شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عراق به كجا می رود و هزار و یك سئوال دیگر


عراق به كجا می رود و هزار و یك سئوال دیگر

به صحنه عراق كه نگاه می كنیم, همه چیز سئوال برانگیز است و هرچه زاویه دید را تنگ تر می كنیم و نزدیك تر می شویم بر تعداد سئوالات افزوده می شود و نتیجه, درماندگی ناظران امور و نیز خود عراقی ها است حدود دو سال از اشغال عراق و سرنگونی رژیم خون آشام صدام حسین می گذرد ودرحالی كه روند دولت سازی همچنان ادامه دارد, هنوز از امنیت خبری نیست و هر روز ده ها نفر از عراقی ها طعمه اتومبیل های بمب گذاری شده می شوند و اینك از مردم خواسته می شود كه در یك همه پرسی برای نظر دادن به پیش نویس قانون اساسی شركت كنند و رأی آری یا نه بدهند

همزمان با انتشار این شماره از همشهری دیپلماتیك مراكز رأی گیری یا نظرخواهی پیرامون قانون اساسی نیز در سراسر عراق، همراه با تدابیر شدید امنیتی فعالیت خود را آغاز می كنند. اما تا لحظه كتابت این سطور اختلافات پیرامون این پیش نویس قانون اساسی در اوج است. جلسات بحث و گفت وگو بین مخالفان و موافقان همچنان ادامه دارد، به این امید كه یك «توافق ملی» پدید آید. میلیون ها نسخه از متن قانون چاپ و در سراسر عراق پخش شده و این بدان معنی است كه این متن نهایی است. با این حال هنوز زمزمه هایی هست كه می توان تغییراتی در این متن داد تا نظر مخالفان تأمین شود. اما این تغییرات احتمالی تنها پس و پیش كردن، حذف یا افزودن پاره ای كلمات است. درحالی كه اختلافات ریشه ای است و در یك كلام به مسائل مهمی مانند هویت، شكل دولت و نحوه تقسیم ثروت های طبیعی بازمی گردد و این مقولات با جابه جا كردن كلمات تغییر نمی كنند و مشكلات ریشه ای تر از آن است كه با كلمات حل شود.

مشكلات قانون اساسی

۱- هویت

به مواد و بندهای قانون اساسی كه نگاه می كنیم، متوجه می شویم كه در همه جا ابهام وجود دارد و هیچ موضوعی با قاطعیت بیان نشده است. بالاخره آیا مردم عراق عرب هستند و آیا عراق یك كشور عربی است؟ در متن می خوانیم كه ملت عراق بخشی از امت اسلامی است و در عین حال عضو مؤسس در اتحادیه عرب است. با این حال هویت عربی عراق با قاطعیت بیان نشده چراكه بخش مهمی از عراقی ها خود را عرب نمی دانند. این درحالیست كه خود عرب ها، یعنی كشورهای عربی، در عربیت بخش مهم دیگری از ملت عراق تردید دارند. البته اگر زمانی از ملت عراق سخن گفته می شد اینك از سنی ها، شیعیان، كردها، تركمن ها، آشوری ها، ایزدی ها و... سخن گفته می شود. اینك احساس وابستگی قوی و مذهبی بر احساس ملی غلبه دارد. هشتاد و پنج سال است كه یك اقلیت سنی كه بیش از ۱۰ تا ۱۵ درصد ملت عراق را تشكیل نمی داده، بر سرنوشت كشور حاكم بوده و دیگران یعنی كردها و شیعیان را قتل عام كرده و در این مدت، عربیت نه تنها به كمك این مظلومان نیامده بلكه در بسیاری از اوقات مشوق حكومت ستمگر نیز بوده است. لذا آنها كه دم از عربیت می زنند اعراب سنی هستند، چه كردها كه خود را عرب نمی دانند و شیعیان عرب نیز هرگز مورد التفات جهان عرب نبوده اند و پیوسته در عربیت آنها تشكیك شده است؛ چراكه آنها را پیوسته وابسته به ایران دانسته اند و در ادبیات سیاسی جنگ حتی از آنها با عنوان «مجوس» یاد كرده اند و لذا اینك پادشاه اردن از ایجاد یك هلال شیعی متشكل از ایران، عراق، سوریه و لبنان سخن می گوید و آن را خطری برای عربیت می داند و شاهزاده سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی فریاد واعروبتاه! سر می دهد؛ چراكه به زعم وی آمریكا عراق را در آغوش ایران افكنده و ایران دارد عراق را می بلعد. این نه بدان معنی است كه واحدهای ارتش ایران در عراق پیش می روند، بلكه بدان معنی است كه مسلمانان شیعه در عراق كه بین ۶۰ تا ۷۰ درصد ملت عراق را تشكیل می دهند پس از سال ها قتل عام و زندگی یا مردگی در گورستان های جمعی، اینك تا حدی در قدرت سهیم شده اند و سهمی متناسب با حجم خود را مطالبه می كنند. اصولا از همه چیز بگذریم، تعریف عربیت چیست؟ چه كسی عرب است؟

سال ها پیش از دكتر خیرالدین حسیب، رئیس مركز مطالعات وحدت عرب كه خود از نظریه پردازان عربیت و وحدت عربی است، سئوال كردم كه شما چه كسی را عرب می دانید. گفت عرب كسی است كه زبانش عربی است و نسبت به جهان عرب احساس وابستگی می كند. آقای خیرالدین حسیب خود یك عراقی است: از پدری سنی و مادری ارمنی. گفتم اگر من جای شما بودم یك شرط دیگر را نیز اضافه می كردم و آن وفاداری نسبت به آرمان های اصلی امت عرب است. آقای حسیب این نكته را پذیرفت؛ زیرا این قید باعث می شد كه بسیاری از دولتمردان كشورهای عربی كه روی آرمان های عربی و در رأس آنها آرمان فلسطین، با مهم ترین دشمن عربیت یعنی اسرائیل وارد ساخت و پاخت شده و به آرمان فلسطین خیانت كرده اند، از دایره عربیت حذف شوند.اما اینك گویا عربیت در محدوده عراق معنای خود را از دست داده است و فقط شامل اعراب سنی می شود.اما پارادوكس مهم دیگر ناشی از ائتلاف شومی است كه بین اندیشه سلفی تكفیری و سكولاریسم بعثی به وجود آمده و متأسفانه جامعه تسنن عراق نیز خود را به این ائتلاف وصل كرده است. بعث میشل عفلق كه پیوسته اسلامیت را كوبیده اكنون در چارچوب هویت سنی، با آن كنار آمده و نتیجه اش اتومبیل های بمب گذاری شده و كشتار مردم عادی در مناطق شیعه نشین است. البته نمی خواهیم با ساده اندیشی به مسائل بنگریم و همه این آدمكشی ها را زاییده این ائتلاف بدانیم. در واقع هزار و یك سئوال دیگر هم در اینجا مطرح است. آنهایی كه با عملیات مرگبار خود هر روز ۵۰ یا ۱۰۰ عراقی و اكثرا مسلمانان شیعه را می كشند از اردن و عربستان سعودی می آیند؛ چرا؟ می گویند آنها افراد سازمان القاعده در بلاد رافدین به امارت ابومصعب زرقاوی هستند. تا این لحظه هنوز هیچكس نمی تواند ثابت كند كه كسی به نام زرقاوی وجود خارجی دارد یا خیر. وانگهی این آدمكشان قدم به قدم در عراق، چشم و گوش دارند و عملیات خود را با اطلاعات كامل انجام می دهند. این اطلاعات را از كجا می آورند؟

هر روز چیزی حدود یك تن مواد منفجره مصرف می شود. این مواد از كجا می آید و چگونه است كه مخازن و انبارها ته نمی كشد و پایان نمی گیرد؟


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید