سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
هفتم اسفندماه سالروز درگذشت مردی است که نام او بیشتر با لغتنامه عظیم دهخدا که به تعبیر مهدی اخوان ثالث، ناسخ القوامیس است برای مخاطب آشناست اما حوزه فعالیت فرهنگی، ادبی، اجتماعی و سیاسی این مرد بسیار برتر از این میزان کار است.
علیاکبر دهخدا حدود سال ۱۲۹۷ هجری قمری، برابر ۱۲۵۷ شمسی در محله قدیمی سنگلج تهران به دنیا آمد. پدر وی خانباباخان از خاندانهای اصیل و ملاکین متوسط شهر قزوین بود که چند سالی پیش از تولد دهخدا به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید و تا ۹ سالگی دهخدا در قید حیات و زنده بود.
علیاکبر دهخدا تحصیلات قدیمی، زبان عربی و معارف اسلامی را در محضر دو نفر از استادان وقت، شیخ غلامحسین بروجردی و آیتالله حاج شیخ هادی نجمآبادی فرا گرفت و با افتتاح مدرسه عالی علوم سیاسی در تهران، در آن مدرسه به تحصیل پرداخت و مبانی علوم جدید و زبان فرانسه را آموخت. این مدرسه که تاسیس آن اثر فکر میرزا حسن خان مشیرالملک (پسر میرزا نصرالله خان مشیرالدوله) است در حقیقت پایه و مرکز اساسی مدرسه حقوق و بالاخره دانشکده حقوق امروز است.
به هر حال درسهایی که در این مدرسه تدریس میشد عبارت بودند از حقوق، تاریخ، فقه، زبان فرانسه و جغرافیا.
در سال ۱۳۲۱ هجری قمری، معاون الدوله غفاری (پدر فرخ غفاری ،کارگردان موج نو سینما) که وزیر مختار ایران در کشورهای حوزه بالکان بود، دهخدا را به اروپا برد و او مدت دو سال در آنجا و بیشتر در وین پایتخت اتریش اقامت داشت که ضمن تکمیل زبان فرانسوی به فراگیری دانشهای جدید هم پرداخت. بازگشت دهخدا به ایران، همزمان با آغاز نهضت مشروطه بود که وی با پیوستن به صفآزادیخواهان، زندگیاش را به زندگی مردم ایران و انقلاب مشروطیت گره زد. او در آن سالها، روزنامهنویسی را با نوشتن مقالات طنزآمیز نیشدار با عنوان «چرند و پرند» و با امضاهای مختلفی از جمله «دخو»، «خرمگس»، «سگ حسن دله»، «غلامگدا»، «روزنومهچی»، «نخود هر آش» و... در روزنامه صوراسرافیل آغاز کرد. برخی معتقدند که دهخدا با نوشتن چرند و پرند، نخستین پایهگذار سادهنویسی در ایران به شمار میرود که کار او را بعدها «یکی بود و یکی نبود» و صادق هدایت در مجموعه قصههایش به کمال رساندند.
تامل کوتاهی در روزنامه صوراسرافیل چندان خالی از لطف نیست. این روزنامه که ۳۲شمارهاش در ایران و سه شمارهاش در شهر ایوردن سوئیس منتشر شد از روزنامههای مهم صدر مشروطیت است که در بیداری مردم و مبارزه علیه دشمنان نهضت مشروطیت ایران نقشی سازنده داشت. آریانپور مینویسد: «روزنامه هفتگی صوراسرافیل، ۹ ماه پس از آنکه کشور ایران در عداد دول مشروطه قرار گرفت (یعنی ۹ ماه پس از امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه به تاریخ ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ هجری قمری) در تهران منتشر شدو شماره یکم آن به تاریخ پنجشنبه ۱۷ ربیعالاول ۱۳۲۵ هجری قمری و شماره ۳۲ که آخرین شماره دوره اول روزنامه بود، روز شنبه ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶، سه روز پیش از بمباران مجلس و چهار روز قبل از اعدام جهانگیرخان مظلوم منتشر شد. کیفیت اعدام جهانگیر خان شیرازی در باغشاه و در حضور محمدعلی شاه قاجار نیز دلخراش است: دو دژخیم تناب به گردن ایشان (منظور جهانگیر خان و ملک المتکلمین است) انداختند و از دو سر کشیدند. خون از دهانشان آمد و این زمان دژخیم سومی، خنجر به دلهای ایشان فرو کرد.
پس از بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه، دهخدا نیز چون بسیاری از آزادیخواهان، ایران را ترک کرد و به استانبول و سپس به اروپا رفت و در سوئیس، همانطور که پیشتر گفته شد سه شماره از روزنامه صوراسرافیل را منتشر کرد و سپس به استانبول بازگشت و در سال ۱۳۲۷ هجری قمری جزو نویسندگان روزنامه سروش درآمد. این روزنامه از طرف انجمنی ایرانی موسوم به انجمن سعادت منتشر میشد که علاوه بر دهخدا،
حاج میرزایحیی دولتآبادی نیز در این روزنامه مقاله مینوشت از این روزنامه بیش از ۱۴ شماره منتشر نشد. وی در دوران جنگ جهانی اول (۱۹۱۸ ۱۹۱۴) حدود ۲۸ ماه در یکی از قریههای چهارمحال و بختیاری منزوی بود و پس از پایان جنگ به تهران آمد و از آن پس دست از کارهای سیاسی شست و به ترتیب ریاست دفتر وزارت فرهنگ، ریاست تفتیش وزارت دادگستری و ریاست مدرسه علوم سیاسی (مدرسه محل تحصیل دوران جوانی دهخدا) را به عهده داشت.
پس از تبدیل این مدرسه به دانشکده حقوق هم، باز ریاست آن به عهده دهخدا بود که چند روز پس از قاضیای شهریور ۱۳۲۰ و کنارهگیری رضاخان از ریاست آن دانشگاه معزول شد و از آن به بعد تا پایان عمر به مطالعه و تحقیق و تالیف مشغول بود. البته دهخدا یکبار دیگر نیز در آغاز دولت ملی دکتر مصدق در دفاع از مصدق پیرانه سر به صحنه مبارزات سیاسی باز میگردد ولی پس از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هجری شمسی در جستوجو دکتر حسین فاطمی به خانهاش میریزند و دهخدا در حین محاکمه شدن، آزار و اذیت و توهینهای بیشماری را از دادستان ارتش ستمشاهی میبیند و به حالت اغما میافتد و دژخیمان جسد نیمه جانش را نیمه شب ۲۵ مهرماه ۱۳۳۲ در دالان خانهاش رها میکنند و میروند. این ضربه کاری باعث میشود که دهخدا دیگر نتواند کمر راست کند و کمکمرو به خاموشی میرود. استاد دهخدا در ساعت ۱۸:۴۵ روز دوشنبه، هفتم اسفندماه ۱۳۳۴ در تهران روی در نقاب خاک میکشد و به ابدیت میپیوندد و پیکر نحیف او را خاک ابنبابویه در آغوش میکشد و او روز چهارشنبه در میان مشایعت انبوهی از دانشجویانش در شهر ری، در مقبره خانوادگیاش به خاک سپرده میشود.
مهرداد نصرتی
شاعر و نویسنده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست