سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

مهارت, رمز هدایت


مهارت, رمز هدایت

امروزه با وجود تعدد در روش های آموزشی و پرورشی و امكان انتخاب شیوه های آموزشی مختلف, یكی از مهم ترین دغدغه های متولیان آموزشی, انتخاب برترین شیوه آموزشی به منظور آموزش بیشتر و بهتر به دانش آموزان است دغدغه ای كه با طرح پرسش «كدام راه» مطرح شده و در نهایت به انتخاب شیوه ای برتر ختم می شود كه تنها روش سنجش صحت عملكرد شیوه انتخابی, سنجش موفقیت تحصیلی دانش آموزان به صورت «حقیقی» است

جمعی از پژوهشگران، رمز موفقیت تحصیلی دانش آموز را، هوش و استعداد ذاتی او می دانند؛ عده ای نیز بر این باورند كه صرف هزینه و حضور در كلاس های مختلف تقویتی می تواند موفقیت تحصیلی دانش آموز را تضمین كند و هوش و استعداد شرط موفقیت نیست و گروه سومی نیز بر این باورند كه هوش و استعداد و حضور در كلاس های مختلف كمك آموزشی، تنها زمانی منجر به موفقیت دانش آموز می شود كه شخصی به عنوان «هدایتگر» ، «تخصص و مهارت بالا» بتواند مجموع داشته ها را به سمت هدف نهایی كه همان موفقیت دانش آموز است، سوق دهد.

عقیده گروه سوم زمانی قابل استناد است كه «هدایتگر» یا همان «آموزگار» به مهارت های ویژه ای مجهز باشد؛ به عبارتی بتواند با «ارتقای سطح مهارت» خود در اثر آموزش و پرورش؛ هدف نهایی آموزش یا همان موفقیت تحصیلی دانش آموزان را تحقق بخشد...

اكنون یكی از مهم ترین اهداف برنامه های آموزشی، افزایش مهارت و توانایی آموزگاران در امر آموزش و پرورش است؛ چرا كه سیاست گذاران آموزشی معتقدند آموزگار خوب، اساس آموزش خوب و آموزش خوب تضمین كننده موفقیت دانش آموزان و در نهایت موفقیت یك كشور است.

در بسیاری از كشورهای پیشرفته- با وجود نقص های بسیاری كه هنوز هم در سیستم آموزشی آنها دیده می شود- بخش اعظمی از سرمایه گذاری ها در بخش آموزش و پرورش، در جهت آموزش به آموزگاران به منظور «ارتقای سطح مهارت آموزشی» آنها به كار گرفته می شود كه این همه موفقیت تحصیلی دانش آموزان را به همراه دارد.

امروزه با وجود تعدد در روش های آموزشی و پرورشی و امكان انتخاب شیوه های آموزشی مختلف، یكی از مهم ترین دغدغه های متولیان آموزشی، انتخاب برترین شیوه آموزشی به منظور آموزش بیشتر و بهتر به دانش آموزان است: دغدغه ای كه با طرح پرسش «كدام راه» مطرح شده و در نهایت به انتخاب شیوه ای برتر ختم می شود كه تنها روش سنجش صحت عملكرد شیوه انتخابی، سنجش موفقیت تحصیلی دانش آموزان به صورت «حقیقی» است.

هرچند انتخاب «شیوه آموزشی» نكته ای مهم جهت موفقیت تحصیلی دانش آموزان محسوب می شود اما لازم است تا این «شیوه برتر» توسط مجری ماهر به مرحله اجرا گذاشته شود.

پژوهش ها نشان می دهد «ارتقای سطح مهارت و تخصص آموزگار» در امر آموزش- و پرورش- كلید حل معما است؛ به این معنی كه پس از انتخاب شیوه آموزشی برتر و تربیت مجری كارآزموده می توان مطمئن بود- تا حدی مطمئن بود- كه به اهداف آموزشی آن طور كه باید دست خواهیم یافت؛ هرچند نباید در این میان نكاتی چون ساختار اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی دانش آموزان و ویژگی های شخصی و شخصیتی آنها را نیز نادیده گرفت.

در پژوهشی كه شرح آن خواهد رفت، بررسی ها تنها بر روی «آموزگار» به عنوان اصلی ترین منشأ آموزش و پرورش متمركز شده است تا با بررسی بیشتر نیازهای آموزشی آموزگاران به نكاتی تازه درباره آموزش و پرورش و ارتقای سطح مهارت آموزگاران و تأثیر آن بر روند آموزش دست یابیم.

الف. نیازهای آموزشی آموزگاران

۱- تمركز بر روی مهارت های تدریس

شیوه تدریس و یا از نگاهی دیگر نحوه برقراری ارتباط آموزشی میان آموزگار و دانش آموز از دو دیدگاه قابل بررسی است؛ به عبارتی آن را می توان به دو بخش از جهت زمانی تقسیم بندی كرد: نخست این كه در سال های آغازین دهه شصت میلادی (۱۹۶۰ میلادی)، اساس آموزش بر مهارت های كلی آموزگار چون: تقسیم بندی مناسب زمان كلاس بدون توجه به برآیند آموزشی، حفظ نمای آراسته كلاس و تظاهر به مطلوب بودن شرایط آموزش و پرورش؛ ارزیابی مقایسه ای دانش آموزان در طول تدریس، تمركز و تأكید بر حفظ كردن مطالب ارائه شده و در نهایت گروه بندی دانش آموزان از جنبه های مختلف به ویژه قوت و ضعف آنها، استوار بود.

تأثیر این شیوه آموزشی- و پرورشی- بر دانش آموزان از متوسط تا اندكی بالاتر از متوسط، متغیر بود و اساس آموزش بر نكات پایه ای و ابتدایی استوار بود؛ و حتی در آموزش نیز، از سطحی ابتدایی و خاص چون آموزش زبان بدون توجه به آموزش زیربنایی آن چون آموزش آواشناسی، زبان شناسی لغات و... و آموزش سطحی درس ریاضی و دیگر دروس فراتر نمی رفت.

به طور مثال پژوهش های انجام شده بر روی سنجش میزان مهارت دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در مدارس شهری آمریكا در درس ریاضی- دانش آموزان آن متعلق به طبقه كم درآمد اجتماع بودند- نشان داد سطح فراگیری (میزان فراگیری) این دانش آموزان زمانی كه آموزش درس ریاضی از حالت تئوری به سوی عمل پیش رفته و جلسات آموزشی با پرسش و پاسخ و مشاركت بیشتر دانش آموزان همراه بوده است؛ به طرز چشمگیری افزایش یافته است اما زمانی كه آموزش تنها محدود به فراگیری تئوری درس ریاضی بوده است، میزان فراگیری از متوسط نیز پایین تر گزارش شده و هیچ پیشرفتی را نشان نمی دهد.

از سوی دیگر، در دهه ۶۰ میلادی (۱۹۶۰ م) تجهیزات كمك آموزشی اگرچه در كلاس درس به چشم می خورد اما استفاده از آنها محدود و گذرا بوده به طوری كه هر زمان آموزش دروس به تنگنا برخورد می كرد، این تجهیزات از جنبه تزئینی خارج شده و مورد استفاده قرار می گرفت و در اغلب موارد به دلیل آشنا نبودن آموزگاران به طرز صحیح استفاده از این تجهیزات، مشكلات آموزشی چند برابر می شد!

بنابراین آن چه از بررسی ها به دست آمد، نشان داد تمركز آموزگار بر روی ارتقای سطح مهارت تدریس یكی از نكات كلیدی و بسیار مهم است كه بدون آن تدریس آن طور كه باید نتیجه بخش نخواهد بود.

۲- تمركز بر موضوعات درسی و آموزش به دانش آموزان

موج دوم آموزش- مرحله نخست دهه ۶۰ میلادی بود كه بررسی شد- از دهه ۹۰ میلادی (۱۹۹۰ م) آغاز شد.

در این حركت نو آموزگاران بر روی آموزش صحیح و حقیقی و حل مسایل و مشكلات آموزشی و پرورشی دانش آموزان متمركز شدند و «آموزش صحیح، حقیقی و عملی» ، مقدم بر «آموزش و توجه به مهارت های پایه ای و ناكارآمد» قرار گرفت.

بررسی های بیشتر نشان داد «ارتقای سطح مهارت و تخصص آموزگار در امر آموزش» بر روند فراگیری دانش آموزان بسیار مؤثر است؛ به طوری كه برای تدریس بهتر و ارتقای مهارت تدریس باید به این نكات توجه كرد؛

- آموزش عملی همراه با تئوری چه تأثیری بر میزان فراگیری دانش آموزان دارد؟

- چه تمریناتی می تواند مهارت دانش آموزان را افزایش داده و مطالب درسی را ملكه ذهن آنها كند؟

- ارتقای سطح معلومات آموزگار در مسایل درسی به ویژه مورد درسی كه آموزگار آن را تدریس می كند، چه تأثیری بر فراگیری دانش آموزان دارد؟

علاوه بر توجه به این نكات باید به شرایط اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی دانش آموزان نیز توجه كرد. توماس كارپنتر و همكاران او- از انجمن تحقیقات تربیتی آمریكا- در یكی از پژوهش هایشان به بررسی تأثیر برگزاری «كارگاه های آموزشی» كه به منظور ارتقای سطح مهارت در تدریس آموزگاران برگزار می شود، پرداختند.

این گروه در بررسی خود عده ای از آموزگاران مقطع اول ابتدایی را به طور اتفاقی انتخاب كردند و سپس با برگزاری كارگاه آموزشی درس ریاضیات با تمركز بر مبحث «آموزش جمع و تفریق» ، یكی از مباحث مهم آموزشی- چه از جهت تدریس و چه از جهت فراگیری- به بررسی تأثیر برگزاری این كارگاه در شیوه تدریس این عده از آموزگاران پرداختند.

مترجم:مهتاب صفرزاده خسروشاهی

منبع: ( aera.net) انجمن تحقیقات تربیتی آمریكا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.