پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
وجوه کارکردگرایی فلسفی
کارکردگرایان به سطوحی از تبیین نظر دارند که شبیه سختافزار و نرمافزاری است که ما در تبیینهایمان از عملکرد ماشینهای محاسبهکننده مواجه میشویم. این صرفاً بدان معنا نیست که صحبت از اذهان و عملکرد آنها روشی در سطح بالاتر برای سخن گفتن از آنچه در اساس یک نظام صرفاً مادی است به حساب میآید. اصطلاحات سطح بالاتر ذهنی کیفیاتی را تعریف میکنند که متمایز از کیفیات تعریف شده بهوسیله اصطلاحات سطح پایینتر هستند و این اصطلاحات اخیر با توجه به ترکیب و ساختار مادی جهان بهوسیله دانشمندان به کار گرفته میشوند. با این همه، حالات و کیفیات ذهنی با حالات و کیفیات مادی رابطه اینهمانی ندارند. بهطور مثال رنج بر طبق نظر این کارکردگرا در نظام عصبی تشخیص داده میشود اما کیفیات بودن در رنج یک کیفیت مادی نیست. اما چگونه است که مطلب از این قرار است.
به مثال ماشین محاسبهکننده توجه کنید. یک عملکرد محاسباتی مفروض میتواند با انواع وسایل مادی مشخص تشخیص داده شود: در ماشین تحلیلی بابج، در یک اتاق تمام لولههای خالی و سیمها، در وسیلهای که از سیلیکون و ترانزیستورها تشکیل شده و حتی در یک وسیله هیدرولیکی که از لولههای پر از آب و... تشکیل شده است مغزها و به علاوه بسیاری از نظامهای عصبی به نظر قابلیت انجام محاسبات را دارند؛ و اگر روحهای غیرمادی موجود باشند دلیلی برای این اندیشه که اینها میتوانستند عملهای محاسباتی را انجام دهند وجود داشتند. در واقع نهایتی برای انواع وسایلی که قابلیت سروکار داشتن با محاسبه مفروضی را دارند وجود ندارد. اما اگر موضوع بدینقرار باشد آنگاه انجام یک محاسبه نمیتواند نوعی فرآیند مادی باشد.
به این فرآیند که یک عمل محاسباتی مشخص ـ جمع ۷ و ۵ که ۱۲ را بهوجود میآورد ـ در یک ماشین محاسبهکننده ابتدایی محقق میشد تامل کنید. این فرآیند شامل رخدادهای الکتریکی در مجموعهای از سیمها و لولههای توخالی است. اما جمع ۷ و۵ که ۱۲ را بهوجود میآورد یک فرآیند سیم و لولههای توخالی نیست. اگر اینگونه بود این جمع نمیتوانست بر یک چرتکه و وسیلهای محاسبهکننده که مشتمل بر مهرههایی است که بر میلههایی در یک چارچوب محکم قرار دارند انجام شود یا در مغز یک دانشآموز ششساله رخ دهد.
خب، این کارکردگرا ادامه میدهد و همین نکته را به حالات ذهن نسبت میدهد. به مورد رنج بردن توجه کنید. هر چند کاملا ممکن است که تحریک بافتهای C شرط لازم رنج فرد باشد ـ رنج فرد با تحریک بافتهای C تحقق نمییابد ـ آنگونه که نظریهپردازان نظریه اینهمانی ابراز کردهاند رنج نوعی تحریک بافتهای C نیست. اگر اینگونه بود آنگاه موجوداتی که فاقد بافتهای C بودند نمیتوانستند تجربهای از رنج داشته باشند.
خیالپردازی را کنار بگذاریم. واجد بودن کیفیت ذهنی (یا مشغول یک محاسبه بودن) کاملا نیازمند یک «مبنای» مادی است؛ واجد کیفیتی مادی و غیره بودن که کیفیت ذهنی (یا محاسباتی) را تحقق میبخشد. این نکته کارکردگرایانه در واقع این است که کیفیات سطح بالاتر نظیر رنج بردن یا محاسبه جمع ۷ و ۵ رابطه اینهمانی با یکدیگر ندارند، قابل فروکاستن به یکدیگر نیستند و تحققکنندههای آنها قابلیت خلط و خبط را ندارند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی تهران پلیس قوه قضاییه پلیس راهور زلزله شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا کارگران تورم
سریال نمایشگاه کتاب جواد عزتی عفاف و حجاب تلویزیون فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین انگلیس اوکراین ترکیه نتانیاهو یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر تراکتور لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی هواپیما تلفن همراه اپل اینستاگرام گوگل همراه اول واکسن تبلیغات ناسا عیسی زارع پور
کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن بیماری قلبی دیابت مسمومیت داروخانه