دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
سکوت هایی که مسیر تاریخ را تغییر داد
«همه ما خیلی باید مراقب باشیم؛ خیلی باید مراقب باشیم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع گیری کردن، مراقب گفتن ها، مراقب نگفتن ها. یک چیزهایی را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکرده ایم. یک چیزهایی را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کرده ایم. نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظیمی است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است. اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم، راهش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت می کند، معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم.»
این توصیه یا به عبارت بهتر ابراز دغدغه و گله مندی رهبر معظم انقلاب، برخاسته از نوعی محافظه کاری یا بلاتکلیفی برخی نخبگان و خواص است که متأسفانه در فضای فتنه پس از انتخابات شکل گرفته است. از آنجایی که نقش خواص در تحولات جامعه بسیار پررنگ است هرگونه عکس العمل و تصمیم گیری آنها می تواند تأثیر بسزایی در جامعه ایجاد کند. سکوت نخبگان و خواص جامعه نیز، همچون تصمیم گیری آنهاست و می تواند حوادث سهمگین و غیرقابل جبرانی را به همراه بیاورد. نخبگان هم می توانند در راستای اعتلا، گسترش و تقویت قدم برداشته و تصمیم گیری کنند و هم می توانند در راستای تخریب، براندازی و ناسازگاری حرکت کنند.
اگر نخبگان و مسئولان سیاسی کشور به موقع به صحنه ها ورود پیدا کنند و ورودشان منصفانه باشد، می تواند منشأ اثرات خیر و خوبی باشند. اما وقتی نخبگان فضا را خالی کنند، شرایط برای رویش اندیشه های نادرست شکل می گیرد و آن اندیشه ها نمی تواند مبنای صحیحی برای عقل محوران و خردمندان جامعه باشد.
نخبگان نه تنها باید ملاحظه گفتن ها بلکه نگفتن ها را هم داشته باشند و در بیان گفته ها و موضعگیری ها نیز جهت الهی را حفظ کنند. متأسفانه محافظه کاری و در پیش گرفتن سکوت معنادار برخی نخبگان و خواص در فضای پس از انتخابات شکل نامطلوبی به خود گرفت. مروری بر حوادث تاریخی و وقایع عبرت آموز، این واقعیت را روشن می کند که گاه تأخیر در تصمیم گیری برای ایفای نقش نخبگی می تواند پیامدهای زیانبار و پشیمان کننده ای دربرداشته باشد.
راستی اگر عظیم ترین سکوت تاریخ اتفاق نمی افتاد و همه شاهدان غدیر در موقع لازم لب به سخن می گشودند و بر حقانیت علی(ع) اقرار می کردند، بزرگترین ظلم تاریخ یعنی تحریف خلافت به خانه نشین شدن آن حضرت منتهی نمی شد.
چرا خواص آن زمان آخرت خود را به دنیا فروختند و تشخیص حق از باطل را برای عوام مشکل کردند. آیا می توان گفت که عوام خود به خود حوادث سقیفه را به وجود آوردند؟ چرا خواص در ماجرای حمله به بیت دختر پیامبر(ص) سکوت کردند و موضعی نگرفتند؟
بلوای سقیفه ضربتی بر پیکر اسلام وارد آورد که می توان به جرات اتفاقات و حوادث بعدی مانند گرفتاریهائی که برای علی علیه السلام روی داده و منجر به شهادت ایشان گردید و قضیه کربلا و اسارت اهل بیت و سایر حوادث نظیر آن را مولود و معلول همان ضربت سقیفه دانست. اگر سکوت نابه حق خواص و شاهدان غدیر نبود هرگز ماجرای فدک نیز در پی آن نمی آمد. چرا مردمی که در زمان حیات پیامبر دیده بودند که پیامبر گرامی اسلام چگونه با عشق و محبت از منزلت و شخصیت فاطمه زهرا(س) یاد می کند بعد از رحلت ایشان تمامی شنیده ها و دیده ها را فراموش کردند و برای بیان حقانیت سخنی نگشودند.
وقتی حضرت زهرا به همراه فرزندان و همسرش نزد خانه های مهاجر و انصار رفت و در همه خانه ها را کوبید تا شاهدی بر فدک بیاورد سکوت تنها پاسخی بود که می شنید. سکوتی تلخ و غم انگیز. سکوتی که اگر به سخن می انجامید منجر به شهادت مظلومانه دختر پیامبر نمی شد و ما امروز به دنبال قبر مخفی آن حضرت نمی گشتیم.
یکی از عواملی که در شکل گیری حادثه عاشورا نقشی کلیدی داشت، غفلت و سکوت خواص بود. سکوت تلخ خواصی که می توانستند با تصمیم گیری به موقع مانع از بروز فاجعه غم بار کربلا شوند. خواص کوفه، حدود ۱۲ هزارنامه برای دعوت از سیدالشهداء جمع آوری کردند اما به واسطه منافع شخصی و به تعبیری بی تفاوتی به سرنوشت جامعه، امام را تنها گذاشتند. نخبگان جامعه به خاطر ترس از دست دادن موقعیت و زن و فرزند و آبرو به میدان نیامدند و وقتی که لازم بود از مسلم بن عقیل حمایت کنند به بلاتکلیفی و سکوت روی آوردند! رمز شکل گیری حکومت فاسد اموی و استمرار آن طغیان علنی یزید (لعنه ا... علیه) را می توان با مراجعه به تاریخ و خطبه مهم امام حسین(ع) در جمع صحابه و بزرگان اسلام در سرزمین منی که اتمام حجت ایشان با علما و نخبگان مصلحت پرست جامعه اسلامی است جستجو کرد. حضرت سیدالشهدا(ع) در سال های آخر عمر معاویه از تمام کسانی که رسول خدا را دیده بودند و افتخار صحابگی آن حضرت را داشتند و سایر بزرگان بلاد اسلامی را دعوت کرد و با نوشتن نامه به همگی صحابه و تابعین حدود هزار نفر از آنها را در سرزمین منی جمع نمود و در خطبه ای صریح و انتقادی با اشاره به ظلم و ستم و هوسرانی حکومت اموی، سکوت و بی تفاوتی خواص و نخبگان را عامل اصلی بروز ظلم حکومت معرفی کرد.
امام حسین(ع) در این خطبه مهم که یقینا خطاب آن بزرگان و خواص جامعه اسلامی در همه زمان ها هستند و امروز نیز مردم و خصوصا خواص جامعه و نخبگان و علما و ... مخاطب آن خواهند بود، از فراموش شدن امر به معروف و نهی از منکر و سکوت در برابر بی عدالتیها و ظلم های حکومت اموی انتقاد کرد و خواص جامعه را از کیفر خداوند به سبب فراموشی قیام علیه ظلم انذار داد. آری! وقتی خواص طرفدار حق یا اکثریت قاطعشان در یک جامعه چنان تغییر ماهیت می دهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا می کند، وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن حاضر می شوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمی ایستند و از حق طرفداری نمی کنند و جانشان را به خطر نمی اندازند، آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسین بن علی(ع) با آن وضع- آغاز می شود، حکومت بنی امیه و شاخه مروانی و بعد به بنی عباس و آخرش هم به سلسله سلاطین در دنیای اسلام، تا امروز می رسد!
در تاریخ معاصر ایران نیز نمونه های فراوانی از سکوت های تلخ و خاموشی های نابهنگام و نوشدارو آن هم بعد از مرگ سهراب داشته ایم. سکوت و بی تفاوتی های مهمی که میتوانست مسیر تاریخ معاصر ایران را تغییر دهد.
سکوت دربرابر حق وچشم بستن بر روی همه واقعیت ها از ترس از دست دادن مقام و موقعیت. اگر خواص و نخبگان جامعه در زمان مشروطیت دربرابر اعدام شیخ فضل الله نوری تحرکی می کردند و فریادی سرمیدادند شاید آن شیخ شجاع هرگز پای چوبه دار نمی رفت و انقلاب مشروطه شکست نمی خورد. درخصوص حوادث تلخ مشروطه بعداز شیخ فضل نوری روحانی آزاده،سیدحسن مدرس از دیگر کسانی است که به تنهایی دربرابر ظلم رضاخانی ایستاد و نخبگان بی تفاوت آن روز به حمایت از مواضع او برنخاستند.
شاید اگر خواص و نخبگان جامعه ایران در برابر انحرافات مشروطه همگام با شیخ فضل الله نوری می شدند و دربرابر ظلم حکومت پهلوی با سیدحسن مدرس هم آهنگ می گشتند و در برابر ظلم وفساد و چپاول خاندان پهلوی و ضربات جبران ناپذیر آنها به مذهب و اصول اسلامی زودتر از موقع و با وقت شناسی به جا تصمیمات صحیح تری می گرفتند انقلاب اسلامی امروز بیشتر از ۳۰ سال داشت.
درسالهای پس از انقلاب بی عدالتی ها و افزایش شکاف طبقاتی درجامعه ما نیز بیش از آنکه به دشمنان خارجی مربوط باشد به رفاه زندگی و دنیازدگی برخی مسئولان و سکوت خواص جامعه دربرابر بی عدالتی ها مربوط می شود. پس از جنگ تحمیلی، «جنگ فقر و غنا» و «جنگ پابرهنگان و مرفهین بی دردی» آغاز شد. جنگی که حضرت امام (ره) درپیام قبول قطعنامه از آغاز آن خبر داده بود و علی رغم هشدارهای مکرر رهبر فرزانه انقلاب در دوران سازندگی درخصوص رواج اشرافیت وتجملگرایی، به سبب سکوت خواص از بین نرفت و روز به روز بر شدت آن افزوده شد. متاسفانه پیروز جنگ نابرابر «فقر و غنا»، و «اغنیاء سرمایه داران» بودند. کسانی که بعداز دستیابی به ثروت های هنگفت به فکر تصاحب میزهای قدرت افتادند تا با نزدیکی به منابع قدرت از رانتهای ویژه استفاده نمایند. به راستی درسالهای پس از جنگ تحمیلی نخبگان و بزرگان علمی، فرهنگی، دینی و سیاسی کشور تا چه اندازه نسبت به بی عدالتی ها و افزایش فاصله های طبقاتی و شکاف فقر و غنا حساس بوده اند؟ نخبگان و خواص با نفوذ چقدر از حق محرومان دفاع کردند و چقدر با نفوذ باندهای قدرت و ثروت در ساختارهای جامعه مقابله کرده اند؟ نزدیک به یک دهه است که مقام معظم رهبری بر مبارزه با فساد اقتصادی تاکید می کنند اما اگر از موارد استثناء و اندک افراد انقلابی که بگذریم، قاطبه خواص جامعه در برابر بی عدالتی ها و فسادها ساکت و منفعل بوده اند.
اهمیت رویدادهای انتخاباتی پس از آن به قدری بود که انتظار مردم را برای ورود رجال سیاسی بالا برد.
قضایای اخیر انتخاباتی آزمون سختی برای نخبگان جامعه ما بود.آزمونی که با فرمان رهبری برخی از خواص درآن مردود شدند. متاسفانه آنچه امروز به حافظه تاریخ سپرده شده و آیندگان از آن به عنوان نمونه ای تلخ یادآوری می کنند. سکوت تامل برانگیزی است که جامعه را متحیر ساخته است. سکوت خواصی که می توانستند درمسائل انتخابات با شجاعت اخلاقی خود و با تصمیم گیری به موقع دربرابر سخنان باطل راه را بر ابهامات و حدس و گمان هایی که لطمات جبران ناپذیری بر نظام وارد آورد ببندند.
برخی نخبگان سیاسی در قبال بیانات روشن کننده رهبر معظم انقلاب سکوت معناداری پیشه کردند و ندانستند که این سکوت علامت رضایت دشمنان است نه دوستان.
اگر فرض را هم بر این بگذاریم که نخبگان سیاسی توان درک شرایط موجود را نداشتند، مقام معظم رهبری با بیانات روشنگرانه خویش این راه را برای آنان همواره ساخت؟ پس سکوت در قبال این همه رفتارها که در تضاد آشکار با موازین مقام معظم رهبری است برای چه؟ زمانی که رهبر معظم انقلاب برای دفاع از نظام اسلامی برای فدا کردن آبرو و جان خویش اعلام آمادگی کرده است، دیگر چه حجتی برای سکوت یا برخی مواضع خنثی و سخنان دو پهلوی بعضی خواص و نخبگان باقی مانده است؟ آیا علاقه به فرزندان، ملاحظات دوستی ها، رفاقت ها و در نزد برخی نخبگان و خواص انقلاب می تواند توجیه کننده سکوت، نگفتن واقعیت ها و روشنگری فضای جامعه باشد؟
بعد از خطبه تاریخی و ماندگار مقام معظم رهبری در نماز جمعه همگان چشم انتظار تحلیل شفاف و جامع آقای هاشمی رفسنجانی بودند. ایشان یکی از نخبگانی است که همه جامعه از ایشان توقع سیاستمداری و دوراندیشی داشتند. اما ایشان آنجا که باید برای خاموش کردن آتش فتنه به میدان بیایند نیامدند و در مقابل آن همه هجمه به سلامت سیاسی نظام به بهانه توهین به خود و خانواده اش سکوت کردند. اگر پس از تجلیل رهبری از وی در خطبه معروف ۲۹ خرداد نماز جمعه در دفاع از رهبری، انقلاب و حزب الله وارد می شد و با صدای بلند از حق شخصی خود می گذشت و از نفوذ خود برای اتمام غائله استفاده می کرد، اگر از خانواده خود در مسائل اخیر حمایت نمی کرد و ابراز برائت خود را از آنها که در اغتشاشات فعال بوده اند اعلام می نمود، اگر در خطبه های نماز جمعه مسأله تمام شده را زنده نمی کرد، اگر سخنانی را که در چهارم مرداد، در دیدار اساتید دانشگاه علم و صنعت، بیان نمود و همگان را از تولید هزینه برای نظام و انقلاب بر حذر داشت و از رهبری تجلیل کرد و ادعای اختلاف با رهبری را رد کرد در روزهای ۲۵ تا ۳۰خرداد عنوان می کرد، قطعاً هم ایشان و هم انقلاب درصدی از هزینه های پرداخت شده را نمی پرداخت.
سخن آخر اینکه، رشد و حرکت هر جامعه ای به سوی آرمانهایش در گرو بیداری و آگاهی نخبگان و خواص آن جامعه است و انقلاب اسلامی نیز که با آگاهی بخشی خواص جامعه و بیدار شدن عموم مردم به پیروزی رسید، برای استمرار و ادامه راه نیز نیاز به هوشیاری و آگاه سازی نخبگان جامعه دارد. خاموشی خواص در زمان گفتن بدون شک به انحراف جامعه اسلامی از اصول و آرمانهایش خواهد انجامید و حادثه بزرگ عاشورا عبرتی است که برای جامعه امروز ما باید همواره در خاطر باشد.
شبنم نادری
از بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۰/۳/۷۵ در جمع فرماندهان لشکر ۲۷ حضرت رسول صلی الله علیه و آله
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست