سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

گرایش فرد به آسیب های اجتماعی


گرایش فرد به آسیب های اجتماعی

کارشناسان دفتر آموزش و فرهنگ پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در زمینه بروز و ظهور آسیب های اجتماعی مطالبی را گردآوری کرده اند که از منظری قابل تعمق است , این مطلب با نگره جامعه شناختی در صدد است تا ناهنجاری های موجود در جامعه را مورد کنکاش قرار دهد, با این حال امید است با مد نظر قرار دادن همه عوامل تاثیر گذار در اعتیاد و سایر پدیده های ناهنجاری اجتماعی بتوانیم در حوزه پیشگیری و مقابله با آن گام های موثری را برداریم

کارشناسان دفتر آموزش و فرهنگ پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در زمینه بروز و ظهور آسیب های اجتماعی مطالبی را گردآوری کرده اند که از منظری قابل تعمق است ، این مطلب با نگره جامعه شناختی در صدد است تا ناهنجاری های موجود در جامعه را مورد کنکاش قرار دهد، با این حال امید است با مد نظر قرار دادن همه عوامل تاثیر گذار در اعتیاد و سایر پدیده های ناهنجاری اجتماعی بتوانیم در حوزه پیشگیری و مقابله با آن گام های موثری را برداریم .

بدون شناخت درد نمی توان به درمان بیماری پرداخت ، گو این که خود پزشک حاذقی باشیم ، هرچند که در طول این سال ها همه ما نسخه های متنوعی را برای آسیب های اجتماعی پیچیده ایم ، نسخه هایی که به رغم هزینه ها، تبعات ناگواری را بر دوش مسئولان و جامعه کارشناسان گذارده است ، چگونه است که این بار قبل از هر درمانی ، بروز درد را پیشگیری کنیم . با هم این مطلب را می خوانیم :

▪ سابقا": چنین عقیده داشتند که قدرت هر ملت تابع ثروت درآمد آن ملت است.

▪ قرن پیش: عقیده بر این شد که قدرت هر ملت تابع میزان کار افراد آن ملت است و بهداشت عامل مهم تامین نیروی کار می باشد.

▪ دوران معاصر: قدرت هر ملت تابع مغزهای متفکر( بالاخص متعهدین و متخصصین ) آن ملت است. بدیهی است شرط اصلی موفقیت آنها برخورداری از سلامت روان است.

مطابق نوع شخصیت و تفاوتهای فردی، علل گرایش به ناهنجاری را دو گونه تقسیم بندی کرده اند:

علل زمینه ای یا زمینه ساز یا عوامل اجتماعی- زیست محیطی و فرهنگی و دوم علل محرک یا درونی. منظور از علت زمینه، عواملی است بیرونی و خارجی که شرایط محیطی و جغرافیایی یا عوامل اجتماعی و فرهنگی ایجاد می کند همانند تاثیر خانواده که به الگوی خاص ارزشی پایبند هستند و ثابت شده که وضعیت نامطلوب اجتماعی، اقتصادی، همچون فقر، ازدحام جمعیت ووضع نامطلوب مسکن، با افزایش احتمالی مشکلات رفتاری و بزهکاری و ناهنجاری مرتبط است و مراد از علت محرک: خواسته ها و خصایص آزاد و روانی است که فرد خود آنها را به دست آورده است و ریشه در افراد و محیط های بین فردی آنها دارد، محیط های بین فردی، خانواده و گروه همسالان

۱) عوامل مخاطره آمیز مربوط به ویژگی های فردی:

عوامل فردی شامل: سرخوردگی ها، شکستهای زندگی، افسردگی، از خود بیگانگی، انواع ترس های مرضی، اضطراب و بخشی از عوارض خانوادگی شامل : ایجاد اختلال در کار خانواده، طلاق ، خودکشی، خودسوزی، از بین رفتن امنیت روانی- اقتصادی خانواده، اختلافات خانوادگی می باشد.

- دوره نوجوانی: نوجوانی دوره کسب هویت فردی و اجتماعی است. نوجوان تمایل به زیر سئوال بردن ارزشهای خانواده و مطرح کردن ارزشهای جدید دارد. در نتیجه نوجوان علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک ، به دنبال تنوع و هیجان نیز هست . این عوامل فرد را مستعد به ناهنجاری می کند.

- زمینه ارثی یا سرشتی: برخی از عوامل مخاطره آمیز و ناهنجارتحت نفوذ عوامل ژنیتکی مانند اختلالات شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالات یادگیری

- صفات شخصیتی: مثلا" ویژگی های فردی که با ارزش ها و ساختارهای اجتماعی ( خانواده، مدرسه، مذهب) پیوندی ندارند و یا از عهده انطباق، کنترل یاابراز احساسات دردناکی به طورمثال احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آیند. این صفات عبارتند از عدم پذیرش ارزش های سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید به استقلال، صفات ضد اجتماعی و تمایل به اعمال زشت و خلاق، پرخاشگری شدید، احساس عدم کنترل برزندگی خود، اعتماد به نفس پایین و مهارتهای اجتماعی و انطباقی پایین.

- ناراحتی های روانی: مثل کسی که در رابطه با تفکر، عواطف ، رفتارها، دارای مشکلات جدی است

- نظر( نگرش) مثبت نسبت به ناهنجاری ها( باور غلط).

- فقدان شناخت مناسب.

- موقعیت های مخاطره آمیزفردی، در معرض خشونت قرار کرفتن در دوران کودکی و نوجوانی ، ترک تحصیل ، ابتلا به بیماری های مزمن ، حوادث و بلایای دردناکی است که منجر به واکنش های روانی شود.

۲) عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی

این دسته از عوامل به ارتباطات فرد در محیط خانواده، مدرسه، محل سکونت و ارتباطات با دوستان بستگی دارد.

- عواملی که به خانواده فرد ارتباط دارند: رها کردن فرزند به حال خود(رها شدگی) و یا طرد فرزند به دلیل اعمال و رفتار ناپسند، آگاهی والدین از مخاطرات موجود در پیرامون فرزند، ارتباط ضعیف والدین و فرزندان، فقدان نظم و ضوابط در خانواده، تشنج و آشفتگی مداوم، گسختیگی در خانواده و فقر و مشکلات اقتصادی، از جمله عواملی هستند که احتمال ارتکاب به انواع بزهکاری و ناهنجاری و انحرافات را افزایش می دهد.

- مخاطرات ناشی از دوستان

- مخاطرات مربوط به مدرسه

-مخاطرات مربوط به محل سکونت

۳) عوامل مخاطره آمیز اجتماعی

- کمبود امکانان فرهنگی، ورزشی و تفریحی

- عدم دسترسی به امکانات حمایتی، مشاوره ای و درمانی

- مهاجرت ، کمبود فرصتهای شعلی و محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی-

- مشاغل کاذب: از پیامدهای مخرب وآسیب زای این مشاغل، عدم امکان کنترل و نظارت کافی ونیز ضعف فرهنگی و آسیب پذیری شاغلان ، هموار کننده تدریجی مشکلات اخلاقی و اجتماعی .

ناهنجار ها افرادی نامتعادل و مهاجم اند. آنان در مقابل دنیایی قرار می گیرند که اررزش های صحیح اجتماعی و ملاکهای مقبول عرفی و اجتماعی او را در برابر خود می بیند و همین امر اورا با مخالفت به آنان وا می دارد . این فرد فکر می کند هنجارهای مقبول اجتماعی جریانی نامتعادل و نا مقبول و نامتوازن با آرمان های اوست. او به خاطر روان نژندی مرز میان حسن و قبح را از دست داده و می کوشد که با اعمال ناصحیح بر عقده هایش سرپوش بگذارد. بهر حال خانواده اولین پایگاه ارزشی و اخلاقی برای فرزند است. او الگوی" خوبی" و " بدی " و مرز میان حسن و قبح را از رفتارها ونگرش های والدین یاد می گیرد و هرگاه فرزندان احساس کنند که پدر و مادر در برابر اعمال ناشایست و ناخوشایند وقبیح واکنشی از خود نشان نمی دهند و پیامد آسیب زای آن را گوشزد نمی کنند به جسارت و جرات فرزند خواهد افزود و او را در ارتکـــاب بزه ، جری تر خواهد ساخت.

دلایل دیگر:

بی بند وباری اخلاقی در خانواده، تحقیر شخصیت فرزندان، بی دینی و عدم توکل به خدا در خانواده، فقدان روش های تشویقی و تنبیهی نسبت به فرزندان، فقر مالی واقتصادی در خانواده، بی تفاوتی به آیین دوست یابی فرزندان، نادیده گرفتن روش های مشاوره ای با فرزندان، نادیده گرفتن خواسته ها و گرایشات فرزندان، بی سوادی و بیکاری اعضای خانواده، بی کاری و بعضا" عدم رضایت باطنی از شغل ، سبب ناراحتی و روانی و درونی و در نتیجه عدم ثبات می شود.

استرس و فشارهای روانی ، اضطراب و ناامیدی، ترس و دلهره، افسردگی و غمکینی، احساس بیزاری و زودرنجی ، سوء ظن ، عدم ثبات حرفه ای ، احساس بی کفایتی ، تنفر از جمع و جامعه ، شکننده بودن سیستم دفاعی بدن، حساسیت عاطفی، احساس ناامنی، نداشتن فلسفه زندگی، عدم اعتماد و عزت نفس، احساس بی مسئولیتی، نوسانهای شدید عاطفی، دوری از مراسم و اجتماعات دینی، الیناسیون و بحران هویت( از خود بیگانگی و فراموش کردن خود و لانه کردن چیزی دیگردر درون انسان)، موقعیـــت هــــای استرس زا

۱) ناکامی

۲) از دست دادن دارایی

۳) نداشتن امکانات

۴) نیازهای تحصیلی و شغلی) ، عدم تخلیه هیجانی، عدم حمایت های اجتماعــــی، باورهای غلط، تفنــــن و فزون خواهی ، کم آوردن در برابر مشکلات و...

● دسته بندی دیگر پدید ه ناهنجاری

نظریه های گزینشی - نظریه های زیست شناسی- نظریه های روانشناختی- نظریه های جامعه شناختی- نظریه های روانشناختی اجتماعی- نظریه های تلفیقی

۱) نظریه های گزینشی: این دیدگاه پدیده آسیب اجتماعی را نوعی گزینش فردی محسوب داشته، و بر این ایده تاکید می ورزد که" افراد بزهکار می شوند، چون چنین انتحاب کرده اند " ماهیت کجروی را در نهایت، نوعی تصمیم گیری فردی و گزینش عقلانی می داند که پس از سنجش پیامدهای مثبت و منفی رفتار کجروانه صورت می گیرد. این نظریه کجرو را مسئول شیوه ای به حساب می آورد که برگزیده است و مسئول پیامد هایی که مکن است از کنش او حاصل آید.

۲) نظریه های زیست شناختی: عوامل جسمی و زیستی را عامل پیدایش کجروی می شمرند. این ایده که تبهکاری از ساختمان زیستی تاثیر می پذیرد.

۳) نظریه های جامعه شناختی: بر نقش مهم و اساسی محیط اجتماعی تاکید دارند و شکل گیری رفتارهای کجروانه را عمدتا" به اموری مانند ساخت اجتماعی، شرایط و موقعیتهای اجتماعی ای که فرد در آنها قرار می گیرد و همچنین به گروههایی منتسب می کنند که فرد به آنها تعلق دارد.

۴) نظریه نابسامانی اجتماعی: این نظریه منشا کجروی را نه تنها به ساخت اجتماعی و فرهنگ و( نه شخص کجرو و شکستهای او) مربوط می سازد، بلکه این توجیه را نیز به دست می دهد که جرا افراد برخی اعمال کجروانه، بویژه جرایم مالی را مرتکب می شوند، این نظریه هم در مورد کجروی فردی و هم در مورد کجروی گروهی بحث می کند ، و گونه های بسیاری از رفتارهای کجروانه را در بر می گیرد.

۵) نظریه فرصت افتراقی: فرضیه بنیادی آن است که افراد متعلق به طبقه کارگر یا خرده فرهنگهای اجتماعی واقتصادی فرودست، معمولا" طالب دستیابی به موفقیت به شیوه هایی قانونی اند. اما جامعه این فرصتهای مشروع رسیدن به هدف را از انان دریع می کند. حاصل این محدودیت نیز به نظر این محققان، نومیدی جدی افراد از نیل به برخورداریهای مشروع است وضعیتی که در ان، احتمال پیدایش انحراف را " بسیار بیشتر" می دانند.

۶) نظریه های روانشناختی اجتماعی: این نوع نظریه ها در واقع رابطی است میان محیط گرایی گسترده در نظریه های جامعه شناختی و فردگرایی محدود در نظریه های روانشناختی و زیستی از جمله نکات شایان توجه در نظریه های روانشناختی اجتماعی آن است که فرض اساسی را بر آن قـــــرار مـــی دهد که" کجروی" همانند دیگر رفتارهای همنوایانه (( فراگرفته می شود)) و این فراگیری در خلال فرایندهایی مانند جامعه پذیری، یادگیری شرطی، تقویت ، مشاهده و الگو سازی و همچنین برچسب اجتماعی حاصل می آید.

۷) نظریه یادگیری: یادگیری اجتماعی بر کنش متقابل بین رفتار و محیط تاکید دارد.

۸) نظریه همنشینی افتراقی: شکل گیری کجروی را ناشی از آن می داند که فرد، رفتار نابهنجار را در خلال فرایند جامعه پذیری و یادگیری فرا گرفته است و آن را ازطریق همانند سازی یا درونی کردن ارزشها، در درون خود جایگزین کرده و به صورت رفتار بروز می دهد.

۹) نظریه کنترل

۱۰) نظریه برچسب

۱۱) نظریه خنثی سازی

۱۲) نظریه تلفیقی