یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اوهام یا واقعیت


اوهام یا واقعیت

جهانیشدن یا همان « گلوبالیزیشن » globalization از ریشه ی كلمه انگلیسی global به معنای عام و كلی و جهان شمول , مقوله های مرتبط یا شامل در زمین و كل جهان و حتی كروی همچون كره یا توپ گرفته شده است اگرچه در مورد معادل كلمه ی گلوبالیزیشن یعنی جهانیشدن , در فارسی, اتفاق نظری قطعی وجود ندارد اما علاوه بر آن به هر حال , واژه های جهان گرایی, جهانیسازی و جهان گستری از جمله واژه هایی هستند كه تعداد بیشتری از صاحب نظران آن ها را در مورد معنی آن به كار میگیرند

جهانیشدن‌ یا همان‌ « گلوبالیزیشن‌ » (globalization) از ریشه‌ی كلمه‌ انگلیسی global به‌ معنای عام‌ و كلی و جهان‌شمول‌، مقوله‌های مرتبط‌ یا شامل‌ در زمین‌ و كل‌ جهان‌ و حتی كروی همچون‌ كره‌ یا توپ‌ گرفته‌ شده‌ است‌. اگرچه‌ در مورد معادل‌ كلمه‌ی گلوبالیزیشن‌ یعنی جهانیشدن‌، در فارسی، اتفاق‌ نظری قطعی وجود ندارد اما علاوه‌ بر آن‌ به‌ هر حال‌، واژه‌های جهان‌گرایی، جهانیسازی و جهان‌گستری از جمله‌ واژه‌هایی هستند كه‌ تعداد بیشتری از صاحب‌نظران‌ آن‌ها را در مورد معنی آن‌ به‌كار میگیرند. جهانیشدن‌ یكی از جنجالیترین‌ واژه‌هایی بود كه‌ در عرصه‌ی مسائل‌ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در حوالی دهه‌ی ۱۹۸۰ در عرصه‌ی مسائل‌ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به‌ عنوان‌ یكی از كلیدهای گفتمان‌های جهانی به‌كار برده‌ شد. هر چند پیشتر "ماركس‌" با طرح‌ نظریه‌ حكومت‌ "پرولتاریا" و "دوركیم‌" در بحث‌ تمایزیافتگی به‌ نوعی به‌ این‌ مسئله‌ اشاره‌ كرده‌ بودند. مارشال‌ مك‌لوهان‌، متفكر كانادایی، یكی از شاخص‌ترین‌ افرادی است‌ كه‌ در كتاب‌ جنگ‌ و صلح‌ خود تلویحاً به‌ بهانه‌ «دهكده‌ی جهانی» مسئله‌ی جهانیشدن‌ را مطرح‌ میكند. مك‌لوهان‌ در این‌ كتاب‌ كه‌ به‌ سال‌ ۱۹۷۰ انتشار پیدا كرد برای تمدن‌ بشری سه‌ دوره‌ قائل‌ است‌: الف‌) دوره‌ی تمدن‌ شفاهی كه‌ از آغاز زندگی بشری تا اختراع‌ ماشین‌ چاپ‌ به‌ طول‌ میانجامد؛ ب‌) دوره‌ی تمدن‌ مكتوب‌ كه‌ از اختراع‌ ماشین‌ چاپ‌ تا اختراع‌ و تا ظهور رادیو است‌؛ و ج‌) دوره‌ی تمدن‌ الكترونیك‌ و تصویری كه‌ دوره‌ی غلبه‌ تلویزیون‌ و رسانه‌های تصویری است‌ و هنوز هم‌ ادامه‌ دارد. الهی در دل‌های ما جز تخم‌ محبت‌ خود مكار، و بر تن‌ و جان‌های ما جز الطاف‌ و مرحمت‌ مَنگار و بر كِشته‌های ما جز باران‌ رحمت‌ خود مبار. الهی! دانایی ده‌ تا از راه‌ نیفتیم‌، دست‌گیر كه‌ دستاویزی نداریم‌، بپذیر كه‌ پای گریزی نداریم‌. الهی! بیاموز تا سرّ دین‌ بدانیم‌، برفروز تا در تاریكی نمانیم‌، به‌ صلاح‌ آر كه‌ نیك‌ بیسامانیم‌، جمع‌ دار كه‌ بَد پریشانیم‌. الهی! دلی ده‌ كه‌ در كارِ تو جان‌ بازیم‌. جانی ده‌ كه‌ كار آن‌ جهان‌ سازیم‌ و بر راه‌ دار تا سرگردان‌ نشویم‌. اما از آن‌جا كه‌ به‌ هر حال‌ اندیشمندان‌ سیاسی ـ اجتماعی معاصر، جهانیشدن‌ را دلالت‌ بر یك‌ تحول‌ همه‌جانبه‌ در سطح‌ كره‌ی خاكی از بعد جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی میدانند، تحولات‌ مختلف‌ دیگر را در ابعاد مادی و معنوی بشر مانند اعتقادات‌، فرهنگ‌ و سیاست‌ و حتی مؤلفه‌های اقتصادی اجتناب‌ناپذیر میانگارند. ضمن‌ این‌كه‌ تمدن‌ نوین‌ بشری بر آن‌ است‌ كه‌ این‌ دگرگونی چنان‌ صورت‌ گیرد كه‌ راه‌ برای هرگونه‌ پرسشی از ماهیت‌ این‌ اتفاق‌ بربندد. از آن‌جا كه‌ تغییر و تحول‌ ناشی از هر نوع‌ انقلاب‌ و دگرگونی ابتدا در اندیشه‌ی انسان‌ رخ‌ میدهد و سپس‌ به‌ فاصله‌ی چند نسل‌ در صورت‌ نظام‌ها و مناسبات‌ مختلف‌ تحقق‌ مدنی مییابد، معمولاً همه‌ی افراد بشر آنقدر عمر نمیكنند كه‌ دو تمدن‌ مختلف‌ و نحوه‌ی تبدیل‌ و تغییر آن‌ دو را به‌ یكدیگر كاملاً درك‌ كنند. مسئله‌ی جهان‌شدن‌ نیز این‌گونه‌ است‌؛ هیچ‌كس‌ به‌ درستی نمیداند كه‌ چه‌ بخشی و چه‌ میزان‌، از این‌ پروژه‌ی عظیم‌ جهانی انجام‌ شده‌ و حتی دقیقاً چه‌ زمانی این‌ تحول‌ صورت‌ گرفته‌ است‌؟ ضمن‌ این‌ كه‌ بخش‌ مهمی از مسئله‌ كه‌ اصولاً جهانیشدن‌ به‌ نفع‌ چه‌ گروهی است‌ و چه‌ سیستم‌ پنهان‌ یا آشكاری آن‌ را حمایت‌ میكند، همواره‌ بیپاسخ‌ میماند و معمولاً طرح‌ آن‌ نیز عبث‌ جلوه‌ میكند!

آن‌چه‌ میتوان‌ به‌ روشنی پیرامون‌ مقوله‌ی جهانیشدن‌ مطرح‌ كرد این‌ است‌ كه‌ این‌ روند تغییر و تحول‌ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در عرصه‌های گوناگون‌، تجلیات‌ و تأثیرات‌ متفاوتی را خواهد داشت‌؛ ضمن‌ این‌ كه‌ نظریه‌پردازان‌ مختلف‌ میكوشند كه‌ این‌ «طرح‌» و «پروژه‌» را تئوریزه‌ كنند؛ چنانچه‌ كلمن‌ جهانیشدن‌ را با سنت‌زدایی از فرهنگ‌ و نفی بومیگرایی، بیاعتقادی به‌ ریشه‌های سنتی، فقدان‌ هویت‌ ملی و بومی "مترادف‌" میداند و رسانه‌ها را برای تثبیت‌، توجیه‌ و تشویق‌ مردم‌، حاكمان‌ بی چون‌ و چرای این‌ میدان‌ قلمداد میكند. «پل‌ گرومن‌» نیز معتقد است‌ كه‌ نه‌ تنها كشورهای جهان‌ گشودن‌ بازارهای خود را بر روی بازارهای بین‌المللی با رغبت‌ انجام‌ میدهند بلكه‌ در این‌ امر با یكدیگر رقابت‌ میكنند. لازم‌ به‌ یادآوری است‌ كه‌ بدون‌ تردید، از منظر اقتصادی، همكاری قطب‌های بزرگ‌ اقتصادی جهان‌ در عرصه‌ی بین‌المللی، فضا را برای گسترش‌ روزافزون‌ وابستگیهای متقابل‌ و بالتبع‌ حذف‌ مرزهای بازارهای ملی و منطقه‌ای فراهم‌ خواهد ساخت‌. آن‌چه‌ در تئوریزه‌كردن‌ پروژه‌ی جهانیشدن‌ قابل‌دریافت‌ است‌ كوشش‌ اكثر متفكران‌ غربی در سطحی گسترده‌ برای معقول‌ نشان‌دادن‌ و مثبت‌ قلمدادكردن‌ این‌ اتفاق‌ تاریخی است‌. اینان‌ جهانیشدن‌ را نوعی هماهنگی و همسونگری سیاسی ـ اجتماعی در فضایی دموكراتیك‌ دانسته‌ و حتی دستاورد جهانیشدن‌ را در محیطی وحدت‌بخش‌ كه‌ در آن‌ اتحاد بین‌المللی كشورها به‌ اوج‌ خود خواهد رسید، معرفی میكنند. اما واقعیت‌ آن‌ است‌ كه‌ این‌ كلینگری، تابع‌ فرهنگ‌ها و قوائد مختلف‌ و براساس‌ مقیاس‌های ملی، قومی و نژادی نیست‌ بلكه‌ تابع‌ یك‌ سلسله‌ قوانین‌ واحد جهانی است‌. شاید بتوان‌ گفت‌ اولین‌ محور این‌ قوانین‌، هماهنگ‌سازی هویت‌های انسانی در اندیشه‌، اراده‌، اخلاق‌ و رفتار است‌، زیرا تا ملت‌ها از نظر اندیشه‌ و اخلاق‌ و رفتار و باورهای انسانی هماهنگ‌ نباشند، جهانیسازی تصوری بیش‌ نخواهد بود. البته‌ باید افزود كه‌ هماهنگی غیر از همسان‌سازی است‌. بنابراین‌، رفتار جدید مدرنیته‌ در آغاز هزاره‌ی سوم‌، كوشش‌ برای تكمیل‌ برنامه‌ی یكسان‌سازی است‌ تا از نظر روانی، همه‌ی اقوام‌ و ملت‌ها، قبل‌ و بیش‌ از آن‌ كه‌ به‌ مكتب‌، جغرافیایی خاص‌، نژاد و قوم‌ و خاكی وابسته‌ باشند و احساس‌ تعلق‌ خاطر كنند، به‌ فرهنگ‌ مسلط‌ جهانی احساس‌ وابستگی كنند. به‌ فاصله‌ای قریب‌ یك‌ سال‌ بعد از فروپاشی كمونیسم‌ بزرگ‌ شرق‌، دو نظریه‌ به‌ عنوان‌ تئوری غالب‌ در جهان‌ مطرح‌ شد. یكی به‌ پایان‌ تاریخ‌ معتقد بود و با توجه‌ به‌ قدرت‌ و فرهنگ‌ مسلط‌، تعارضی را در جهان‌، میان‌ این‌ قدرت‌ و قدرت‌های دیگر تصور نمیكرد. مبتكر و مبدع‌ این‌ نظریه‌ "فوكویاما" بود كه‌ جهانی با نظام‌ لیبرالی را كه‌ هیچ‌ معارضی هم‌ در مقابل‌ آن‌ وجود ندارد نوید میداد. نظریه‌ی دوم‌، تئوری ساموئل‌ هانتینگتون‌ بود كه‌ درست‌ نقطه‌ی مقابل‌ نظریه‌ی فوكویاما است‌، و به‌ دلیل‌ واقع‌گرایی، بیشتر سیاستمداران‌ لیبرال‌ سرمایه‌داری غرب‌ به‌ آن‌ توجه‌ كردند؛ او معتقد بود كه‌ پس‌ از اضمحلال‌ كمونیسم‌ شوروی، هشت‌ تمدن‌ در حال‌ احیا شدند كه‌ مهم‌ترین‌ آن‌ها كه‌ در توازن‌ بین‌المللی غیرقابل‌انكار میباشد، اسلام‌ است‌. علیرغم‌ نظریه‌های فوق‌، لیبرال‌ دموكراسی مسلط‌ جهانی برای تحقق‌ «یكپارچگی»، بیش‌ از یك‌ قرن‌ است‌ كه‌ در حال‌ تلاش‌ و برنامه‌ریزی است‌. ابزاری هم‌ كه‌ اكنون‌ به‌ عنوان‌ اهرم‌های عمل‌كننده‌ از آن‌ها بهره‌ میبرد كاملاً از قبل‌ آماده‌ كرده‌ است‌: صندوق‌ بین‌المللی پول‌، بانك‌ جهانی، نهادها و سازمان‌های عریض‌ و طویل‌ بین‌المللی، شركت‌های چندملیتی، و در نوك‌ پیكان‌ آن‌ها شبكه‌های ماهواره‌ای، اینترنت‌ و دریایی از مجاری صدور یك‌طرفه‌ی اطلاعات‌. در برنامه‌های این‌ نظام‌ نیز تغییر ذائقه‌ی شنیداری، زیباییشناسی، علائق‌ و سلائق‌، باورهای مشترك‌، زدودن‌ اعتقادات‌، بیرغبت‌كردن‌ مردم‌ به‌ خانواده‌، قوم‌ و قبیله‌ و حتی كشور، بیتفاوتی نسبت‌ به‌ باورهای ایدئولوژیكِ فردی و حذف‌ و یا تغییر مرزهای جغرافیایی، پلورالیسم‌ (تكثرگرایی) و نسبیگرایی و موارد دیگر نهفته‌ است‌. «كاستلز» جهانیشدن‌ را یك‌ مثلت‌ میداند كه‌ یك‌ ضلع‌ آن‌ سرمایه‌ داری یك‌ ضلع‌ آن‌ اطلاعات‌ و ضلع‌ دیگر این‌ مثلث‌ فن‌آوری اطلاعات‌ است‌. شاید روی دیگر این‌ سكه‌ همان‌ نظریه‌ی "الوین‌ تافلر" باشد كه‌ در كتاب‌ " موج‌ سوم‌ " از آن‌ با عنوان‌ «تلفیق‌ گسترده‌ی الكترونیك‌، رایانه‌ و فن‌آوری اطلاعات‌» نام‌ برد. لیبرال‌ سرمایه‌داری جهانی كه‌ تبلور مدرنیته‌ است‌ با قدرت‌، تسلط‌ و منظری مشرف‌ میكوشد كه‌ فرهنگ‌های دیگر جهانی را، از قومی و ملی گرفته‌ یا منطقه‌ای، همگن‌ كند و آن‌چنان‌ كه‌ "دنیس‌ گولت‌" معتقد است‌ با كم‌رنگ‌ و بیرمق‌ جلوه‌دادن‌ و به‌ حاشیه‌راندن‌ آن‌ها، در حد نیم‌ نگاهی توریستی و تزئینی به‌ این‌ فرهنگ‌ها بنگرد. در چنین‌ شرایطی، فرد واحد در مقابل‌ سیل‌ عظیم‌ این‌ فرهنگ‌، با استفاده‌ از شبكه‌های الكترونیكی و عرضه‌ی خود به‌ بهانه‌ی حضور، در تلاش‌ است‌ تا او به‌ عنوان‌ عضوی از خانواده‌ی جهانی مجازی پذیرفته‌ و به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شود. این‌ حالت‌ تلاش‌ و نوعی مسابقه‌ برای پذیرفته‌شدن‌ در اتمسفر جهانی آن‌چنان‌ غالب‌ است‌ كه‌ بدیهیات‌ روابط‌ سیاسی ـ اقتصادی جهانی همچون‌ «حق‌ وتو»، ریشه‌ی واقعی وجود سلاح‌های هسته‌ای، حضور شركت‌های عظیم‌ چندملیتی كه‌ مرزها را درنوردیده‌ و عملا" به‌ جای دولت‌ها نشسته‌اند؛ توافقات‌ و كنترل‌های محسوس‌ و نامحسوس‌ و روند تصمیم‌گیریهای بین‌المللی به‌ فراموشی سپرده‌ شده‌ است‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید