جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

موانع و شرایط موفقیت انرژیهای تجدیدپذیر در كشورهای در حال توسعه


موانع و شرایط موفقیت انرژیهای تجدیدپذیر در كشورهای در حال توسعه

در بسیاری از كشورهای رو به توسعه پتانسیل های بسیار بزرگ تری از انرژی های تجدیدپذیر مثل باد و خورشید نسبت به كشورهای صنعتی وجود دارد اما موانعی هست كه از به كار گرفتن انرژی های جدید در این كشورها جلوگیری می شود

در بسیاری‌ از كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ پتانسیل‌های‌ بسیار بزرگ‌تری‌ از انرژی‌های‌ تجدیدپذیر مثل‌ باد و خورشید نسبت‌به‌ كشورهای‌ صنعتی‌ وجود دارد. اما موانعی‌ هست‌ كه‌ از به‌ كار گرفتن‌ انرژی‌های‌ جدید در این‌ كشورها جلوگیری‌می‌شود. طبعٹ شناخت‌ این‌ موانع‌ و بازدارنده‌های‌ مهم‌ می‌تواند به‌ استفاده‌ گسترده‌تری‌ از این‌ نوع‌ انرژی‌ در كشورهای‌رو به‌ توسعه‌ شود.

بنا به‌ ارقام‌ منتشره‌ از سوی‌ آژانس‌ بین‌المللی‌ انرژی‌ ۵/۱۳ درصد عرضه‌ انرژی‌دنیا از منبع‌ انرژیهای‌ تجدیدپذیر تامین‌ می‌شود. در این‌ میان‌ سهم‌ اصلی‌ متعلق‌ به‌كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در سال‌ ۲۰۰۱ نزدیك‌ ۷۷/۵ درصدعرضه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر دنیا در این‌ كشورها وجود داشته‌ است‌. اما باید توجه‌كرد كه‌ این‌ ارقام‌ مبتنی‌ بر تعاریفی‌ گسترده‌ از انرژی‌های‌ تجدیدپذیر است‌. با تحلیل‌این‌ داده‌ها آشكار می‌شود كه‌ سهم‌ عمده‌ این‌ انرژی‌ها از سدها و نیروگاههای‌ آبی‌ ومنابع‌ سنتی‌ زیست‌ ـ توده‌ یا بیوماس‌ تامین‌ می‌شود.

در آفریقا و آسیا زیست‌ ـ توده‌ سنتی‌ (به‌ فرم‌ ذغال‌ و هیزم‌) ۹۰ درصد تولید انرژی‌از منابع‌ تجدیدپذیر را تشكیل‌ می‌دهد. در آفریقا استفاده‌ رایج‌ از زیست‌ توده‌ درمصارف‌ آشپزی‌ و گرمایشی‌ است‌ و حدود ۵۰ درصد عرضه‌ انرژی‌ را دربر می‌گیرد كه‌در بعضی‌ كشورهای‌ پایین‌ صحرای‌ آفریقا به‌ ۹۰ درصد در بعضی‌ كشورها نیزمی‌رسد.

این‌ ارقام‌ پرابهت‌اند اما هم‌ زیست‌توده‌ سنتی‌ و هم‌ سدها و نیروگاههای‌ آبی‌ بزرگ‌آثار منفی‌ اجتماعی‌ و زیست‌ ـ بومی‌ پیرامون‌ خود ایجاد می‌كنند كه‌ باید به‌ آن‌ توجه‌كرد. در زمینه‌ زیست‌ توده‌های‌ سنتی‌ منبع‌ انرژی‌ (عمدتٹ چوب‌) را نمی‌توان‌ در شمارارقام‌ تجدیدپذیر به‌ ویژه‌ در نواحی‌ خشك‌ و نیمه‌ خشك‌ طبقه‌بندی‌ كرد. استفاده‌های‌رایج‌ از منابع‌ زیست‌ توده‌ آلودگی‌های‌ قابل‌ توجهی‌ را در بیرون‌ و درون‌ خانه‌ ایجاد وبنابراین‌ تاثیرات‌ نابهنجاری‌ بر سلامتی‌ ایجاد می‌كند. درباره‌ سدهای‌ بزرگ‌ باید گفت‌كه‌ زمین‌های‌ زیادی‌ به‌ زیر آب‌ می‌روند و گسترش‌ زیست‌ بوم‌ را ویران‌ و ساكنان‌ آن‌مناطق‌ را ناگزیر از كوچ‌ و اسكان‌ در جایی‌ دیگر می‌كنند. اما انرژی‌های‌ به‌ اصطلاح‌جدید تجدیدپذیر، مثل‌ انرژی‌ باد، انرژی‌ زمین‌گرمایی‌ (ژئوترمال‌)، زیست‌ توده‌های‌جدید، سدهای‌ كوچك‌ و انرژی‌ اقیانوس‌ تاثیر مخرب‌ كمتری‌ بر محیطزیست‌ و ساختاراجتماعی‌ دارند و بنابراین‌ سهم‌ بیشتری‌ در توسعه‌ واقعی‌ پایدار دارند. بر هر شكل‌ بانگاه‌ به‌ مقیاس‌ جهانی‌، بیش‌ از ۸۵ درصد تولید انرژی‌ از منابع‌ جدید تجدیدپذیر دركشورهای‌ صنعتی‌ وجود دارد

در نگاه‌ اول‌ این‌ وضعیت‌ عجیب‌ به‌ نظر خواهد رسیدبخصوص‌ كه‌ كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ پتانسیل‌ بیشتری‌ از منابعی‌ چون‌ باد و نیروی‌خورشیدی‌ نسبت‌ به‌ كشورهای‌ صنعتی‌ دارند. موانع‌ بسیاری‌ برای‌ به‌ كارگیری‌ این‌منابع‌ جدید تجدیدپذیر در كشورهای‌ روبه‌ توسعه‌ وجود دارد. این‌ موانع‌ را می‌توان‌به‌ چهار دسته‌ كلی‌ >فنی‌<، >مالی‌<، >شناختی‌< و >نهادی‌< تقسیم‌ كرد.

موانع‌ تكنولوژیك‌ را می‌توان‌ به‌ شرایط جغرافیایی‌ و آب‌ و هوایی‌ مرتبط دانست‌كه‌ پتانسیل‌ یك‌ منطقه‌ را مشخص‌ می‌كند. این‌ مانع‌ می‌تواند تكنولوژی‌ انرژی‌تجدیدپذیر باشد. بیشتر كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ پتانسیل‌ بزرگی‌ برای‌ انرژی‌های‌تجدیدپذیر دارند و در مقابل‌ كشورهای‌ صنعتی‌ اروپای‌ غربی‌، بیشتر كشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ (به‌ استثناء كشورهایی‌ مثل‌ رواندا و یا بنگلادش‌) اراضی‌ استفاده‌ نشده‌بسیاری‌ برای‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ بزرگ‌ انرژی‌ تجدیدپذیر دارند. به‌ این‌ ترتیب‌ این‌ مانع‌را می‌توان‌ كم‌اهمیت‌ دانست‌. از سوی‌ دیگر كیفیت‌ پایین‌ بعضی‌ از فناوری‌های‌ انرژی‌تجدیدپذیر كه‌ در كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ تولید و فروخته‌ می‌شوند، مانع‌ بالنسبه‌مهمی‌ به‌ شمار می‌آیند. یك‌ نمونه‌ آنها سیستم‌های‌ خانگی‌ خورشیدی‌ (SHS) است‌ كه‌اغلب‌ بدون‌ كنترل‌كننده‌ شارژ یا باتری‌ مناسب‌ نصب‌ می‌شوند. در سطح‌ جهان‌ برآوردشده‌ كه‌ ۱۰-۲۰ درصد تمام‌ سیستم‌های‌ خانگی‌ خورشیدی‌ نصب‌ شده‌ اینك‌ دیگر قابل‌بهره‌برداری‌ نیست‌. تجربه‌ آن‌ دسته‌ از سیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر كه‌ كار نمی‌كندتصویری‌ منفی‌ در ذهن‌ جماعت‌ و مردم‌ به‌ جا گذاشته‌ به همین‌ دلیل‌ مانع‌ جدی‌ نشرگسترده‌ این‌ سیستم‌ها می‌شود. گذشته‌ از آن‌ فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر به‌ فروش‌رسیده‌ در كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ معمولا با هنجارهای‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ آنهاسازگار نیست‌. برای‌ نمونه‌ گسترش‌ اجاق‌های‌ خورشیدی‌ با شكست‌ مواجه‌ شده‌اندزیرا تنها در نور روز كار می‌كند، اما خانه‌دارها عادت‌ به‌ پخت‌ غذا در ساعات‌ تاریكی‌ وداخل‌ منزل‌ دارند. در نهایت‌ موانعی‌ جوهری‌ و ذاتی‌ در فناوری‌های‌ تجدیدپذیر مثل‌انرژی‌ باد و خورشید وجود دارد كه‌ از جمله‌ به‌ متناوب‌ بدون‌ این‌ منبع‌ می‌توان‌ اشاره‌كرد كه‌ در ساعات‌ مختلف‌ روز، در الگوهای‌ گوناگون‌ هوا و فصول‌ سال‌ متفاوت‌اند.

موانع‌ مالی‌ مهمترین‌ عوامل‌ بازدارنده‌ گسترش‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌رو به‌ توسعه‌ است‌ در ابتدا باید گفت‌ كه‌ بسیاری‌ از فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر به‌لحاظ هزینه‌ در مقایسه‌ با شكل‌های‌ مرسوم‌ انرژی‌، رقابتی‌ نیست‌. در بسیاری‌ مواردسیستم‌های‌ معمول‌ انرژی‌ با توجه‌ به‌ افزایش‌ یارانه‌های‌ پرداختی‌ از امتیازبرخوردارند. از سوی‌ دیگر سیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر و اجزاء آن‌ مشمول‌ عوارض‌گمركی‌ واردات‌ یا مالیات‌های‌ دیگری‌ می‌شوند. دوم‌ آنكه‌ هزینه‌های‌ اولیه‌ خریدسیستم‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر مانعی‌ دیگر است‌. در بیشتر كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌تنها ثروتمندترین‌ خانوارها استطاعت‌ چنین‌ سیستم‌ هایی‌ را دارند. طرح‌های‌ اعتباری‌كه‌ می‌تواند خرید فناوری‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر را تسهیل‌ كند، هنوز در مراحل‌ اولیه‌است‌. از ۲/۱ میلیون‌ سیستم‌های‌ خانگی‌ خورشیدی‌ ـ SHS ـ كه‌ در دنیا فروخته‌ شده‌تنها ۵۰ هزار با سیستم‌ اعتباری‌ خریداری‌ شده‌ است‌.

فضای‌ شناختی‌ فناوری‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ را می‌توان‌ به‌عنوان‌ بازدارنده‌ تشخیص‌ داد. می‌توان‌ در تمام‌ سطوح‌ جامعه‌ به‌ پیشداوری‌هایی‌نابجا درباره‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر ـ چه‌ در خانوار یا بخش‌ خصوصی‌، شركت‌های‌برق‌ و حتی‌ دولت‌ ـ برخورد. پیشداوری‌ در سطح‌ خانوار را تجربه‌ گذشته‌ باسیستم‌های‌ نصب‌ نشده‌ یا به‌ خوبی‌ مرمت‌ نشده‌ تشدید می‌كند. در زمینه‌ تعمیرات‌ ونگهداری‌ كمبود گسترده‌ اطلاعات‌ وجود دارد. در تمام‌ كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ می‌توان‌به‌ ویرانه‌های‌ تاسیسات‌ تجدیدپذیری‌ برخورد كه‌ بیشتر توسط خارجی‌ها نصب‌ شده‌و پس‌ از نیاز به‌ تعمیرات‌ به‌ حال‌ خود رها شده‌ است‌. این‌ امر به‌ دلیل‌ كمبود نیروی‌انسانی‌ ماهر در زمینه‌ فناوری‌ تجدیدپذیر است‌. در كل‌، آگاهی‌ از مزیت‌ها وویژگی‌های‌ انرژیهای‌ تجدیدپذیر اندك‌ است‌. بسیاری‌ خانواده‌ها هنگام‌ برنامه‌ریزی‌تامین‌ انرژی‌ خود به‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر فكر نمی‌كنند. به‌ همین‌ ترتیب‌ دولت‌ها (وهمچنین‌ موسسه‌های‌ بین‌المللی‌) همچنان‌ به‌ پروژه‌های‌ مقیاس‌ بزرگ‌، متمركز ومرسوم‌ انرژی‌ خو گرفته‌اند. به‌ این‌ ترتیب‌ در بیشتر كشورهای‌ رو به‌ توسعه تجربه‌پروژه‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر چندان‌ معمول‌ نیست‌ و بنابراین‌ چنین‌ طرح‌ هایی‌ دربردارنده‌ عناصر بالایی‌ از ریسك‌ و ابهام‌ هستند. نبود داده‌های‌ قابل‌ اطمینان‌ علمی‌درباره‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ عمومیت‌ دارد.

بالاخره‌ موانع‌ نهادی‌ شده‌ مهمی‌ در زمینه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ روبه‌ توسعه‌ وجود دارد. ما از تعریفی‌ گسترده‌ از عرف‌ در بر گیرنده‌ چارچوب‌های‌حقوقی‌، سازمانی‌ و بازار در بخش‌ انرژی‌ استفاده‌ می‌كنیم‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ بازار برای‌سیستم‌های‌ تجدیدپذیر در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ چندان‌ گسترده‌ نیست‌، عوامل‌بازار اندك‌ و از كمبود سرمایه‌ در رنج‌ هستند. از سوی‌ دیگر فروش‌ سیستم‌های‌انرژی‌ تجدیدپذیر در نواحی‌ روستایی‌ با هزینه‌ معاملاتی‌ بالایی‌ روبرو می‌شود كه‌این‌ به‌ دلیل‌ فاصله‌ زیاد، نبود اطلاعات‌ بازار، زیربنای‌ محقر، دسترسی‌ سخت‌ به‌مشتری‌ و نیروی‌ انسانی‌ ماهر است‌. شركت‌های‌ فعلی‌ انرژی‌ تجدیدپذیر ابزار مالی‌لازم‌ برای‌ چنین‌ معاملاتی‌ را ندارند. گذشته‌ از آن‌ سازمان‌های‌ اندكی‌ در جهان‌ رو به‌توسعه‌ وجود دارد كه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر را از طریق‌ انتشار اطلاعات‌ یا اعمال‌ نفوذدر سطوح‌ غیردولتی‌ و دولتی‌ ترویج‌ دهند. از سوی‌ دیگر، گروه‌های‌ صاحب‌ علاقه‌ای‌مثل‌ شركت‌های‌ نفتی‌ یا ذغال‌سنگ‌ وجود دارند كه‌ علیه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر اعمال‌نفوذ می‌كنند. دیگر اینكه‌ چارچوب‌های‌ قانونی‌ و سیاست‌های‌ انرژی‌ است‌ كه‌ مانعی‌مهم‌ بر سر راه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر محسوب‌ می‌شود. در كشورهای‌ رو به‌ توسعه‌حمایت‌ مستقیم‌ اندكی‌ از سوی‌ دولت‌ها برای‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر دیده‌ می‌شود كه‌علت‌ آن‌ عمدتٹ منابع‌ مالی‌ است‌. در بسیاری‌ كشورها هنوز تولیدبرق‌ در انحصاردولت‌ است‌ و بدان‌ معناست‌ كه‌ برای‌ تولیدكنندگان‌ مستقل‌ برق‌ (IPPS) فعالیت‌ درزمینه‌ انرژی‌های‌ تجدیدپذیر برای‌ ورود به‌ بازار برق‌ امكانی‌ وجود ندارد. در سایركشورهای‌ توسعه‌ نیافته‌ مقرراتی‌ برای‌ اتصال‌ سیستم‌های‌ تجدیدپذیر به‌ شبكه‌های‌برق‌ وجود ندارد. در كل‌ جایگاه‌ انرژی‌ تجدیدپذیر در سیاست‌های‌ ملی‌ انرژی‌ اغلب‌مبهم‌ است‌ و مانع‌ بخش‌ خصوصی‌ از سرمایه‌گذاری‌ در پروژه‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیرمی‌شود.غیر از این‌ فرایند طولانی‌ و روال‌های‌ دیوانسالاری‌ برای‌ كسب‌ مجوز تولیدبرق‌ می‌تواند مانع‌ سرمایه‌گذاران‌ در برپا داشتن‌ پروژه‌های‌ انرژی‌ تجدیدپذیر شود.

نشریه ریفوكاس: ژانویه و فوریه ۲۰۰۴


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.