دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

هنر بازی با روس ها


هنر بازی با روس ها

و باید دید آیا احمدی نژاد در راستای سیاست خارجی موفق خویش که تا کنون بسیار هوشمندانه عمل کرده است و به عبارتی دیگر به درستی معنای بازی با روس ها به سبک خودشان را متوجه شده, می تواند امتیاز قابل توجهی را از مذاکرات اخیر نیز کسب کند یا خیر

سفر ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه در حالی به تهران صورت گرفت که باید قبل از هر چیز، حضور پوتین در کشورمان را به عنوان یک غافلگیری بزرگ برای آمریکا تلقی نمود.

انجام این سفر در شرایطی صورت گرفته است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این نخستین بار است که رییس جمهوری روسیه در طی سه دهه ی اخیر به تهران سفر می کند و چنین امری را باید در ادامه ی موفقیت های دولت نهم در عرصه ی سیاست خارجی، ارزیابی نمود چرا که جدای از موضوع و محور اصلی حضور پوتین در تهران که مربوط به اتفاق نظر برای حل مشکلات قوانین حقوقی دریای خزر با چهار کشور دیگر ساحلی این دریاچه است، آنچه در این میان حائز اهمیت بیشتری است، گفتگو های دو جانبه ی سران ایران و روسیه در حاشیه ی این دیدارهاست.

در حالیکه تا قبل از سفر پوتین به ایران، وزیر امور خارجه ی آمریکا با سفر به روسیه و انجام مذاکرات و رایزنی های لازم، به نوعی درصدد منصرف کردن حضور پوتین به بهانه ی نشست سران دریای خزر در تهران بود، حضور رییس جمهوری روسیه در کشورمان را باید به منزله ی شکستی دیگر برای سیاست های مداخله جویانه ی آمریکا در سطح منطقه دانست چرا که بی شک حضور پوتین در تهران و به تبع آن انجام مذاکرات با مقامات عالیرتبه ی سیاسی کشورمان تا حدود زیادی فرضیه ی "افول نفوذ آمریکا و غرب در سطح منطقه" را بیش از پیش تقویت می نماید و این در حالی است که از دیگر دستاوردهای ابتدایی این سفر می توان به افزایش ضریب امنیتی منطقه نیز اشاره داشت که معلول همان کمرنگ شدن نفوذ آمریکا در منطقه خواهد بود.

اما با تمام این تفاسیر و دستاوردهای مذکور و احتمالی دیگر این سفر، نکته ای را که به هیچ عنوان نباید از ذهن دور داشت رفتار و سیاست خاص روس ها در برخورد با دیگر کشورهاست.

متاسفانه صفحات تاریخ سیاسی ایران روایتگر تلخی های فراوانی از اعتماد ایران به روسیه بوده است که به عنوان مثال می توان به دو قرار داد ننگین گلستان و ترکمنچای که در دوره ی قاجاریه به کشورمان تحمیل گشت، اشاره داشت. البته نگاهی دقیق تر به تاریخ روابط روسیه با دیگر کشورها، بیانگر این مطلب است که روسیه نه تنها با ایران، که با تمام کشورهای جهان که به نوعی با آنها درارتباط بوده، همواره سیاستی خاص را اجرا کرده است و آن هم حفظ منافع خویش در هر شرایطی بوده است و تنها نکته ای که در این میان برای روسیه فاقد اهمیت می باشد را در یک کلام باید "وفای به عهد" دانست!

چنین سیاستی که فقط بر مبنای حفظ منابع خویش شکل گرفته است نه تنها در مواجهه با ایران بلکه با دیگر کشورها، حتی آمریکا نیز به چشم می خورد که از آن جمله به مقاومت روسیه در مقابل آمریکا برای عدم نصب سپر دفاع موشکی ایالات متحده در اروپا می توان اشاره کرد که روس ها به خاطر حفظ منافع و امنیت خود به هیچ عنوان حاضر به کوچکترین همکاری با آمریکا در این زمینه نیستند. از سویی دیگر بعد از تصویب قطعنامه ی ۱۷۴۷ شورای امنیت علیه کشورمان که روسیه خود به تنهایی، یکی از پیشنهاد دهندگان این قطعنامه و عوامل اصلی تصویب آن بود، در اقدامی عجیب تنها چند روز پس از تصویب قطعنامه ی مذکور، با دعوت از "ذوالقدر" قائم مقام وزیر کشور به خاک خود، یکی از اصلی ترین مفاد قطعنامه را نقض کرد! (با توجه به این که طبق این قطعنامه ۹ نفر از شخصیت های سیاسی و نظامی کشورمان ممنوع الخروج بودند و روسیه نیز از مسببان اصلی تصویب این قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران بود! ).

البته تناقض در رفتار و گفتار مقامات روسی سری دراز و نا تمام دارد و به نظر می رسد موارد اشاره شده نیز برای رساندن مقصود به خواننده مکفی است.

اما آنچه که مقصود نهایی نگارنده است را باید در این محور خلاصه نمود که با توجه به سیاست خاص روس ها در قبال تمامی کشورهای جهان که تنها و تنها بر مبنای منافع ملی و به دور از هر گونه ضامن اجرا برای حفظ تعهدات دیگر دنبال می شود، به نظر می رسد دعوت از پوتین برای حضور در تهران که در حدود ۲ ماه قبل و در حاشیه ی اجلاس شانگهای از سوی احمدی نژاد صورت گرفته بود را باید ابتکاری کاملا مثبت دانست که در حال حاضر نیز با حضور رییس جمهور روسیه در تهران در حال تبدیل شدن به یک پیروزی بزرگ دیگر در عرصه ی سیاست خارجی کشورمان است اما باید اذعان داشت که تا کنون نیمی از این بازی با موفقیت جمهوری اسلامی ایران به پایان رسیده و بی شک موفقیت در ادامه ی این مسیر منوط به نتایج مذاکرات مقامات ایران و روسیه خواهد بود. هم اکنون به انتها رساندن موفقیت آمیز وضعیت قرارداد نیروگاه اتمی بوشهر که ۱۲ سال از تاریخ انعقاد قرارداد آن با روسیه می گذرد می تواند آزمون بزرگ و البته مناسبی برای قضاوت پیرامون ادامه ی دستاوردهای این سفر باشد. از طرفی دیگر استفاده از حق وتوی روس ها در شورای امنیت و نفوذ آنها برای جلوگیری و یا حداقل کاهش محدودیت ها در قطعنامه ی احتمالی سوم نیز از مواردی است که به نظر می رسد در مذاکرات دو طرفه ی بین مقامات ایران و روس، مورد تاکید قرار خواهد گرفت و باید دید آیا احمدی نژاد در راستای سیاست خارجی موفق خویش که تا کنون بسیار هوشمندانه عمل کرده است و به عبارتی دیگر به درستی معنای " بازی با روس ها به سبک خودشان" را متوجه شده، می تواند امتیاز قابل توجهی را از مذاکرات اخیر نیز کسب کند یا خیر ؟

البته این تفاسیر در حالی است که نباید در مقابل از نقش قدرتمند، حساس و کلیدی خود در منطقه غافل شویم، چرا که جمهوری اسلامی ایران نیز همیشه به عنوان یکی از قدرت های اصلی و محوری برای حل مشکلات منطقه و هم چنین فراهم کردن بسیاری از خواسته های دیگر کشورها، با توجه به نفوذ بالای خود در منطقه به حساب می آمده و می آید و با توجه به سیاست خارجی فعال و موفق دولت نهم در دو سال اخیر باید به دنبال نهادینه سازی این نقش سازنده و فعال در منطقه بود، همان طور که مقام معظم رهبری در این رابطه فرمودند :

«ما امروز در زمینه های سیاست خارجی تحرک و نشاطمان خوب است و انسان این تحرک و نشاط و فعالیت وسیع را می بیند.ابتکار عمل هم در بسیاری ار مسائل جهانی در دست نظام جمهوری اسلامی است. به خصوص در مسائل منطقه ای. این یک پدیده ی کم سابقه و کم نظیری است که ابتکار عمل در دست مسئولان نظام جمهوری اسلامی است ...»

امیر حسین ثابتی منفرد