انتخاب با بچه هاست

با هم بخشهایی از مصاحبه فرزانه منصوری -‌ همسر نادر ابراهیمی -‌ و نادر ابراهیمی را می‌خوانیم:

فرزانه منصوری مترجمی زبان انگلیسی دارد و در سال ۱۳۴۵ با نادر ابراهیمی ازدواج كرده است. منصوری هفده كتاب برای كودكان ترجمه كرده و سال‌ها معلم بود. سه دختر به نام‌های هلیا، الیكا و رایكا حاصل ازدواج خانم منصوری با نادر ابراهیمی است.

دل تان می‌خواهد كودكان و نوجوانان از شخصیت نادر ابراهیمی چه بدانند؟

دلم می‌خواهد بدانید كه نادر از ته قلب بچه‌ها را دوست دارد و به آنها و آینده‌شان فكر می‌كند و در بیشتر سخنرانی هایش به این موضوع اشاره می‌كند كه بیشتر اتفاق‌هایی كه در دنیا توسط بزرگ‌ترها رخ می‌دهد به ضرر بچه‌هاست. نادر بیشتر برای كودكان فعالیت كرده چون معتقد است، كار كردن برای نوجوانان كار دشوار و نوجوانی مقطع حساسی است. او در مهد كودك‌ها، مدارس و دبیرستان‌ها برای بچه‌ها صحبت و كار گاه‌های مختلف برگزار می‌كرد و در دانشگاه‌ هم در زمینه‌های مختلفی مثل فیلمنامه نویسی كارگردانی و... تدریس می‌كرد. نادر مقالات بسیاری در دفاع از حقوق كودكان نوشته و حتی مقاله‌ای درباره رابطه حكومت با كودكان و ادبیات كودك دارد. اگر نادر مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود را برای بزرگ‌ترها ساخته، مجموعه سفرهای دور و دراز ها‌می و كامی در وطن را هم برای بچه‌ها ساخته.

رابطه نادر ابراهیمی با دخترانش چطور است؟ اگر زمانی بین او و نظر دخترها اختلافی پیش می‌آمد چه تصمیمی می‌گرفت؟

نادر همیشه می‌گوید من عقیده‌ام رامی گویم ولی انتخاب با خود بچه‌هاست. ما سعی كردیم چیزی به آنها تحمیل نشود، اگر هم گاهی چیزی تحمیل شده خواسته خودشان بوده كه خواسته‌اند به‌نظر ما احترام بگذارند. موضوع اصلی مجموعه تلویزیونی سفرهای دور و دراز هامی و كامی در وطن كه نادر آن را ساخته بود براساس همین نظر بود كه در ارتباط با كودكان و نوجوانان باید نظارت وجود داشته باشد، نه دخالت.

روحیه ماجرا‌جویی نادر ابراهیمی برای هر شخصی جالب است. سفرها و كوهنوردی هایش شغل‌های مختلفی كه تجربه كرده...

در زندگی نادر ابراهیمی ماجراجویی به این معنی وجود داشته كه هیچ‌وقت با حرف زور كنار نمی‌آمد و این كنار نیامدن با حرف زور، باج خواهی، رشوه گرفتن و ... باعث شد كه همان طور كه در كتاب‌های ابن مشغله و ابوالمشاغل گفته، ۵۷ تا شغل عوض كند و زندگی‌ما همیشه در مخاطره كسب درآمد برای امرار معاش باشد. حالا جواب این سؤال كه چرا نادر ۵۷ شغل عوض كرده؟ برای اینكه به محض آن كه كارفرمایش زور می‌گفت یا یك حرف خلاف قانون می‌زد، بلافاصله كارش را رها می‌كرد و می‌رفت سراغ یك كار دیگر. نادر حتی مدتی میرزایی یك حجره فرش فروشی را در بازار انجام می‌داد.

به آن معنی كه شما گفتید ماجراجویی نمی‌كرده، این مسأله خود به خود پیش می‌آمده و او هم به خاطر اعتقاداتش زیر بار حرف خیلی ها نرفت. نادر كوهنوردخوبی هم بود. بیشتر قله‌های ایران را فتح كرده و چندین سفر پیاده به شمال كشور داشت كه در آن زمان نشریات و مجله‌ها درباره این سفرها مطالبی چاپ كردند.

نادر ابراهیمی چقدر به طنز‌علاقه ‌دارد؟

زمانی كه هفته‌نامه گل‌آقا منتشر می‌شد نادر با علاقه‌آن را مطالعه می‌كرد و اگر نگویم بیشتر اوقات ولی گاهی صدای خنده‌اش را می‌شنیدم. من خودم با طنز خیلی رابطه ندارم ولی نادر به نظرها و كاریكاتورهای مجله غشغش می‌خندید و آنها را به من نشان می‌داد. الان هم مجله بچه ها... گل‌آقا را می‌خوانیم و بعد از مطالعه آن را به نوه مان ارسلان می‌دهیم. او هم هر وقت از در وارد می‌شد اول می‌گوید: «مامان فرزانه مجله‌ام را برایم نگه داشتی؟!»

و اما مصاحبه با نادر ابراهیمی:

آقای ابراهیمی از دنیای بچه‌ها بگویید.

شما كه می‌دانید من عاشق بچه‌ها هستم. هیچ چیز خارج از محدوده بچه‌ها برای من معنی ندارد.

این دنیا بیشتر به خاطر تخیل قوی بچه‌ها برای تان جذاب است؟

نه، من به‌خلوصش كاردارم. اما ما بزرگ‌ترها با تربیت خودمان خلوص بچه‌ها را از آنها می‌گیریم.

نظرتان درباره مجله بچه ‌ها... گل‌آقا چیست؟

مجله خوبی است. من آن را خیلی دوست دارم؛ كار سردبیرش هم فوق‌العاده است. گل‌آقا را هم می‌شناسم، او همیشه كارش را بارندی پیش می‌برد.

بعضی ها معتقدند بچه‌ها و نوجوانان خیلی به طنز نیازندارند، شما در این باره چه نظری دارید؟

طنز برای بچه‌ها لازم و مهم است. من خودم وقتی طنزهای شما را می‌خوانم خیلی لذت می‌برم. من با طنزی كه شما می‌نویسید پرواز می‌كنم. البته طنز باید طنز واقعی باشد نه مطالبی كه حالا دیگر مد شده كه یك چیزهایی را به اسم طنز تحویل جامعه می‌دهند.

در آثار اینها چیزی برای قاه‌قاه خندیدن وجود ندارد.

آقای ابراهیمی از اینكه در زمان استراحت مزاحم شما شدیم عذر می‌خواهیم و از فرصتی كه در اختیار ما قرار دادید، متشكریم.

به نقل از هفته نامه بچه ها...گل آقا