شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
چند حاشیه درباره قلاده های طلا
از همان زمان که تصمیم گرفته شد تا فیلم «قلادههای طلا» ساخته شود، یک برچسب بر آن قرار گرفت تا اهمیتی که این فیلم و نگاهش مطرح میکند، از نظر مسوولان اعلام شود: «سیاسیترین فیلم سینمای ایران» و کارگردانش «ابوالقاسم طالبی» شد. سینماگر همیشه منتقد دولت اصلاحات که پیشتر فیلم «آقای رییس جمهور» را در نقد انتخاب رییس دولت هشتم ساخته بود و اعتقاداتش را همواره با استفاده از کلمه فاشیست برای اصلاحطلبان به کار میبرد. فیلم چه در زمان ساخت و چه بعد از آن با حاشیههای بسیاری همراه بود. طالبی ابتدا مطرح کرده بود که میخواهد با هر چهار نامزد سخن بگوید، میخواهد مواضع تمام نامزدها و گروهها را مطرح کند و دستهای پشت پرده را نشان دهد. بیش از یک سال برای فیلمنامه و تحقیقات آن وقت و زمان گذاشته شد. برای پیدا کردن افرادی که در آن بازی کنند زمان زیادی طول کشید، بعضی نامها مطرح شدند که تکذیب شدند. گروه برای فیلمبرداری میخواست به برخی کشورهای خارجی برود که ویزا دریافت نکرد و به همین ترکیه قناعت کرد. در این میان وقفههایی هم پدید آمد. اما بزرگترین حاشیه درباره توقیف آن بوده است که در زمان نمایش در جشنواره بسیار به آن پرداخته شد. کارگردانش مرجع این توقیف را از جایی بالاتر از وزارت ارشاد دانست و مدام این را مطرح کرد.
فیلم وقتی یک بار در سالن مردمی به نمایش درآمد، با کف و سوت همراه شد که بلافاصله پس از آن نمایش در سالن مطبوعات لغو شد، زمان اکران اندکی عقب افتاد، جلسات نمایندگان دو وزارتخانه پشت درهای بسته سالنهای برج میلاد ادامه پیدا کرد و برای شب برگزاری تدابیری ویژه همچون چراغ روشن در طول نمایش فیلم، حضور افراد غیر رسانهای به طور سازماندهیشده، کنترل عبور و مرور ماشینها و... اندیشیده شد تا سرانجام فیلم به نمایش درآمد؛ فیلمی که پر از جاهای خالی است. آدمهای رده بالا از مامور انتظامی گرفته تا معاون وزارت اطلاعات همه جاسوس هستند. دلایل برای این جاسوس شدنها رقیق است. این مامورها توانایی هر کاری را دارند. مامورها مدام در حال تکه انداختن به یکدیگر هستند. یک مامور زیردست میتواند دستور آزادی را بدهد و وقتی آن شخص به خاطر این اشتباه کشته میشود، اندکی احساس ناراحتی نمیکند و آن را بخشی از ماجرا میداند. این مامور با بازی امین حیایی با لباس سبز قرار است این جاسوس را پیدا کند آن هم وقتی از کار معلق شده است. مامور انتظامی هم جاسوس است چون چند سال پیش برای گرفتن ویزا به سفارت رفته است و از همان زمان حاضر شده هرکاری انجام دهد تا بتواند به دیدن پسرش به انگلیس برود. منافقین، سلطنتطلبها و... زیردست یک نفر هدایت میشوند و تمام آشوبهای خیابانی بر عهده آنان است. حمله به پادگان بسیجیها را سازماندهی میکنند.
فیلم بخشهای مستندی دارد که بر السیدیهای بزرگ وزارت اطلاعات نشان داده میشود. همین صحنههای مستند در سالن مطبوعات توانست باعث یادآوری آن روزها شود. این فیلم با پشتوانه وزارت ارشاد ساخته شده است. از نظر وزیر ارشاد این فیلم میتواند به اندازه صدها کتاب و رساله تاثیرگذار باشد. این تصور که در کشوری زندگی میکنید که دیگران میتوانند هر کاری را در آن انجام دهند، آدم بکشند، تظاهرات و راهپیمایی برگزار کنند، به پایگاه حمله کنند یا اینکه مامور انتظامی یا اطلاعات به راحتی کسی را که مجرم است، آزاد میکند و... . این نفوذ هم در نیروی انتظامی است که بیشتر باعث به وجود آوردن رعب و وحشت است. اتفاقی که همزمان در زمستان سال ۸۸ نمایش فیلم «به رنگ ارغوان» عکس این احساس را به وجود آورد. در آن فیلم همه چیز تحت کنترل بود و اینجا نه. در اینجا ماموران نیروی انتظامی مدام به ماموران این وزارتخانه هشدار میدهند اوضاع از کنترل خارج شده ولی آنها گوش نمیدهند. این فیلم برخلاف «به رنگ ارغوان» هرچقدر میتوانست قدرت و احساس یک مامور را نشان دهد، بیشتر به تخریب کل وزارتخانه و عملکرد آن میپردازد.
شخصیت مامور را که در نهایت جاسوس از کار درمیآید، حمیدرضا پگاه بازی میکند که خونسردی یک مامور عالیرتبه را درآورده است. از آن طرف امین حیایی به عنوان یک مامور اجرایی اطلاعات پر از ندانمکاری است. فیلم مجموعهای از تصاویر مستند است که مرور خاطرات شفاهی افکار عمومی و مستندات موجود را در برگرفته است و یاد و خاطره انتخابات ۸۸ را و فضای آن را زنده میکند. حاشیههای این فیلم همچنان ادامه دارد به خصوص بعد از سخنان طالبی که سعی داشت با وجود برشمردن تمام حمایتهایی که از او شده است، فیلم را بدون جهتگیری بداند که البته او سعی کرده توهین به طرفین انتخابات در فیلم نباشد و بیشتر اتفاقات بعد از انتخابات ۸۸ را یک پروژه طراحیشده از خارج و آدمهای شکستخورده انقلاب میداند. حسین قدیانی از حامیان این فیلم است که در تشریح سختیها و احساس وظیفه کردن برای ساخت چنین فیلمی مطلبی مفصل با عنوان «قلادههای طلا، جادههای بلا» نوشته است. هرچند در حاشیهای دیگر میزان دستمزد ابوالقاسم طالبی رقمی معادل دومیلیارد تومان مطرح شده است. وقتی خبر رسید که این فیلم توقیف است، برخی رسانهها و وبلاکها از ظلم مضاعف به خود و همفکرانشان گفتند. با این حال وزیر ارشاد با اشاره به اینکه «در این فیلم صف مردم را از صف افرادی که به دنبال تنش و درگیری بودهاند جدا کرده است»، در پاسخ به این پرسش خبرنگار فارس که آیا به زودی منتظر پروانه نمایش این فیلم باشیم به گفتن عبارت «انشاءالله» بسنده کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست