمدن ریچارد نیکسون دور جدیدی از مناسبات صمیمانه و بسیار نزدیک میان شاه و دولت آمریکا آغاز شد. نیکسون در تمام طول دوران ریاست جمهوری‌اش، با سرازیر کردن سیل تسلیحات و مستشاران آمریکایی به ایران، شاه را در اعمال سرکوبگرانه‌اش همواره به طور کامل مورد حمایت قرار می‌داد. در دوران نیکسون، ریچارد هلمز ـ رئیس سابق سازمان سیا ـ به عنوان سفیر کبیر آمریکا در ایران تعیین شد و این دوران اوج همکاری‌های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و ایران به حساب می‌آمد. گرچه این دوران مصادف با دستگیری‌های گسترده مخالفان رژیم شاه و اعدام‌ها و شکنجه‌های بسیار گسترده بود، اما آمریکا هیچ‌گونه عکس‌العمل و مخالفتی در برابر این حوادث از خود نشان نداد. اسنادی که از پس اشغال سفارت آمریکا به دست آمد، نشان می‌دهد دولتمردان آمریکا بارها بر برخوردهای سرکوبگرانه با مردم و محدود کردن مطبوعات تاکید کرده‌اند.

● آمریکا پس از انقلاب ایران

دشمنی آمریکا با مردم ایران پس از انقلاب به شکل آشکارتری عیان شد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران تمامی برنامه‌های ایالات متحده در منطقه را دچار اخلال کرد. آمریکا از همان ابتدا راه چاره جست و سفارتخانه آمریکا در تهران به ستاد ایجاد هماهنگی میان نیروهای مخالف انقلاب و مرکز سازماندهی اقدامات ضدایرانی بدل شد. این امر موجب شد تا دانشجویان ایرانی موسوم به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ در حرکتی فعال، این سفارتخانه را به اشغال خود دربیاورند و خواستار استرداد شاه که آن موقع توسط آمریکا پذیرفته شده بود، شوند.

نکته: رویکرد و رفتار آمریکا با گذشت ۳۳ سال از انقلاب اسلامی تغییری نکرده است. آمریکا دولتی مداخله‌گر است که جز بدبینی و بی‌اعتباری، سرمایه‌ای در میان ایرانیان برای خود نیندوخته است

اما آمریکا در اقدامی یکجانبه روابط خود را با ایران قطع کرد و ۲ هفته پس از آن در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ در عملیاتی موسوم به دلتا، باهدف آزاد کردن گروگان‌های آمریکایی، نیروهای خود را عازم صحرای طبس کرد تا آنها طی یک عملیات چریکی در تهران به سفارت حمله کرده و جاسوسان خود را آزاد کنند. این عملیات به دنبال توفان شن به‌صورتی معجزه گونه شکست خورد و به یکی از بزرگ‌ترین رسوایی‌های واشنگتن در برابر انقلاب اسلامی مبدل شد.

پس از آن، آمریکا به تشویق صدام به جنگ علیه ایران پرداخت؛ تهاجمی که عراق آن را در شهریور ۱۳۵۹ به مدت ۸سال بر مردم انقلابی ما تحمیل ساخت.آمریکا در تمام مدت جنگ از هیچ گونه کمک به صدام دریغ نکرد. آمریکا نه‌تنها اطلاعات ماهواره‌ای و محرمانه از درون مرزهای ایران را به عراق انتقال می‌داد بلکه مستقیما با فروش تکنولوژی‌های پیشرفته نظامی و تسلیحاتی به عراق، به این کشور در پیشبرد جنگ کمک می‌کرد. روزنامه واشنگتن پست در این رابطه می‌نویسد: منظور از کمک به عراق، ارائه اطلاعات حساس برای انجام حملات دقیق به هدف‌های ایرانی و کمک به افزایش فشار نظامی به ایران بود.

انتشار اسناد محرمانه صدام در یک هفته اخیر نیز نشان می‌دهد که آمریکا در صدد طولانی‌تر کردن جنگ با ایران بوده است.

● فشارها و تحریم‌های اقتصادی

تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران از سال ۱۹۸۰ و پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران آغاز شد. در پی این تحریم‌ها ۱۲میلیارد دلار از دارایی‌های دولت ایران از سوی واشنگتن بلوکه شد. بعد از این تحریم‌ها بود که سال ۱۹۹۵ میلادی، واشنگتن نخست به دستور بیل کلینتون تحریم کامل اقتصادی علیه ایران وضع کرد و شورای امنیت نیز با تحریک دولت آمریکا و به بهانه فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای ۲ قطعنامه تحریمی علیه ایران به تصویب برساند. البته این تحریم‌ها خود باعث خوداتکایی و پیشرفت ایران در بسیاری از حوزه‌ها و علوم و فنون مربوط شده است.

● سناریوسازی آمریکا و تلاش‌های نرم

تلاش‌های دولت آمریکا برای مقابله با مردم ایران همچنان ادامه دارد، سنای آمریکا سالانه مبالغ کلانی را برای دخالت در امور ایران در بودجه​های سنواتی ایالات متحده تصویب می​کند. به عنوان مثال ۱۴ فوریه ۲۰۰۶ (۲۵ بهمن ۱۳۸۴) کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا به کمیته روابط خارجی کنگره این کشور رفت و درخواست ۷۵ میلیون دلار برای بهبود وضعیت آزادی و حقوق بشر در داخل ایران را ارائه داد که این امر مورد موافقت قرار گرفت. اختصاص چنین بودجه‌ای مصادق دخالت مستقیم آمریکا در امور داخلی ایران است.

همچنین سال ۲۰۰۷ مبلغ ۶۶ میلیون دلار برای «گسترش دموکراسی در ایران»، سال ۲۰۰۹ مبلغ ۵۵ میلیون دلار برای «جنگ نرم با ایران»، سال ۲۰۱۰ مبلغ ۵۵ میلیون دلار برای«نفوذ در ایران، مقابله با فیلترینگ سایت‌های ضد ایرانی، تحریک قربانیان سانسور در ایران، آموزش الکترونیکی ایرانیان مخالف نظام برای براندازی نرم و شبکه‌سازی اینترنتی برای اغتشاشگران بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، ارائه آموزش‌های لازم رسانه‌ای و کامپیوتری برای راه‌اندازی سایت‌های اطلاع‌رسانی» و مبلغ ۲۰ میلیون دلار بودجه تکمیلی برای «مبارزه با ایران از طریق فعالیت​های اینترنتی» و در سال ۲۰۱۱ مبلغ ۲۵ میلیون دلار برای «حمایت از هکرها برای تخریب فضای سایبری ایران»، در بودجه دولت آمریکا تخصیص یافته است.دولت آمریکا همچنین در اقدامی که به تازگی علیه ایران انجام داده است بدون داشتن سند و مدرک معتبر و با یک سری مدارک که مورد قبول رسانه‌های غرب هم قرار نگرفته ایران را به دست داشتن در ترور سفیر عربستان متهم کرده و به بهانه آن، از تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران خبر داده است. هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکاهم هفته گذشته در شبکه خبری بی‌بی‌سی، مردم ایران را برای تلاش در جهت تغییر نظام تشویق کرد . با همین نگاه اجمالی به سیر خصومت‌های دولت‌های آمریکا با انقلاب اسلامی ایران طبیعی است که ایرانیان به ادعاها و رفتارهای به ظاهر فریبنده سیاستمداران آمریکایی به دیده نفی نگریسته و آن را رد کنند، آن هم در حالی که علاوه بر ایرانیان سیاست‌های مداخله‌گرانه و خشن آمریکا در منطقه و حمایت‌های طولانی آنها از رژیم‌های دیکتاتوری امروز، آمریکا را منفورترین دولت در میان ملت‌های منطقه کرده است به گونه‌ای که حنای واشنگتن امروز بی‌رنگ و بی مشتری‌ترین کالا در منطقه محسوب می‌شود.

کتایون مافی