جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
فقرزدایی قبل و بعد از انقلا ب
مروری بر روزنامههای قبل از انقلاب نشان میدهد دربار پهلوی هم چندان بیگانه از این اقدامات نبوده است. اسامی، نشان میدهد آنها هم سازمانهایی همچون کمیتهِ امداد و خدماتی مانند آن داشتهاند. جمعیت خیریهِ ثریا پهلوی، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، آموزشگاه پرستاری اشرف پهلوی و ...
۱) اگر منظور از فقرزدایی، اقداماتی همانند آن است که در متن بالا خوانده شد؛ مرور بر روزنامههای قبل از انقلاب نشان میدهد دربار پهلوی هم چندان بیگانه از این اقدامات نبوده است. اسامی، نشان میدهد آنها هم سازمانهایی همچون کمیتهِ امداد و خدماتی مانند آن داشتهاند. جمعیت خیریهِ ثریا پهلوی، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، آموزشگاه پرستاری اشرف پهلوی و ...
۲) فقرزدایی به شیوهِ یاد شده، فقط درد فقرا را تسکین نمیبخشد. درد وجدان را نیز کاهش میدهد. وجدان بعضی آدمها توقع زیادی ندارد. با بخشیدن چند قلم و دفتر در جشن عاطفهها آرام میگیرد!! بعضی آدمها هم هستند که سلامتی خود را مدیون صندوقهای صدقه میدانند. این صندوقها کارکرد تربیتی هم دارند. اگر از بچههای اینگونه خانوادهها در مورد اینکه چرا در جامعهِ ما فقیر وجود دارد بپرسیم، یکی از جوابها احتمالاً این است: "برای اینکه به آنها صدقه میدهیم تا خداوند به ما سلامتی بدهد" و اینکه "اگر این فقرا نباشند، آدمها، همه، مریض میشوند.
۳) و البته هستند افرادی که واقعاً به اینگونه فعالیتها، شرکت در جشن عاطفهها و پرداخت دیهِ زندانیها و کمک به اینگونه صندوقها، مثل ادای دین نگاه میکنند. کمک به همنوعان را "وظیفهِ" خود میشمارند. هستند کسانی که از کنار انسان آنگونه عبور نمیکنند که ما از کنار چوب و سنگ عبور میکنیم. "فرد" اگر اینگونه باشدبه وظیفهِ انسانی خود عمل کرده است. اشکال در فقرزدایی آنگاه رخ میدهد که "جامعه" و "حکومت" نیز وظایف خود را همچون وظایف فرد بداند.
۴) از جمله آثار استاد مطهری کتاب "جامعه و تاریخ" است. استاد در این کتاب به دنبال تبیین این حقیقت است که هم فرد و هم جامعه از وجود حقیقی برخوردارند. اینکه فرد از وجودی اصیل برخوردار است، چندان محل اختلاف نیست. اما در مورد اینکه در کنار فرد، جامعه هم وجود دارد، تردید میورزند. اغراق نیست اگر گفته شود در اندیشه و عمل ما مقدار غفلت از عدالت اجتماعی با اندازهِ تردید در مورد وجود جامعه برابری میکند. و بلکه غفلت از عدالت ناشی از غفلت از وجود جامعه و لوازم آن است.
۵) منظور از جامعه، جمع عددی "افراد" نیست. اینکه چند نفر گرد هم جمع شوند برای تشکیل جامعه کافی نیست. جامعه یعنی "شبکه" یعنی "ساختار"ی که افراد در درون آن به فعالیت میپردازند. یعنی افراد به علاوه "روابط" بین آنها. جامعه یعنی "محیط" که افراد را دربر میگیرد.
با درنظر گرفتن وجود جامعه، معیار دینی بودن جامعه این نیست که افراد حاضر در آن دیندار و مسلمان باشند، بلکه جامعه هم باید دینی و مسلمان باشد. یعنی روابط، ساختار و قوانین نیز باید بر اساس دین شکل بگیرد.
۶) گاهی گفته میشود جامعهِ ما دینیتر شده است چرا که امسال افراد بیشتری در مراسم اعتکاف شرکت داشتهاند. امسال ماه رمضان، جمعیت بیشتری را در مساجد شاهد بودهایم. میزان حافظان و قاریان قرآن بیشتر شده است. این امور حداکثر قرینههایی برای دینیتر شدن افراد به شمار میآید.
متأسفانه معیارهای ارزیابی ما از میزان دینی بودن جامعه فردگرایانه است. دینی بودن جامعه را باید با معیارهای دیگری ارزیابی کرد. ما تنها در مورد افراد سخن میگوییم و از جامعه غفلت میورزیم. به همین دلیل هیچگاه در ارزیابی در مورد دینی بودن جامعه از ارتقای امنیت اجتماعی، از میزان توجه به شایستهسالاری، کاهش یافتن شکاف اقتصادی و از کارآمدی نهادهای اجتماعی سخن گفته نمیشود.
۷) اولین قربانی فردگرایی در اندیشه نادرست دینی، عدالت است که آنرا بعد از اصل توحید مهمترین اصلدینی میشماریم. عدالت اجتماعی وصف فرد نیست، وصف جامعه است. یعنی وصف روابط، شبکه و ساختار اجتماعی. عدالت اجتماعی وصف فرد نیست، وصف قانون است. اگر مفهوم جامعه و لوازم آن مورد غفلت قرار گیرد، مبانی نظری عدالت اجتماعی بر باد میرود. به همین دلیل در عمل نیز دچار مشکل میشویم. با غفلت از مفهوم جامعه و لوازم آن، عدالت مبهم باقی میماند و برای تحقق عدالت به اشتباه، راهکارهای فردگرایانه در دستور کار قرار میگیرد.
۸) گفتیم که اشکال در عرصهِ فقرزدایی آنگاه رخ میدهد که حکومت که نماد و نمایندهِ جامعه است، همچون فرد عمل کند و وظایف خود را همچون وظاطف فرد بداند و بخواهد وظیفهِ افراد را نیز به دوش بگیرد. "جود" و "انفاق" کار حکومت نیست و اقدام حکومت به آن ضدعدالت است و قابل تحسین نیست. حرکت در جهت عدالت ساز و کاری دیگر میطلبد.
فقر را نیز باید در متن جامعه و علل آنرا در چگونگی روابط و ساختارهای اجتماعی باید جستجو کرد. فقر پدیدهای فردی نیست که بتوان با انفاق و جود به درمان آن امید بست. فقر پدیدهای اجتماعی است. باید از روابطی که آنرا پدید میآورد سؤال کرد.
با صراحت و با قاطعیت باید از این تعبیر دفاع کرد که "فقیر حاشیهنشین است" و باید در حاشیه باقی بماند. در تحقیقات اجتماعی و مطالعات اقتصادی و برنامهریزیها و سیاستگذاریها نیز فقر و فقرزدایی را باید در حاشیه مطرح کرد.
اصل "نظام" سرمایهداری است. اصل "روابط" سرمایه مدارانه است. اصل "ساختار"های ناعادلانه است.
احسان بابایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست