چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

شلوغی و بزرگی تهران بزرگ


شلوغی و بزرگی تهران بزرگ

سال ها است که مردم از مشکلات زندگی در تهران ناراضی و مسئولین در صدد رفع مشکلات اند, با همه تلاش ها, مشکلات به قوت خود باقی هستند

سال ها است که مردم از مشکلات زندگی در تهران ناراضی و مسئولین در صدد رفع مشکلات اند، با همه تلاش ها، مشکلات به قوت خود باقی هستند. ترافیک سنگین که گاه با اتفاق ساده ای کور می شود، آلودگی بسیار خطر ناک هوا و آب ، آلودگی صوتی ، به مخاطره انداختن محیط زیست ، غلبه معمول تقاضا بر عرضه در همه زمینه ها و به نسبت آن، گرانی کالا و خدمات (برای مثال وضع مسکن) از جمله مشکلات ساکنان تهران است. ضمن آن که می توان چند برابر شدن جمعیت تهران را در رابطه با تغییر بافت منطقه ای و جمعیتی و فرهنگی، تغییر هنجارهای اجتماعی، تغییر سنت های محلی و تبعات آن در نظر گرفت .

افزایش اتوبان ها ، پل ها ، تونل ها و خطوط راه آهن شهری ، گرچه در همان محدوده خود تا حدی مشکلات را رفع کرده است ، اما گستره مشکلات چنان است که این تلاش های در خور تحسین ، راه به جایی نبرده است. همین که مسجل شده با تلاش های صورت گرفته و حتی چند برابر این تلاش ها مشکل تهران حل نمی شود ، مسئولین به صرافت تغییر پایتخت افتاده اند. راهی که سال ها است پیشنهاد می شود.

اگر چه قرار داشتن پایتخت در نیمه شمالی کشور ، موضوعیت گذشته را دیگر ندارد و تغییر آن شاید فوایدی هم داشته باشد ، اما صرف تغییر پایتخت، مشکل تهران به حال خود می ماند و ارباب قدرت و حکومت, تغییر محل سکونت می دهند. جابجایی پایتخت به تنهایی ، فقط موجب جابجایی وزارت خانه ها و برخی پادگان های نظامی محافظ پایتخت می شود و این انتقال ، چندان دردی از تراکم جمعیت تهران و معضلات آن حل نمی کند. رفع مشکلات تهران با رفع مشکل تراکم جمعیت تهران قابل رفع است و آن نیز منوط به رفع جذابیت هایی است که مردم شهر های دیگر و روستا ها را به تهران جذب می کند.

احتمالا ً هرکس با هر تخصص و توانایی ، تهران را بهترین مکان برای پیشرفت و موفقیت می داند. بهترین دانشگاه های ایران در تهران است ، همانطور که بهترین ورزشگاه ها و باشگاه ها و مربیان ، بهترین بیمارستان ها ، بهترین گروه های هنری و هنرمندان و استادان هنر ، بزرگترین کارخانه ها و بازار ارائه کالا و خدمات، بهترین روزنامه ها و مجله ها و ناشران در تهران هستند. با همین نمونه های ساده و دم دست کافی است که اثبات شود ، برای پزشکان ، هنرمندان ، دانشجویان، بیماران ، ورزشکاران ، کارگران ، متخصصین ، وکلا ، استادان و نویسندگان ، روزنامه نگاران و... تهران بزرگترین سکوی پیشرفت یا رفع مشکلات است. به این مجموعه قابل توجه ، سیاست پیشگان و مرتبطین با قدرت را هم باید افزود. برای نمونه اغلب نمایندگان مجلس ، پس از دوران نمایندگی ، تهران را برای زندگی انتخاب می کنند حتی اگر ندرتاً عهده دار شغلی هم نباشند.

باید در نظر گرفت که دل کندن از شهر و دیار و زندگی در جای دیگر ، دشواری و هزینه خاص خود را دارد و سرازیر شدن جمعیت به تهران ، با چنان مصلحت و منفعتی همراه است که مهاجر همه این مشکلات را در عوض آن به جان می خرد. اگر بتوان این مصالح را رفع نمود ، به این معنا که اگر در محل زندگی مهاجر یا نزدیک به آن, این منافع قابل تحصیل باشند ( حتی بخشی از این مصالح) ، مهاجر ترجیح می دهد غم غربت و سایر مصائب آن را بر خود هموار نکند.

راه حل مشکل ، نه کوچ اجباری اهل تهران است، نه تغییر پایتخت، نه افزایش اتوبان و پل و مترو و تونل ، نه تبدیل خیابان ها به خط ویژه و طرح تردد و زوج و فرد (نوبتی) کردن تردد اتومبیل ها و... بلکه رفع این مشکل هم به اتخاذ سیاستی وابسته است که بخش عمده ای از مشکلات مملکت ما به آن وابسته است. یعنی «تمرکز زدایی» . مملکت ما با یک نظام بسیط اداره می شود . یعنی همه سیاست ها صرفا از پایتخت ابلاغ می شود و اغلب مسئولین اجرایی یا قضایی سراسر کشور، مستقیم یا غیر مستقیم از تهران انتخاب می شوند. دولت و حکومت این گونه نظام ها به خودی خود حجم بیشتری به نسبت نظام های غیر متمرکز دارد . حال اگر کنار این نظام حکومتی ، تصدی گری دولتی هم اعمال شود ، نابه سامانی های اقتصادی ، مدیریتی و اجتماعی ، بی تردید دامنگیر مردم می شود.

ای کاش قوه تقنینی حکومت ، راه های عدم تمرکز را در پیش می گرفت ، یا لا اقل دولت تصدی گر را مجبور به ترک واقعی تصدی گری و اکتفا به نظارت می کرد. اما متأسفانه بیماری های ناشی از تصدی گری در کشور ما ، در قالب تمرکز همه امکانات در پایتخت متبلور می شود و شاید یکی از نشانه های عدم تحقق تمرکز زدایی و کاهش تصدی گری حکومت ، وضع موجود پایتخت باشد. حتی اگر دولتمردان برخلاف ادعا، میلی به تمرکز زدایی و کاهش دست اندازی و تصدی گری در امور اقتصادی و مدیریتی نداشته باشند، با حفظ تصدی گری, اما با انتقال امکانات تهران به مناطق دیگر ایران ، می توانند مشکل پایتخت را به صورت آبرو مندانه ای حل کنند و کارنامه موفقی از خود به جای بگذارند.

حل این مشکل، از طریق مراجعی غیر از دولت هم امکان پذیر است. علاوه بر دولت که از طریق تصویب آیین نامه ها شأن تقنینی دارد و می تواند کارخانه ها و دانشگاه ها را به سادگی از تهران و حومه آن خارج کند، مجلس و شورای شهر تهران هم با تصویب قانون، می توانند این کار را صورت بدهند و علاوه بر آن از گسترش و تأسیس مجدد دانشگاه ها و کارگاه ها و کارخانه ها جلوگیری کنند. در کنار خروج این دو گروه نهاد های پر جمعیت ، ندادن مجوز به برگزار کنندگان نمایشگاه ها و همایش ها و جشنواره ها نیز از افزایش موسمی جمعیت تهران و مشکلات ناشی از آن می کاهد و این جنبه از جذابیت تهران، به عنوان محل برگزاری بزرگترین نمایشگاه ها و همایش ها و جشنواره های ایران، می کاهد.

خروج کارخانه ها و دانشگاه ها از تهران و حومه آن ، موجب خروج کارکنان این نهاد ها و موسسات ارائه دهنده خدمات به این نهاد ها است . مثلاً به نسبت کاسته شدن از جمعیت دانشگاهی ، از تولید و توزیع و فروش کتاب و لوازم تحصیل و بخش عمده ای از روزنامه ها و مجلات در تهران کاسته می شود ، همین طور تقاضا جهت منزل و سایر لوازم زندگی کاهش می یابد. فقط تصور جمعیت دانشگاهی تهران ، و تصور حجم عظیم کالا و خدمات ضروری گروه دانشجو و گروه اداری دانشگاه ها ، کار بردی بودن پیشنهاد این مقاله را مشخص می کند. ده ها دانشگاه دولتی ، نیمه دولتی ، غیر انتفاعی ، پیام نور و آزاد (شمال، جنوب ، مرکزی ، علوم تحقیقات) صرف نظر از جمعیت ۱۵ میلیونی تهران به بخش قابل توجهی از دانشجویان همه استان های کشور امکان تحصیل می دهند.

در صورت عملی شدن این پیشنهاد ، تهران به عنوان مهم ترین بازار کاریابی و کار آموزی و اخذ مدرک ، به حاشیه می رود و کاهش این جذابیت ها ، موجب کاهش توجه جمعیت به تهران و انتخاب آن برای سکونت می شود. در کنار اخراج دانشگاه ها و کارخانه ها و خروج تبعی دیگر مؤسسات از تهران ، باید فکری هم برای اسکان و محلی هم برای انتقال آن ها کرد. چون در حال حاضر عموم شرکت ها و کارخانه ها دولتی هستند ، انتقال آن ها مقاومت قابل توجهی به دنبال ندارد و به نظر نمی رسد که کارگر یا متخصص کارخانه ، در صورت حفظ کار و حقوقش، با انتقال محل کارش مخالفتی داشته باشد. انتقال دانشگاه هم به همین نحو است. به خصوص که مصالحی که بر این امر بار می شود ، آن قدر هست که از معایبش بتوان چشم پوشید. حتی در صورت مخالفت جدی هم، دولت می تواند از اعمال قوه قاهره به عنوان اعمال حق حاکمیت استفاده کند.

برای اسکان این نهاد ها ، می توان نقاط محروم و عقب افتاده را در نظر گرفت و با انتقال این نهاد ها به نقاط محروم، بر رونق اقتصادی و فرهنگی – اجتماعی آن ها تأثیر گذاشت. تجربه موفق دانشگاه آزاد ، بهترین نمونه انتقال یک نهاد و رونق اجتماعی و اقتصادی محل آن است. دانشگاه آزاد در هر نقطه دور افتاده ای یک شعبه ایجاد می کند و در کنار آن ، کتاب فروشی ها ، بنگاه های رهن و اجاره مسکن ، اغذیه فروشی ها ، مؤسسات حمل و نقل و... به سرعت رونق می گیرند و حتی زندگی مردم بومی هم متحول می شود. راهی را که پس از سال ها دانشگاه پیام نور هم در پیش گرفته است اما به سبب غیر حضوری بودن کلاس ها نمی تواند مانند دانشگاه آزاد عمل کند. ضمن آن که دانشگاه آزاد صرف نظر از شهریه ای که می گیرد ، یک نهاد غیر انتفاعی است. در مقابل بنگاه های اقتصادی مانند کارخانه ها و کارگاه ها ، صد چندان می توانند موجب بهبود شرایط اقتصادی نقاط محروم شوند.

تفاوت قیمت زمین در تهران به نسبت مناطق دیگر به ویژه مناطق محروم، هزینه جابجایی را برای بنگاه های اقتصادی خصوصی جبران می کند و از مخالفت می کاهد. در مورد موسسات دولتی هم که فرض بر غیر انتفاعی بودن خدمات دولتی است و نه تصور و قصد سود . به هر صورت تهران یک سری مشکلات جدی دارد که دولت مکلف و موظف به رفع آن است و عدم رفع آن ، به جهل ، ضعف مدیریت یا مخالفت با منفعت حمل می شود و نه چیز دیگری. هر کدام هم که باشد زیان قبح ملی و بین المللی آن بیش از هزینه احتمالی آن است.

همان طور که گفته شد رفع مشکلات تهران به رفع جذابیت هایی که جمعیت آن را چنین متراکم کرده است بستگی دارد و نه هیچ جادوی دیگری و تغییر محل پایتخت هم این مشکلات را حل نکرده و تنها فرار از مشکل است. بعد از انجام همه راه ها و پیشنهاد های گفته شده ، انتقال پایتخت به نقطه دیگری که احتمالاً بهترین منطقه آن به واسطه مرکزیت جنوب استان اصفهان و شمال استان فارس خواهد بود ، موجب انتقال وزارت خانه ها و بخش قابل توجهی از پادگان های نظامی و نهاد های مربوطه و تبعی آن ها به پایتخت جدید خواهد شد که در کاهش جمعیت تهران اثر دیگری خواهد داشت.

تغییرات ضروری یاد شده را می توان در یک دوره پنج تا ده ساله ، به مرور و با توجه به همه مصالح ایجاد کرد که مردم متأثر از این تغییرات، کمترین آسیب را متحمل شوند . باید توجه کرد که جذابیت های تهران به هیچ وجه به پایتخت جدید انتقال نیابد تا ابر شهر بیمار دیگری ایجاد نشود.

محمد شعله سعدی